
یادداشت؛
دهه نودیها؛ پرچمداران کوچک عاشورا
محرم امسال، صحنههایی نو از حضور پرشور نوجوانان دهه نودی در هیأتها رقم زد؛ حضوری که نه از سر تقلید، بلکه از دل باور و عشق به حسین «ع» برخاسته بود.
به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «شیرازه»، محرم امسال، چهرهای نو و روحی تازه به خود گرفت. صحنههایی بیسابقه از حضور نوجوانان و کودکان دهه نودی در هیأتهای عزاداری، تصویری روشن از یک حقیقت عمیق را نمایان ساخت. نسلی که بسیاری تصور میکردند در هیاهوی دنیای دیجیتال، سرگرم بازیهای مجازی و بیتفاوت نسبت به مفاهیم دینی رشد کرده است، حالا با طبل بر دوش، زنجیر در دست، پرچم بر بلندای قامتهای کوچک و اشکهایی جاری از دلهای پاک، پیام عاشورا را فریاد میزدند.
در کوچهها و خیابانها، از هیأتهای کوچک محلی گرفته تا اجتماعات بزرگ شهری، این نسل جدید با شوری ناب و احساسی بیآلایش پا به میدان گذاشت و کودکانی دیده میشدند که قامتشان به طبل نمیرسید، اما با افتخار و جدیت آن را بر دوش گرفته بودند.
نوجوانانی که شاید هنوز قواعد رسمی سینهزنی یا نوحهخوانی را بهدرستی نمیدانستند، اما با تمام وجود ضربه میزدند، گویی زنجیرشان نه بر دوش که بر صفحات تاریخ مینواخت، بر رنجهای کهن، و بر عهدی نو.
این حضور، بر خلاف نگاه برخی ناظران سطحی، صرفاً یک نمایش یا همراهی احساسی نبود؛ بلکه نشانهای بود از درک قلبی و اتصال عمیق روحی با حقیقت عاشورا.
نوجوانانی که با سربندهای «یا حسین»، «یا زینب» و گاه با پایبرهنه آمده بودند، نه از سر اجبار والدین، بلکه از سر علاقهای که از دل روضهها، فیلمها، داستانها و حتی نوحههایی ساده در جانشان ریشه دوانده بود. آنها شاید هنوز به سن تکلیف شرعی نرسیده باشند، اما تکلیفشان را با زمانه روشن کردهاند: ایستادگی، عزت، آزادگی و وفاداری به مسیر حسین «ع».
در یکی از هیأتهای محلی، نوجوانی با پرچمی بزرگتر از قامتش ایستاده بود. وقتی از او پرسیدند چرا آمدهای، با نگاهی مصمم و صدایی محکم پاسخ داد: «تا اگر دشمن ببیند، بداند ما هنوز ایستادهایم. حسین ما تنها نیست.» جملهای که بهظاهر ساده بود، اما بار معنایی آن، آنقدر ژرف بود که میتوان آن را بر سر درِ مدارس، مساجد، معابر، و حتی در سینهٔ زمان نوشت.
در میان صدای سنج و طبل، اشکهایی از چشم کودکانی جاری بود که شاید هنوز تمام جزئیات واقعهٔ کربلا را ندانند، اما بادل خود، حقیقت را لمس کردهاند. آنها دریافتند که حسین یعنی آزادگی، یعنی ایستادن در برابر ظلم، یعنی فریاد عدالت در میانهٔ سکوت جهانیان، مفاهیمی که شاید در کتابهای درسیشان نیامده باشد، اما در کوچههای محرم آن را زیستهاند.
مادرانی که در گوشهٔ هیأتها اشک میریختند، تنها برای غربت سیدالشهدا نبود، بلکه اشک شوق بود از دیدن غیرت و بیداری در چشمان فرزندانشان و آنها به چشم خود دیدند که نسلی تازه در حال قدکشیدن است؛ نسلی که نهتنها تماشاگر، بلکه کنشگر و بازیگر آینده خواهد بود.
دهه نودیها، فرزندان همین خاکاند؛ ریشهدار در باور عاشورایی و بالنده در سایهٔ پرچم سرخ سیدالشهدا و اگر امروز در صفوف عزاداری قدم برمیدارند، فردا با قلم، اندیشه، رسانه و عمل در میدان تبیین و دفاع از حقیقت خواهند ایستاد. آنان فرزندان همان مادرانیاند که تربیت حسینی را در جانشان کاشتهاند و پدرانی که غیرت را نه در کلام که در رفتارشان آموزش دادهاند.
محرم امسال، نهتنها فصل عزاداری بود، بلکه آئینهای شد برای بازتاب اقتدار نسل نو. محرم ۱۴۴۷، یادآور این حقیقت بود که پرچم عاشورا، همچنان برافراشته خواهد ماند؛ در دستان کوچک نسل امروز و بر شانههای بزرگ فکر فردای این سرزمین.
صدای یک نوجوان در دل طنین طبل و زنجیر، عصارهٔ این حماسه را فریاد زد: «ایستادهایم، چون حسینی هستیم.»
این حرکت خودجوش نوجوانان، نشان داد که تربیت دینی در عصر دیجیتال اگر با زبان درست و دلگرمی مستمر همراه باشد، میتواند نسل جدید را نهتنها حفظ، بلکه به خط مقدم باور و هویت برساند.
محرم امسال، در واقع آزمونی بود برای خانوادهها، مربیان و فعالان فرهنگی تا ببینند سرمایهگذاری روی فهم عاشورا، میتواند از دل مدرسه و خانه، نسل پرسشگر امروز را به نسلی مؤمن، کنشگر و آگاه تبدیل کند.
هیأتهای عزاداری دیگر فقط مکانهایی برای گریه و عزاداری نبودند؛ بلکه به کلاسهای درس غیررسمی تبدیل شدند، جایی که نوجوانان در آن، حقیقت را نه از روی کتاب که از دل اشکها و نگاهها آموختند.
بیتردید، اگر این جریان اصیل و فطری حمایت شود، آیندهٔ فرهنگی و دینی کشور در دستان نسلی خواهد بود که مفاهیم ایمان، ایثار و عدالت را با گوشت و پوست خود لمس کردهاند.
نویسنده: مصطفی فارسی
خبرنگار و فعال فضای مجازی شهرستان زرقان
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!