حالت تاریک
پنج‌شنبه, 05 تیر 1404
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن پایگاه خبری تحلیلی شیرازه هستید؟
شهادت کمال سعادت است
وصیت شهید شهيد «حمزه قربان»؛

شهادت کمال سعادت است

شهيد «حمزه قربان» در وصیت خود می‌نویسد: مادرم تا آن‌جا که می‌توانی گريه نکن و هرگاه گريه کردی، گريه شوق باشد و به ياد حسين علیه‌السلام و علی‌اکبرش باشد.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «شیرازه»، به نقل از نوید شاهد فارس، شهید حمزه قربان یکم خرداد سال ۱۳۴۴ در دهرم شهرستان فراشبند دیده به جهان گشود. او کودکی تیزهوش بود، از این‌ رو در سن ۵ سالگی به مدرسه رفت و در تمام دوران ابتدایی رتبه اول را کسب کرد.

 وی برای ادامه تحصیل به فیروزآباد رفت. حمزه با اوج‌ گرفتن انقلاب اسلامی فعالیت‌های چشمگیری در به‌ثمررسیدن انقلاب انجام داد. سال ۱۳۵۸ در دبیرستان قاموس فیروزآباد در رشته اقتصاد مشغول تحصیل شد.

 در ایام جنگ تحمیلی به جبهه رفت. وی سرانجام ۲۳ تیر سال ۱۳۶۱ برابر با ۲۲ ماه مبارک رمضان و در عملیات رمضان در شلمچه به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای دهرم به خاک سپرده شد.

 متن وصیت شهید حمزه قربان به شرح زیر است:

 مادر، شهادت کمال سعادت است. برای یک فرد مؤمن و معتقد، شهادت آن چیزی است که مولا علی علیه‌السلام همیشه آن را از خدا طلب کرده است و رستگاری خویش را در شهادت دانست و تا در محراب ضربت نخورد نگفت که رستگار شده‌ام.

پس از ضربت فرمود: فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه، به خدای کعبه رستگار شدم. پس ما نیز خدا کند اگر رستگاری‌مان بیش از شهادت نباشد، اقلاً جرات این را داشته باشیم که زمان ضربت خوردن بگوئیم: فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه.

مادر عزیز در سوگ فرزندت همچون دیگر مادران فرزند ازدست‌داده صبر کن و تا آنجا که می‌توانی گریه نکن و هرگاه گریه کردی، گریه شوق باشد و به یاد حسین علیه‌السلام و علی اکبرش باشد و مادرانی بوده‌اند که پس از شهادت فرزندشان آجیل و شیرینی تقسیم کرده‌اند تو نیز چنین کن.

خدای‌ناکرده اگر زیاد گریه کنی قلب امام‌زمان علیه‌السلام جریحه‌دار خواهد شد و از اجر من و خودتان کم می‌شود، چون شهید شوم تو افتخار کن که خدا این سعادت را نصیب خانواده‌مان کرده است.

 از همه بخواهید برای فرزندتان دعا کنند، قرآن بخوانند، طلب آمرزش کنند.

از خدا بخواهید که مرگش شهادت باشد و به تمام معنا شهید باشد، مادر چیزی دیگر به عملیات و حمله نمانده شاید این آخرین روزهای عمر و حیاتم باشد پس از راه دور بر دستت بوسه می‌زنم و عاجزانه می‌گویم خدا را فراموش نکنید.

امام را دعا کنید، از خدا بخواهید امام‌زمان بیاد.

مرا حلال کنید، خداحافظتان باشد.

جبهه کوشک. هجدهم تیرماه ۱۳۶۱.

 اَللّهُمَّ ارْزُقْنی تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ.

انتهای خبر/

درباره نویسنده

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!