
نماینده مدیران مسئول رسانهها:
به رسانه جسارت نقادی بدهیم
نماینده مدیران مسئول رسانهها در هیأت نظارت بر مطبوعات بر یافتن «نقطه تعادل» در قانون رسانه تأکید کرد.
به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «شیرازه»، به نقل از ایسنا، پدرام پاکآئین بر یافتن «نقطه تعادل» در قانون رسانه تأکید کرده است تا بر اساس آنچه وی معتقد است: «از یک سو جسارت نقادی و انگیزه نوآوری را در رسانهها فزونی بخشد و از دیگر سو مانع تضییع حقوق جامعه، برهم زدن نظم عمومی و تعرض به حریم خصوصی افراد شود.»
پاکآئین در یادداشت جدید خود با موضوع فراخوان رئیس دستگاه قضا برای اصلاح و بازنگری قانون مطبوعات نوشته است:
«حقوق» و «حدود» ملازم یکدیگر و دو روی سکه قانون هستند. هنر قانونگذار، یافتن نقطه تعادل میان آنها است. در قانون مطبوعات کنونی که البته بیش از همه قوانین قبلی به حقوق و آزادیهای مطبوعات اهتمام دارد، تنها سه ماده به «حقوق» و بیش از ۱۵ ماده به «حدود» اختصاص یافته است.
ظاهراً تدوین قوانین مطبوعاتی در بحرانهای اجتماعی موجب شده تا بیشتر ناظر به تعیین مسئولیتها و تکالیف باشند تا تبیین حقوق و آزادیها.
از این رو در اصلاح قانون مطبوعات باید کوشید تا هیجانات، افراطها و تفریطها ما را از واقعبینی و تعادلبخشی به رابطه «حقوق» و «حدود» باز ندارد.
زیرا تأکید افراطی بر آزادی رسانه، موجب هرجومرج و اختلال در همزیستی اجتماعی میشود و در مقابل، اعمال محدودیتهای بیش از اندازه و تنگ کردن دایره حقوق به نفع حدود نیز به انفعال، خمودگی و از دست رفتن نشاط و ابتکار رسانهها میانجامد؛ تا آنجا که ممکن است حفظ وضع موجود را به هر تغییری ترجیح دهند و سری را که درد نمیکند، دستمال نبندند!
بنابراین از قانونگذار رسانه انتظار میرود تا با ایجاد توازنی منطقی میان حقوق و حدود، از یک سو جسارت نقادی و انگیزه نوآوری را در رسانهها فزونی بخشد و از دیگر سو مانع تضییع حقوق جامعه، برهم زدن نظم عمومی و تعرض به حریم خصوصی افراد شود.
تفکیک قانون از اخلاق حرفهای روزنامهنگاری
پاکآئین، نماینده مدیران مسئول رسانهها در هیأت نظارت بر مطبوعات، در یادداشتی دیگر همچنین بر تفکیک قانون از اخلاق حرفهای روزنامهنگاری تأکید کرده و آورده است:
قانون، اندرزنامه و متن اخلاقی صرف نیست؛ بلکه باید الزامآور بوده و نقض آن پیامد حقوقی داشته باشد؛ در غیر این صورت اثر وجودی خود را از دست میدهد.
یکی از اشکالات قانون مطبوعات فعلی همین است که مرزهای حقوق و اخلاق را در هم آمیخته است. این اشتباه موجب تبدیل «قبح اخلاقی» به «منع قانونی» شده و نه فقط مجازات متخلفان را ناممکن کرده، بلکه تخلف را نیز در نگاه عمومی، سبک و کماهمیت جلوه داده است.
برای مثال در بند ۳ ماده ۶ قانون مطبوعات «تبلیغ و ترویج اسراف و تبذیر» به عنوان یکی از موارد «اخلال به مبانی و احکام اسلام و حقوق عمومی و خصوصی» ممنوع تلقی شده است؛ اما باید توجه داشت که علاوه بر ابهام مفهومی و دشواری قضاوت درباره مصداقها، نه در این قانون و نه در قوانین دیگر مجازاتی برای متخلفان از آن تعیین نشده و همین امر حکم قانون را در عمل بیاثر کرده است.
این در حالی است که اگر خودداری از «تبلیغ و ترویج اسراف و تبذیر» به عنوان مسئولیتی اخلاقی و رسالتی اجتماعی تلقی میشد، بیتردید تأثیر بیشتری داشت.
قانون خط مشی کلی و اصول برنامههای سازمان صداوسیما» که در تاریخ ۱۷/ ۴/ ۱۳۶۱ به تصویب مجلس رسیده، نمونهای دیگر از اینگونه قانوننویسی است. این قانون در ۶۴ ماده به طور مبسوط توصیههای آرمانی و اخلاقی مورد نظر در برنامههای رسانه ملی را تبیین کرده است؛ بیآنکه از ضمانت اجراهای مرسوم قوانین برخوردار باشد.
پیشنهاد میشود در اصلاح قانون مطبوعات از بیان صرف هنجارهای اخلاقی بدون الزامهای حقوقی، خودداری شده و اینگونه موارد به «میثاقنامه اخلاق حرفهای» رسانهها واگذار شود تا اصحاب رسانه با ساز و کارهای درون صنفی خود، اجرای آنها را تشویق کنند. در این صورت هم این هنجارها سریعتر نهادینه خواهند شد و هم هزینههای مادی و معنوی دولت در وضع قوانین و نظارت بر اجرای آنها کاهش خواهد یافت.
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!