حالت تاریک
یکشنبه, 30 شهریور 1404
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن پایگاه خبری تحلیلی شیرازه هستید؟
سه خیانت پهلوی از بحرین تا شهریور ۱۳۲۰
شیرازه گزارش می‌دهد؛

سه خیانت پهلوی از بحرین تا شهریور ۱۳۲۰

از بخشش بحرین و نابودی کشاورزی تا تسلیم در برابر متفقین؛ سه پرده از خیانت‌های پهلوی که زخم عمیقی بر پیکر ایران گذاشت.

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری «تحلیلی شیرازه»، سه روایت روشن از تاریخ معاصر ایران، پرده‌ای تازه از ماهیت وابسته و ضدملی رژیم پهلوی را برمی‌دارد.

جدایی ننگین بحرین از میهن، اجرای مخرب «انقلاب سفید» که کشاورزی و اکوسیستم روستایی را نابود کرد و تسلیم بی‌مقاومت رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰، سه خیانت بزرگ خاندان پهلوی به شمار می‌آید.

این تصمیمات نه بر مبنای منافع ملت، بلکه برای جلب رضایت بیگانگان و حفظ قدرت شخصی اتخاذ شد و نتیجه‌ای جز جدایی سرزمین، وابستگی اقتصادی و تحقیر ملی نداشت. امروز، بازخوانی این زخم‌های تاریخی یادآور این حقیقت است که استقلال و عزت ایران تنها با تکیه بر اراده مردم و مقاومت در برابر فشارهای خارجی ممکن بوده و خواهد بود.  

جدایی بحرین لکه ننگی در کارنامه پهلوی دوم است

حجت‌الاسلام و المسلمین عمران حقیقی مدیر حوزه علمیه هرمزگان در گفتگو با شیرازه با اشاره به جدایی بحرین از ایران در دوره پهلوی دوم، این اقدام را یکی از بزرگترین خیانت‌های تاریخی به ملت ایران دانست و اظهار کرد: بخشش بحرین به بیگانگان نه‌تنها یک تصمیم سیاسی ساده نبود، بلکه به معنای چشم‌پوشی از بخشی از سرزمین اسلامی و شیعه‌نشین ایران و سپردن آن به دست خاندان بیگانه‌ای بود که تاکنون مردم مظلوم آن منطقه را تحت فشار و ستم نگاه داشته‌اند.

وی با بیان اینکه بحرین از گذشته‌های دور بخشی جدایی‌ناپذیر از ایران و دارای پیوندهای عمیق تاریخی، فرهنگی و مذهبی با مردم این سرزمین بوده است، افزود: پهلوی دوم با فشار قدرت‌های غربی و بی‌اعتنایی به خواست ملت، این بخش مهم از سرزمین ایران را واگذار کرد و به این ترتیب جمع زیادی از برادران و خواهران مسلمان و شیعه ما در بحرین از مادر میهن جدا شدند.

حقیقی ادامه داد: مردم بحرین طی دهه‌های گذشته همواره شاهد انواع ظلم‌ها و تبعیض‌ها از سوی خاندان حاکم بوده‌اند؛ خانواده‌ای که با حمایت آشکار قدرت‌های استعماری بر این سرزمین حاکم شدند و در طول این سال‌ها کوچک‌ترین حقی برای اکثریت شیعه قائل نشده‌اند.

مدیر حوزه علمیه هرمزگان با اشاره به مسئولیت تاریخی نخبگان و رسانه‌ها در بازخوانی این واقعه تأکید کرد: فراموش کردن ماجرای جدایی بحرین به معنای پاک کردن بخشی از حافظه تاریخی ملت ایران است. نسل امروز باید بداند که چگونه در اثر تصمیمی وابسته و غیرملی، بخشی از هویت و جغرافیای کشور در اختیار بیگانگان قرار گرفت و چه پیامدهای تلخی برای مردم آن سرزمین به همراه آورد.

وی خاطرنشان کرد: امروز هم ملت بحرین علی‌رغم فشارهای سیاسی، امنیتی و اجتماعی، همچنان به هویت اسلامی و شیعی خود پایبند هستند و مبارزات مسالمت‌آمیز آنان برای احقاق حقوق مشروع‌شان ادامه دارد. وظیفه همه ماست که صدای مظلومیت مردم بحرین را منعکس کنیم و اجازه ندهیم این جنایت تاریخی پهلوی‌ها به فراموشی سپرده شود.

حقیقی در پایان یادآور شد: تاریخ نشان داده است که تصمیم‌های وابسته و غیرمردمی سران پهلوی تنها برای جلب رضایت بیگانگان بوده و نه برای منافع ملت ایران؛ اما این ملت با تکیه بر ایمان، مقاومت و انقلاب اسلامی بار دیگر عزت و استقلال خود را به دست آورد و اجازه تکرار چنین خیانت‌هایی را نخواهد داد.

انقلاب سفید پهلوی دوم ضربه‌ای جبران‌ناپذیر به کشاورزی و اکوسیستم روستایی ایران زد

حجت‌الاسلام والمسلمین کرم عباسی دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان فارس با اشاره به تبعات انقلاب سفید در دوران پهلوی دوم گفت: این طرح که با شعار اصلاحات و توسعه معرفی شد، نه تنها کشاورزی ایران را با خسارت‌های جبران‌ناپذیر مواجه کرد بلکه اکوسیستم زندگی شهری و روستایی را نابود ساخت و بنیان‌های اقتصادی کشور را متزلزل کرد.

دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان فارس به بررسی ابعاد انقلاب سفید پرداخت و اظهار داشت: «انقلاب سفید که محمدرضا پهلوی آن را به‌عنوان برنامه‌ای مدرن برای اصلاحات معرفی می‌کرد، در عمل به ابزاری برای اجرای سیاست‌های استعماری غرب تبدیل شد. این طرح نه تنها منجر به پیشرفت نشد، بلکه کشاورزی ایران را نابود و زندگی سنتی روستاییان را از هم گسست.»

وی افزود: «اصلاحات ارضی به ظاهر برای حمایت از دهقانان بود، اما در واقع با تقسیم غیراصولی زمین‌ها، موجب پراکندگی و ناتوانی کشاورزان شد. بسیاری از کشاورزان به دلیل کمبود امکانات و نداشتن سرمایه، زمین‌های خود را رها کرده و به شهرها مهاجرت کردند. این مهاجرت گسترده باعث رشد بی‌رویه حاشیه‌نشینی، بیکاری و افزایش مشکلات اجتماعی در شهرها شد.»

کرم عباسی ادامه داد: «با نابودی نظام سنتی کشاورزی، تولید داخلی به شدت کاهش یافت و ایران که روزگاری صادرکننده محصولات کشاورزی بود، به واردکننده غلات و مواد غذایی تبدیل شد. این وابستگی غذایی یکی از بزرگ‌ترین خیانت‌های پهلوی دوم به ملت ایران بود.»

وی خاطرنشان کرد: «انقلاب سفید فقط به کشاورزی ضربه نزد، بلکه اکوسیستم طبیعی و اجتماعی کشور را هم تخریب کرد. بسیاری از باغات و منابع آبی از بین رفتند و بافت سنتی روستاها که بر پایه همیاری و همبستگی بنا شده بود، نابود شد. در نتیجه، یک بحران عمیق هویتی و اجتماعی در میان روستاییان و شهرنشینان شکل گرفت.»

دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر فارس تأکید کرد: «انقلاب سفید در حقیقت یک طرح وارداتی بود که تحت فشار و هدایت آمریکا به پهلوی دوم تحمیل شد. هدف اصلی آن، وابسته‌سازی ایران به غرب و از بین بردن استقلال اقتصادی کشور بود. این سیاست‌ها پایه‌های استبداد و وابستگی را تقویت و اعتماد مردم به حکومت پهلوی را از بین برد.»

کرم عباسی گفت: «امروز نسل جوان باید بداند که انقلاب اسلامی پاسخی به همان خیانت‌ها و وابستگی‌ها بود. یادآوری تجربه تلخ انقلاب سفید به ما می‌آموزد که استقلال و عزت ملی را نمی‌توان با نسخه‌های بیگانه به دست آورد، بلکه باید بر توان داخلی، عدالت اجتماعی و ارزش‌های دینی تکیه کرد.

وی اظهار داشت: انقلاب سفید که با شعار اصلاحات ارضی و مدرن‌سازی کشاورزی آغاز شد، در عمل باعث فروپاشی کشاورزی سنتی و بومی ایران شد. این طرح بدون توجه به زیرساخت‌ها و نیازهای واقعی روستاییان، تنها یک نمایش سیاسی برای تثبیت قدرت رژیم پهلوی بود.

دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر فارس افزود: با اجرای این سیاست، بسیاری از کشاورزان خُرد زمین‌های خود را از دست دادند یا به قطعات کوچک و غیرکارآمد تقسیم شدند. این امر نه تنها تولید کشاورزی را کاهش داد، بلکه موج مهاجرت گسترده به شهرها را رقم زد و مشکلاتی همچون حاشیه‌نشینی، بیکاری و فقر شهری را به‌وجود آورد.

کرم عباسی ادامه داد: اکوسیستم طبیعی و تعادل زندگی شهری و روستایی نیز در اثر این سیاست‌ها نابود شد. بسیاری از باغ‌ها و زمین‌های حاصلخیز از بین رفتند و کشاورزی ایران که می‌توانست به‌عنوان پشتوانه ملی عمل کند، وابسته به واردات محصولات خارجی شد.

وی در پایان با تأکید بر ضرورت بازخوانی این تجربه تاریخی خاطرنشان کرد: ستاد امر به معروف و نهی از منکر بر این باور است که تبیین این موضوعات، یک امر به معروف بزرگ است؛ چرا که جامعه باید بداند هرگاه سیاست‌های کلان بر مبنای منافع مردم و در چارچوب عدالت اجتماعی نباشد، نتیجه‌ای جز خسارت و نابودی به دنبال نخواهد داشت.

عملکرد رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰ نشان‌دهنده فقدان «عرق ملی» و «میهن‌دوستی واقعی» بود

مدرس دانشگاه و پژوهشگر مسائل سیاسی، در تحلیلی انتقادی از عملکرد رضاشاه پهلوی در مواجهه با تهاجم متفقین در شهریور ۱۳۲۰، این رویداد را نشانه‌ای از «فقدان عرق ملی و روحیه دفاع از تمامیت ارضی ایران» دانست.

وی تأکید کرد که رویکرد رضاشاه مبتنی بر حفظ قدرت شخصی بود و به ظرفیت‌های مردمی برای مقاومت بی‌توجهی کرد.

مرتضی جعفرزاده با اشاره به فقدان روحیه مقاومت و دفاع از میهن در رهبری وقت، به دو نکته اساسی پرداخت.

اول: فرار از مسئولیت ملی به جای مقاومت

این پژوهشگر سیاسی توضیح داد: رضاشاه که سال‌ها با شعار «قدرت مرکزی» و ارتش قوی بر ایران حکومت کرده بود، در بحرانی‌ترین لحظه تاریخ معاصر ایران، کوچکترین مقاومت قهرمانانه‌ای از خود نشان نداد.

وی انتخاب مسیر فرار به جای ماندن و رهبری مقاومت مردمی را نشان‌دهنده فقدان حس میهن‌دوستی و مسئولیت‌پذیری در قبال ملت ایران برشمرد.

دوم: بی‌توجهی به ظرفیت‌های مردمی

جعفرزاده افزود که علی‌رغم شعارهای ملی‌گرایانه، رضاشاه هرگز به ظرفیت‌های واقعی مردمی برای دفاع از وطن اعتماد نکرد.

وی با یادآوری تاریخ ایران که نشان داده مردم این سرزمین در مواقع بحرانی با اتحاد و همبستگی می‌توانند در برابر متجاوزان بایستند، متذکر شد: رضاشاه ترجیح داد بدون بهره‌گیری از این پتانسیل، تسلیم شود.

اولویت‌بندی منافع شخصی بر منافع ملی

مدرس دانشگاه در ادامه تحلیل خود، رویکرد رضاشاه را مبتنی بر حفظ قدرت شخصی به جای منافع ملی دانست و خاطرنشان کرد: تمامی تصمیمات رضاشاه در این مقطع، نه بر اساس منافع ملی، بلکه بر مبنای حفظ قدرت شخصی و منافع خاندان پهلوی اتخاذ شد. او پذیرش سریع شکست بدون هیچ‌گونه مقاومت جدی را دلیلی بر این مدعا دانست که برای وی، حفظ جان شخصی و خاندانش از حفظ تمامیت ارضی ایران مهم‌تر بود.

جعفرزاده همچنین به «بی‌توجهی به سرنوشت ملت» اشاره کرد و گفت: با تسلیم سریع در برابر متفقین، رضاشاه عملاً مردم ایران را در برابر قوای خارجی بدون هیچ‌گونه حمایت رها کرد. این اقدام باعث شد ایرانیان طی سال‌های اشغال رنج و مشقت بسیاری را تحمل کنند، در حالی که رهبرشان به تبعید رفته بود.

درس‌های تاریخی از شهریور ۱۳۲۰

در پایان، مرتضی جعفرزاده تأکید کرد: عملکرد رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰ درس‌های مهمی را به ما می‌آموزد: حکومت‌های غیرمردمی و مستبد، حتی با ادعای ملی‌گرایی، در لحظات حساس نمی‌توانند پشتیبان واقعی منافع ملی باشند، فقدان عرق ملی و میهن‌دوستی واقعی در میان زمامداران، می‌تواند به فاجعه ملی و آسیب‌پذیری کشور در برابر متجاوزان بینجامد، تنها با تکیه بر اراده مردمی و مشارکت واقعی شهروندان در سرنوشت کشور می‌توان در برابر تهاجمات خارجی ایستادگی کرد.

وی در نهایت تصریح کرد: این رویداد تاریخی به ما می‌آموزد که میهن‌دوستی واقعی نه در شعارها، بلکه در عمل و فداکاری برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور متجلی می‌شود

انتهای خبر/ 224224

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!