حالت تاریک
سه‌شنبه, 28 مرداد 1404
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن پایگاه خبری تحلیلی شیرازه هستید؟
از مردم می‌خواهم که پشتیبان ولایت‌فقیه باشند
وصیت شهید «حسین خرازی»؛

از مردم می‌خواهم که پشتیبان ولایت‌فقیه باشند

شهید «حسین خرازی» در وصیت خود می‌نویسد: از مردم می‌خواهم که پشتیبان ولایت‌فقیه باشند، راه شهدای ما راه حق است، اول می‌خواهم که آن‌ها مرا بخشیده و شفاعت مرا در روز جزا کنند و از خدا می‌خواهم که ادامه‌دهنده راه آن‌ها باشم.

به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «شیرازه»، از این پس هر روز را با یاد و خاطره شهیدان عزیزمان، پرچم‌دار آزادی و عزت ایران اسلامی خواهیم ساخت و در پرتو فداکاری‌های آنان، راه صدق و ایثار را برای نسل‌های آینده روشن‌تر خواهیم کرد.

 حسین خرازی دهکردی، یکم شهریورماه ۱۳۳۶ در اصفهان چشم به جهان گشود. خرازی فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین «ع» در جنگ ایران و عراق بود. در ادامه با زندگی ایشان آشنا می‌شوید. با دانش‌چی همراه باشید.

خرازی یکم شهریورماه ۱۳۳۶، در یکی از محله‌های مستضعف‌نشین شهر شهیدپرور اصفهان بنام کوی کلم، در خانواده‌ای آگاه، متقی و باایمان فرزندی متولد شد که او را حسین نامیدند.

از همان آغاز، کودکی باهوش و مؤدب بود. در دوران کودکی به دلیل مداومت پدر بر حضور در نماز جماعت و مراسم دینی، او نیز به این مجالس راه پیدا کرد.

از آن‌جا که والدین او برای تربیت فرزندان اهتمام زیادی داشتند، او را به دبستانی فرستادند که معلمانش افرادی متعهد، پایبند و مراقب امور دینی و اخلاقی بچه‌ها بودند. او پس از فراگیری مقدمات علوم دینی در خانه، دیپلم طبیعی‌اش را از دبیرستان نمونه اصفهان شبانه در ۱۳۵۵ش اخذ کرد و در دانشگاه شیراز پذیرفته شد، اما به علت مشکلات مالی، از ادامه تحصیل بازماند.

خرازی در همان سال، در پادگان قوچان به خدمت نظام‌وظیفه مشغول شد. سپس به مدت ۶ ماه، برای مقابله با جبهه آزادی‌بخش ظفار به عمان اعزام شد و با اوج‌گیری انقلاب اسلامی به انقلابیون پیوست.

وی با آنکه یک‌دست بیشتر نداشت؛ ولی با جنب‌وجوش و تلاش فوق‌العاده‌اش هیچ‌گاه احساس کمبود نمی‌کرد و برای تأمین و تدارک نیروهای رزمنده در خط مقدم جبهه، تلاش فراوانی می‌نمود.

در بسیاری از عملیات حاج حسین مجروح شد. اما برای جلوگیری از تضعیف روحیه هم‌رزمانش حاضر نمی‌شد به پشت‌جبهه انتقال یابد.

در عملیات کربلای ۵، زمانی که در اوج آتش توپ‌خانه دشمن، رساندن غذا به رزمندگان با مشکل مواجه شده بود، خود پیگیر جدی این کار شد که در همان حال خمپاره‌ای در نزدیکی‌اش منفجر شد و روح عاشورایی او به ملکوت اعلی پرواز کرد و این سردار بزرگ در روز هشتم اسفندماه ۱۳۶۵ در جوار قرب الهی مأوا گزید.

 سردار دلاوری که همواره در عملیات‌ها پیشقدم بود و اغلب اوقات شخصاً به شناسایی می‌رفت. در هر شرایطی تصمیمش برای خدا و در جهت رضای حق بود.

او یار حسین زمان، عاشق جبهه و جبهه‌ای‌ها بود و وقتی به خط مقدم می‌رسید گویی جان دوباره‌ای می‌یافت؛ شاد می‌شد و چهره‌اش آثار این نشاط را نمایان می‌ساخت.

 شهید خرازی پرورش‌یافته مکتب حسین «ع» و الگوی وفاداری به اصول و ایستادگی بر سر ارزش‌ها و آرمان‌ها بود. جان شیفته‌اش آن‌چنان از زلال مکتب حیات‌بخش اسلام و زمزمه خلوص، سیراب شده بود که کمترین شائبه سیاست‌بازی و جاه‌طلبی به دورترین زاویه ذهنش راه نمی‌یافت.

این شهید سرافراز اسلام با علو طبع و همت والایی که داشت هلال روشن مهتاب قلبش، هرگز به خسوف نگرایید و شکوفه‌های سفید نهال وجودش را آفت نفس، تیره نگردانید، در لباس سبز سپاه و میقات مسجد، مُحرِم شد، در عرفات جبهه وقوف کرد و در منای شلمچه و مسلخ عشق، جان به جان‌آفرین تسلیم نمود.

متن وصیت‌نامه شهید حسین خرازی

از مردم می‌خواهم که پشتیبان ولایت‌فقیه باشند، راه شهدای ما راه حق است، اول می‌خواهم که آنها مرا بخشیده و شفاعت مرا در روز جزا کنند و از خدا می‌خواهم که ادامه‌دهنده راه آن‌ها باشم. آن‌هایی که با بودنشان و زندگی‌شان به ما درس ایثار دادند.

 با جهادشان درس مقاومت و با رفتنشان درس عشق به ما آموختند. از مسئولان عزیز و مردم حزب الهی می‌خواهم که در مقابل آن افرادی که نتوانستند از طریق عقیده، مردم را از انقلاب دور و منحرف کنند و الان در کشور دست به مبارزه دیگری از طریق اشاعه فساد و فحشا و بی‌حجابی زده‌اند در مقابل آن‌ها ایستادگی کنید و با جدیت هرچه‌تمام‌تر جلو این فسادها را بگیرید.

 استغفرالله، خدایا امان از تاریکی و تنگی و فشار قبر و سئوال نکیر و منکر در روز محشر و قیامت، به فریادم برس. خدایا دل‌شکسته و مضطرم، صاحب پیروزی و موفقیت تو را می‌دانم و بس و بر تو توکل دارم.

خدایا تا زمان عملیات، فاصله زیادی نیست، خدایا به قول امام خمینی «ره» تو فرمانده کل قوا هستی، خودت رزمندگان را پیروز گردان، شر مدام کافر را از سر مسلمین بکن.

 خدایا! از مال دنیا چیزی جز بدهکاری و گناه ندارم. خدایا! تو خود توبه مرا قبول کن و از فیض عظمای شهادت نصیب و بهره‌مندم ساز و از تو طلب مغفرت و عفو دارم … می‌دانم در امر بیت‌المال امانت‌دار خوبی نبودم و ممکن است زیاده‌روی کرده باشم، خلاصه برایم رد مظالم کنید و آمرزش بخواهید.

 والسلام

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!