وخامت حال «پزشک خانواده»/ عقب نشینی تاکتیکی با اختیاری شدن نامه ارجاع
پس از حدود 5 سال تحمل انواع سختی ها و فشارها توسط مردم اختیاری شدن نظام ارجاع نه تنها درد چندانی از مردم دوا نمی کند و نمی تواند راهکار مناسبی برای حل مشکلات این طرح آزمایشی باشد که موجب می شود مشکلات جدیدی به این طرح افزوده شود.
به گزارش شیرازه، پزشک خانواده طرحی که انتظار می رفت بهداشت و درمان ایرانیان را متحول کند و اولویت نظام سلامت کشور را از درمان به پیشگیری سوق دهد اکنون پس از 4 سال و نیم اجرای پرحاشیه و پر دردسر در دو استان مازندران و فارس به نظر می رسد به پایان عمر خود نزدیک شده است.
از نخستین ماه های اجرای این برنامه در فارس، کارشناسان حوزه سلامت و منتقدان، نسبت به بروکراسی پیچیده آن و سردرگمی بیماران هشدار دادند و هر چه زمان به پیش رفت، موج نارضایتی از پزشک خانواده، گسترده تر شد و پزشکان، داروخانه ها و بیمه ها نیز به جمع معترضین پیوستند.
بارها این طرح از سوی مسئولین و رسانه ها در بوته نقد گذاشته شد به گونه ای که اکنون کمتر کسی در استان فارس وجود دارد که نسبت به مشکلات طرح پزشک خانواده آگاهی نداشته باشد.
در این بین دکتر ایمانیه رئیس دانشگاه علوم پزشکی اما اجرای برنامه پزشک خانواده را موفق می دانست و معتقد بود مردم راضی هستند و به هیچ وجه زیر بار تعدیل یا اصلاح آن نمی رفت و بر اجرای آن اصرار می کرد و انتقادها را ناصواب می دانست. تا این که چند روز پیش پس از سفر اعضای کمیسیون اصل 90 مجلس به شیراز، رئیس دانشگاه علوم پزشکی در یک عقب نشینی تاکتیکی دست به قلم شد و از وزیر بهداشت و درمان خواستار تصمیمگیری برای روند اجرای برنامه پزشک خانواده در استان فارس شد.
به نظر می رسد دکتر ایمانیه که در طول همه این سال ها یکه و تنها به عنوان حامی اصلی طرح پزشک خانواده در فارس پاسخ منتقدین را به هر نحو ممکن می داد و با تعصب از آن دفاع می کرد و پشتش به حمایت های وزیر بهداشت گرم بود، پس از حدود 5 سال خود را در میدان اجرای پرهزینه این طرح تنها تر از همیشه می بیند و اگر تا دیروز مقابل هر انتقادی مقاومت می کرد، هزینه های سنگین پزشک خانواده و وصول نشدن مطالبات بیمه ای سد مقاومت او را بالاخره شکست و وی در نامه ای به وزیر بهداشت گلایه هایی همچون، «وصل نشدن 850 میلیارد تومان از سازمان های بیمه گر، ناتوانی در پرداخت کارانه پزشکان متخصص و اضافه کاری همکاران و مشکل تامین داروی بیمارستان ها» را مطرح کرده است. همچنین ایمانیه چهار درخواست نیز داشته است. «عدم کسر فرانشیز سال ۹۴ از سرانه (به دلیل تاخیر های قابل توجه بیمه ها در پرداخت سرانه و ۲۰درصد پایش و ضرایب)، ابلاغ سریع تر افزایش سرانه سال ۱۳۹۵ معادل درصد افزایش تعرفه پزشکان عمومی کشور، پذیرش پرداخت مشابه دوشیفتی به پزشکان همپوشان، (به شرط آنکه فاصله دو پزشک همپوشان بیش از دو کیلومتر نباشد)، و اینکه تا اجرایی شدن طرح در تمام کشور ارجاع در فارس نیز شبیه مازندران اختیاری شود».
در میان درخواست های رئیس دانشگاه علوم پزشکی تنها اختیاری شدن نظام ارجاع در فارس است که به مردم یعنی مخاطب اصلی طرح پزشک خانواده برمی گردد. اختیاری شدن نظام ارجاع پیش از این نیز دو بار از طریق وزیر بهداشت مطرح شده بود و وزارت بهداشت و درمان از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تعیین تکلیف استفاده از برگه ارجاع در طرح پزشک خانواده را خواستار شده بود.
شکی نیست که نظام ارجاع و شیوه اجرای فعلی آن در بطن برنامه پزشک خانواده مهمترین مشکل بیماران است اما اختیاری شدن آن گرچه فضا را برای رضایت طیفی از جامعه که از ارائه برگ ارجاع نارضایتی دارند باز می کند اما به نوعی پاک کردن صورت مسئله است و قطعا به ضرر مردم خصوصا قشر ضعیف تمام می شود چرا که در شرایط فعلی و با وجود همه مصائب و مشکلات پزشک خانواده، چنان چه بیماری با برگ ارجاع به پزشک متخصص در درمانگاه دولتی مراجعه کند، هزینه ویزیت آن زیر 10 هزارتومان است و بدون برگ ارجاع از 18 تا 20 هزار تومان پای بیمار آب می خورد. این تفاوت هزینه باعث می شود همچنان طیف بزرگتری از جامعه از گرفتن برگ ارجاع غافل نشوند.
از سوی دیگر، اختیاری شدن نظام ارجاع باعث می شود بخش عمده ای از مردم از مراجعه به سطح یک یعنی تیم پزشکی خانواده خودداری کنند و پزشک خانواده آرام آرام از چرخه سلامت حذف شود و عملا معنای ذاتی خود را از دست بدهد. در حالی که اجرای طرح پزشک خانواده جزء تکالیف وزارت بهداشت در برنامه ششم توسعه گنجانده شده است!
متاسفانه باید گفت پس از حدود 5 سال تحمل انواع سختی ها و فشارها توسط مردم اختیاری شدن نظام ارجاع نه تنها درد چندانی از مردم دوا نمی کند و نمی تواند راهکار مناسبی برای حل مشکلات این طرح آزمایشی باشد که موجب می شود مشکلات جدیدی به این طرح افزوده شود.
امیدواریم وزارت «بهداشت و درمان» و کار و رفاه و تامین اجتماعی زودتر تکلیف مردم استان فارس را روشن کنند؛ مرگ یک بار شیون یک بار.
از نخستین ماه های اجرای این برنامه در فارس، کارشناسان حوزه سلامت و منتقدان، نسبت به بروکراسی پیچیده آن و سردرگمی بیماران هشدار دادند و هر چه زمان به پیش رفت، موج نارضایتی از پزشک خانواده، گسترده تر شد و پزشکان، داروخانه ها و بیمه ها نیز به جمع معترضین پیوستند.
بارها این طرح از سوی مسئولین و رسانه ها در بوته نقد گذاشته شد به گونه ای که اکنون کمتر کسی در استان فارس وجود دارد که نسبت به مشکلات طرح پزشک خانواده آگاهی نداشته باشد.
در این بین دکتر ایمانیه رئیس دانشگاه علوم پزشکی اما اجرای برنامه پزشک خانواده را موفق می دانست و معتقد بود مردم راضی هستند و به هیچ وجه زیر بار تعدیل یا اصلاح آن نمی رفت و بر اجرای آن اصرار می کرد و انتقادها را ناصواب می دانست. تا این که چند روز پیش پس از سفر اعضای کمیسیون اصل 90 مجلس به شیراز، رئیس دانشگاه علوم پزشکی در یک عقب نشینی تاکتیکی دست به قلم شد و از وزیر بهداشت و درمان خواستار تصمیمگیری برای روند اجرای برنامه پزشک خانواده در استان فارس شد.
به نظر می رسد دکتر ایمانیه که در طول همه این سال ها یکه و تنها به عنوان حامی اصلی طرح پزشک خانواده در فارس پاسخ منتقدین را به هر نحو ممکن می داد و با تعصب از آن دفاع می کرد و پشتش به حمایت های وزیر بهداشت گرم بود، پس از حدود 5 سال خود را در میدان اجرای پرهزینه این طرح تنها تر از همیشه می بیند و اگر تا دیروز مقابل هر انتقادی مقاومت می کرد، هزینه های سنگین پزشک خانواده و وصول نشدن مطالبات بیمه ای سد مقاومت او را بالاخره شکست و وی در نامه ای به وزیر بهداشت گلایه هایی همچون، «وصل نشدن 850 میلیارد تومان از سازمان های بیمه گر، ناتوانی در پرداخت کارانه پزشکان متخصص و اضافه کاری همکاران و مشکل تامین داروی بیمارستان ها» را مطرح کرده است. همچنین ایمانیه چهار درخواست نیز داشته است. «عدم کسر فرانشیز سال ۹۴ از سرانه (به دلیل تاخیر های قابل توجه بیمه ها در پرداخت سرانه و ۲۰درصد پایش و ضرایب)، ابلاغ سریع تر افزایش سرانه سال ۱۳۹۵ معادل درصد افزایش تعرفه پزشکان عمومی کشور، پذیرش پرداخت مشابه دوشیفتی به پزشکان همپوشان، (به شرط آنکه فاصله دو پزشک همپوشان بیش از دو کیلومتر نباشد)، و اینکه تا اجرایی شدن طرح در تمام کشور ارجاع در فارس نیز شبیه مازندران اختیاری شود».
در میان درخواست های رئیس دانشگاه علوم پزشکی تنها اختیاری شدن نظام ارجاع در فارس است که به مردم یعنی مخاطب اصلی طرح پزشک خانواده برمی گردد. اختیاری شدن نظام ارجاع پیش از این نیز دو بار از طریق وزیر بهداشت مطرح شده بود و وزارت بهداشت و درمان از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تعیین تکلیف استفاده از برگه ارجاع در طرح پزشک خانواده را خواستار شده بود.
شکی نیست که نظام ارجاع و شیوه اجرای فعلی آن در بطن برنامه پزشک خانواده مهمترین مشکل بیماران است اما اختیاری شدن آن گرچه فضا را برای رضایت طیفی از جامعه که از ارائه برگ ارجاع نارضایتی دارند باز می کند اما به نوعی پاک کردن صورت مسئله است و قطعا به ضرر مردم خصوصا قشر ضعیف تمام می شود چرا که در شرایط فعلی و با وجود همه مصائب و مشکلات پزشک خانواده، چنان چه بیماری با برگ ارجاع به پزشک متخصص در درمانگاه دولتی مراجعه کند، هزینه ویزیت آن زیر 10 هزارتومان است و بدون برگ ارجاع از 18 تا 20 هزار تومان پای بیمار آب می خورد. این تفاوت هزینه باعث می شود همچنان طیف بزرگتری از جامعه از گرفتن برگ ارجاع غافل نشوند.
از سوی دیگر، اختیاری شدن نظام ارجاع باعث می شود بخش عمده ای از مردم از مراجعه به سطح یک یعنی تیم پزشکی خانواده خودداری کنند و پزشک خانواده آرام آرام از چرخه سلامت حذف شود و عملا معنای ذاتی خود را از دست بدهد. در حالی که اجرای طرح پزشک خانواده جزء تکالیف وزارت بهداشت در برنامه ششم توسعه گنجانده شده است!
متاسفانه باید گفت پس از حدود 5 سال تحمل انواع سختی ها و فشارها توسط مردم اختیاری شدن نظام ارجاع نه تنها درد چندانی از مردم دوا نمی کند و نمی تواند راهکار مناسبی برای حل مشکلات این طرح آزمایشی باشد که موجب می شود مشکلات جدیدی به این طرح افزوده شود.
امیدواریم وزارت «بهداشت و درمان» و کار و رفاه و تامین اجتماعی زودتر تکلیف مردم استان فارس را روشن کنند؛ مرگ یک بار شیون یک بار.
نظرات بینندگان