یادداشت/ حمزه ناجیان
از یک «بیسواد» رسانه به «سوپراستار» سینما!
بیاحترامیها به جامعه رسانه و اهالی خبر از بین نمیرود مگر آنکه عینکهای جناحی را از چشمانمان برداریم و وحدت خود را در عین کثرت و تضارب آرا حفظ کنیم.
به گزارش شیرازه، حمزه ناجیان طی یادداشتی در روزنامه افکار نوشت:
نمی توانم دقیق بگویم که این یک یادداشت هنری است یا سیاسی، یا باید در قالب اجتماعی آن را قرار داد. از آن جهت هنری است که علت اصلی نگارش آن توهین یک خانم بازیگر به اهالی خبر است. از یک جهت سیاسی میتواند باشد چرا که شاید توهینهای اخیر سیاسیون این اجازه را به بازیگران داده تا گستاخ تر از همیشه به قشر ضعیف خبرنگار اهانت کنند. از نگاه دیگر اجتماعی است چرا که باید جوانب روان شناختی و جامعهشناسی چنین رفتارهای پرخاشگرانهای را مورد آسیبشناسی قرار داد.
بهناز جعفری که شاید برای نخستین بار طی سالهای اخیر 2سریال مناسبتی همزمان آن هم در پربیننده ترین زمان پخش روی آنتن دارد در نشست خبری سریال «زیر پای مادر» که پس از یک ساعت تاخیر در آن حضور پیدا کرد، طلبکارانه در پاسخ به سوال خبرنگاران آنها را بی سواد خطاب کرد و حتی به یک خبرنگار دیگر گفت تو خماری و وقتی با جواب منفی وی مواجه شد گفت تو «چیزی انداختی بالا!».
وی در بخش دیگری از صحبت هایش عنوان کرد شما همه تان صرفاً یک کارمند هستید که برای کار آمدید اینجا! واقعاً مگر جواب یک سوال آن قدر سخت است که به او برچسب خمار یا معتاد بودن میزنید؟ مگر کار خبرنگار چیزی غیراز سوال پرسیدن است؟ گاهی یک خبرنگار در جایگاه کارشناس قرار دارد و سوالاتش حرفهای تر است و گاهی خبرنگار آماتور است و سوالاتش نیاز به اصلاح دارد اما این دلیل نمیشود که به او اهانت شود. (انتظار میرود که خانم جعفری تفاوت خبرنگار سینما با منتقد سینما را متوجه باشند).
همچنین اساسا نشست خبری یک فیلم با جلسه نقد و بررسی نیز متفاوت است و این جلسات برخلاف جلسات نقد و بررسی که بیشتر تحلیلی و تخصصی است جنبه خبری دارد که به هرچه بیشتر دیده شدن فیلم کمک کند.
سوال دیگر آنکه مگر «کارمند» بودن به خودی خود بد است؟ شما با این لفظ بیش از هرکس، میلیونها کارمند شریف را زیرسوال میبرید؟ اگر با عینک شما بخواهیم به این واژه نگاه بیاندازیم (با احترام به تمام هنرمندان) بازیگر هم کارمند مجموعه کارگردانی است.
یکی از طرفداران خانم جعفری در حمایت از وی گفت شما اصلا کار ایشان را روی صحنه تئاتر دیده اید؟ بله من ایفای نقش ایشان را دیدم و از آن لذت بردم اما این دلیل نمیشود که چشمم را روی توهین هایش ببندم. او که بهناز جعفری است اگر بهترین بازیگر ایران هم بخواهد به مردم و هر قشری از مردم توهین کند چشممان را روی کارنامه هنریاش میبندیم. همانطور که امیر جعفری نیز چندی پیش صحبتهای ناخوشایندی انجام داد و با مخالفت شدید مردم مواجه شد.
خبرنگاری در نشست خبری گفت که ما شما را بهنازجعفری کردیم، که یکی دیگر از حامیان وی به شدت به این حرف انتقاد کرد. اما مگر غیر از این است که تا پیش از گسترش شبکههای اجتماعی تنها همین خبرنگاران و روزنامه نگاران بودند که به عنوان رابط هنرمندان و مردم فعالیت میکردند و با مصاحبههای تلویزیونی و مکتوب و چاپ تصاویرشان روی جلد مجلات باعث مشهور شدن آنها شدند؛ نکند که این موضوع را هم فراموش کرده اید؟
شنیدم مدیر روابط عمومی این سریال پس از جنجالهایی که بدون عذرخواهی بهناز جعفری به پایان رسید، در حمایت از هم صنفی هایش استعفا کرده؛ آفرین. اما دلم میسوزد برای همکاران در حوزههای سیاسی که در قبال بسیاری از توهینهای سیاسیون با عینک جناحی نگاه میکنند.
وقتی رئیسجمهور به کارشناسان منتقد، برچسب بیشناسنامه، بزدل و ترسو میزند، سکوت میکنند؛ زمانی که عباس آخوندی میکروفون از دست خبرنگار خانم باشگاه خبرنگاران میگیرد، تماشا میکنند؛ هنگامی که حسن قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت در پاسخ به یک سوال ساده خبرنگار روزنامه قدس، او را مزدور خطاب میکند، واکنش نشان نمیدهند؛ چرا که منافع خود را در روزه سکوت گرفتن میبینند.
جای تأسف است که هیچ خبرنگار مدعی آزادی بیان در قبال این رفتارهای پرخاشگرانه موضع نمیگیرند اما اگر کوچکترین بی احترامی از سوی شخصیتهای جناح مقابل صورت بگیرد، صفحه اینستاگرام و توئیترشان از واکنشها و موضع گیریها پر میشود به طوری که حجم زیادی از بسته اینترنتی ات را باید صرف دیدن آنها بکنی.
کلام آخر آنکه این بی احترامیها به جامعه رسانه و اهالی خبر از بین نمیرود مگر آنکه عینکهای جناحی را از چشمانمان برداریم و وحدت خود را در عین کثرت و تضارب آرا حفظ کنیم و در مقابل توهین به آماتورترین عضو خودمان سکوت نکنیم تا هیچ شخصیتی به خودش این اجازه را ندهد که قشر مظلوم و همیشه در صحنه را بیازارد.
نمی توانم دقیق بگویم که این یک یادداشت هنری است یا سیاسی، یا باید در قالب اجتماعی آن را قرار داد. از آن جهت هنری است که علت اصلی نگارش آن توهین یک خانم بازیگر به اهالی خبر است. از یک جهت سیاسی میتواند باشد چرا که شاید توهینهای اخیر سیاسیون این اجازه را به بازیگران داده تا گستاخ تر از همیشه به قشر ضعیف خبرنگار اهانت کنند. از نگاه دیگر اجتماعی است چرا که باید جوانب روان شناختی و جامعهشناسی چنین رفتارهای پرخاشگرانهای را مورد آسیبشناسی قرار داد.
بهناز جعفری که شاید برای نخستین بار طی سالهای اخیر 2سریال مناسبتی همزمان آن هم در پربیننده ترین زمان پخش روی آنتن دارد در نشست خبری سریال «زیر پای مادر» که پس از یک ساعت تاخیر در آن حضور پیدا کرد، طلبکارانه در پاسخ به سوال خبرنگاران آنها را بی سواد خطاب کرد و حتی به یک خبرنگار دیگر گفت تو خماری و وقتی با جواب منفی وی مواجه شد گفت تو «چیزی انداختی بالا!».
وی در بخش دیگری از صحبت هایش عنوان کرد شما همه تان صرفاً یک کارمند هستید که برای کار آمدید اینجا! واقعاً مگر جواب یک سوال آن قدر سخت است که به او برچسب خمار یا معتاد بودن میزنید؟ مگر کار خبرنگار چیزی غیراز سوال پرسیدن است؟ گاهی یک خبرنگار در جایگاه کارشناس قرار دارد و سوالاتش حرفهای تر است و گاهی خبرنگار آماتور است و سوالاتش نیاز به اصلاح دارد اما این دلیل نمیشود که به او اهانت شود. (انتظار میرود که خانم جعفری تفاوت خبرنگار سینما با منتقد سینما را متوجه باشند).
همچنین اساسا نشست خبری یک فیلم با جلسه نقد و بررسی نیز متفاوت است و این جلسات برخلاف جلسات نقد و بررسی که بیشتر تحلیلی و تخصصی است جنبه خبری دارد که به هرچه بیشتر دیده شدن فیلم کمک کند.
سوال دیگر آنکه مگر «کارمند» بودن به خودی خود بد است؟ شما با این لفظ بیش از هرکس، میلیونها کارمند شریف را زیرسوال میبرید؟ اگر با عینک شما بخواهیم به این واژه نگاه بیاندازیم (با احترام به تمام هنرمندان) بازیگر هم کارمند مجموعه کارگردانی است.
یکی از طرفداران خانم جعفری در حمایت از وی گفت شما اصلا کار ایشان را روی صحنه تئاتر دیده اید؟ بله من ایفای نقش ایشان را دیدم و از آن لذت بردم اما این دلیل نمیشود که چشمم را روی توهین هایش ببندم. او که بهناز جعفری است اگر بهترین بازیگر ایران هم بخواهد به مردم و هر قشری از مردم توهین کند چشممان را روی کارنامه هنریاش میبندیم. همانطور که امیر جعفری نیز چندی پیش صحبتهای ناخوشایندی انجام داد و با مخالفت شدید مردم مواجه شد.
خبرنگاری در نشست خبری گفت که ما شما را بهنازجعفری کردیم، که یکی دیگر از حامیان وی به شدت به این حرف انتقاد کرد. اما مگر غیر از این است که تا پیش از گسترش شبکههای اجتماعی تنها همین خبرنگاران و روزنامه نگاران بودند که به عنوان رابط هنرمندان و مردم فعالیت میکردند و با مصاحبههای تلویزیونی و مکتوب و چاپ تصاویرشان روی جلد مجلات باعث مشهور شدن آنها شدند؛ نکند که این موضوع را هم فراموش کرده اید؟
شنیدم مدیر روابط عمومی این سریال پس از جنجالهایی که بدون عذرخواهی بهناز جعفری به پایان رسید، در حمایت از هم صنفی هایش استعفا کرده؛ آفرین. اما دلم میسوزد برای همکاران در حوزههای سیاسی که در قبال بسیاری از توهینهای سیاسیون با عینک جناحی نگاه میکنند.
وقتی رئیسجمهور به کارشناسان منتقد، برچسب بیشناسنامه، بزدل و ترسو میزند، سکوت میکنند؛ زمانی که عباس آخوندی میکروفون از دست خبرنگار خانم باشگاه خبرنگاران میگیرد، تماشا میکنند؛ هنگامی که حسن قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت در پاسخ به یک سوال ساده خبرنگار روزنامه قدس، او را مزدور خطاب میکند، واکنش نشان نمیدهند؛ چرا که منافع خود را در روزه سکوت گرفتن میبینند.
جای تأسف است که هیچ خبرنگار مدعی آزادی بیان در قبال این رفتارهای پرخاشگرانه موضع نمیگیرند اما اگر کوچکترین بی احترامی از سوی شخصیتهای جناح مقابل صورت بگیرد، صفحه اینستاگرام و توئیترشان از واکنشها و موضع گیریها پر میشود به طوری که حجم زیادی از بسته اینترنتی ات را باید صرف دیدن آنها بکنی.
کلام آخر آنکه این بی احترامیها به جامعه رسانه و اهالی خبر از بین نمیرود مگر آنکه عینکهای جناحی را از چشمانمان برداریم و وحدت خود را در عین کثرت و تضارب آرا حفظ کنیم و در مقابل توهین به آماتورترین عضو خودمان سکوت نکنیم تا هیچ شخصیتی به خودش این اجازه را ندهد که قشر مظلوم و همیشه در صحنه را بیازارد.
نظرات بینندگان