یادداشت/ محمدکاظم انبارلویی
دولت باز یا بسته؟
«دولت بسته» پاسخگوی نیازهای امروز مردم بویژه در هزاره سوم میلادی نیست. دولتمردان باید در اتاق شیشه ای بنشینند تا از هر طرف که مردم آنها را نگاه کنند بتوانند اراده و رای خود را در آنها متجلی ببینند. اگر نبینند مشارکت برای توفیقات تصمیمات دولت، منتفی است.
به گزارش شیرازه، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت:
1- باز خوانی سخنان رئیس محترم مجلس در همایش مدیران ستادی و استانی سازمان های آموزش فنی و حرفه ای، مهم است. مهم از این باب که روی کلیدی ترین مشکل دولت در حوزه اقتصاد انگشت نهاده است. رئیس مجلس می گوید: «بخش تولید با آمپول تقویتی سرپاست. 90 درصد بودجه کل کشور صرف امور جاری می شود! رئیس جمهور باید در باره مشکلات کشور با مردم صحبت کند.» رئیس جمهور هر از چندی از رسانه ملی با مردم سخن می گوید، ده ها رسانه مکتوب و مجازی در اختیار رئیس جمهور است. ده ها کانال تلگرامی در استخدام پیام های طراحی شده اتاق فکر دفتر ریاست جمهوری است. علاوه بر این رئیس جمهور هر هفته به مناسبتی در یک همایش ملی سخن می گوید، چگونه است که رئیس مجلس با این همه سخن پراکنی از سوی رئیس جمهور و همکاران دولت نیاز می بیند که او باز هم با مردم سخن بگوید؟
رئیس جمهور هر بار که در مورد مسائل اقتصادی سخن می گوید از توفیقات دولت در مهار و کاهش تورم و افزایش رشد اقتصادی و نیز فلاکت دولت گذشته حرف می زند، اصلا به این سخن رئیس مجلس که؛ «بخش تولید با آمپول تقویتی سرپاست»، تقوه نمی کند. او وارد این موضوع نمی شود که 90 درصد بودجه کشور صرف امور جاری می شود و تنها 10 درصد بودجه عمرانی داریم، آن هم با فروش اوراق مشارکت تامین می شود.
2- تردیدی نیست هر کنش یا واکنش سیاسی یا اقتصادی محفوف و پیچیده در یک نظریه است. هر نظریه متکی به یک معرفت و یک دیدگاه خاص فلسفی است، لذا قبل از ورود به نقد هر کنش یا واکنش سیاسی و اقتصادی دولت باید به دنبال کشف دیدگاه و نظریه معرفتی و فلسفی آن بود. این نظریه چیست که ما را به اینجا رسانده است که با یک «دولت بسته» روبه رو هستیم؟
ما در دولت اعتدال با مفاهیمی چون «شفافیت»، «مسئولیت پذیری» و «پاسخگویی» که از مختصات دولت و حاکمیت باز است وداع کرده ایم!
چرا؟
مردم و نخبگان چرا در حوزه سیاست و اقتصاد مشارکت عملی ندارند؟! چرا دولت را در امر قطع یارانه های ثروتمندان و عناصر برخوردار یاری نکردند؟
برای اینکه دولت از مختصات «دولت باز» ، «دولت مشارکتی» و «دولت الکترونیک» که سه مصداق و سه مفهوم از مفاهیم نحوه حکمرانی و حکمرانی خوب است فاصله دارد. دولت، نقدپذیر نیست، در پاسخ سوالات به بیراهه می رود، پاسخ او ناظر به پرسش های مطرح درجامعه نیست، به آشفته گویی روی آورده است.
تصمیمات دولت در دسترس نیست. آنچه بیان می شود حرف اصلی نیست. دیدگاه های معرفتی و فلسفی کنش و واکنش سیاسی و اقتصادی دولت منطبق بر نصوص دینی و قانون اساسی و عادی نیست. دولت کارنامه درستی از عمل به برنامه پنجم توسعه ندارد، حتی کارنامه درستی از عمل به برنامه یک ساله خود یعنی بودجه هایی که طی 4 سال گذشته به مجلس برای تصویب داده، ندارد. دولت از ابلاغ برنامه ششم خودداری کرده و رسما قبل و بعد از تصویب گفته من آن را قبول ندارم.
دولت در حال روزمرگی است و حاضر نیست در قالب برنامه و قانون مصوب عمل کند.
رسانه های دولت هم به این بیراهه روی و آشفته گویی کمک می کنند.
3- پنجشنبه گذشته رسانه های دولت از قول وزیر نفت در پاسخ به نقدهای مربوط به قرارداد توتال نوشتند؛
- صریحا بگویید با سرمایه گذاری مخالفید!
- برویم انگلیس می گویند روباه پیر است، آمریکا که هیچ، فرانسه را هم که این طور می گویند، پس چه کسانی بیایند؟
واقعا نقدهای منتقدین ناظر به مخالفت با سرمایه گذاری خارجی است؟ منتقدین حتی قرارداد با آمریکا در حوزه نفت و گاز را مجاز می دانند. آیا منتقدین
می گویند با فرانسه و انگلیس قرارداد نبندید؟
منتقدین می گویند کو نفع ملت ایران در این قراردادها، کو رعایت قوانین و مقررات مربوط به قراردادهای خارجی، کو رعایت قانون مناقصه ها، کو دقت های فنی و علمی در این قرارداد، کو رعایت قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، کو نقدپذیری، شفافیت و پاسخگویی؟
همین افرادی که قرارداد توتال را با فرانسه امضا کردند، امضای آنها پای قرارداد کرسنت است. چرا به سوالات مربوط به کرسنت پاسخ نمی دهند، چرا یک خسارت 18 میلیارد دلاری را به گردن ملت گذاشتند؟ مردم بر چه اساسی به قرارداد توتال با این همه محرمانگی اعتماد کنند؟
چرا استعداد فنی و توان مالی شرکت های داخلی در این قرارداد نادیده گرفته شده و قرارداد بدون مناقصه برگزار شده است؟ چرا 4 سال است این میدان را معطل نگه داشته اند؟ آیا پاسخ این سوالات همانی است که وزیر نفت در تیتر صفحه اول رسانه های دولت داده است؟!
شعور عمومی را نباید نادیده گرفت. پاسخ باید عینی و ملموس باشد. عینی بودن یعنی در دسترس بودن و نقدپذیری در حیطه عمومی. اگر این مسیر طی نشود خبط عظیمی مثل پذیرش سند 2030 به وجود می آید که فریاد مردم، نخبگان، علما و مراجع را درآورد و دولت را مجبور به لغو آن کرد. این مسیر بسته ای است که دولت باید از آن برگردد و به مختصات و ویژگی حکمرانی خوب روی آورد.
«دولت بسته» پاسخگوی نیازهای امروز مردم بویژه در هزاره سوم میلادی نیست. دولتمردان باید در اتاق شیشه ای بنشینند تا از هر طرف که مردم آنها را نگاه کنند بتوانند اراده و رای خود را در آنها متجلی ببینند. اگر نبینند مشارکت برای توفیقات تصمیمات دولت، منتفی است.
4- دو سال از امضای برجام گذشته است. قرار بود روز امضای برجام تمام تحریمهای اقتصادی، بانکی، پولی و مالی برداشته شود و دارایی های مسدودی کشور آزاد شود و...
اما پس از دو سال با کمال تاسف نه تنها تحریم ها برداشته نشد، بلکه بر حجم و اندازه و کیفیت آن افزوده شد.
رسانههای دولت در روز امضای قرارداد جشن گرفتند و با زدن تیترهایی چون؛
- مهر تدبیر بر پیشانی تحریم
- روز خوب توافق اتمی
- توافق قهرمانانه ایران
- فتح الفتوح دیپلماسی ایران
- حصر ایران شکست
- غروب تحریم، ساحل توافق
- و انفجار امید
فضا را آن چنان درست کردند که گویی همه چیز تمام شد، اما از همان فردای آن روز معلوم شد این حرف ها توهم است، یک طرف قرارداد پرداخت نقد دارد، طرف دیگر وعده نسیه.
نه انفجار امیدی در کار است نه فتحالفتوحی، نه حصری برداشته شده است و نه تدبیری به خرج داده شده است. آنچه هست بدعهدی و نقض پیمان و ادامه طلبکاری دشمن از ملت ایران. آنها نه تنها به عهد خود عمل نکردند بلکه با وقاحت تمام سخن از تغییر نظام جمهوری اسلامی می گویند و میتینگ برای آن برگزار می کنند. وزیر خارجه آمریکا عادی سازی روابط با تهران را به تغییر نظام مقدس جمهوری اسلامی حواله می دهد.
مردم ایران سوال می کنند آن جشنها چه شد؟ آن مدالهای فتح که بر سینه ژنرالهای دیپلمات کشور آویزان شد، چه می شود؟ وضع اقتصادی چرا این طور است؟ وضع حصر اقتصادی و ابقای تحریمها چرا بدتر شده است؟ کسی پاسخگو نیست! یک روز به سپاه گیر میدهند، یک روز به موشک! یک روز تغییر اهداف چشمانداز را مطرح میکنند، یک روز به کارکردهای نظام در مقابله با ضد انقلاب و منافقین در روزهای نخستین انقلاب و دوران طلایی حیات امام خمینی (ره) و...
واقعا راهبرد دولت در قبال مسائل کلیدی کشور چیست؟ مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری چه میکند؟ فصلنامه علمی - پژوهشی مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی در شماره 22 بهار 96 برای پاسخگویی به این سوالات تلاش هایی کرده است. مثلا در مورد «سناریوهای ایران در سال 96 »
مطالبی را مطرح کرده است، در خصوص آیندهپژوهی در ایران و روش های
آیندهنگری و آیندهپژوهی حرف های جدیدی زده است، در خصوص
مفهوم شناسی سیاستگذاری داده باز حکومتی، مزایا و فواید آن داد سخن داده است اما کلیدواژههای این رویکرد استراتژیک نه در بیان رئیس جمهور دیده
می شود و نه وزرا و مسئولان اجرایی کشور ! ما کجا داریم می رویم؟
1- باز خوانی سخنان رئیس محترم مجلس در همایش مدیران ستادی و استانی سازمان های آموزش فنی و حرفه ای، مهم است. مهم از این باب که روی کلیدی ترین مشکل دولت در حوزه اقتصاد انگشت نهاده است. رئیس مجلس می گوید: «بخش تولید با آمپول تقویتی سرپاست. 90 درصد بودجه کل کشور صرف امور جاری می شود! رئیس جمهور باید در باره مشکلات کشور با مردم صحبت کند.» رئیس جمهور هر از چندی از رسانه ملی با مردم سخن می گوید، ده ها رسانه مکتوب و مجازی در اختیار رئیس جمهور است. ده ها کانال تلگرامی در استخدام پیام های طراحی شده اتاق فکر دفتر ریاست جمهوری است. علاوه بر این رئیس جمهور هر هفته به مناسبتی در یک همایش ملی سخن می گوید، چگونه است که رئیس مجلس با این همه سخن پراکنی از سوی رئیس جمهور و همکاران دولت نیاز می بیند که او باز هم با مردم سخن بگوید؟
رئیس جمهور هر بار که در مورد مسائل اقتصادی سخن می گوید از توفیقات دولت در مهار و کاهش تورم و افزایش رشد اقتصادی و نیز فلاکت دولت گذشته حرف می زند، اصلا به این سخن رئیس مجلس که؛ «بخش تولید با آمپول تقویتی سرپاست»، تقوه نمی کند. او وارد این موضوع نمی شود که 90 درصد بودجه کشور صرف امور جاری می شود و تنها 10 درصد بودجه عمرانی داریم، آن هم با فروش اوراق مشارکت تامین می شود.
2- تردیدی نیست هر کنش یا واکنش سیاسی یا اقتصادی محفوف و پیچیده در یک نظریه است. هر نظریه متکی به یک معرفت و یک دیدگاه خاص فلسفی است، لذا قبل از ورود به نقد هر کنش یا واکنش سیاسی و اقتصادی دولت باید به دنبال کشف دیدگاه و نظریه معرفتی و فلسفی آن بود. این نظریه چیست که ما را به اینجا رسانده است که با یک «دولت بسته» روبه رو هستیم؟
ما در دولت اعتدال با مفاهیمی چون «شفافیت»، «مسئولیت پذیری» و «پاسخگویی» که از مختصات دولت و حاکمیت باز است وداع کرده ایم!
چرا؟
مردم و نخبگان چرا در حوزه سیاست و اقتصاد مشارکت عملی ندارند؟! چرا دولت را در امر قطع یارانه های ثروتمندان و عناصر برخوردار یاری نکردند؟
برای اینکه دولت از مختصات «دولت باز» ، «دولت مشارکتی» و «دولت الکترونیک» که سه مصداق و سه مفهوم از مفاهیم نحوه حکمرانی و حکمرانی خوب است فاصله دارد. دولت، نقدپذیر نیست، در پاسخ سوالات به بیراهه می رود، پاسخ او ناظر به پرسش های مطرح درجامعه نیست، به آشفته گویی روی آورده است.
تصمیمات دولت در دسترس نیست. آنچه بیان می شود حرف اصلی نیست. دیدگاه های معرفتی و فلسفی کنش و واکنش سیاسی و اقتصادی دولت منطبق بر نصوص دینی و قانون اساسی و عادی نیست. دولت کارنامه درستی از عمل به برنامه پنجم توسعه ندارد، حتی کارنامه درستی از عمل به برنامه یک ساله خود یعنی بودجه هایی که طی 4 سال گذشته به مجلس برای تصویب داده، ندارد. دولت از ابلاغ برنامه ششم خودداری کرده و رسما قبل و بعد از تصویب گفته من آن را قبول ندارم.
دولت در حال روزمرگی است و حاضر نیست در قالب برنامه و قانون مصوب عمل کند.
رسانه های دولت هم به این بیراهه روی و آشفته گویی کمک می کنند.
3- پنجشنبه گذشته رسانه های دولت از قول وزیر نفت در پاسخ به نقدهای مربوط به قرارداد توتال نوشتند؛
- صریحا بگویید با سرمایه گذاری مخالفید!
- برویم انگلیس می گویند روباه پیر است، آمریکا که هیچ، فرانسه را هم که این طور می گویند، پس چه کسانی بیایند؟
واقعا نقدهای منتقدین ناظر به مخالفت با سرمایه گذاری خارجی است؟ منتقدین حتی قرارداد با آمریکا در حوزه نفت و گاز را مجاز می دانند. آیا منتقدین
می گویند با فرانسه و انگلیس قرارداد نبندید؟
منتقدین می گویند کو نفع ملت ایران در این قراردادها، کو رعایت قوانین و مقررات مربوط به قراردادهای خارجی، کو رعایت قانون مناقصه ها، کو دقت های فنی و علمی در این قرارداد، کو رعایت قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، کو نقدپذیری، شفافیت و پاسخگویی؟
همین افرادی که قرارداد توتال را با فرانسه امضا کردند، امضای آنها پای قرارداد کرسنت است. چرا به سوالات مربوط به کرسنت پاسخ نمی دهند، چرا یک خسارت 18 میلیارد دلاری را به گردن ملت گذاشتند؟ مردم بر چه اساسی به قرارداد توتال با این همه محرمانگی اعتماد کنند؟
چرا استعداد فنی و توان مالی شرکت های داخلی در این قرارداد نادیده گرفته شده و قرارداد بدون مناقصه برگزار شده است؟ چرا 4 سال است این میدان را معطل نگه داشته اند؟ آیا پاسخ این سوالات همانی است که وزیر نفت در تیتر صفحه اول رسانه های دولت داده است؟!
شعور عمومی را نباید نادیده گرفت. پاسخ باید عینی و ملموس باشد. عینی بودن یعنی در دسترس بودن و نقدپذیری در حیطه عمومی. اگر این مسیر طی نشود خبط عظیمی مثل پذیرش سند 2030 به وجود می آید که فریاد مردم، نخبگان، علما و مراجع را درآورد و دولت را مجبور به لغو آن کرد. این مسیر بسته ای است که دولت باید از آن برگردد و به مختصات و ویژگی حکمرانی خوب روی آورد.
«دولت بسته» پاسخگوی نیازهای امروز مردم بویژه در هزاره سوم میلادی نیست. دولتمردان باید در اتاق شیشه ای بنشینند تا از هر طرف که مردم آنها را نگاه کنند بتوانند اراده و رای خود را در آنها متجلی ببینند. اگر نبینند مشارکت برای توفیقات تصمیمات دولت، منتفی است.
4- دو سال از امضای برجام گذشته است. قرار بود روز امضای برجام تمام تحریمهای اقتصادی، بانکی، پولی و مالی برداشته شود و دارایی های مسدودی کشور آزاد شود و...
اما پس از دو سال با کمال تاسف نه تنها تحریم ها برداشته نشد، بلکه بر حجم و اندازه و کیفیت آن افزوده شد.
رسانههای دولت در روز امضای قرارداد جشن گرفتند و با زدن تیترهایی چون؛
- مهر تدبیر بر پیشانی تحریم
- روز خوب توافق اتمی
- توافق قهرمانانه ایران
- فتح الفتوح دیپلماسی ایران
- حصر ایران شکست
- غروب تحریم، ساحل توافق
- و انفجار امید
فضا را آن چنان درست کردند که گویی همه چیز تمام شد، اما از همان فردای آن روز معلوم شد این حرف ها توهم است، یک طرف قرارداد پرداخت نقد دارد، طرف دیگر وعده نسیه.
نه انفجار امیدی در کار است نه فتحالفتوحی، نه حصری برداشته شده است و نه تدبیری به خرج داده شده است. آنچه هست بدعهدی و نقض پیمان و ادامه طلبکاری دشمن از ملت ایران. آنها نه تنها به عهد خود عمل نکردند بلکه با وقاحت تمام سخن از تغییر نظام جمهوری اسلامی می گویند و میتینگ برای آن برگزار می کنند. وزیر خارجه آمریکا عادی سازی روابط با تهران را به تغییر نظام مقدس جمهوری اسلامی حواله می دهد.
مردم ایران سوال می کنند آن جشنها چه شد؟ آن مدالهای فتح که بر سینه ژنرالهای دیپلمات کشور آویزان شد، چه می شود؟ وضع اقتصادی چرا این طور است؟ وضع حصر اقتصادی و ابقای تحریمها چرا بدتر شده است؟ کسی پاسخگو نیست! یک روز به سپاه گیر میدهند، یک روز به موشک! یک روز تغییر اهداف چشمانداز را مطرح میکنند، یک روز به کارکردهای نظام در مقابله با ضد انقلاب و منافقین در روزهای نخستین انقلاب و دوران طلایی حیات امام خمینی (ره) و...
واقعا راهبرد دولت در قبال مسائل کلیدی کشور چیست؟ مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری چه میکند؟ فصلنامه علمی - پژوهشی مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی در شماره 22 بهار 96 برای پاسخگویی به این سوالات تلاش هایی کرده است. مثلا در مورد «سناریوهای ایران در سال 96 »
مطالبی را مطرح کرده است، در خصوص آیندهپژوهی در ایران و روش های
آیندهنگری و آیندهپژوهی حرف های جدیدی زده است، در خصوص
مفهوم شناسی سیاستگذاری داده باز حکومتی، مزایا و فواید آن داد سخن داده است اما کلیدواژههای این رویکرد استراتژیک نه در بیان رئیس جمهور دیده
می شود و نه وزرا و مسئولان اجرایی کشور ! ما کجا داریم می رویم؟
نظرات بینندگان