یادداشت/ حسین قدیانی
شأن ملت را پایین نیاورید
کاش «ژن خوب» بعضیها، در میدان کاستن از مشکلات مردم، خودش را نشان میداد، نه سبقتگرفتن از همدیگر برای سلفی با اولحامی تحریمهای دیروز و امروز و لابد فردای دشمن!
به گزارش شیرازه، «حسین قدیانی» در روزنامه «وطنامروز» نوشت:
آن روز که ما، وزیر راه دولت یازدهم را و بخصوص رئیس سازمان انرژی اتمی را، ناظر بر حواشی سخیف مراسم استقبال از یک طیاره، از موضع حفظ شأن و جایگاه خودشان، مورد نقد قرار دادیم، یکی هم برای جلوگیری از اتفاقات مشابه و البته زشتتری بود که شنبه همین هفته در صحن مجلس شورای اسلامی رخ داد و معالاسف، آش این وادادگی دوم، آنقدر شور بود که حتی صدای مبلغان لیست موسوم به امید را هم درآورد؛ تا آنجا که بخشی از جماعت، همپای سایر اقشار جامعه و همصدا با اصحاب نقد، به محکوم کردن آن پرداختند و بخشی دیگر از جماعت، ضمن دمیدن بر طبل این مثل که «خودکرده را تدبیر نیست» و تکرار این ضربالمثل که «از ماست که بر ماست» فیالواقع خواهان مداقه بیشتر بر حمایتها و تبلیغات انتخاباتی خود شدند! آری! آنچه عصر شنبه رخ داد، موج دوم اتفاقاتی بود که در حاشیه مراسم استقبال از یک فروند هواپیما حادث شد! آنجا که رئیس سازمان انرژی اتمی، با وجود نخبگانی که شهید مجید شهریاری، فقط یکی از آنها بود، ذوقزدگی مذموم از خرید فلان طیاره را به اوج خود رساند و حتی کار استقبال را آنقدر غلیظ انجام داد که دست آخر به سوار شدن در هواپیما منجر شود!
قدر مسلم، حضرات را کسی دعوت به سفر با شتر نکرده و نمیکند اما آیا عوض آن همه سیمان که درون قلب رآکتور خودکفایی ریختیم و عوض آن همه مهر و پلمب و تعلیق و تعطیل بر پیکره تأسیسات صنعت هستهای، خرید بشرطها و شروطهای یک هواپیما، یعنی اینقدر قالب تهی کردن داشت؟! و تا این حد ذوقزدگی داشت؟! این پرسشها را اما درباره رخداد دوم، صریحتر هم میتوان طرح کرد! کیست خانم موگرینی؟! الا رئیس همان اتحادیه اروپایی که حامی عموما همهجانبه تحریمهای دیروز و امروز آمریکا علیه ملت و دولت ایران بوده و همچنان هم هست؟! آیا با طرف مذاکرهای که تا این حد، مصر به حمایت از تحریمهای شیطان بزرگ است، باید مواجهه داشت اینقدر سبک؟! و اینقدر پرت؟! و اینقدر شل و ول و لوس و عاری از الفبای عرق ملی و عزت ملی و غرور ملی؟! که حتی صدای جماعت تبلیغکننده هم به اعتراض بلند شود؟! لذا خوب است بعضی نمایندگان مجلس، اگر عرضه و علاقه و اهتمام و جهدی برای تصویب قوانین مفید به حال معیشت مردم و اقتصاد کشور ندارند، لااقل کاری هم نکنند که تا این اندازه، مایه دردسر و عذاب وجدان طرفدارانشان در موسم انتخابات باشند! آیا ماجرای فیشهای نجومی و مواضع شاذ دختر مدیر شاسیبلند و مواضع شاذتر پسر آقای عارف، مبنی بر «ژن خوب» و چه و چه، بس نبود؛ اینک نوبت رونمایی از «دلهبازی نجومی» است؟! کاش «ژن خوب» بعضیها، در میدان کاستن از مشکلات مردم، خودش را نشان میداد، نه سبقتگرفتن از همدیگر برای سلفی با اولحامی تحریمهای دیروز و امروز و لابد فردای دشمن! و اما، الساعه که مشغول این متن مختصر و انشاءالله مفیدم، «مشهدالرضا» هستم! لطف میکنید اگر کلاس این مردم را که بهترین و زیباترین و جذابترین و آسمانیترین عکسهای خود را در صحن و سرای حقیقتا رضوی میگیرند، با سبکترین سلفیهای ممکن، پایین نیاورید! بگذریم که خود خانم موگرینی هم، ملت ایران و جمهوری اسلامی ایران را، بیشتر به قاسم سلیمانی و شیربچههای مدافع امنیت سپاه قدس میشناسد تا مشتی دلهباز نجومی! متن، تمام! بنا دارم با کبوتران حرم ثامنالحجج، سلفی عاشقانه بگیرم؛ مثل تمام این مردم نازنین...
آن روز که ما، وزیر راه دولت یازدهم را و بخصوص رئیس سازمان انرژی اتمی را، ناظر بر حواشی سخیف مراسم استقبال از یک طیاره، از موضع حفظ شأن و جایگاه خودشان، مورد نقد قرار دادیم، یکی هم برای جلوگیری از اتفاقات مشابه و البته زشتتری بود که شنبه همین هفته در صحن مجلس شورای اسلامی رخ داد و معالاسف، آش این وادادگی دوم، آنقدر شور بود که حتی صدای مبلغان لیست موسوم به امید را هم درآورد؛ تا آنجا که بخشی از جماعت، همپای سایر اقشار جامعه و همصدا با اصحاب نقد، به محکوم کردن آن پرداختند و بخشی دیگر از جماعت، ضمن دمیدن بر طبل این مثل که «خودکرده را تدبیر نیست» و تکرار این ضربالمثل که «از ماست که بر ماست» فیالواقع خواهان مداقه بیشتر بر حمایتها و تبلیغات انتخاباتی خود شدند! آری! آنچه عصر شنبه رخ داد، موج دوم اتفاقاتی بود که در حاشیه مراسم استقبال از یک فروند هواپیما حادث شد! آنجا که رئیس سازمان انرژی اتمی، با وجود نخبگانی که شهید مجید شهریاری، فقط یکی از آنها بود، ذوقزدگی مذموم از خرید فلان طیاره را به اوج خود رساند و حتی کار استقبال را آنقدر غلیظ انجام داد که دست آخر به سوار شدن در هواپیما منجر شود!
قدر مسلم، حضرات را کسی دعوت به سفر با شتر نکرده و نمیکند اما آیا عوض آن همه سیمان که درون قلب رآکتور خودکفایی ریختیم و عوض آن همه مهر و پلمب و تعلیق و تعطیل بر پیکره تأسیسات صنعت هستهای، خرید بشرطها و شروطهای یک هواپیما، یعنی اینقدر قالب تهی کردن داشت؟! و تا این حد ذوقزدگی داشت؟! این پرسشها را اما درباره رخداد دوم، صریحتر هم میتوان طرح کرد! کیست خانم موگرینی؟! الا رئیس همان اتحادیه اروپایی که حامی عموما همهجانبه تحریمهای دیروز و امروز آمریکا علیه ملت و دولت ایران بوده و همچنان هم هست؟! آیا با طرف مذاکرهای که تا این حد، مصر به حمایت از تحریمهای شیطان بزرگ است، باید مواجهه داشت اینقدر سبک؟! و اینقدر پرت؟! و اینقدر شل و ول و لوس و عاری از الفبای عرق ملی و عزت ملی و غرور ملی؟! که حتی صدای جماعت تبلیغکننده هم به اعتراض بلند شود؟! لذا خوب است بعضی نمایندگان مجلس، اگر عرضه و علاقه و اهتمام و جهدی برای تصویب قوانین مفید به حال معیشت مردم و اقتصاد کشور ندارند، لااقل کاری هم نکنند که تا این اندازه، مایه دردسر و عذاب وجدان طرفدارانشان در موسم انتخابات باشند! آیا ماجرای فیشهای نجومی و مواضع شاذ دختر مدیر شاسیبلند و مواضع شاذتر پسر آقای عارف، مبنی بر «ژن خوب» و چه و چه، بس نبود؛ اینک نوبت رونمایی از «دلهبازی نجومی» است؟! کاش «ژن خوب» بعضیها، در میدان کاستن از مشکلات مردم، خودش را نشان میداد، نه سبقتگرفتن از همدیگر برای سلفی با اولحامی تحریمهای دیروز و امروز و لابد فردای دشمن! و اما، الساعه که مشغول این متن مختصر و انشاءالله مفیدم، «مشهدالرضا» هستم! لطف میکنید اگر کلاس این مردم را که بهترین و زیباترین و جذابترین و آسمانیترین عکسهای خود را در صحن و سرای حقیقتا رضوی میگیرند، با سبکترین سلفیهای ممکن، پایین نیاورید! بگذریم که خود خانم موگرینی هم، ملت ایران و جمهوری اسلامی ایران را، بیشتر به قاسم سلیمانی و شیربچههای مدافع امنیت سپاه قدس میشناسد تا مشتی دلهباز نجومی! متن، تمام! بنا دارم با کبوتران حرم ثامنالحجج، سلفی عاشقانه بگیرم؛ مثل تمام این مردم نازنین...
نظرات بینندگان