در باب چرایی تبدیل جریان انحرافی به فرقه انحرافی
تغییر نام جریان انحرافی به گروهک یا فرقه انحرافی شباهت جالبی با تغییر نام جنبش سبز به فرقه سبز دارد.هر دو این تغییر نام ها پس از شکستن حریم ولایت رقم خورد.
جنبش سبز در واقع از آغاز رقابت های انتخاباتی سال ۸۸ پی افکنده شد. جنبشی که شاید در ابتدا با سر و صداهایی که پیرامون آن وجود داشت اینگونه تصور می شد که از اصل و تفکری هرچند اشتباه و غلط برخوردار است، اما دست قضا و رویه تاریخ کار را بدانجا کشانید که بر همه ثابت شد که همین تفکر نیز غلط است و آنچه آنان داشتند حتی تفکر غلط هم نبود، که یک دشمنی آشکارا بود که در تمام این مدت با رنگ سبز و اقوال دیگری که در حمایت از سبزها بیان می شد، پوشانده شده بود.
دست تقدیر سبزها و افکار عمومی را به روز عاشورایی کشاند که چشمان عموم مردم به نظاره سوت و کف های سبزها در روز بر زمین ریخته شدن خون سید الشهدا نشست. و البته آنها به این مسئله نیز قناعت نکردند و با پاره کردن عکس امام راحل، تیر خلاص را به خودشان زدند و با این انتحار، بسیاری از طرفداران خود را از دست دادند و دیگر هیچ کس حاضر نشد به آنها لقب جنبش را اطلاق کند.
و از آن پس بود که همه به سبزها به چشم یک فرقه منحلّه نگریستند که اسلاف آنها در خارج از کشور و به عبارت بهتر در خارج از گود نشسته اند و بی خبر از جریانات سیاسی داخل کشور، مدام اراذل و اوباش کشور را به بهانه رنگ سبز به اغتشاش و زد و خورد خیابانی تشویق می کنند.
و دست بر قضا این روند در داستان فرقه انحرافی لانه کرده در دولت نیز تکرار شد.
آنها که در ابتدا با روبنده دین و انقلاب به صحنه آمده بودند و با نزدیک کردن خود به مقولات ارزشی و انقلابی توانسته بودند عده ای را بفریبند و با خود همراه کنند، همچون فرقه سبز نتوانستند طاقت بیاورند و ماهیت خود را بسیار زودتر از آنچه که پیش بینی می شد، برملا کردند.
چهره های فرقه انحرافی یک روز از ظهور می گفتند و روز دیگر از ولایت و روزهای بعد تر نیز از خدمت رسانی و غیره و غیره... اما زمان گذشت و دست افشاگر تاریخ هر روز گوشه های جدیدی از پرده هزار توی نفاق اینان کنار زد.
البته دلسوزان و سیاسیون مشفق پیش از این نیز برخی رفتارها همچون ایستادگی در مقابل حکم ولی فقیه یا دست یازیدن به مطامع اقتصادی را از این فرقه و چهره های متصل به آن پیش بینی کرده بودند، اما با وجود این پیش بینی هنوز هم بودند عده ای که نادانسته در پشت سر این چهره های این فرقه حرکت می کردند و حاضر به قبول انحرافات آنها نبودند.
و ماجرا گذشت تا اینکه بر سر داستان عزل و ابقای وزیر اطلاعات، رئیس جمهور با حمایت فرقه انحرافی، ۱۱ روز به کنج خانه رفت و بیرون نیامد.
در واقع این قصه تلخ، نقطه عطف و سرآغاز تغییر جهت هواداران فرقه انحرافی بود که جملگی از آن جدا شدند و هم اکنون دیگر کسی برای این آدم ها و تفکرشان حکم جریانی قائل نیست و همه آن را یک فرقه یا گروهک می دانند. و فرقه انحرافی می نامدندشان.
فرقه انحرافی با ماجرای خانه نشینی رئیس جمهور و ایستادگی در مقابل حکم ولی، انتحار تاریخی خود را درست در ایامی رقم زد که تاریخ در عزای فاطمیه نشسته بود. عزای فاطمیه که شیعه آنرا با مظلومیت علی و آتش زدن در خانه اش می شناسد و لمس کرده است.
حالا دیگر فرقه انحرافی نه حجتی دارد که در ولایت پذیری به خود و سرانش نمره ۲۰ بدهد و نه می تواند به هیچ سمت دیگری پناه می برد چه اینکه افشا شدن انحرافات اقتصادی آنها و دستگیری سربازان گروه انحرافی نیز خبر از روزهای سخت تری برای این فرقه و چهره هایش می دهد.
انتهای پیام/70