قتل زن و فرزند برای دریافت بیمه عمر +عکس
ابتدا کارآگاه حمیدفر (افسر پرونده) به شرح خلاصه ای از محتویات این پرونده جنایی پرداخت و سپس قاضی ویژه قتل عمد با تفهیم مواد قانونی به متهم، از وی خواست مواظب اظهاراتش باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند. این مرد که با خونسردی خاصی سخن می گفت، بعد از معرفی کامل خود در تشریح ماجرای هولناک قتل همسر و فرزندش گفت: از چندماه قبل خودم و همسرم را در دو شرکت بیمه کردم و ماهیانه مبلغ سه میلیون تومان به این شرکت ها می پرداختم اما نقشه دقیق قتل همسرم را برای دریافت مبالغ چند صد میلیونی از حدود یک هفته قبل از پیدا شدن اجساد طرح کردم و روزی که فهمیدم نقشه ام بسیار کامل است و کسی به من مشکوک نمی شود، سلاح شکاری مجوز دارم را در صندوق عقب خودروام گذاشتم.
حتی یک بار همسرم را به محلی بردم که قرار بود او را در آن جا به قتل برسانم! می خواستم این منطقه که یک زمین خالی با حصارهای آجری در حاشیه جاده مشهد- گلبهار بود، برای همسرم طبیعی باشد.
نقشه قتل را به درستی طرح کرده بودم به طوری که حتی برای دوربین های مجتمع مسکونی خودمان نیز برنامه ای داشتم تا همه چیز عادی جلوه کند.
متهم این جنایت وحشتناک که در حضور قاضی کاظم میرزایی اعتراف می کرد، در ادامه اظهارات تکان دهنده اش، افزود: حتی روز قبل از جنایت هم به همین زمین خالی حصارکشی شده آمدم و دقیق همه اطراف آن را بررسی کردم تا از نبود دوربین های مدار بسته مطمئن شوم و راه گریز را مرور کنم! تا این که دهم مرداد تصمیم به اجرای نقشه ام گرفتم. آن روز به همسرم گفتم من با دوستانم کار دارم و بیرون می روم سپس از او خواستم آماده شود تا او را به منزل پدرم در مشهد ببرم!
ولی طبق نقشه ای که کشیده بودم نمی خواستم به همراه همسرم از مقابل دوربین مجتمع مسکونی محل اقامتم در گلبهار عبور کنم به همین دلیل به همسرم گفتم وقتی تک زنگ زدم به کنار پارک بیاید که در همان نزدیکی قرار داشت! بعد از این ماجرا سوار بر خودرو به تنهایی از مقابل نگهبان مجتمع و دوربین های مدار بسته عبور کردم و نیم ساعت بعد به همسرم زنگ زدم. او در حالی که ساک لوازم فرزندم را به همراه داشت و پسرم را در آغوش گرفته بود، سوار خوردو شد و من به سوی مشهدحرکت کردم اما در نزدیکی مشهد وقتی به زمین خالی رسیدیم به او گفتم ابتدا داخل این چهار دیواری چند تیر شلیک کنم بعد به مشهد برویم.
آن جا زیلویی پهن کردم و همسرم نوزاد 11 ماهه را روی پاهایش گذاشت تا تکان بدهد. من هم در یک لحظه پشت سر همسرم قرار گرفتم و گلوله ای از پشت سر به او شلیک کردم. در این هنگام او خم شد و روی فرزندم افتاد. من که تصمیم خودم را گرفته بودم، پسرم را از زیر پیکر غرق به خون همسرم بیرون کشیدم و به آن سوی دیوار آجری پرت کردم که سرش به بالای دیوار خورد و به آن طرف دیوار افتاد. گوشی او را هم شکستم و بعد از آن که حصیر و پتوی خون آلود را در بیابان دفن کردم، اسلحه را نیز شکستم و داخل خانه مخروبه ای در منطقه گلبهار انداختم.
سپس با منزل پدرم تماس گرفتم و خیلی طبیعی پرسیدم همسر و فرزندم آن جا هستندکه آن ها گفتند، هنوز نرسیده اند! با این ترفند که همسرم گم شده است، ساعتی بعد موضوع را به کلانتری گلبهار اطلاع دادم و بدین ترتیب جست و جوها برای یافتن همسر و فرزندم آغاز شد اما از سوی دیگر می ترسیدم اجساد آنان طعمه حیوانات شود به همین دلیل با پسر عمویم تماس گرفتم تا با یکدیگر به جست و جوی همسرم بپردازیم.
وقتی به نزدیکی محل جنایت رسیدیم، طوری برنامه ریزی کردم که پسر عمویم را به سمت چهار دیواری مذکور هدایت کنم. به او گفتم من این سوی جاده را می گردم و تو هم بیابان های آن طرف جاده را جست و جو کن! که ناگهان پسر عمویم با دیدن اجساد، مرا صدا زد و ماجرا را به پلیس اطلاع دادیم.
در پی اعترافات صریح متهم به قتل، قاضی کاظم
میرزایی که در همان صحنه حادثه پی به این جنایت خانوادگی برده و دستور
بازداشت او را صادر کرده بود، پس از طرح چند سوال تخصصی از متهم، بیان کرد:
این پرونده هنوز هم زوایای تاریکی دارد که باید در مراحل بعدی رسیدگی، به
آن توجه شود.
بنابراین گزارش، با پایان یافتن بازسازی صحنه قتل، قاضی میرزایی با صدور
قرار قانونی، مرد 31 ساله را روانه زندان کرد تا این پرونده جنایی، دیگر
مراحل قانونی خود را طی کند.