یادداشت/ مهدی فضائلی
زمانبندی با سناریوی آمریکایی!
تا کی باید کشور و اقتصاد ما معطل و سرگردان زمانبندیهای آمریکایی باشد؟ تا کی باید ما از مسائل و مشکلات در اولویت خود غافل باشیم و نظر ترامپ و کنگره آمریکا ما را بلاتکلیف نگه دارد؟ آیا این سناریوپردازی نقطه پایانی هم دارد؟
به گزارش شیرازه، «مهدی فضائلی» کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی نوشت:
از همان اوائلی که پرونده هسته ای ایران را گشودند معلوم شد یکی از اهداف دشمن،سرگرم کردن ایران به یک موضوع جعلی و دروغ بزرگ است.
جعل این اتهام و خبرسازی ها و سناریوپردازی های پی درپی می توانست مسئولان و مردم ایران را از موضوعات مهم و ضروری برای پیشرفت بازدارد و مشغول موضوعی کند که نتیجه آن اتلاف وقت و فرصت سوزی های خسارت بار باشد.
در مقاطعی کوتاه از عمر تقریبا" پانزده ساله این پرونده،کشور هوشیار بود و با مدیریت صحیح رسانه ای تلاش شد موضوع هسته ای از اولویت خارج شده و در حد خودش به آن ضریب رسانه ای داده شود اما در بیشتر این دوران باید اعتراف کنیم متاسفانه دشمن به این هدف خود دست یافته است!
یکی از این مقاطع، چند سال اخیر است؛یعنی از زمانی که "برجام" در حال تکوین بود.به تاریخ های زیر که فقط مقطع کوتاهی از این دوران را شامل میشود و مردم و اقتصاد ما علّاف آنها بوده است توجه کنید!
۲۳ تیر ۹۴(۱۴ جولای ۲.۱۵)،روز توافق و تایید متن جمع بندی برجام.روز پذیرش برجام(adoption Day)نود روز بعد از توافق،روز اجرا(Implementation Day) زمستان ۹۵ (اوائل سال ۲۰۱۶)، ۱۷ آبان ۹۵( ۸ نوامبر ۲۰۱۶) زمان پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و شروع بحث ها در باره نتیجه پیروزی وی بر برجام،فواصل ۹۰ روزه و ۱۲۰ روزه برای اعلام نظر رییس جمهور امریکا در باره برجام و اکنون۱۲ تا ۱۵ اکتبر۲۰۱۷(۲۰ تا ۲۳مهر) زمان اعلام نظر نهایی ترامپ درباره پایبندی جمهوری اسلامی ایران به برجام و سپس ارجاع به کنگره تا طی حدود دو ماه کنگره در باره بازگشت تحریم ها تصمیم بگیرد، و این رشته ادامه دارد!
تا کی باید کشور و اقتصاد ما معطل و سرگردان زمانبندی های آمریکایی باشد؟ تا کی باید ما از مسائل و مشکلات در اولویت خود غافل باشیم و نظر ترامپ و کنگره آمریکا ما را بلاتکلیف نگه دارد؟آیا این سناریو پردازی نقطه پایانی هم دارد؟
چه باید کرد؟ آیا میشود موضوع هسته ای را ولو جعلی و ساختگی است،رها کرد و نسبت به آن بی تفاوت بود؟حتما" پاسخ این سوال منفی است اما باید مسیر پیگیری برجام را از مسیر پیگیری مسائل اصلی خودمان و در راس آنها تولید و اشتغال جدا کنیم.باید وزن مشکلات داخلی با راه حل های داخلی را بیشتر کنیم و میزان اهتمام برای حل این مشکلات را بمراتب بیش از مساله هسته ای بدانیم.
تا زمانیکه با مشکل یا بی پرده بگویم بحران اشتغال و رکود فعلی،وزارت امورخارجه در صدر اخبار باشد و وزارت خانه های تخصصی حوزه اقتصاد و کار در انتهای جدول، تا زمانیکه مردم از اعضای دولت فقط وزیر امورخارجه و دوسه وزیر دیگر را بشناسند و حتی اسم وزرای مرتبط با اشتغال و تولید را ندانند،و مادامیکه مردم و مسئولان تاریخ اعلام نظر رئیس جمهور و کنگره آمریکا را بدانند و اخبار آنرا لحظه به لحظه پیگیری کنند اما هیچ تاریخ و زمانی برای یک تصمیم مهم اقتصادی در کار نباشد نباید انتظار تحول در این حوزه های اصلی را داشته باشیم.
اعلام نظر ترامپ و ایران را پایبند دانستن یا ندانستن،واقعا"چقدر در واقعیت اقتصاد ایران موثر است؟ از زمان اجرای برجام تا کنون وضعیت تولید و اشتغال در کشور بهتر شده است یا پس رفت داشته ایم؟اگر پس رفت داشته ایم که داشته ایم چرا هنوز تایید یا عدم تایید ترامپ را باید مهم بدانیم؟
البته رسانه های ما نیز در این مساله نقش بسیار مهمی دارند.رسانه ها هستند که میتوانند و باید مراقب انحراف از مسیر اصلی حل مشکلات باشند. رسانه ها هستند که با وزن دادن به موضوعات باید افکار مردم و مسئولان را پی در پی متوجه مسائل اصلی کنند و نسبت به غفلت یا تغافل از آنها به هنگام و درست هشدار بدهند.
مادامی که چشم ما برای گشودن گره های اقتصادی به دست دشمن باشد نه تنها هیچ گشایشی را شاهد نخواهیم بود بلکه فرصت ها را هم از دست میدهیم و گره بر گره افزوده خواهد شد.
خوب است یکبار دیگر همه و بخصوص دولتمردان و اصحاب رسانه به این جمله حکیمانه رهبری که تجربه ما و دیگران نیز آنرا به اثبات رسانده توجه کنند که "کلید حل مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست".
از همان اوائلی که پرونده هسته ای ایران را گشودند معلوم شد یکی از اهداف دشمن،سرگرم کردن ایران به یک موضوع جعلی و دروغ بزرگ است.
جعل این اتهام و خبرسازی ها و سناریوپردازی های پی درپی می توانست مسئولان و مردم ایران را از موضوعات مهم و ضروری برای پیشرفت بازدارد و مشغول موضوعی کند که نتیجه آن اتلاف وقت و فرصت سوزی های خسارت بار باشد.
در مقاطعی کوتاه از عمر تقریبا" پانزده ساله این پرونده،کشور هوشیار بود و با مدیریت صحیح رسانه ای تلاش شد موضوع هسته ای از اولویت خارج شده و در حد خودش به آن ضریب رسانه ای داده شود اما در بیشتر این دوران باید اعتراف کنیم متاسفانه دشمن به این هدف خود دست یافته است!
یکی از این مقاطع، چند سال اخیر است؛یعنی از زمانی که "برجام" در حال تکوین بود.به تاریخ های زیر که فقط مقطع کوتاهی از این دوران را شامل میشود و مردم و اقتصاد ما علّاف آنها بوده است توجه کنید!
۲۳ تیر ۹۴(۱۴ جولای ۲.۱۵)،روز توافق و تایید متن جمع بندی برجام.روز پذیرش برجام(adoption Day)نود روز بعد از توافق،روز اجرا(Implementation Day) زمستان ۹۵ (اوائل سال ۲۰۱۶)، ۱۷ آبان ۹۵( ۸ نوامبر ۲۰۱۶) زمان پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و شروع بحث ها در باره نتیجه پیروزی وی بر برجام،فواصل ۹۰ روزه و ۱۲۰ روزه برای اعلام نظر رییس جمهور امریکا در باره برجام و اکنون۱۲ تا ۱۵ اکتبر۲۰۱۷(۲۰ تا ۲۳مهر) زمان اعلام نظر نهایی ترامپ درباره پایبندی جمهوری اسلامی ایران به برجام و سپس ارجاع به کنگره تا طی حدود دو ماه کنگره در باره بازگشت تحریم ها تصمیم بگیرد، و این رشته ادامه دارد!
تا کی باید کشور و اقتصاد ما معطل و سرگردان زمانبندی های آمریکایی باشد؟ تا کی باید ما از مسائل و مشکلات در اولویت خود غافل باشیم و نظر ترامپ و کنگره آمریکا ما را بلاتکلیف نگه دارد؟آیا این سناریو پردازی نقطه پایانی هم دارد؟
چه باید کرد؟ آیا میشود موضوع هسته ای را ولو جعلی و ساختگی است،رها کرد و نسبت به آن بی تفاوت بود؟حتما" پاسخ این سوال منفی است اما باید مسیر پیگیری برجام را از مسیر پیگیری مسائل اصلی خودمان و در راس آنها تولید و اشتغال جدا کنیم.باید وزن مشکلات داخلی با راه حل های داخلی را بیشتر کنیم و میزان اهتمام برای حل این مشکلات را بمراتب بیش از مساله هسته ای بدانیم.
تا زمانیکه با مشکل یا بی پرده بگویم بحران اشتغال و رکود فعلی،وزارت امورخارجه در صدر اخبار باشد و وزارت خانه های تخصصی حوزه اقتصاد و کار در انتهای جدول، تا زمانیکه مردم از اعضای دولت فقط وزیر امورخارجه و دوسه وزیر دیگر را بشناسند و حتی اسم وزرای مرتبط با اشتغال و تولید را ندانند،و مادامیکه مردم و مسئولان تاریخ اعلام نظر رئیس جمهور و کنگره آمریکا را بدانند و اخبار آنرا لحظه به لحظه پیگیری کنند اما هیچ تاریخ و زمانی برای یک تصمیم مهم اقتصادی در کار نباشد نباید انتظار تحول در این حوزه های اصلی را داشته باشیم.
اعلام نظر ترامپ و ایران را پایبند دانستن یا ندانستن،واقعا"چقدر در واقعیت اقتصاد ایران موثر است؟ از زمان اجرای برجام تا کنون وضعیت تولید و اشتغال در کشور بهتر شده است یا پس رفت داشته ایم؟اگر پس رفت داشته ایم که داشته ایم چرا هنوز تایید یا عدم تایید ترامپ را باید مهم بدانیم؟
البته رسانه های ما نیز در این مساله نقش بسیار مهمی دارند.رسانه ها هستند که میتوانند و باید مراقب انحراف از مسیر اصلی حل مشکلات باشند. رسانه ها هستند که با وزن دادن به موضوعات باید افکار مردم و مسئولان را پی در پی متوجه مسائل اصلی کنند و نسبت به غفلت یا تغافل از آنها به هنگام و درست هشدار بدهند.
مادامی که چشم ما برای گشودن گره های اقتصادی به دست دشمن باشد نه تنها هیچ گشایشی را شاهد نخواهیم بود بلکه فرصت ها را هم از دست میدهیم و گره بر گره افزوده خواهد شد.
خوب است یکبار دیگر همه و بخصوص دولتمردان و اصحاب رسانه به این جمله حکیمانه رهبری که تجربه ما و دیگران نیز آنرا به اثبات رسانده توجه کنند که "کلید حل مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست".
منبع: فارس
نظرات بینندگان