مشکلات اقتصادی باز هم در حاشیه:
سوءاستفاده اصلاحطلبان از اغتشاشات شروع شد+جزئیات
اغتشاشگران با حضور میلیونی مردم در سراسر کشور فراری شدند نه با سخنان و مواضع دوپهلو و ریاکارانه مدعیان اصلاحات. مدعیان اصلاحات به جای آنکه منتی بر سر نظام و مردم بگذارند بایستی پاسخگوی عملکرد خود که به نارضایتی بخشهایی از مردم منتهی شده است باشند.
به گزارش شیرازه، در هفته اخیر، آشوبگران خیابانی به بهانه اعتراضات اقتصادی، اقدام خرابکارانه و ضدامنیتی از خود نشان دادند، اما در این بین، عناصر جناح اصلاحطلب که خود در حوادث ۸۸ و ۷۸ سابقه آشوب خیابانی دارند و حاضر به پیگیری مطالباتشان از طرق قانونی نبودند، حالا برای ناآرامیهای اخیر نسخه میپیچند.
شانزده اصلاح طلب به تازگی درباره حوادث اخیر تهران و سایر شهرستانها نامهای به قول خود به ارائه راهکار اتفاقات پیش آمده پرداختند اما گویا به جای پیشنهادی برای باز کردن گره از مشکلات مردم، به دنبال گرفتن ماهی از آب گل آلود هستند و بدون آنکه به مطالبات اقتصادی مردم توجهی داشته باشند با متهم کردن نظام و ساختارهای آن برخی از مطالبات خود را بهنام مردم مطرح کردهاند. محسن آرمین، محسن امین زاده، مصطفی تاج زاده، رضا تهرانی، حمید جلایی پور، سعید حجاریان، محمد رضا خاتمی، هادی خانیکی، عبدالله رمضان زاده، محسن صفایی فراهانی، عباس عبدی، فیض الله عرب سرخی، علی رضا علوی تبار، آذر منصوری، محسن میردامادی و محمد نعیمیپور که امضا کنندگان این نامه هستند مدعی شدهاند که نگارش این نامه به دلیل اعتراضات مردم در چند شهر کشور نسبت به مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور بوده!
بر پایه گزارش صبح نو، اما سؤال اینجاست مطالبات سیاسی آیا درخواست مردم بوده یا درخواست این طیف سیاسی؟ گویا این چهرهها شعارهای به گفته آنان معترضان را نشنیدهاند که حتی یک شعار حمایتی از این طیف سیاسی را نیز نداشتهاند و تمامی شعارهای آنان بهخصوص در تجمع مسالمتآمیز مردم مشهد شعارهای اقتصادی و اعتراض به گرانی بوده است! اما در بند دیگر این بیانیه آمده است: «متأسفانه فقدان تفاهم و توافق بر سر مسائل اساسی کشور و ضعف انسجام سیاسی و اجتماعی، موجب تشدید گسستهای سیاسی و اجتماعی و دوگانگی در مدیریت اجتماعی کشور شده است.»
پرواضح است که منظور 16 اصلاح طلب از این عبارات که بی تردید دورنمایی ازتفکر این جریان سیاسی نیز به حساب میآید همان سیاست نخ نمای آشتیملی است که مدتهاست آن را در رسانههای اصلاحطلب مطرح میکردند و به نظر میرسد بازهم فرصت را مناسب دیدند تا از این موضوع که بهگفته دستگاههای امنیتی دستهای سیا و آمریکا نیز در آن رو شده، سوءاستفاده و سراغ همان طرح انحرافی خود بروند. همچنانکه روز گذشته روزنامه اصلاحطلب اعتماد تیتر یک خود را به موضوع آشتی ملی اختصاص داد. آنها در جای دیگر این نامه مدعی شدند: «دراین شرایط جناح تندروی مخالف دولت با تکیه بر تریبونها و رسانههای خود، به ویژه صداوسیما، مستمر یأس و ناامیدی نسبت به نهادهای برآمده از رأی مردم را به جامعه تزریق کرد.» اما ناگزیر با احترام به حافظه کوتاه مدت این افراد باید گفته شود که گویا شعارهای انتخاباتی آقای روحانی را فراموش کردهاند؛ فراموش کردهاند که دولت آقای روحانی وعده حل معیشتی مردم را در هر دو دوره انتخابات سالهای 92 و 96 سر داد و این اعتراضها از ناحیه مردمی است که در زندگی خود مشکل معیشتی داشته و فرزندان و جوانان شهر و روستایشان با گذشت 5 سال از عمر دولت روحانی همچنان بیکار هستند.
از سوی دیگر باید بر این نکته نیز واقف باشند که رسانههای اصلاحطلب پس از پیروزی حجت الاسلام حسن روحانی مدعی بودند که مردم به پول «نه» گفتند و در مقابل به سیاستهای اقتصادی دولت رأی دادند! آیا اکنون نظر مهمترین حامیان حسن روحانی درانتخابات تغییر کرده است که این اعتراضها را نتیجه عملکرد رسانهای رقیب دولت میدانند؟ بهتر است اگر تعریف دیگری ازوظایف رسانهها که مهمترین رکن آن آگاه سازی افکار عمومی بوده دارند قبل از تئوری سازی منظور خود را از طیف اطلاع رسانی رسانهها روشن و مشخص کنند که رسانهها را رکن چهارم دموکراسی میدانند یا خیر؟
خوب است 16 اصلاح طلب و اصلاح طلبانی که چنین افکاری را بحق میدانند پاسخگوی اعمال خود در فتنه 88 باشند و فرقی بین حق اعتراض و آشوب قائل شوند، افرادی که با شکست حرمت ایام عزاداری سالار شهیدان و پاره کردن تمثال امام خمینی ؟ره؟ وقاحت را تمام کردند. حال این افراد در بیانیه خود خواهان به رسمیت شناختن حق قانونی اعتراض شده و مدعی شدند این اعتراضات و تداوم خشونتآمیز آن، چیزی نیست جز بازتاب فقدان یا ضعف نهادهای حل و فصل اختلافات و تعارضهای اجتماعی.
لذا نیاز است که بزرگان اصلاح طلب به برخی از دوستان خود توصیه کنند که آشوبگران هیچ نسبتی با تجمعات اعتراض آمیز مردم درخصوص معیشت و رسیدگی به وضعیت مؤسسات مالی و فساد اقتصادی ندارند و در حقیقت پیاده نظام دشمنان مردم ایران در خیابانها هستند؛ اگر هم این افراد با بزرگنمایی اقدامات آشوبگران و نسبت دادن اعتراضات به اقدامات منطقهای ایران با استناد به همین شعارهای ساختار شکن تلاش دارند برجام منطقهای را کلید بزنند، بدانند که افکار عمومی و مسوولان ارشد نظام مخالف این تئوری بوده و تلاش آنان کاری از پیش نخواهد برد و جای تأسف دارد که برخی اصلاح طلبان نیز در این پازل نقش دارند.
اما حالا که در روزهای گذشته، مقامات آمریکایی، سران رژیم صهیونیستی و سران و رسانههای آلسعود با ذوق زدگی درخصوص اغتشاشات در ایران واکنش نشان داده و حمایت خود از آشوبگران را اعلام کردند اصلاح طلبان به این سؤال پاسخ دهند که چه ضرورتی به نگارش این نامه بوده؟ و حال که تجمع مسألت آمیز به سمت فتنه و اغتشاش رفت چرا باید با بهکار بردن واژههایی به سیاه نمایی مطلق از وضعیت داخلی کشورمان دست بزنند؟
در همین حال روزنامه کیهان نیز درباره این نامه نوشته اشت: «مردم، مردم» کردن طیف نفاق در حالی است که همین طیف در روزهای آغازین ماجرا، تجمع اعتراضی برخی مالباختگان در مشهد (بدون خشونت و قانونشکنی) را توطئه و دسیسه رقبای انتخاباتی خوانده و محکوم کردند اما به موازات آفتابی شدن آشوبگران و تخریب اموال عمومی و آدمکشی و خرابکاری و هتاکی علیه مقدسات، همین جریان نفاق، اوباش آشوبگر را «مردم» جا زد و به تحریک و تهییج برای آشوبگری در قالب ادعای «باید اعتراضها را به رسمیت بشناسیم و صدای مردم را بشنویم» پرداخت.
طیف یاد شده 8 سال در دولت اصلاحات همهکاره بودند و هم حزبیهای آنها در 4 سال گذشته نیز مصادره امور را در دولت در دست داشته و عامل اصلی ناامید و ناراضی کردن مردم نسبت به وضعیت اقتصادی و معیشتی بودند. این گروه با معطل گذاشتن دولت در امر تدبیر اقتصادی و گرهگشایی، توافق با شیطان بزرگ را اسباب معجزه در اقتصاد معرفی کردند که همین فرصتسوزی 4 ساله، به انباشت بیکاری، رکود و تعطیلی کارخانهها، کاهش قدرت خرید مردم و افزایش خزنده تورم منتهی شد. بنابراین میتوان گفت متهمان اول ناامید و ناراضی کردن مردم، با رندی و بیصداقتی و فرار به جلو، میکوشند خود را از موضع اتهام خارج کنند و در جایگاه طلبکار قرار بگیرند. همین طیف تا یکی دو ماه پیش آمار اقتصادی گل و بلبل در رسانه و محافل سیاسی منتشر میکردند!
افراطیون چپ (مانند آرمین، تاجزاده، امینزاده، جلاییپور، حجاریان، رضا خاتمی، رمضانزاده، صفایی فراهانی، عبدی، عربکرمی، میردامادی و...) که اکنون علیه انحصار قلمفرسایی میکنند، انحصارطلبان واقعی در نوع دولتهای موسوی، خاتمی و روحانی بودهاند؛ ضمن اینکه در دو دهه اخیر آنقدر به آمریکا خوشخدمتی کردند که دموکراتها و جمهوریخواهان بارها به صراحت گفتند ما از اصلاحطلبان در ایران حمایت و پشتیبانی میکنیم.
در اغتشاشات اخیر نیز رد پای طیف فراری مدعیان اصلاحات در تهییج رسانهای کاملاً مشخص است ضمن اینکه طیف مقیم داخل نیز با «مردم» خواندن اوباش و آشوبگران اجارهای، نشان دادند کاملاً با برنامهریزیهای طیف خارجی هماهنگ عمل میکنند.
*مشکلات اقتصادی باز هم در حاشیه/ مدعیان اصلاحات به دنبال آزادی آشوبگران!
مسئولین دولتی و نمایندگان عضو فراکسیون امید که این روزها سیاست دوگانهای را در برابر آشوبهای اخیر در پیش گرفتهاند بایستی به جای سیاست بازی پاسخگوی عملکرد خود در قبال وظایف قانونی که برای حل مشکلات معیشتی مردم بر عهده داشتهاند باشند.
مدعیان اصلاحات در ناآرامیهای اخیر سیاست ریاکارانه و دوگانهای را در برابر اعتراضات و موج سواری اغتشاشگران وابسته بر روی مطالبات طبیعی و به حق مردم در پیش گرفتهاند.
آنان از سویی اعتراضات را به منتقدان دولت منتسب کرده و آن را محکوم میکنند و از سوی دیگر نیز با موجسواری اغتشاشگران به حمایت از آنان که دغدغه معیشت نداشته و به دنبال امور دیگری هستند برمیخیزند و خواستار آزادی بازداشت شدههای این اغتشاشات و باز بودن راه برای تخریبگریهای آنان میشوند!
روزنامه زنجیرهای شرق در شماره دیروز خود در گزارشی به بازداشتیهای اخیر پرداخته و نوشت : برآيندها نشان از آن دارد که دستکم هزارنفري در سراسر کشور بازداشت شده باشند؛ دانشجويان، دانشآموزان و مردم عادي. درباره دانشجويان، برآوردها نشان از آن دارد که حدود ٨٠ تا ٩٠ نفر بازداشت شدهاند.
این روزنامه در ادامه به نقل از فاطمه سعيدي، عضو فراكسيون اميد و نماينده پيگير وضعيت بازداشتیهای اغتشاشات اخير مینویسد : تا عصر ديروز، مدام از وزير آموزشوپرورش پيگير وضعيت بازداشتيها بودم. بنا بر آخرين پيگيريها و گزارشها، بیشتر دانشآموزان بازداشت شده آزاد شدهاند. پيگيري ما ادامه دارد و اگر هنوز مواردي از بازداشت گزارش شود، وظيفه ما روشنگري در اين زمينه خواهد بود.
محمود صادقی دیگر نماینده عضو فراکسیون امید که در ماههای گذشته به حاشیهسازی و جنجال آفرینیهای متعددی همسو با یک کانال فیلتر شده فتنه اخیر دست زده بود نیز پیگیر آزادی به قول خود دانشجوهای بازداشتی اغتشاشات اخیر شده است. پروانه سلحشوري دیگر عضو فراكسيون اميد نیز به گزارش شرق با برخي ديدار کرده و در جريان جزئيات بازداشتها قرار گرفته است. او نيز به «شرق» گفته است: «آمار دقيقی نيست؛ اما تا اينجاي کار، بر اساس اطلاعاتي که به دست ما رسيده، ٩٠ دانشجو بازداشت شدهاند. خواسته اين دانشجويان هم مانند مردم صنفي است.» الیاس حضرتی دیگر عضو فراکسیون امید نیز گفته است: مجلس شوراي اسلامي پيگير آزادي همه افرادي است كه به شكل تصادفي يا تحت تاثير فضاي هيجاني و فضاي مجازي بودهاند يا اعتراضي صنفي داشتهاند. البته كساني كه سازماندهي ميكردند و در اغتشاشات نقش اصلي را داشتند، بايد بيشتر مورد بررسي قرار بگيرند تا وابستگيشان به عوامل خارجي مشخص شود.
ادعای گزاف!
صادق زیباکلام دیگر مدعی اصلاحات نیز در اظهار نظری مضحک و خندهدار مدعی شد که رئیسدولت اصلاحات به تجمعات اخیر تیرخلاص زده و اغتشاشات را خاموش کرد!
وی طی یادداشتی مدعی شده است : «اصلاحطلبان بیشترین ضرر را از ناآرامیهای اخیر در کشور داشتهاند و تیرخلاص را نیز رئیسدولت اصلاحات به شقیقه ناآرامیها شلیک کرده است.»
این مدعی اصلاحات در ادامه تصریح کرده است: «موضعگیری چند روز پیش رئیسدولت اصلاحات اگر چه در قالب روحانیون مبارز بود، اما بعد از سکوت ممتد ایشان و عدم اعلام موضع برخی دیگر از فعالان سیاسی اصلاحطلب باعث گلایه تظاهرکنندگان علیه اصلاحطلبان شد. تیرخلاص را رئیس دولت اصلاحات به شقیقه ناآرامیها شلیک کرد.»
ادعای گزاف این مدعی اصلاحات مبنی بر اینکه اظهارات رئیسدولت اصلاحات تیرخلاصی به آشوبهای اخیر بود در حالی است که اغتشاشگران با حضور میلیونی مردم در سراسر کشور فراری شدند نه با سخنان و مواضع دوپهلو و ریاکارانه مدعیان اصلاحات. مدعیان اصلاحات به جای آنکه منتی بر سر نظام و مردم بگذارند بایستی پاسخگوی عملکرد خود که به نارضایتی بخشهایی از مردم منتهی شده است باشند.
سیاست دوگانه و ریاکارانه!
بر پایه گزارش کیهان، مدعیان اصلاحات در روزهای گذشته سیاست دوگانه و ریاکارانهای را در قبال اعتراضات و در ادامه اغتشاشات و قتل، غارت و تخریب اموال عمومی مردم اتخاذ کردهاند، آنان در ابتدای ناآرامیها و زمانی که خواستهها و اعتراضات متوجه مشکلات معیشتی و اقتصادی و در یک کلام مدیریت دولت بود این ناآرامیها را به منتقدین دولت منتسب کردند!
در ادامه و با موج سواری ضدانقلاب و انحراف خواستهها و مطالبات عمومی زمانی که اعتراضات به تخریب اموال عمومی و قتل و غارت منتهی گردید مدعیان اصلاحات فضا را برای فتنهگریها مساعد دیده و خواستار تساهل و تسامح با آنان شدند!
روزنامه زنجیرهای بهار در شماره دیروز این سیاست دو گانه را به خوبی تصویرگر شده و نوشته است : « درجریان اعتراضات اخیر که اتفاقا بخش اعظم نیروهای حاضر در صحنهاش نیز به لحاظ سیاسی فاقد شناسنامه بوده و پایگاه تشکیلاتی مشخصی نیز ندارند باعث شد که این بازی موش و گربه برخی اصلاحطلبان با طیف آزادیخواه و مستقل جامعه برای همگان رو شده و پردههای نمایش تصنعی به کناری رود.»
به جای انجام وظیفه اصلی پیگیر آزادی آشوبگران هستند!
نکته دیگری که در این راستا بایستی مورد ارزیابی و توجه قرار گیرد آنکه نمایندگان عضو فراکسیون امید و دیگر مسئولین دولتی که اکثرا از جریان اصلاحات و یا وابسته به این جریان هستند در روزهای اخیر به جای پاسخگویی در جایگاه مدعی و پرسشگر نشستهاند.
اعتراضات اولیه و نه اغتشاشات بعدی ناظر به عملکرد این مسئولین بوده است، مقامات دولتی و نمایندگان مجلس به جای عمل به وظایف خود در کاهش مشکلات مردم در جایگاه اپوزیسیون قرار گرفته و مدعی شدهاند و این خود بر اعتراض مردم و منتقدین میافزاید.
نمایندگان فراکسیون امید که خود حاصل یک تکرار بودهاند این روزها بایستی بگویند که برای حل مشکلات معیشتی مردم چه کاری انجام دادهاند ؟ اینکه پیگیر آزادی آشوبگران شوند تنها دو پیام عمده دارد و آن اینکه این آشوبها و اغتشاشات را به نفع خود دیده و از آن متضرر نشدهاند و از سوی دیگر عمل به وظایف قانونی و شرعی خود در حل مشکلات معیشتی مردم را سختتر از پیگیری آزادی چندین آشوبگر میدانند که دستگاه قضا نیز به وظیفه قانونی خود در برخورد با آنان عمل خواهد کرد.
عملکرد منفی که باعث نارضایتی شده است
نکتهای که بار دیگر بایستی بداناشاره و از مدعیان اصلاحات سؤال کرد عملکرد آنان در سالهای گذشته است ، اگر اعتراضی به گذشته وجود دارد ، مدعیان اصلاحات بایستی پاسخگوی عملکرد ممتد خود در طول سالیان متمادی دولت سازندگی، اصلاحات باشند و اگر امروز در کشور مشکلی وجود دارد که در آن شکی نیست به جای فرافکنی بگویند در مجلس و دولت با امکانات در اختیار چه کردهاند؟
مدعیان اصلاحات همواره بر آن بودهاند که علیرغم در اختیار داشتن امکانات فراوان مدیریتی که در طول سالیان متمادی در دست داشتهاند به جای پاسخگویی ژست طلبکار و اپوزیسیون بگیرند، آنان اگر به وظایف خود عمل میکردند دیگر امروز اعتراضی نبود که در محل شروع و یا محرکین آن و یا کتمان حامیان خارجی اغتشاشات نزاعی صورت گیرد و عدهای سادهاندیشانه و یا از سر خیانت منکر وابستگی اغتشاشگران به اجانب شوند.
دولتمردان اگر به مشکلات معیشتی مردم رسیدگی کنند و مجری وظایف قانونی خویش باشند وابستگان به اجانب که همواره چون کرکس منتظر وضعیتی هستند که امرار معاش کنند در رسیدن به اهداف شوم ناکام خواهند ماند.
اعتراضات اخیر گروهی از مردم فارغ از اینکه توسط آشوبگران و ضد انقلاب منحرف و برروی مطالبات به حق آنان موجسواری شد موید و نشاندهنده این واقعیت است که مسئله اساسی امروز کشور مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم است، مشکلاتی که بایستی از سوی مسئولین قوای مختلف کشور از جمله دولت و نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسیدگی و پیگیری شوند ولی عملکرد و تلاش مدعیان اصلاحات برای آزادی آشوبگران و حاشیهسازیهای دیگر نشان میدهد که آنان علاقهای برای فهم مسئله اصلی کشور نداشته و به دنبال به حاشیه بردن مشکلات مردم هستند.
منبع: جهانیوزشانزده اصلاح طلب به تازگی درباره حوادث اخیر تهران و سایر شهرستانها نامهای به قول خود به ارائه راهکار اتفاقات پیش آمده پرداختند اما گویا به جای پیشنهادی برای باز کردن گره از مشکلات مردم، به دنبال گرفتن ماهی از آب گل آلود هستند و بدون آنکه به مطالبات اقتصادی مردم توجهی داشته باشند با متهم کردن نظام و ساختارهای آن برخی از مطالبات خود را بهنام مردم مطرح کردهاند. محسن آرمین، محسن امین زاده، مصطفی تاج زاده، رضا تهرانی، حمید جلایی پور، سعید حجاریان، محمد رضا خاتمی، هادی خانیکی، عبدالله رمضان زاده، محسن صفایی فراهانی، عباس عبدی، فیض الله عرب سرخی، علی رضا علوی تبار، آذر منصوری، محسن میردامادی و محمد نعیمیپور که امضا کنندگان این نامه هستند مدعی شدهاند که نگارش این نامه به دلیل اعتراضات مردم در چند شهر کشور نسبت به مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور بوده!
بر پایه گزارش صبح نو، اما سؤال اینجاست مطالبات سیاسی آیا درخواست مردم بوده یا درخواست این طیف سیاسی؟ گویا این چهرهها شعارهای به گفته آنان معترضان را نشنیدهاند که حتی یک شعار حمایتی از این طیف سیاسی را نیز نداشتهاند و تمامی شعارهای آنان بهخصوص در تجمع مسالمتآمیز مردم مشهد شعارهای اقتصادی و اعتراض به گرانی بوده است! اما در بند دیگر این بیانیه آمده است: «متأسفانه فقدان تفاهم و توافق بر سر مسائل اساسی کشور و ضعف انسجام سیاسی و اجتماعی، موجب تشدید گسستهای سیاسی و اجتماعی و دوگانگی در مدیریت اجتماعی کشور شده است.»
پرواضح است که منظور 16 اصلاح طلب از این عبارات که بی تردید دورنمایی ازتفکر این جریان سیاسی نیز به حساب میآید همان سیاست نخ نمای آشتیملی است که مدتهاست آن را در رسانههای اصلاحطلب مطرح میکردند و به نظر میرسد بازهم فرصت را مناسب دیدند تا از این موضوع که بهگفته دستگاههای امنیتی دستهای سیا و آمریکا نیز در آن رو شده، سوءاستفاده و سراغ همان طرح انحرافی خود بروند. همچنانکه روز گذشته روزنامه اصلاحطلب اعتماد تیتر یک خود را به موضوع آشتی ملی اختصاص داد. آنها در جای دیگر این نامه مدعی شدند: «دراین شرایط جناح تندروی مخالف دولت با تکیه بر تریبونها و رسانههای خود، به ویژه صداوسیما، مستمر یأس و ناامیدی نسبت به نهادهای برآمده از رأی مردم را به جامعه تزریق کرد.» اما ناگزیر با احترام به حافظه کوتاه مدت این افراد باید گفته شود که گویا شعارهای انتخاباتی آقای روحانی را فراموش کردهاند؛ فراموش کردهاند که دولت آقای روحانی وعده حل معیشتی مردم را در هر دو دوره انتخابات سالهای 92 و 96 سر داد و این اعتراضها از ناحیه مردمی است که در زندگی خود مشکل معیشتی داشته و فرزندان و جوانان شهر و روستایشان با گذشت 5 سال از عمر دولت روحانی همچنان بیکار هستند.
از سوی دیگر باید بر این نکته نیز واقف باشند که رسانههای اصلاحطلب پس از پیروزی حجت الاسلام حسن روحانی مدعی بودند که مردم به پول «نه» گفتند و در مقابل به سیاستهای اقتصادی دولت رأی دادند! آیا اکنون نظر مهمترین حامیان حسن روحانی درانتخابات تغییر کرده است که این اعتراضها را نتیجه عملکرد رسانهای رقیب دولت میدانند؟ بهتر است اگر تعریف دیگری ازوظایف رسانهها که مهمترین رکن آن آگاه سازی افکار عمومی بوده دارند قبل از تئوری سازی منظور خود را از طیف اطلاع رسانی رسانهها روشن و مشخص کنند که رسانهها را رکن چهارم دموکراسی میدانند یا خیر؟
خوب است 16 اصلاح طلب و اصلاح طلبانی که چنین افکاری را بحق میدانند پاسخگوی اعمال خود در فتنه 88 باشند و فرقی بین حق اعتراض و آشوب قائل شوند، افرادی که با شکست حرمت ایام عزاداری سالار شهیدان و پاره کردن تمثال امام خمینی ؟ره؟ وقاحت را تمام کردند. حال این افراد در بیانیه خود خواهان به رسمیت شناختن حق قانونی اعتراض شده و مدعی شدند این اعتراضات و تداوم خشونتآمیز آن، چیزی نیست جز بازتاب فقدان یا ضعف نهادهای حل و فصل اختلافات و تعارضهای اجتماعی.
لذا نیاز است که بزرگان اصلاح طلب به برخی از دوستان خود توصیه کنند که آشوبگران هیچ نسبتی با تجمعات اعتراض آمیز مردم درخصوص معیشت و رسیدگی به وضعیت مؤسسات مالی و فساد اقتصادی ندارند و در حقیقت پیاده نظام دشمنان مردم ایران در خیابانها هستند؛ اگر هم این افراد با بزرگنمایی اقدامات آشوبگران و نسبت دادن اعتراضات به اقدامات منطقهای ایران با استناد به همین شعارهای ساختار شکن تلاش دارند برجام منطقهای را کلید بزنند، بدانند که افکار عمومی و مسوولان ارشد نظام مخالف این تئوری بوده و تلاش آنان کاری از پیش نخواهد برد و جای تأسف دارد که برخی اصلاح طلبان نیز در این پازل نقش دارند.
اما حالا که در روزهای گذشته، مقامات آمریکایی، سران رژیم صهیونیستی و سران و رسانههای آلسعود با ذوق زدگی درخصوص اغتشاشات در ایران واکنش نشان داده و حمایت خود از آشوبگران را اعلام کردند اصلاح طلبان به این سؤال پاسخ دهند که چه ضرورتی به نگارش این نامه بوده؟ و حال که تجمع مسألت آمیز به سمت فتنه و اغتشاش رفت چرا باید با بهکار بردن واژههایی به سیاه نمایی مطلق از وضعیت داخلی کشورمان دست بزنند؟
در همین حال روزنامه کیهان نیز درباره این نامه نوشته اشت: «مردم، مردم» کردن طیف نفاق در حالی است که همین طیف در روزهای آغازین ماجرا، تجمع اعتراضی برخی مالباختگان در مشهد (بدون خشونت و قانونشکنی) را توطئه و دسیسه رقبای انتخاباتی خوانده و محکوم کردند اما به موازات آفتابی شدن آشوبگران و تخریب اموال عمومی و آدمکشی و خرابکاری و هتاکی علیه مقدسات، همین جریان نفاق، اوباش آشوبگر را «مردم» جا زد و به تحریک و تهییج برای آشوبگری در قالب ادعای «باید اعتراضها را به رسمیت بشناسیم و صدای مردم را بشنویم» پرداخت.
طیف یاد شده 8 سال در دولت اصلاحات همهکاره بودند و هم حزبیهای آنها در 4 سال گذشته نیز مصادره امور را در دولت در دست داشته و عامل اصلی ناامید و ناراضی کردن مردم نسبت به وضعیت اقتصادی و معیشتی بودند. این گروه با معطل گذاشتن دولت در امر تدبیر اقتصادی و گرهگشایی، توافق با شیطان بزرگ را اسباب معجزه در اقتصاد معرفی کردند که همین فرصتسوزی 4 ساله، به انباشت بیکاری، رکود و تعطیلی کارخانهها، کاهش قدرت خرید مردم و افزایش خزنده تورم منتهی شد. بنابراین میتوان گفت متهمان اول ناامید و ناراضی کردن مردم، با رندی و بیصداقتی و فرار به جلو، میکوشند خود را از موضع اتهام خارج کنند و در جایگاه طلبکار قرار بگیرند. همین طیف تا یکی دو ماه پیش آمار اقتصادی گل و بلبل در رسانه و محافل سیاسی منتشر میکردند!
افراطیون چپ (مانند آرمین، تاجزاده، امینزاده، جلاییپور، حجاریان، رضا خاتمی، رمضانزاده، صفایی فراهانی، عبدی، عربکرمی، میردامادی و...) که اکنون علیه انحصار قلمفرسایی میکنند، انحصارطلبان واقعی در نوع دولتهای موسوی، خاتمی و روحانی بودهاند؛ ضمن اینکه در دو دهه اخیر آنقدر به آمریکا خوشخدمتی کردند که دموکراتها و جمهوریخواهان بارها به صراحت گفتند ما از اصلاحطلبان در ایران حمایت و پشتیبانی میکنیم.
در اغتشاشات اخیر نیز رد پای طیف فراری مدعیان اصلاحات در تهییج رسانهای کاملاً مشخص است ضمن اینکه طیف مقیم داخل نیز با «مردم» خواندن اوباش و آشوبگران اجارهای، نشان دادند کاملاً با برنامهریزیهای طیف خارجی هماهنگ عمل میکنند.
*مشکلات اقتصادی باز هم در حاشیه/ مدعیان اصلاحات به دنبال آزادی آشوبگران!
مسئولین دولتی و نمایندگان عضو فراکسیون امید که این روزها سیاست دوگانهای را در برابر آشوبهای اخیر در پیش گرفتهاند بایستی به جای سیاست بازی پاسخگوی عملکرد خود در قبال وظایف قانونی که برای حل مشکلات معیشتی مردم بر عهده داشتهاند باشند.
مدعیان اصلاحات در ناآرامیهای اخیر سیاست ریاکارانه و دوگانهای را در برابر اعتراضات و موج سواری اغتشاشگران وابسته بر روی مطالبات طبیعی و به حق مردم در پیش گرفتهاند.
آنان از سویی اعتراضات را به منتقدان دولت منتسب کرده و آن را محکوم میکنند و از سوی دیگر نیز با موجسواری اغتشاشگران به حمایت از آنان که دغدغه معیشت نداشته و به دنبال امور دیگری هستند برمیخیزند و خواستار آزادی بازداشت شدههای این اغتشاشات و باز بودن راه برای تخریبگریهای آنان میشوند!
روزنامه زنجیرهای شرق در شماره دیروز خود در گزارشی به بازداشتیهای اخیر پرداخته و نوشت : برآيندها نشان از آن دارد که دستکم هزارنفري در سراسر کشور بازداشت شده باشند؛ دانشجويان، دانشآموزان و مردم عادي. درباره دانشجويان، برآوردها نشان از آن دارد که حدود ٨٠ تا ٩٠ نفر بازداشت شدهاند.
این روزنامه در ادامه به نقل از فاطمه سعيدي، عضو فراكسيون اميد و نماينده پيگير وضعيت بازداشتیهای اغتشاشات اخير مینویسد : تا عصر ديروز، مدام از وزير آموزشوپرورش پيگير وضعيت بازداشتيها بودم. بنا بر آخرين پيگيريها و گزارشها، بیشتر دانشآموزان بازداشت شده آزاد شدهاند. پيگيري ما ادامه دارد و اگر هنوز مواردي از بازداشت گزارش شود، وظيفه ما روشنگري در اين زمينه خواهد بود.
محمود صادقی دیگر نماینده عضو فراکسیون امید که در ماههای گذشته به حاشیهسازی و جنجال آفرینیهای متعددی همسو با یک کانال فیلتر شده فتنه اخیر دست زده بود نیز پیگیر آزادی به قول خود دانشجوهای بازداشتی اغتشاشات اخیر شده است. پروانه سلحشوري دیگر عضو فراكسيون اميد نیز به گزارش شرق با برخي ديدار کرده و در جريان جزئيات بازداشتها قرار گرفته است. او نيز به «شرق» گفته است: «آمار دقيقی نيست؛ اما تا اينجاي کار، بر اساس اطلاعاتي که به دست ما رسيده، ٩٠ دانشجو بازداشت شدهاند. خواسته اين دانشجويان هم مانند مردم صنفي است.» الیاس حضرتی دیگر عضو فراکسیون امید نیز گفته است: مجلس شوراي اسلامي پيگير آزادي همه افرادي است كه به شكل تصادفي يا تحت تاثير فضاي هيجاني و فضاي مجازي بودهاند يا اعتراضي صنفي داشتهاند. البته كساني كه سازماندهي ميكردند و در اغتشاشات نقش اصلي را داشتند، بايد بيشتر مورد بررسي قرار بگيرند تا وابستگيشان به عوامل خارجي مشخص شود.
ادعای گزاف!
صادق زیباکلام دیگر مدعی اصلاحات نیز در اظهار نظری مضحک و خندهدار مدعی شد که رئیسدولت اصلاحات به تجمعات اخیر تیرخلاص زده و اغتشاشات را خاموش کرد!
وی طی یادداشتی مدعی شده است : «اصلاحطلبان بیشترین ضرر را از ناآرامیهای اخیر در کشور داشتهاند و تیرخلاص را نیز رئیسدولت اصلاحات به شقیقه ناآرامیها شلیک کرده است.»
این مدعی اصلاحات در ادامه تصریح کرده است: «موضعگیری چند روز پیش رئیسدولت اصلاحات اگر چه در قالب روحانیون مبارز بود، اما بعد از سکوت ممتد ایشان و عدم اعلام موضع برخی دیگر از فعالان سیاسی اصلاحطلب باعث گلایه تظاهرکنندگان علیه اصلاحطلبان شد. تیرخلاص را رئیس دولت اصلاحات به شقیقه ناآرامیها شلیک کرد.»
ادعای گزاف این مدعی اصلاحات مبنی بر اینکه اظهارات رئیسدولت اصلاحات تیرخلاصی به آشوبهای اخیر بود در حالی است که اغتشاشگران با حضور میلیونی مردم در سراسر کشور فراری شدند نه با سخنان و مواضع دوپهلو و ریاکارانه مدعیان اصلاحات. مدعیان اصلاحات به جای آنکه منتی بر سر نظام و مردم بگذارند بایستی پاسخگوی عملکرد خود که به نارضایتی بخشهایی از مردم منتهی شده است باشند.
سیاست دوگانه و ریاکارانه!
بر پایه گزارش کیهان، مدعیان اصلاحات در روزهای گذشته سیاست دوگانه و ریاکارانهای را در قبال اعتراضات و در ادامه اغتشاشات و قتل، غارت و تخریب اموال عمومی مردم اتخاذ کردهاند، آنان در ابتدای ناآرامیها و زمانی که خواستهها و اعتراضات متوجه مشکلات معیشتی و اقتصادی و در یک کلام مدیریت دولت بود این ناآرامیها را به منتقدین دولت منتسب کردند!
در ادامه و با موج سواری ضدانقلاب و انحراف خواستهها و مطالبات عمومی زمانی که اعتراضات به تخریب اموال عمومی و قتل و غارت منتهی گردید مدعیان اصلاحات فضا را برای فتنهگریها مساعد دیده و خواستار تساهل و تسامح با آنان شدند!
روزنامه زنجیرهای بهار در شماره دیروز این سیاست دو گانه را به خوبی تصویرگر شده و نوشته است : « درجریان اعتراضات اخیر که اتفاقا بخش اعظم نیروهای حاضر در صحنهاش نیز به لحاظ سیاسی فاقد شناسنامه بوده و پایگاه تشکیلاتی مشخصی نیز ندارند باعث شد که این بازی موش و گربه برخی اصلاحطلبان با طیف آزادیخواه و مستقل جامعه برای همگان رو شده و پردههای نمایش تصنعی به کناری رود.»
به جای انجام وظیفه اصلی پیگیر آزادی آشوبگران هستند!
نکته دیگری که در این راستا بایستی مورد ارزیابی و توجه قرار گیرد آنکه نمایندگان عضو فراکسیون امید و دیگر مسئولین دولتی که اکثرا از جریان اصلاحات و یا وابسته به این جریان هستند در روزهای اخیر به جای پاسخگویی در جایگاه مدعی و پرسشگر نشستهاند.
اعتراضات اولیه و نه اغتشاشات بعدی ناظر به عملکرد این مسئولین بوده است، مقامات دولتی و نمایندگان مجلس به جای عمل به وظایف خود در کاهش مشکلات مردم در جایگاه اپوزیسیون قرار گرفته و مدعی شدهاند و این خود بر اعتراض مردم و منتقدین میافزاید.
نمایندگان فراکسیون امید که خود حاصل یک تکرار بودهاند این روزها بایستی بگویند که برای حل مشکلات معیشتی مردم چه کاری انجام دادهاند ؟ اینکه پیگیر آزادی آشوبگران شوند تنها دو پیام عمده دارد و آن اینکه این آشوبها و اغتشاشات را به نفع خود دیده و از آن متضرر نشدهاند و از سوی دیگر عمل به وظایف قانونی و شرعی خود در حل مشکلات معیشتی مردم را سختتر از پیگیری آزادی چندین آشوبگر میدانند که دستگاه قضا نیز به وظیفه قانونی خود در برخورد با آنان عمل خواهد کرد.
عملکرد منفی که باعث نارضایتی شده است
نکتهای که بار دیگر بایستی بداناشاره و از مدعیان اصلاحات سؤال کرد عملکرد آنان در سالهای گذشته است ، اگر اعتراضی به گذشته وجود دارد ، مدعیان اصلاحات بایستی پاسخگوی عملکرد ممتد خود در طول سالیان متمادی دولت سازندگی، اصلاحات باشند و اگر امروز در کشور مشکلی وجود دارد که در آن شکی نیست به جای فرافکنی بگویند در مجلس و دولت با امکانات در اختیار چه کردهاند؟
مدعیان اصلاحات همواره بر آن بودهاند که علیرغم در اختیار داشتن امکانات فراوان مدیریتی که در طول سالیان متمادی در دست داشتهاند به جای پاسخگویی ژست طلبکار و اپوزیسیون بگیرند، آنان اگر به وظایف خود عمل میکردند دیگر امروز اعتراضی نبود که در محل شروع و یا محرکین آن و یا کتمان حامیان خارجی اغتشاشات نزاعی صورت گیرد و عدهای سادهاندیشانه و یا از سر خیانت منکر وابستگی اغتشاشگران به اجانب شوند.
دولتمردان اگر به مشکلات معیشتی مردم رسیدگی کنند و مجری وظایف قانونی خویش باشند وابستگان به اجانب که همواره چون کرکس منتظر وضعیتی هستند که امرار معاش کنند در رسیدن به اهداف شوم ناکام خواهند ماند.
اعتراضات اخیر گروهی از مردم فارغ از اینکه توسط آشوبگران و ضد انقلاب منحرف و برروی مطالبات به حق آنان موجسواری شد موید و نشاندهنده این واقعیت است که مسئله اساسی امروز کشور مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم است، مشکلاتی که بایستی از سوی مسئولین قوای مختلف کشور از جمله دولت و نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسیدگی و پیگیری شوند ولی عملکرد و تلاش مدعیان اصلاحات برای آزادی آشوبگران و حاشیهسازیهای دیگر نشان میدهد که آنان علاقهای برای فهم مسئله اصلی کشور نداشته و به دنبال به حاشیه بردن مشکلات مردم هستند.
نظرات بینندگان