کد خبر: ۱۱۸۵۵۹
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۶ - ۳۰ دی ۱۳۹۶
نقد آیت‌الله کلانتری نسبت به سخنان رئیس‌جمهور:

چگونه رفتارهای جاهلانه برخی تازه‌مسلمان را مبنای استدلال قرار می دهید؟!

ایت الله کلانتری در نام ای خطاب به رئیس جمهور نوشت:معصومین(ع) با جاهلانی سروکار داشتند که نه‌تنها ایشان را نقد، بلکه مورد اهانت قرار می‌دادند و حضرات نیز با جهالت آنان، با گذشت و سعۀ صدر برخورد می‌کردند. چطور می‌توان رفتارهای جاهلانه برخی تازه‌مسلمان را مبنای استدلال قرار داد؟!
چگونه رفتارهای جاهلانه برخی تازه‌مسلمان را مبنای استدلال قرار می دهید؟!به گزارش شیرازه، متن نامه آیت‌الله علی‌اکبر کلانتری درباره نقد معصومین(ع) به حسن روحانی به شرح زیر است:

باسمه‌تعالی

رئیس‌جمهور محترم حجت‌الاسلام جناب آقای روحانی

سلام‌علیکم

بنده فارغ از همۀ تائید و تکذیب‌ها و صرفاً با استماع دقیق فایل صوتی حضرت‌عالی در جمع مسئولان اقتصاد و دارایی در تاریخ 19 دی‌ماه 96، متوجه شدم ابراز داشته‌اید: وقتی امام دوازدهم ظهور کرد، آن‌وقت هم می‌شود نقد کرد، پیغمبر هم اجازۀ نقد می‌داد، دیگر بالاتر از پیغمبر که نداریم

هرچند این سخنِ دوپهلو، شبهه برانگیز و ابهام‌زا است و زیبنده نیست از مسئولان ارشد نظام آن‌هم در کسوت روحانیت صادر شود ولی به‌هرحال تا حدودی قابل توجیه است مثل‌اینکه بگوییم منظور، نقد کارگزاران و مدیران اجرایی آن زمان است. ولی در ادامه، سخنی دارید که نه‌تنها قابل توجیه و تفسیر نیست بلکه، با مسلمات اعتقادی شیعه که در جای خود مبرهن و مدلل شده است در تضاد است. می‌فرمایید:

«وقتی پیغمبر یک صحبتی می‌کرد، طرف بلند می‌شد روبروی پیغمبر می‌گفت: أ من الله ام منک؟ این حرفی که می‌زنی حرف خودته یا خدا وحی کرده؟ اگر می‌گفت من الله، خدا وحی کرده می‌گفت خوب، اگر می‌گفت منّی از طرف منه، انتقاد می‌کرد و می‌گفت من قبول ندارم»

اولاً این نحوۀ برخورد با پیامبر (ص) و عکس‌العمل آن حضرت، در کدام منبع حدیثی معتبر ما نقل‌شده؟

و ثانیاً در آن زمان، مبانی اعتقادی و جایگاه پیامبر گرامی اسلام (ص) برای بسیاری معلوم نبود و آن حضرت و حتی معصومان پس از ایشان، با جاهلانی سروکار داشتند که نه‌تنها ایشان را نقد، بلکه مورد اهانت قرار می‌دادند و حضرات معصوم علیهم‌السلام نیز با جهالت آنان، با گذشت و سعۀ صدر برخورد می‌کردند. چطور می‌توان رفتارهای جاهلانه برخی تازه‌مسلمان را مبنای استدلال قرار داد؟!

و ثالثاً از مسلمات شیعه است که پیامبر گرامی اسلام (ص) در همۀ دوران حیات و در تمامی اقوال و افعال، از هرگونه گناه و خطا، مصون و معصوم است و بر همین اساس، مرحوم طبرسی، با استناد به آیۀ شریفۀ و ما ینطق عن الهوی، مخالفت با پیامبران را موجب کفر می‌داند.(مجمع‌البیان، ج 7، ص 103)

چطور پیامبر (ص) قابل نقد است و حال‌آنکه بر اساس آیۀ شریفۀ اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم (نساء/59) اطاعت مطلق از آن حضرت واجب است، چگونه وجوب اطاعت مطلق با قابلیت نقد و مخالفت، قابل‌جمع است؟

و چگونه قابلیت نقد که لازمۀ آن جواز مخالفت است با مضمون صریح آیه 65 سورۀ نساء سازگار است که می‌فرماید: «به پروردگارت سوگند! ایمان نیاورده‌اند مگر اینکه در اختلافی که دارند، تو را داور قرار دهند و آنگاه در دلشان، از حکمی که کرده‌ای، ناراحتی و ملالی نیابند و بی‌چون‌وچرا تسلیم شوند.»

بر فرض که تفکیک حضرت‌عالی در خصوص پیامبر اکرم (ص) نسبت به مطالب وحیانی و غیر وحیانی، صحیح باشد، در مورد امامان اهل‌بیت (ع) و نیز حضرت صدیقۀ طاهره (س) چه می‌گویید که دریافت‌کنندۀ وحی نبوده‌اند بااین‌حال، وجوب اطاعت مطلق از آنان و حرمت مخالفت با ایشان در هر شکل و صورت از باورهای قطعی شیعه است؟ چگونه این واقعیت مسلّم، با جواز نقد ایشان سازگار است؟ چنان چه سخن و فعل این انوار مقدسه، پذیرای نقد باشد، تفاوت آنان با مجتهدان جائز الخطاء چه خواهد بود؟

 با آرزوی توفیقات الهی

علی‌اکبر کلانتری نماینده فارس در مجلس خبرگان رهبری


نظرات بینندگان