به بهانه سالروز رحلت آیتالله ربانی شیرازی:
آیتالله ربانی شیرازی مردی از جنس مبارزه و قیام
به بهانه سالروز رحلت آیتالله ربانی شیرازی مروری بر فعالیتها و مبارزات این عالم وارسته در دوران پهلوی داریم.
به گزارش شیرازه، آیتالله عبدالرحیم ربانی شیرازی فرزند بمانعلی در سال 1301 شمسی در شیراز متولد شد. فقیه شیعه، مبارز سیاسی علیه رژیم پهلوی و از حامیان امام خمینی(ره) که گروه سرّی 11 نفری متشکل از شاگردان و حامیان امام خمینی، توسط وی مدیریت میشد.
بعد از انقلاب اسلامی به نمایندگی از امام خمینی(ره) به استانهای کردستان، آذربایجان و فارس سفر کرد. وی عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، مجلس خبرگان رهبری و شورای نگهبان و از فعالان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم پیش و پس از انقلاب بود.
در کتاب انقلاب اسلامی در شیراز که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده درباره مبارزات آیت الله ربانی شیرازی با رژیم پهلوی آمده است: «پس از گذراندن تحصیلات دوران ابتدایی در سن 12 سالگی به فراگیری علوم اسلامی در مدرسه آقاباباخان شیراز پرداخت. در دوران جوانی به عضویت حزب برادران درآمد و به فعالیتهای حزبی و سیاسی پرداخت، اما در سال 1325 از آن حزب کنارهگیری کرد. در دوران تحصیل در حوزه علمیه شیراز وی به مبارزه با اعضای حزب توده، بهائیان، دراویش و اخباریون پرداخت. اقدامات آیتالله ربانی در مبارزه با عوامل بهائی در منطقه سروستان فارس منجر به زد و خورد و قتل سرکرده بهائیان شد. از این رو وی و حدود 30 تن از همفکران وی دستگیر و محاکمه شدند که عدهای از آنان از جمله آیتالله ربانی به اعدام محکوم شدند، اما با فعالیتهای پیگیر علمای شیراز از اعدام آنها جلوگیری به عمل آمد.
وی در سال 1327 برای ادامه تحصیلات حوزوی، عازم قم شد و در زمان مرجعیت آیتالله بروجردی در حوزه درس ایشان حاضر شد. همزمان با تحصیل در حوزه علمیه قم فعالیتهای سیاسی وی نیز ادامه یافت، لذا پس از تبعید امام خمینی به ترکیه به علت اعتراض و مخالفت با این اقدامات دولت در دستگیر شد. لیکن پس از تحمل یک ماه و اندی حبس در زندان قزل قلعه تهران، به قید عدم خروج از حوزه قضایی تهران از زندان آزاد گردید. آیتالله ربانی پس از آزادی از زندان مجددا به فعالیتهای مبارزاتی خود ادامه داد. بنابه گزارش ساواک: پس از آزادی مجدد نیز دست از فعالیتهای خود برنداشته و در سالهای 1344 و 1345 ضمن تشکیل جلسات محرمانه، تصمیماتی علیه دولت از قبیل تهدید و ارعاب حتی ترور اتخاذ و درصدد به راه انداختن بلوا و آشوب در شهرستان قم بر می آید که نتیجتاً در فروردینماه سال 1345 برای بار سوم دستگیر و از منزل وی تعدادی اوراق مضره و اعلامیههایی که علیه مصالح ملی بوده کشف و پس از مدتی با قرار التزام آزاد میگردد.»
از آنجایی که از وی التزام گرفته بودند که در قم سخنرانی نکند، لذا به منظور استفاده از منابر شیراز در ماه رمضان در آذر 1345 عازم آن شهر شد. او در مدت اقامت در شیراز با تشکیل جلساتی با علما و روحانیون آنان را به اتفاق و اتحاد تشویق میکرد. در اواخر سال 1345 پس از مطرح شدن لایحه حمایت از خانواده، وی ضمن انتقاد از لایحه مزبور، اعلامیهای نیز در این زمینه تهیه و به شهرستانها ارسال کرده و همچنین به منظور همراهی علمای شهرستانها به رایزنی با آنان پرداخت. از اینرو نامههایی به آیتالله محلاتی و آیتالله دستغیب در شیراز ارسال داشت. در جریان برگزاری مراسم تاجگذاری در سال 1346 وی ضمن تشکیل جلسات مخفی به انتشار اعلامیه علیه حکومت پرداخت، لذا در روز 2 آبان 1346 دستگیر و با قرار قانونی بازپرسی شعبه 3 دادستانی نیروهای مسلح بازداشت شد و به اتهام اقدام علیه امنیت کشور به دو سال حبس محکوم شد. ولی پس از تحمل یک سال از مدت محکومیت با وساطت برخی از علما، مورد عفو قرار گرفته و در روز 15 آبان 1347 از زندان آزاد شد. اما به علت ادامه فعالیتهای مخالفتآمیز خود مورد تعقیب قرار گرفت تا اینکه در روز 10 مهر 1349 در قم دستگیر و با سپردن تعهد کتبی آیتالله شریعتمداری مبنی بر «عدم فعالیت مضره در آینده از ناحیه ربانی شیراز» وی آزاد شد.
در سال 1350 همزمان با تصمیم محمدرضا پهلوی برای برگزاری جشنهای 2500 ساله، بار دیگر فعالیتهای مبارزاتی آیتالله ربانی شدت گرفت. وی علاوه بر انتشار و تکثیر سخنرانی امام خمینی در مورد جشنها، خود نیز در مواقع مختلف به سخنرانی علیه برپایی این جشنها پرداخت. در همین راستا در روز 26 تیر 1350 عازم شیراز شد و در محافل مختلف از اقدام حکومت برای برگزاری جشنهای مزبور انتقاد کرده و افزود: مخارج جشنهای مزبور بسیار سنگین است، در حالیکه بسیاری از مردم از جمله عشایر در فقر به سر میبرند. از این رو مدتی بعد از سوی ساواک قم در روز 7 شهریور 1350 دستگیر و به اتهام «اقدام علیه امنیت مملکت» در زندان قزل قلعه محبوس و در جریان بازرسی از منزل ایشان تعدادی اعلامیه و مدارک کشف و ضبط شد. وی پس از 9 ماه گذراندن دوران زندان در روز یکم تیر 1351 با قرار منع پیگرد دادستان ارتش از زندان آزاد شد. دلیل آزادی او فقدان دلایل کافی برای اتهام وی ذکر شده بود.
در این مقطع از مبارزات سیاسی، آیتالله ربانی به فکر ایجاد گروه و تشکیلاتی جهت مبارزه با رژیم شاه افتاد. از این رو با تشکیل جلسات مختلف که غالباً افراد حاضر در آن طلاب جوان بودند، آنان را برای رفتن به شهرستانهای مختلف جهت تبلیغ و اداره جلسات مذهبی ترغیب میکرد. عمده فعالیتهای این طلاب تمرکز بر روی جوانان و نوجوانان بوده و موضوع سخنرانیها عمدتاً لزوم تشکیل حکومت اسلامی و ویژگیهای آن بود.
یکی از فعالیتهای آیتالله ربانی در این دوران، برقراری ارتباط با هیئتها، جمعیتها و انجمنهای مختلف اسلامی بود که در سراسر کشور ظهور پیدا کرده بودند.
با اوجگیری انقلاب اسلامی در سال 1356 باز ایشان دستگیر و از طرف کمیسیون امنیت اجتماعی قم در آذر همان سال ابتدا به کاشمر و سپس به فیروزآباد فارس تبعید شد. اما به علت آغاز فعالیتهای خود در این شهرستان به شهرستان سردشت تبعید و با ادامه فعالیتهای مبارزاتی به شهرستان جیرفت تبعید و در روز 26 مرداد 1357 به شهر مزبور منتقل شد و تا آخرین ماههای رژیم پهلوی در آنجا به سر میبرد.
فارس
بعد از انقلاب اسلامی به نمایندگی از امام خمینی(ره) به استانهای کردستان، آذربایجان و فارس سفر کرد. وی عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، مجلس خبرگان رهبری و شورای نگهبان و از فعالان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم پیش و پس از انقلاب بود.
در کتاب انقلاب اسلامی در شیراز که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده درباره مبارزات آیت الله ربانی شیرازی با رژیم پهلوی آمده است: «پس از گذراندن تحصیلات دوران ابتدایی در سن 12 سالگی به فراگیری علوم اسلامی در مدرسه آقاباباخان شیراز پرداخت. در دوران جوانی به عضویت حزب برادران درآمد و به فعالیتهای حزبی و سیاسی پرداخت، اما در سال 1325 از آن حزب کنارهگیری کرد. در دوران تحصیل در حوزه علمیه شیراز وی به مبارزه با اعضای حزب توده، بهائیان، دراویش و اخباریون پرداخت. اقدامات آیتالله ربانی در مبارزه با عوامل بهائی در منطقه سروستان فارس منجر به زد و خورد و قتل سرکرده بهائیان شد. از این رو وی و حدود 30 تن از همفکران وی دستگیر و محاکمه شدند که عدهای از آنان از جمله آیتالله ربانی به اعدام محکوم شدند، اما با فعالیتهای پیگیر علمای شیراز از اعدام آنها جلوگیری به عمل آمد.
وی در سال 1327 برای ادامه تحصیلات حوزوی، عازم قم شد و در زمان مرجعیت آیتالله بروجردی در حوزه درس ایشان حاضر شد. همزمان با تحصیل در حوزه علمیه قم فعالیتهای سیاسی وی نیز ادامه یافت، لذا پس از تبعید امام خمینی به ترکیه به علت اعتراض و مخالفت با این اقدامات دولت در دستگیر شد. لیکن پس از تحمل یک ماه و اندی حبس در زندان قزل قلعه تهران، به قید عدم خروج از حوزه قضایی تهران از زندان آزاد گردید. آیتالله ربانی پس از آزادی از زندان مجددا به فعالیتهای مبارزاتی خود ادامه داد. بنابه گزارش ساواک: پس از آزادی مجدد نیز دست از فعالیتهای خود برنداشته و در سالهای 1344 و 1345 ضمن تشکیل جلسات محرمانه، تصمیماتی علیه دولت از قبیل تهدید و ارعاب حتی ترور اتخاذ و درصدد به راه انداختن بلوا و آشوب در شهرستان قم بر می آید که نتیجتاً در فروردینماه سال 1345 برای بار سوم دستگیر و از منزل وی تعدادی اوراق مضره و اعلامیههایی که علیه مصالح ملی بوده کشف و پس از مدتی با قرار التزام آزاد میگردد.»
از آنجایی که از وی التزام گرفته بودند که در قم سخنرانی نکند، لذا به منظور استفاده از منابر شیراز در ماه رمضان در آذر 1345 عازم آن شهر شد. او در مدت اقامت در شیراز با تشکیل جلساتی با علما و روحانیون آنان را به اتفاق و اتحاد تشویق میکرد. در اواخر سال 1345 پس از مطرح شدن لایحه حمایت از خانواده، وی ضمن انتقاد از لایحه مزبور، اعلامیهای نیز در این زمینه تهیه و به شهرستانها ارسال کرده و همچنین به منظور همراهی علمای شهرستانها به رایزنی با آنان پرداخت. از اینرو نامههایی به آیتالله محلاتی و آیتالله دستغیب در شیراز ارسال داشت. در جریان برگزاری مراسم تاجگذاری در سال 1346 وی ضمن تشکیل جلسات مخفی به انتشار اعلامیه علیه حکومت پرداخت، لذا در روز 2 آبان 1346 دستگیر و با قرار قانونی بازپرسی شعبه 3 دادستانی نیروهای مسلح بازداشت شد و به اتهام اقدام علیه امنیت کشور به دو سال حبس محکوم شد. ولی پس از تحمل یک سال از مدت محکومیت با وساطت برخی از علما، مورد عفو قرار گرفته و در روز 15 آبان 1347 از زندان آزاد شد. اما به علت ادامه فعالیتهای مخالفتآمیز خود مورد تعقیب قرار گرفت تا اینکه در روز 10 مهر 1349 در قم دستگیر و با سپردن تعهد کتبی آیتالله شریعتمداری مبنی بر «عدم فعالیت مضره در آینده از ناحیه ربانی شیراز» وی آزاد شد.
در سال 1350 همزمان با تصمیم محمدرضا پهلوی برای برگزاری جشنهای 2500 ساله، بار دیگر فعالیتهای مبارزاتی آیتالله ربانی شدت گرفت. وی علاوه بر انتشار و تکثیر سخنرانی امام خمینی در مورد جشنها، خود نیز در مواقع مختلف به سخنرانی علیه برپایی این جشنها پرداخت. در همین راستا در روز 26 تیر 1350 عازم شیراز شد و در محافل مختلف از اقدام حکومت برای برگزاری جشنهای مزبور انتقاد کرده و افزود: مخارج جشنهای مزبور بسیار سنگین است، در حالیکه بسیاری از مردم از جمله عشایر در فقر به سر میبرند. از این رو مدتی بعد از سوی ساواک قم در روز 7 شهریور 1350 دستگیر و به اتهام «اقدام علیه امنیت مملکت» در زندان قزل قلعه محبوس و در جریان بازرسی از منزل ایشان تعدادی اعلامیه و مدارک کشف و ضبط شد. وی پس از 9 ماه گذراندن دوران زندان در روز یکم تیر 1351 با قرار منع پیگرد دادستان ارتش از زندان آزاد شد. دلیل آزادی او فقدان دلایل کافی برای اتهام وی ذکر شده بود.
در این مقطع از مبارزات سیاسی، آیتالله ربانی به فکر ایجاد گروه و تشکیلاتی جهت مبارزه با رژیم شاه افتاد. از این رو با تشکیل جلسات مختلف که غالباً افراد حاضر در آن طلاب جوان بودند، آنان را برای رفتن به شهرستانهای مختلف جهت تبلیغ و اداره جلسات مذهبی ترغیب میکرد. عمده فعالیتهای این طلاب تمرکز بر روی جوانان و نوجوانان بوده و موضوع سخنرانیها عمدتاً لزوم تشکیل حکومت اسلامی و ویژگیهای آن بود.
یکی از فعالیتهای آیتالله ربانی در این دوران، برقراری ارتباط با هیئتها، جمعیتها و انجمنهای مختلف اسلامی بود که در سراسر کشور ظهور پیدا کرده بودند.
با اوجگیری انقلاب اسلامی در سال 1356 باز ایشان دستگیر و از طرف کمیسیون امنیت اجتماعی قم در آذر همان سال ابتدا به کاشمر و سپس به فیروزآباد فارس تبعید شد. اما به علت آغاز فعالیتهای خود در این شهرستان به شهرستان سردشت تبعید و با ادامه فعالیتهای مبارزاتی به شهرستان جیرفت تبعید و در روز 26 مرداد 1357 به شهر مزبور منتقل شد و تا آخرین ماههای رژیم پهلوی در آنجا به سر میبرد.
فارس
نظرات بینندگان