واکنشها به مستند پخششده از رقاصهای اینستاگرامی
بعد از پخش این مستند، کاربران شبکههای اجتماعی، واکنشهای فراوانی در فضای مجازی به همان بخش گزینششده «اعترافات!» نشان دادند. آنچه که در ادامه میآید بخشی از این واکنشهاست.
بیشترین اعتراض کاربران، نسبت به شیوه اولویتدهی قوه قضائیه در برخورد با جرایم مختلف بود. مثلا کاربری با نام «هرمس» نوشت:
معضل اولویت!
- ناجا و ق.ق!برخورد با متخلفان بازار ارز و سکه و
واردکنندگان خودرو اولویت بیشتری دارد یا برخورد با رقاصههای نوجوان
اینستاگرامی؟
- مجلس! پیگیری حضور زنان در ورزشگاههای مردانه یا
پیشنهاد به فیفا برای حذف دورگهها از جام جهانی اولویت بیشتری دارد یا
نظارت بر دولت؟
سید محمدرضا اصنافی نیز توییت کرده است: «خیلی از این جرائم ایستاگرامی با یه دایرکت جمع میشه، بعضیاش با یه پیامک، بعضی با یه تماس، بعضیها با یه جلسه حضوری، بعضیها با یه تشر، بعضیها با یه شب بازداشت و تعداد خیلی خیلی کمی با تشکیل پرونده و... البته اگر هدف گزارش عملکردسازی نباشه و واقعا اصلاح باشه.»
حجتالاسلام زائری هم که معمولا دربرابر هر اقدام علیه بیحجابی بلافاصله موضعگیری میکند، ازجمله کسانی بود که به پخش چنین مستندی انتقاد داشت و با سادهسازی مساله اباحهگری نوشت:
«قرنها ادبیات اباحی و جنسی آیا چیزی از اقتدار و صلابت فکر دینی کاست؟ غالب شعرا هزلیات دارند و غالب تصویرگران نقشهایی که قابل نشر نیست! قرنها مردم رقصیدند و برهنه شدند و رفتند و آمدند، اما دین آسیبی ندید! چرا بزرگان مدعی، این نکته ساده و کوچک را نمیفهمند؟ آنچه دین و ایمان را متلاشی و نظام را نابود میکند لرزش کمر دختری نوجوان نیست، لغزش قلم قاضی کهنسال است!» البته زائری بلافاصله با انتشار فیلمی از خودش توضیح داد که منظورش حمایت از رقص نبوده و صرفا به شیوه اولویتدهی قوه قضائیه معترض است.
محمد علی ابطحی، فعال اصلاح طلب نیز در توییتر خود اینگونه نوشت: «شاخهای اینستاگرام را میخواهند بشکنند. شاخ دو نفر رقصنده بیست و چند ساله را هم چنان شکانده بودند که داوطلبانه آمدند تلویزیون و گریه کردند. به دل نگیرید که چرا شاخ اختلاسکنندههای بزرگ و دزدان بیتالمال و مدیران نالایق را نمی شکنند. آنها فقط خوشرقصی بلدند. رقص بلد نیستند.»
این انتقادها اما با واکنش جمعی دیگر از کاربران مواجه شد که اعتقاد داشتند انتشار فیلمهای مستهجن در فضای مجازی میتواند نقش تاثیرگذاری در سقوط اخلاقی جامعه داشته باشد. مثلا یکی از کاربران نوشته است:
«برخورد با فساد اخلاقی و مروجانش، به همان اندازه برخورد با فساد اقتصادی و مسببانش واجب و ضروریست.. کمترین جرم امثال مائده، عادیسازی لاابالیگریست و این جرم کمی نیست.. دعوا نه در اصل اقامه حدود الهی که در روشها و اولویتهاست.»
سیاوش آقاجانی نیز نوشت: «برخورد با جرایمی که علناً انجام و موجب ترویج فساد در جامعه میشوند، همچنین اطلاعرسانی در این خصوص وظیفه قوهقضائیه و صداوسیما است، اما نحوه انعکاس گزارشها بسیار مهم است و الا آنهایی که بلدند جای شهید و جلاد را عوض کنند از یک رقاصه هم میتوانند هنرمندی مظلوم بسازند.»
حسین ظفری نیز توییت کرده است: «مبارزه با مفاسد اقتصادی به معنای نفی مبارزه با اقدامات منافی عفت و رقاصی نیست و بالعکس. آیا میشود به بهانه کمکاری در یک عرصه، دیگری هم زیر سوال برود؟!!»
عدهای دیگر از کاربران، این دوگانهسازی در برخورد قوه قضائیه را با واقعیتهای عملکرد این قوه منطبق نمیدانستند و به شواهد متعددی از برخورد با مفسدان اقتصادی اشاره میکردند.
مثلا مسعود یارضوی در کانال شخصی خود با انتشار یادداشتی نسبتا حقوقی، فارغ از جوگیریهای رسانهای درباره دستگیری رقصندههای اینستاگرامی و حواشی پیرامون این دستگیری نوشته است: «تجاهر به جرم و آشکارسازی آن نهتنها از فساد کمتر نیست بلکه آسیبهایی بزرگتر از فساد برای آن متصور است. برخی در اشاره به دستگیری این افراد از این میگویند که بروید فاسدان و رانتخواران را بگیرید نه یک دختر تنهای رقصنده را! این حرف عوامانه اما در حالیست که نظام اسلامی هم بابک زنجانی و امیرمنصور آریا و شهرام جزایری را دستگیر میکند، هم دختران مکشّفه موسوم به دختران خیابان انقلاب را و هم متجاهرین به رقص را.
گفته میشود چرا مثلا کسی مثل حسین فریدون (برادر رئیسجمهور) یا برادر جهانگیری با قید وثیقه آزادند اما یک دختر مظلوم و تنها! به جرم رقصیدن باید در زندان باشد؟! این حرف عوامانه هم در حالیست که اولاً این افراد هنوز تعیین تکلیف نشدهاند تا مشخص شود میتوانند به قید وثیقه آزاد باشند یا نه؟! و ثانیا آزاد شدن به قید وثیقه، اختصاصی به رجال و غیررجال ندارد. کمااینکه چندی قبل یکی از دختران خیابان انقلاب که اتفاقا از بقیه مشهورتر بود نیز به قید وثیقه آزاد شد و هماکنون در بیرون از زندان بهسر میبرد.»
یکی دیگر از کاربران نیز با اشاره به پروندههای مفسدان اقتصادی نوشته است: «تاوقتی پرونده مفسدان در جریان هست اولویت با بررسی سوابق این افراد هست. مائده هم خلاف کرده و باید مجازات بشه.»
زهرا طباخی توییت کرده است: «در مورد مائده سوال شد؛ کاربری هم فضاسازی علیه قوه و صداوسیما کرد که برای محکومیت خانم رقاص قانون نداریم!! لطفا قوانین فعالیت در شبکه های مجازی و تولید محتوا را مطالعه بفرمایید. فراموش نکنیم اهمیت حوزه فرهنگ به هیچ وجه کمتر از بخش اقتصاد و سیاست نیست.»
یکی دیگر از این کاربران با گلایه از فاش کردن نام این چهره اینستاگرامی نوشته است: «شاید یادتون نیاد ولی، بابک زنجانی حکم اعدامش هم اومده بود اما توی صدا و سیما با مخفف ب.ز خطاب میشد.»
جمعی از کاربران نیز علت برخوردهای اندک با مفسدان اقتصادی را در رویکردها و موضعگیریهای برخی مسئولین و صاحبان قدرت و رسانه معرفی کردند.
محمدجواد محمدزاده نوشت: «میدونید چرا ق.ق با مفسدین کلان برخورد نمیکنه؟ چون یکی مثل وزیر اطلاعات برمیگرده میگه دستگیری بدهکاران بانکی توسط ق.ق اشتباه است. چون فردا روزی اگر مفسد اقتصادی از جریان سیاسی شما باشه دهها روزنامه و سایت دارید برای هجمه به قوه و سیاسی جلوه دادن مسأله.»
دیگری نیز توییت کرده است: «وزیر اطلاعات:با متخلفان اقتصادی نباید برخوردهای قهرآمیز کرد بلکه باید با توجیه و راهنمایی از انحراف فعالان اقتصادی جلوگیری کرد. بعد میفهمیم دستگیری این بچهها کار فرهنگی وزارت بوده! اقای علوی میشه با اینا مثل دزد و قاچاقچی رفتار کنید؟ انگار اونا بیشتر آبرو دارن.»
رضا رمضان نژاد نیز با زبانی طنز نوشته است: «قشنگ معلومه آقایون مسائل و مشکلات کشور رو اولویتبندی کردن، اشکال اما اینه که از سر تنبلی از انتهای لیست شروع کردن به حل کردنشون!»
علی قلهکی نیز با اشاره به ضرورت پیوست رسانهای در اقدامات قوه قضاییه، نوشته است: «اگر تیم رسانهایِ منسجم قوه قضائیه شکل گرفته بود قطعاً ماجرای مائده به این شکل رُخ نمیداد مثلاً ۱۰ تا دونهدرشت بازار سکه و دلار رو با نام و چهره نشون میدادن، در کنارش مائده رو هم میگنجوندن. قطعاً مخاطب بهتر هضم میکرد روایتها رو.»
یکی دیگر از کاربران نیز نوشته است: «در فقره مربوط به این خانم، شاید روش برخورد و اولویت برخورد محل نقد و اشکال باشد اما قطعا و یقینا برخورد با مروجان فساد و اباحهگری، وجوب عینی دارد. مبادا به بهانه نقد روشها، اصل حراست و حفاظت از جامعه در مقابل لاابالیگری را نفی کنیم.»
جلیل محبی هم نوشت: «علت آنکه مائده دستگیر میشود و مفسدین اقتصادی یا دستگیر نمیشوند یا اگر بشوند تلویزیونی نمیشوند این است که زالوی اقتصادی بودن نیازمند چسبیدن به بدنه حاکمیت است و این میشود پنهانکاری و فساد و فشار و نفوذ مضاعف.»
تقی دژاکام از فعالان رسانهای نیز در یک یادداشت با عنوان «سوراخ دعای نخنما شده»، موضوع را از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار داده است:
«سیما در نحوه نشان دادن رقاصه مزبور و مظلومسازی درست عمل نکرد و برنامه تا حد زیادی نقض غرض شد. اما،
میگویید: مملکت اینهمه مشکل دارد، همه مشکل صفحه اینستای این رقاصه است؟
- نه نیست؛ اما بخشی از مشکل که هست!
میفرمایید: چرا بهجای گرفتن اختلاسگرها و دزدان بیتالمال، این دختر را گرفتهاند؟
_ اگر هرچیز سر جای خودش باشد، هم باید دزدان مال را بگیرند و هم دزدان
حیا و اخلاق را. اگر معلمهای اجتماعی یا اقتصاد سر کلاس حاضر نمیشوند،
آیا معلم دینی و قرآن میتواند بگوید من هم نمیآیم یا میآیم درس
نمیدهم؟!
آقای زائری عزیز! از هملباسان شما شنیدهایم که کوچک شمردن
گناه، خود گناهی کبیره است. ضمن اینکه بسیاری از خطاهای بزرگ، گاه از
شرارههای آتش شهوت و بیبندباریهای کوچک تا بزرگ نشئت میگیرد. اما اگر
اینها را هم در نظر نگیریم، به نظرتان سقوط تمدن بزرگ اسلامی اندلس در دل
اروپا را رقص و مشروب و شهوت به باد داد یا قلم قاضی؟!
باز هم میگویم من با این سبک پخش کردن اعترافات دختر رقاصه مزبور موافق نیستم اما اینکه از آنطرف بام بیفتیم و کار به کوچک شمردن ترویج خلاف و بیحیایی و بیبندوباری و فعالیتهای ضدفرهنگی و غیراخلاقی کشیده شود و همیشه هم یک جمله کلیشهای نخنما شده داشته باشیم که «برید جلوی خلافهای اقتصادی را بگیرید»، در خوشبینانهترین حالت نشانه بیتوجهی به آموزههای دینی و دستورات و تعالیم اهل بیت "علیهمالسلام" و جوزدگی و پیروی بیتامل از فضاسازی محیط مجازی است.»