متأسفم!
اول سراغ رؤسای بیمارستانها رفتیم. میگویند بیمه سلامت 11 ماه طلب ما را پرداخت نکرده، قیمت تجهیزات بیمارستانی هم حداقل دو برابر شده، هیچ پولی هم در اختیار نداریم؛ یا باید کلاً بیمارستانها را تعطیل کنیم که علاوه بر بحران درمان، بحران اشتغال ایجاد میشود و هزاران پزشک و پرستار و کادر اداری بیمارستان بیکار میشوند؛ یا مجبوریم هزینه را آزاد بگیریم تا پول نقد دستمان باشد و بتوانیم با هر سختی که شده بیمارستان را سرپا نگه داریم. راست میگفتند.
سازمان بیمه سلامت 2 میلیون و 800 هزار نفر تحت پوشش در استان فارس دارد. آموزش و پرورش فارس ماهیانه 6 میلیارد تومان، دادگستری فارس ماهیانه 1.5 میلیارد تومان، دانشگاه علوم پزشکی شیراز ماهیانه 2 میلیارد تومان و دیگر دستگاههای دولتی هرکدام مبالغی هنگفت را به بیمه سلامت فارس پرداخت میکنند تا در روز مبادا این دفترچه بیمه دردی از آلام کارمندانشان بکاهد.
اما آن معلم و کارمند بیچارهای که سر ماه و قبل از آنکه حقوقش را پرداخت کنند، حق بیمه او به اجبار کسر شده، الان 59 روز است که حق مریض شدن ندارد! چرا؟ چون مدیرکل بیمه سلامت فارس مطالبات چندین ماه بیمارستانها را پرداخت نکرده و آنها هم به اجبار اعتصاب کردهاند.
از بد حادثه دفترچه بیمه سلامت جانبازان و ایثارگران هم بیمه سلامت است! آن روز دوستی زنگ زده بود و میگفت یک مادر شهید که بدلیل کهولت سن بیماری دارد را بردهام بیمارستان و دفترچهاش را نپذیرفتهاند. بقیه ماجرا را نگویم بهتر است! فقط کاش رهبر معظم انقلاب که در جملهای میفرمایند «ما میخواهیم اگر کسی در خانوادهای مریض شد، آن خانواده جز رنج بیمارداری، رنج دیگری نداشته باشد»، این داستانها را نشنوند!
خلاصه آنکه مشکل مربوط به یک نفر و دو نفر نیست؛ 2 میلیون و 800 هزار نفر گرفتار این ماجرا هستند! مشکل مربوط به یک روز و دو روز نیست؛ 59 روز از داستان میگذرد! مشکل مربوط به یک بیمارستان و دو بیمارستان نیست؛ بیمارستانهای کوثر، مرکزی، اردیبهشت، میر، بصیر، فرهمندفر و ... همه از سوم شهریورماه 97 اعتصاب کردهاند. البته مشکل فقط مربوط به یک استان است؛ استان فارس!
اما واکنش مسؤولان نسبت به این بحران در شیراز -که قطب درمان جنوب کشور به شمار میرود- چه بود؟ قدری صبر کنید؛ شرح میدهم.
وظیفه ما بهعنوان خبرنگار «پل ارتباطی میان مردم و مسؤولان» است؛ با وقوع این بحران شروع کردیم و دهها گزارش و مطلب و کلیپ از این وضعیت کار کردیم تا صدای فریاد اعتراض مردم به گوش آقایان برسد و کاری کنند. با معلم بازنشستهای گفتگو کردیم که همسرش نیاز به عمل جراحی داشت و با ناراحتی شدید میگفت: «مجبور شدم 15 میلیون تومان وام 18 درصد بگیرم تا بتوانم هزینههای سنگین درمان را تامین کنم». خانم دیگری را به تصویر کشیدیم که میگفت: «بچهام نیاز به عمل دارد و پول نداریم، دفترچه بیمه هم قبول نمیکنند؛ چون پول ندارم بچهام باید بمیرد؟!»
در یکی از کلیپهایی که تهیه کردیم تیتر زدیم: «آقای استاندار فارس؛ این فیلم را ببینید و اگر از درد مردم دردتان گرفت، فکری به حال این وضعیت کنید!» کلیپ را دیدند، اما ظاهراً دردشان نگرفت! یا اگر هم گرفت دردش کم بود! چون تفاوتی حاصل نشد و هنوز مردم مجبورند هزینهها را آزاد پرداخت کنند.
ده روز و بیست روز و سی روز و چهل روز گذشت؛ اما دیدیم نوشتن این همه مطلب و ساخت مستند فایدهای نکرد؛ ظاهراً گوش مسؤولان سنگین شده است و از راه دور صدای مردم را نمیشنوند! اینبار بسیج شدیم و شخصاً موضوع را با مسؤولان درمیان گذاشتیم.
به سیدحسن قاضیزاده هاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفتیم؛ قرار شد پیگیری کند!
به اسماعیل تبادار استاندار فارس گفتیم؛ قرار شد پیگیری کند!
به طاهر موهبتی مدیرعامل بیمه سلامت کشور گفتیم؛ قرار شد پیگیری کند!
به حیدر عالیشوندی فرماندار شیراز گفتیم؛ قرار شد پیگیری کند!
به محمد توکلی بازرس ویژه وزیر بهداشت گفتیم؛ قرار شد پیگیری کند!
به علی بهادر رئیس دانشگاه علوم پزشکی شیراز گفتیم؛ قرار شد پیگیری کند!
به اعضای شورای شهر شیراز گفتیم؛ قرار شد پیگیری کنند!
به مسوولان سازمان صداوسیمای فارس گفتیم؛ قرار شد پیگیری کنند!
به مسعود رضایی، علی اکبری، جمشید جعفرپور، حسین رضازاده، رضا انصاری و سایر نمایندگان فارس در مجلس شورای اسلامی گفتیم؛ قرار شد پیگیری کنند!
به عالم و آدم گفتیم؛ همه گفتند پیگیری میکنند؛ اکنون 59 روز است که منتظر نشستهایم تا پیگیری کنند!
از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای شورای شهر که با نام لیست «امید» وارد خانه ملت شدند و از مسؤولان دولت که با نام تدبیر و «امید» ارکان حاکمیت را در دست گرفتند، حالا دیگر سخت «ناامید» شدهام؛ اما در جمهوری اسلامی بُنبست معنا ندارد. اخیراً دیدارهایی با آیتالله دژکام نماینده ولیفقیه در استان فارس، علی القاصیمهر رئیسکل دادگستری فارس، کاظم اکرمی مدیرکل بازرسی جنوب کشور و مسؤولان برخی نهادهای دیگر داشتم. موضوع را که با آنها در میان گذاشتم بسیار متأثر شدند. قرار شد پیگیری کنند. انشاءالله پیگیری میکنند. اسناد مُتقَنی هم در رابطه با تخلفات دکتر «فرخی لاریجانی» مدیرکل بیمه سلامت فارس در اختیار داریم که در صورت لزوم منتشر خواهد شد. اکنون «امید» برای حل مشکل بسیار بیشتر از گذشته شده است...
حسین رئیسی