مروری بر استانداران دولت تدبیر و امید در فارس/ 5 استاندار و 2 سرپرست تنها در 5 سال
*نگاهی گذرا به 5سال اخیر
«حسین صادق عابدین» آخرین استاندار دولت احمدینژاد در فارس بود که چند صباحی بیشتر از همقطاران خود بر این صندلی باقی ماند. صادقعابدین که اصالتاً اهل تهران است و برادر همسر دکتر واعظی مسؤولدفتر فعلی رئیسجمهور و وزیر سابق ارتباطات به شمار میرود، از آخرین استاندارانی بود که در دولت تدبیر و امید جابهجا شد و از شیراز به پست معاونت اجرایی وزارت ارتباطات گماشته شد.
صادقعابدین پس از 850 روز تکیه بر صندلی استانداری فارس، این صندلی را به «سید محمد احمدی» واگذار کرد؛ کسی که اهل فال از توابع شهرستان مُهر در جنوب فارس بود. اما دوران حضور احمدی در استانداری فارس نیز آبستن حوادث بسیاری بود که ازجمله آن میتوان به نحوه انتصاب پرحاشیه وی و یا به حمله برخی افراد ناشناس به خودروی علی مطهری نماینده تهران و مسائلی که پیرامون آن پیش آمد، اشاره کرد.
علی مطهری قرار بود در تالار فجر دانشگاه شیراز برای دانشجویان سخنرانی کند، اما ظاهراً مجموعه اعضای شورای تأمین استان با سخنرانی وی در شیراز مخالفت کرده و شاید همین موضع باعث شده بود تا اقدام شاخصی در برابر حملهکنندگان به مطهری صورت نگیرد.
این رویکردها در تغییر نگاه دولت تدبیر و امید به احمدی بیتأثیر نبود، هرچند وی در آئین معارفه خود صراحتاً اعلام کرده بود که کاری به سیاستبازی سیاستبازان ندارد و با بیان اینکه حتی حاضر نیست 5 دقیقه از وقت خود را در منازعات بین گروههای سیاسی به هدر دهد، گفته بود: وقت مدیران وقت مردم است و احکام خداوند، فرمایشات رهبری و قوانین جمهوری اسلامی، ملاک عمل من خواهد بود.
بههرحال احمدی 18 ماه بر سکان استانداری فارس تکیه زد و با فشار مخالفان که در روز خوشآمدگویی به حسن روحانی و هیات دولت در حرم شاهچراغ(ع)، علناً هویدا شد و فریاد «استعفا، استعفا» به هوا رفت، سرانجام به بهانه شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی در 9 تیرماه 94 از سمت خود استعفا داد؛ استعفایی که بیشتر به برکناری شبیه بود تا استعفا و او هیچگاه کاندیدای انتخابات مجلس نشد.
درنهایت «خلیل رضاییان» که معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار فارس به شمار میرفت چندصباحی سرپرست استانداری شد تا قرعه به نام افشانی بیفتد.
با رفتن احمدی و پیچیدن خبر انتخاب «سید محمدعلی افشانی» رئیس سابق نوسازی مدارس کشور و از اعضای ثابت حزب اعتماد ملی، غائلهای دیگر در استان به پا شد. وقتی نوبت به معرفی استاندار جدید رسید، اعضای مجمع نمایندگان استان فارس در اعتراض به انتصاب استاندار غیربومی فارس که به گفته آنها از تجربه و توان کافی برخوردار نبود، استعفای دستهجمعی خود را تقدیم هیات رئیسه کرده و جلسه علنی مجلس شورای اسلامی را ترک کردند.
ضرغام صادقی نماینده اول وقت شیراز درباره علت این استعفا گفت: نمایندگان فارس در اعتراض به معرفی فردی برای استانداری این استان که سابقه تند سیاسی داشته و غیربومی و ناآشنا به امورات استان است، استعفای خود را تقدیم هیأت رئیسه کردند.
صادقی این را هم گفته بود که مجمع نمایندگان استان، 5 کاندیدا که همگی از معتدلین اصلاحطلب استان بودند برای تصدی این مسئولیت معرفی کرده، ولی هیچکدام موردقبول دولت واقع نشدهاند.
اما با تمام این مخالفتها مرغ دولت تدبیر و امید یکپا داشت و سرانجام سید محمدعلی افشانی که اصالتاً اهل دهدشت کهکیلویه و بویراحمد بود، در 24 تیرماه 94، بر سکان استانداری فارس نشست تا بار دیگر این صندلی در اختیار یک فرد غیربومی قرار گیرد.
نمایندگان معترض به انتصاب افشانی نیز همچون احمدرضا دستغیب و ضرغام صادقی نمایندگان شیراز، شاهین محمدصادقی نماینده کازرون و نوذر شفیعی نماینده ممسنی ضمن پس گرفتن استعفای خود، تصمیم گرفتند آرام و آهسته به محل کار خود در بهارستان برگردند، اما بهتلافی این شکست و کممحلی وزیر کشور به نظر آنان، استیضاح رحمانی فضلی را چند روز دیگر با 50 امضا تحویل هیات رئیسه دادند که این موضوع نیز نافرجام ماند!
اما افشانی نیز پس از 2 سال تکیه زدن بر صندلی استانداری فارس، سرانجام در 25 شهریور 96، با طبقه ششم استانداری خداحافظی کرد و به وزارت کشور رفت تا در سِمَت معاون عمرانی وزیر کشور و رئیس سازمان شهرداریها و همیاریها مشغول به کار شود.
با رفتن افشانی و با وجودی که همگان اینبار انتظار یک استاندار بومی را داشتند، قرعه فال به نام یک استاندار غیربومی دیگر افتاد و وی کسی نبود جز «اسماعیل تبادار»؛ فردی که سابقه معاونت عمرانی استانداری فارس را در دولت اصلاحات در کارنامه خود داشته و اصالتاً بوشهری بود.
در روز معارفه تبادار، علوی نماینده لامرد که در آن بُرهه زمانی رئیس مجمع نمایندگان استان فارس بود، با اشاره به سوابق اسماعیل تبادار بهعنوان استاندار جدید فارس، اصالت بوشهری وی را یادآور شد و خطاب به وزیر کشور، اینچنین غیربومی بودن تبادار را توجیه کرد: «انتخاب استانداری فارسی برای استان بوشهر میتواند بر وحدت قلوب مردم و مسئولان دو استان همجوار تأثیرگذار باشد!»، سخنی که بیشتر شبیه طنز بود تا واقعیت و هیچگاه عملیاتی نشد.
اما روزگار با اسماعیل تبادار نیز سر سازگاری نداشت و در فاصله بین 25 شهریور 96 تا 23 آبان 97، پس از ابلاغ نهایی قانون منع بهکارگیری بازنشستگان و لازمالاجراشدن آن در اواخر آذرماه امسال، تبادار نیز بهاجبار غزل خداحافظی سر داد و سکان استانداری موقتاً در دست «یدالله رحمانی» معاون اقتصادی وی قرار گرفت.
با رفتن تبادار، دوباره بازار شایعات در استان رونق گرفت و گزینههای بسیاری برای استانداری معرفی شدند. در ابتدا گویی نظر دولت بر انتخاب یک گزینه غیربومی دیگر بود که این دیدگاه با واکنشهای بسیاری در داخل استان مواجه شد، گرچه برخی نیز بومی و غیربومی بودن را مهم ندانسته و بیشتر بر کارآمدی و نفوذ فرد در تهران، تأکید داشتند.
هیات دولت و در رأس آن وزیر کشور نیز که گویی مسائل و خبرهای استان را بهخوبی رصد میکردند، متوجه فضای حاکم بر استان شده و در تغییری 180 درجه، به یکباره به سمت کاندیداهای بومی متمایل شدند؛ نفراتی چون یدالله رحمانی معاون اقتصادی استاندار سابق، عنایتالله رحیمی معاون عمرانی استاندار فارس، حیدر اسکندرپور شهردار فعلی شیراز و... در صدر این لیست به چشم میخورند.
اما رحمانی معاون اقتصادی استاندار پیشین فارس هرچند شانس زیادی برای تصدی پست مقام عالی دولت در فارس داشت، اما دفاع او از آمار اتاق بازرگانی فارس که پیشازاین در فضای مجازی با هشتگ «اتاق آمارسازی» داغ شده و حواشی زیادی به دنبال داشت، به پایش گران تمام شد و سرانجام هُمای اقبال بر شانه عنایتالله رحیمی نشست و وی بر صندلی استانداری فارس تکیه زد.
رحیمی که تا پیشازاین مسئولیت معاونت عمرانی استانداری فارس را برعهده داشت، فوقلیسانس شهرسازی خود را از دانشکده شهرسازی و معماری دانشگاه شهید بهشتی تهران گرفته و دارای مدرک دکترای شهرسازی است.
در کارنامه اجرایی استاندار جدید فارس فعالیت در حوزههای مختلف عمرانی استان نظیر مدیرکل روستایی و شهری استانداری فارس، دو دوره مدیرکل دفتر فنی استانداری فارس، فرماندار داراب، شهردار مرودشت، عضو کمیته فنی و کمیسیون ماده 5 شورای عالی شهرسازی و معماری کشور، عضو کمیته فنی و کارگروه امور زیربنایی استان فارس، دبیر شورای ترافیک استان فارس و رئیس جامعه شهرسازان فارس (دوره اول) و... به چشم میخورد.
اما پشت پردهها حاکی از آن است که عنایتالله رحیمی حمایت جدی حجتالاسلام موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات و چهره پرنفوذ شورای عالی اصلاحطلبان کشور را دارا است و حتی پس از تبادار استاندار پیشین، قرار بود وی بهعنوان سرپرست استانداری فارس منصوب شود، اما تنها ساعاتی قبل از ابلاغ حکم، بنا بر ملاحظاتی این موضوع لغو و رحمانی به سرپرستی استانداری فارس معرفی شد.
حالا عنایتالله رحیمی با کنار زدن رقیب جدی خود یعنی یدالله رحمانی، بر صندلی استانداری فارس در طبقه ششم تکیه زده و باید دید در روزهای آینده چه تغییرات محسوسی در این ساختمان پر رفتوآمد، شاهد خواهیم بود؛ ساختمانی که تنها در 5 سال، 5 استاندار و 2 سرپرست را تجربه کرده است! موضوعی که همیشه از سوی منتقدان بهعنوان نقطهضعف دولت نهم و دهم همواره در بوق و کَرنا میشد و عدم ثبات در مدیریت و جابجایی زودهنگام استانداران و مدیران مورد نقد قرار میگرفت.
با نگاهی به 5 سال گذشته، دولت تدبیر و امید از زمان روی کارآمدن در سال 92، با تغییر 5 استاندار در 5 سال (بهصورت میانگین هرسال یک استاندار)، نتوانسته ثبات مدیریتی را در استان پهناور فارس حکمفرما کرده و همین موضوع لطمههای جبرانناپذیری در روند توسعه استان بر جای گذاشته است.
تغییر و تحولات سریع و آنی و شاید گاهاً ناشی از سیاستزدگی، زخمهای ناسوری بر پیکره نحیف استان باقی گذاشته؛ زخمهایی که هر از چند گاهی یا از تالابهای خشکشده استان سر باز کرده یا از عمق 700 متری چاههای خشکیدهای که حکایت از سالها مدیریت نامناسب و غیرعلمی در حوزه کشاورزی و آب دارد؛ رحیمی اکنون استانی را در دست گرفته که با وجود تمام وسعتش، حتی هنوز یک کیلومتر آزادراه ندارد و قصّه عقبافتادگیاش در حوزه صنعت و عدم وجود صنایع بزرگ و استراتژیک نیز بسیار پرغصه است.
حالا عنایت الله رحیمی با حجمی از عقبماندگیهای استان در حوزههای گوناگون و توقعات بسیار در این عرصه، ضمن اینکه میراثدار تمام کاستیهاست، باید نشان دهد که یک استاندار بومی قادر به حل این مشکلات خواهد بود.
فارس
اینطوری به تعداد بیشتری می رسد