کد خبر: ۱۲۸۰۷۸
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۷ - ۲۵ بهمن ۱۳۹۷

جوانان، هسته مرکزی گام دوم انقلاب

البته ناگفته پیداست که نقش‌آفرینی جوانان در این برهه حساس تنها محدود به حضور در پست‌های مدیریتی و جایگزینی در مشاغل حکومتی نیست.
به گزارش شیرازه، محمدجواد اخوان در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:

قطار شتابان انقلاب اسلامی در حالی به چهلمین ایستگاه خود رسیده است که اهتزاز پرچم ایمان و سربلندی ملت ایران در قلل رفیع افتخارآمیز پیشرفت بر همگان هویداست.

اکنون به یمن الطاف خفیه و جلیه الهی و به برکت انقلاب اسلامی شاهد تغییر بنیادین در مناسبات جهانی و منطقه‌ای هستیم و دیگر سرنوشت ملت‌های جهان و نیز مردم ایران صرفاً تحت اراده چند قدرت سلطه‌گر رقم نمی‌خورد. امروز با همه مشکلات و چالش‌های با منشأ بیرونی و آسیب‌های درونی، با اتکای به ذات باری‌تعالی و جوشش درونی و مجاهدت ملت سرافراز به نقطه‌ای رسیده‌ایم که در طلیعه پنجمین دهه از عمر پربرکت جمهوری اسلامی ایران مسیر «عظمت و پیشرفت ایران اسلامی» بیش‌ازپیش آشکارشده و با تکیه‌بر ظرفیت‌های درونی و نیروی جوانان مؤمن و فداکار این سرزمین می‌توان امیدوار بود که طی یک دهه آینده ایران اسلامی، ایرانی «پیشرو»، «مقتدر» و «آباد» باشد.
  
بیانیه جامع و راهبردی رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را حقاً و انصافاً باید منشور حرکت انقلاب اسلامی در گام دوم و چله دوم عمر خود دانست. هرچند سطر سطر این بیانیه مشحون از نکات راهبردی و در خور تدبر است، اما در این مجال اندک تنها به یکی از این نکات که شاید دال مرکزی این بیانیه و محور اصلی پیش‌برندگی و پیش‌روندگی انقلاب اسلامی در طول ۴۰ سال آینده است اشاره خواهد شد.

تأکید مداوم رهبر معظم انقلاب اسلامی در این بیانیه بر نقش، جایگاه و رسالت انقلابی «جوانان مؤمن، دانا و کاردان» به‌خصوص در جهت عبور از چالش‌های پیرامون انقلاب و نظام، امر روشنی است که با مروری گذرا بر مفاد آن آشکار می‌گردد. اما جوانان چگونه می‌توانند گام دوم انقلاب اسلامی را در ۴۰ سال پیش رو طی کنند؟

انقلاب اسلامی تجارب گرانسنگی را در کوران بحران‌ها به دست آورد و از دل چالش‌ها، فرصت‌هایی برای ملت ایران خلق شد که بهره‌گیری از این تجربه‌ها، یکی از سرمایه‌های بی‌مانند امروز ماست. از جمله این تجارب، موفقیت‌آمیز و کارآمد بودن سپردن کارهای پیچیده و مسیرهای دشوار به جوانان مؤمن و انقلابی است. موفقیت‌های چشمگیر انقلاب در حراست از تمامیت ارضی و امنیت ملی در دهه نخست انقلاب، سازندگی کشوری که سال‌های سال تحت آوار ویرانه‌های استعمار و نفوذ بیگانه بود و نهایتاً جهش‌های خیره‌کننده علمی در دهه‌های سوم و چهارم انقلاب، همه و همه آورده‌های دادن فرصت کافی و اعتماد به جوانان انقلابی مؤمن برای نظام بود.

اینک اگر در بخش‌هایی همچون اقتصاد، عدالت و … هنوز نقاط ضعفی به چشم می‌خورد که زیبنده نظام جمهوری اسلامی و این انقلاب کبیر اسلامی نیست، باید بار دیگر سراغ جوانان مؤمن رفت و کار را به دست آنان سپرد. تجربه سپردن کارها به جوانان در ابتدای انقلاب، باید دوباره تکرار شود. جوانان مؤمن و انقلابی باید توسط مدیران همه قوا و دستگاه‌ها، به فعالیت پرنشاط در کلیه سطوح مدیریتی برای پیشبرد انقلاب بپردازند.

اکنون کشور با چالش‌های گوناگون در حوزه اقتصادی و اجتماعی دست‌وپنجه نرم می‌کند که تبعات آن کم‌وبیش معیشت و آرامش عموم مردم را هدف گرفته است. بیشتر این چالش‌ها ریشه در ناکارآمدی‌ای دارد که یا به فرسودگی سامانه‌های مدیریتی و اجرایی بازمی‌گردد یا به فرتوتی مدیران مسلط بر این سامانه‌ها. بدون شک کسی منکر اهمیت و ارزش تجربه نیست و اصولاً تحلیل نسلی انقلاب نیز بر مبنای انتقال تجارب و آرمان‌ها از نسلی به نسل دیگر بنانهاده شده است، اما منصفانه نیست در شرایطی که کشور نیاز به کار روزافزون و تلاش شبانه‌روزی دارد، از دادن فرصت به تازه‌نفسانی که هم انگیزه و هم توان بیشتری از پیشینیان خویش دارند خودداری کنیم و نسل اولی‌ها را وادار به مسائلی نمائیم که طاقت جوانی را می‌طلبد.

از منظری دیگر این چرخش نسلی مدیران، برای نظام اسلامی اهمیتی راهبردی دارد. واقعیت آن است که مدیران نسل اول و دومی رمق خدمت در پست‌های اجرایی را یا تقریباً ازدست‌داده‌اند یا در آستانه بازنشستگی طبیعی هستند و آن زمانی است که به‌ناچار باید عرصه را به‌دست نسل سومی‌هایی بسپارند که هنوز مجال سعی و تلاش در محیط حقیقی را نیافته‌اند. در چنین شرایطی کشور در آینده باید هزینه هنگفتی را بابت چرخش ناگهانی و وسیع مدیریتی به نسل بدون تجربه بدهد که روشن نیست چگونه جبران خواهد شد؟

به‌هیچ‌عنوان نمی‌توان و نباید تجربه‌ها را نادیده گرفت و مقصود نگارنده این نیست که از ظرفیت مدیران مجرب و توانمند متعهد به نظام و انقلاب بهره‌گیری نکرد. اما نیاز به اثبات ندارد که مدیریت اجرایی، مستلزم نشاط و پویایی‌ای است که در نسل‌های گذشته تقریباً پایان پذیرفته است. با اندکی تدبیر صحیح می‌توان در سمت‌های مشاوره‌ای و برخی حوزه‌های تصمیم‌گیری کلان از ظرفیت مدیران مجرب و متعهد بهره جست و ظرفیت مدیریت اجرایی را برای مدیران جوان خالی کرد.

اینک نیازمند یک تحوّل مدیریتی در کشور هستیم؛ تحوّل به‌معنای بهره‌گیری از تجربیات موفق گذشته در واگذاری امور به جوانان که در همه عرصه‌ها با خلق معجزه ملّت ایران را از تنگناها عبور دادند. سپردن امر به جوانان توصیه‌ای است که باید در تمام دهه پنجم انقلاب‌اسلامی به آن توجه شود.

البته ناگفته پیداست که نقش‌آفرینی جوانان در این برهه حساس تنها محدود به حضور در پست‌های مدیریتی و جایگزینی در مشاغل حکومتی نیست؛ اکنون کشور به عزم جمعی جوانان تلاشگر در عرصه‌های گوناگون فکری، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیاز دارد تا با نگاه مؤمنانه و انقلابی و با رویکرد اندیشه ورزانه و دانش‌بنیان، در خصوص چارچوب‌های عبور کشور از چالش‌های کنونی چاره‌اندیشی کرده و هریک به سهم خود باری از دوش مردم بزرگوار ایران بردارند.

در طلیعه دهه پنجم انقلاب اسلامی، چند سالی بیشتر تا آغاز قرن پانزدهم هجری شمسی باقی نمانده و انقلاب در دومین گام خود و در سال‌های آغازین قرن آینده از مرحله «ثبات‌آفرینی» به مرحله «تمدن‌سازی» وارد خواهد شد؛ مرحله‌ای که پیش‌نیاز آن ایجاد آمادگی کامل در ساختارهای موجود و جامعه است و جوانان مؤمن و انقلابی باید در اندک فرصت باقی‌مانده تا قرن آینده، کشور را برای یک خیزش بزرگ تمدنی آماده سازند، ان‌شاءالله.
انتهای پیام/
نظرات بینندگان