سفره کوچکتر کارگران، دستمزد دستان پر رنج
اول ماه مه یا می میلادی، برابر با 11 اردیبهشتماه نیز به یاد اعتراض منسجم کارگران آمریکایی در 1 مه 1868 روز جهانی کارگر نامیده شده است.
به گزارش شیرازه، امروز (چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت) روز جهانی کارگر است اما همه میدانیم حال و روز جامعه کارگری ایران چگونه است و احتمالاً جشن گرفتن این روز . تورم شدید و رکود اقتصادی بیش از همه اقشار جامعه به کارگران فشار آورده است؛ تورم سفرهها را به شدت کوچک کرده و رکود، امنیت شغلی را نشانه گرفته است.
اول ماه مه یا می میلادی، برابر با 11 اردیبهشتماه نیز به یاد اعتراض منسجم کارگران آمریکایی در 1 مه 1868 روز جهانی کارگر نامیده شده است. در چهارمین روز اعتصاب و تجمع کارگران آمریکایی در محدوده میدان بیده شهر شیکاگو، پلیس بعد از وقوع انفجاری که منجر به کشته شدن یک پلیس شد، به روی کارگران معترض آتش گشود و نتیجه این اقدام کشته و مجروح شدن شماری از کارگران بود. بعدتر نیز، 4 تن از کارگران نیز به دلیل ساماندهی چنین تجمعی اعدام شدند.
این روز بعدها یعنی در سال 1955 با اعلام کلیسای کاتولیک، به نام «روز قدیس یوسف کارگر» رنگ و بوی مذهبی هم به خود گرفت. جالب این که این روز در آمریکایی که این حرکت در آن صورت گرفته است – و البته چند کشور دیگر همچون کانادا – گرامی داشته نمیشود. البته این بدان معنی نیست که در این کشورها روزی برای گرامیداشت و قدردانی از کارگران وجود ندارد. به طور خاص، ایالات متحده آمریکا و کانادا، نخستین دوشنبه ماه سپتامبر را به عنوان روز کارگر در نظر گرفتهاند.
کارگران ایران در حالی روز کارگر امسال را سپری خواهند کرد که وضعیت معیشتیشان رو به وخامت گذاشته و بار دیگر به نخستین قربانی، بحران اقتصادی تبدیل شدهاند.
بزرگترین و فوریترین مشکلی که در حال حاضر جامعه کارگری با آن روبرو است، تورم افسارگسیختهای است که روز به روز بر هزینههای زندگی آنان میافزاید.
بنا به آخرین گزارش مرکز آمار ایران، متوسط قیمت خوراکی ها و آشامیدنیها در فروردین امسال نسبت به فروردین سال گذشته، رشد ۸۴.۴ درصدی را تجربه کرده است.
در ماه گذشته، میزان افزایش قیمت گوشت قرمز و سفید نسبت به دوره مشابه سال قبل، عدد نجومی ۱۱۶ درصدی بوده است! میوه افزایش قیمت ۱۱۱ درصدی و سبزیجات و حبوبات افزایش قیمت ۱۵۷ درصدی را تجربه کرده است.با این اوضاع تورم، حقوق کارگران کفاف چه چیزی را میدهد؟
حداقل حقوق کارگران در سال گذشته یک میلیون و ۱۱۴ هزار تومان بوده که در سال جاری به یک میلیون و ۵۱۷ هزار تومان رسیده است.
در واقع، در حالی که بسیاری از مایحتاج زندگی، افزایش قیمت بیش از ۱۰۰ درصدی را تجربه کرده است، حداقل حقوق کارگران تنها ۳۶ درصد افزایش یافته و افزایش حقوق سایر سطوح مزدی، حتی کمتر از این میزان بوده است!
اگر بخواهیم معادل ارزی حداقل حقوق در ایران را حساب کنیم، به عدد بسیار نازلی میرسیم. حداقل حقوق در ایران در حال حاضر تنها ۱۰۶ دلار در ماه است.
زمزمهها حاکی از این است که دولت قصد دارد واردات بسیاری از کالاهای اساسی را با نرخ ارز نیمایی یا نرخهای نزدیک به بازار آزاد انجام دهد؛ این افزایش جدید در نرخ ارز تخصیصیافته به کالاهای اساسی، قرار است در حالی صورت گیرد که معادل ارزی دستمزدها در ایران، از بسیاری از کشورهای منطقه کمتر است. برای مقایسه کافی است بدانیم که حداقل دستمزد در کشور عراق، ۲۱۴ دلار در ماه است.
در سالهای اخیر، اغلب نامگذاری سالهای ایران با عناوین اقتصادی همراه بوده است. در این میان، در سه سال اخیر، این نامگذاریها با عناوین «رونق تولید»، «حمایت از کالای ایرانی» و «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال» به طور مستقیم با عرصه کار کارگران تولیدگر مرتبط بودهاند. پیشتر عناوینی همچون «تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی»، «جهاد اقتصادی» و «همت مضاعف، کار مضاعف» کمابیش به این عرصه مرتبط بودهاند. نتیجه این که اقتصاد، تولید و به تبع آن نیروی تولیدگر که بخش مهمی از آن را کارگران تشکیل میدهند، در صدر سیاستهای اعلامی جمهوری اسلامی ایران قرار داشتهاند. با این حال، فرآیند تحقق این شعارها از طریق بهبود وضعیت عاملان اصلی آن چنان که باید و شاید صورت نگرفته است.
از فشار تورم تا فشار رکود اقتصادی
کارگران تنها شاهد هجوم غول تورم به سفرههای خود نبودهاند. در رکود اقتصادی نیز کارگران همواره اولین قربانیها بودهاند. رکود باعث شده که شماری از کارخانهها و بنگاههای کوچک تعطیل شوند و این امر اخراج کارگران و افزایش بیکاری را در پی داشته است.
بسیاری از صنایع نیز در حال حاضر، پایینتر از ظرفیت خود مشغول تولیدند و این بدان معناست که با حداقل تعداد کارگران به فعالیت خود ادامه میدهند.رکود اقتصادی بخشی از کارگران را از کار بیکار کرده و امنیت شغلی شماری از آنان را که هنوز شاغلاند، تهدید میکند. هر کارخانه، کارگاه یا شرکتی که تعطیل میشود، تعدادی از کارگران، تنها ممر درآمدیشان را از دست میدهند و به بازار کاری پرتاب میشوند که عملاً مشاغل چندانی برای عرضه ندارد.
فقدان تشکلهای مستقل کارگری
کارگران تنها در حوزه معیشتی تحت فشار نیستند؛ آنها در حوزه اجتماعی نیز مشکلات فراوانی دارند که مهمترین آنها، فقدان تشکلهای مستقل کارگری است.در ایران (بدون احتساب مستمریبگیران) ۱۳ میلیون و ۸۵۰ هزار نفر بیمهشده تأمین اجتماعی هستند که تعداد آنها با احتساب خانوادههایشان به ۴۲ میلیون نفر میرسد. این جمعیت میلیونی عظیم نمیتوانند تشکل مستقل خود را در محیط کار ایجاد کنند و وضعیت حقوقی تجمعات و اعتراضات صنفی آنها نیز نامشخص است. در واقع، حق تشکلیابی مستقل کارگران در محیط کار به رسمیت شناخته نشده و این امر باعث شده تا توان چانهزنی جامعه کارگری به شدت، تضعیف شود.
به همین خاطر است که در روزگار فعلی کارگران نتوانستهاند از حق خود دفاع کنند و در شرایطی که قیمتها به سرعت بالا میرود، دستمزد کارگران تنها افزایش لاکپشتی را تجربه میکند.حق تشکلیابی و ابراز قانونی مطالبات یکی از مهمترین ارکان مردمسالاری است و بدون فراهم کردن زمینه برای فعالیت تشکلهای مستقل کارگران نمیتوان به حل مشکلات جامعه کارگری امیدوار بود.
باید زمینه حقوقی و قانونی برای کارگران فراهم شود که خواستهها و مطالبات خود را طرح کرده و آن مطالبات را پیگیری نمایند. بدون این تشکلیابی، وضعیت جامعه چند ده میلیونی کارگری (که بزرگترین طبقه اجتماعی در کشور هستند) به جایگاه مطلوب خود نخواهد رسید.کارگران در حالی روز کارگر دیگری را سپری میکنند که از حیث معیشتی و اجتماعی روزگار خوشی ندارند؛ از این رو، شایسته این است که مطالبات و خواستههای آنان بیش از هر زمان دیگری محترم شمرده شود.
نظرات بینندگان