گفتوگو با سردار محمدنبی رودکی به مناسبت سالروز عملیات رمضان؛
انجام عملیات رمضان در شرایط آن روز اجتنابناپذیر بود/روحیه ایمان و استقامت بچهها باعث شد در این عملیات سربلند باشیم
ادامه عملیات رمضان با وجود اینکه دستاورد منطقهای و فتح سرزمینی از داخل خاک عراق برای ما نداشت، اما تصمیم بجایی بود که گرفته و اجرایی شد. ما نمیخواستیم به دشمن مهلت بدهیم. عملیات رمضان بر این مبنا بود که دشمن دوباره تجهیز نشود. اینکه امروز بنشینیم و بگوییم اگر این عملیات را دو ماه عقبتر انجام داده بودیم مثلاً هوا خنکتر شده بود یا اگر فلان کار را کرده یا بهمان کار را نکرده بودیم شاید اتفاق بهتری میافتاد، کاملاً در اشتباه هستیم. شرایط آن روز لزوم اجرای عملیات رمضان را ایجاب میکرد.
صدام پس از اخراج از خرمشهر به بهانه حمله سراسری اسرائیل به جنوب لبنان، قصد داشت جنگ را خاتمه داده و خود را صلحطلب نشان دهد. از سوی دیگر فرماندهان ایرانی با اطلاع از این قصد بر آن شدند تا با فتح منطقهای از خاک عراق و گرفتن امتیاز اراضی، پایان عادلانهای برای جنگ رقم بزنند. به این ترتیب عملیات «رمضان» در چهار محور و پنج مرحله از سوی فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران طراحی شد و در ۲۲ تیر ۱۳۶۱ با رمز «یا صاحبالزمان ادرکنی» در منطقه عملیاتی شلمچه در شرق بصره آغاز شد، اما این عملیات آنطور که باید به اهداف از پیش تعیین شده دست نیافت. سردار محمدنبی رودکی فرمانده نامآشنای لشکر ۱۹ فجر شیراز در زمان انجام عملیات رمضان فرماندهی تیپ ۳۵ امام سجاد (ع) استان فارس را بر عهده داشت و به عنوان یک رزمنده و فرمانده حاضر در این عملیات اطلاعات خوب و جامعی از نحوه انجام عملیات رمضان دارد. گفتوگوی ما با رودکی را که اکنون رئیس پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس است، پیش رو دارید.
دلیل انجام عملیات رمضان چه بود آنهم بعد از اینکه عراق از خرمشهر و بخش اعظم خاک کشورمان اخراج شده بود؟
چند دلیل برای اجرایی شدن این عملیات وجود داشت. دلیل اول اینکه فرماندهان نظامی به امام خمینی (ره) پیشنهاد دادند از آنجایی که صدام آدم متکبر و قدرتطلبی است باید جلوی نفوذ و تجاوز مجدد عراقیها را به خاک کشور بگیریم و در مرزها موقعیت بهتری را برای خودمان ایجاد کنیم. استدلالشان این بود که در صورت اجرای عملیات رمضان دشمن از مرزها فاصله میگیرد و حاشیه امنیتی ایجاد میشود.
دلیل بعدی اینکه سازمانهای بینالمللی ازجمله سازمان ملل تا قبل اینکه عملیات رمضان انجام شود به حق ایران توجهی نمیکردند. از این رو فرماندهان ارتش و سپاه با امام خمینی (ره) مشورت کردند و تصمیم بر اجرای عملیات رمضان گرفته شد. ما برای انجام این عملیات استعداد و نیروی بالای نظامی را تدارک دیده بودیم.
گویا مخالفتهایی هم از داخل کشور با انجام این عملیات شده بود.
در عقبه جبهههای جنگ، عدهای مخالف ادامه جنگ بودند. در این میان برخی افراد دلسوز ناآگاه هم از داخل کشور میگفتند و اصرار داشتند جنگ باید تمام شود، اما امام خمینی تصمیمگیرنده نهایی بودند و فرمودند ما صدام را باید سر جای خودش بنشانیم. حالا که سازمانهای بینالمللی این کار را نمیکنند و حقوق ملت ایران را نمیدهند خود ما صدام را جای خودش مینشانیم. امام تعبیری اینچنینی داشت.
ما یک ماه و ۲۰ روز بعد از آزادسازی خرمشهر وارد عملیات رمضان شدیم. به نظر شما اگر کمی صبر میکردیم تا به لحاظ اطلاعاتی و تجهیزاتی قویتر میشدیم، بهتر نبود؟
اگر بخواهیم در مورد این موضوع بحث کنیم باید نسبت به شرایط موجود همان روز صحبت کنیم. ادامه عملیات رمضان با وجود اینکه دستاورد منطقهای و فتح سرزمینی از داخل خاک عراق برای ما نداشت، اما تصمیم بجایی بود که گرفته و اجرایی شد. ما نمیخواستیم به دشمن مهلت بدهیم. عملیات رمضان بر این مبنا بود که دشمن دوباره تجهیز نشود. اینکه امروز بنشینیم و بگوییم اگر این عملیات را دو ماه عقبتر انجام داده بودیم مثلاً هوا خنکتر شده بود یا اگر فلان کار را کرده یا بهمان کار را نکرده بودیم شاید اتفاق بهتری میافتاد، کاملاً در اشتباه هستیم. شرایط آن روز لزوم اجرای عملیات رمضان را ایجاب میکرد.
یعنی اگر ما زمان را از دست میدادیم آنها وارد عمل میشدند؟
بله آنها تجهیز میشدند. حتی بعد از عملیات کربلای ۵ امام فرمود اگر به صدام مهلت بدهیم او به دیگر کشورها حمله خواهد کرد. همین هم اتفاق افتاد یعنی بعد از پایان جنگ ایران و عراق و پذیرفته شدن آتشبس، صدام به کویت حمله کرد. آنجا بود که پیشبینی ایشان درست از آب درآمد. این بدان معنی است که اگر در طول جنگ هم فرصتهای طولانی به صدام داده میشد او خودش را بیشتر تجهیز کرده و باز وارد عمل میشد. دنیا به دنبال این بود که جنگ پیروز نداشته باشد، اما استراتژی جمهوری اسلامی این بود که یک پیروزی اساسی و مهم به دست بیاوریم. بنابراین باید بگوییم ما در آن زمان تصمیم درستی گرفتیم. دشمن اگر فاصله پیدا میکرد به هیچ چیز رحم نمیکرد و به هیچ چیز پایبند نبود. ما در طول هشت سال جنگ تحمیلی بارها و بارها با انجام عملیات ایذایی و عملیات کوچک دشمن را مشغول میکردیم. عملیاتهایی نظیر قدس یک، قدس ۲، نصر ۲، ۳ و ۴ اینها به دشمن ضربه میزد. دشمنی که از سمت کشورهای استکباری حمایت شدید میشد. آنها حمایت ظالمانهای علیه جمهوری اسلامی از صدام داشتند. هدف ما در این عملیات تنبیه متجاوز و تعقیب دشمن بود تا کسی به خودش جرئت ندهد تا از مرزهای جغرافیایی کشورهای مسلمان عبور کند. چیزی که امروز میتوان به عینه مشاهده کرد این است که طمع دشمنان ما به خاک کشور کم شده است.
از روند اجرای عملیات رمضان برایمان بگویید
عملیات رمضان در شب ۲۳ تیر ۱۳۶۱ مصادف با ۲۱ ماه مبارک رمضان با رمز «یا صاحبالزمان ادرکنی» در منطقه عملیاتی شلمچه در شرق بصره آغاز شد. در این حمله ۱۰ تیپ از سپاه و دو لشکر از نیروی زمینی ارتش حضور داشتند که تحت امر چهار قرارگاه عملیاتی کار میکردند، اما به علت موانع و استحکامات پدافند مثلثی شکل و میادین مین فراوان، نیروهای ایرانی نتوانستند با سرعت عمل به تمامی اهداف مورد نظر دست پیدا کنند. مرحله دوم نیز در محور میانی- جنوب پاسگاه زید- و با همان یگانها و با تقویت دو تیپ دیگر صورت گرفت، که چندان موفقیتآمیز نبود و تنها مقداری خسارت به دشمن وارد آمد. مرحله سوم از جنوب پاسگاه زید آغاز شد و نیروهای ایرانی بهطور خیرهکنندهای به درهم شکستن و تصرف مواضع دشمن پرداختند. مرحله چهارم عملیات از محور جنوبی منطقه عملیاتی شلمچه شروع شد، اما به دلیل هوشیاری و آمادگی عراقیها و استحکامات و مواضعی که تعبیه شده بود، راهی از خط نخست دشمن، به روی رزمندگان اسلام باز نشد. مرحله پنجم و پایانی که تلاش نهایی و اصلی این عملیات سیاسی- نظامی بود، از شمال پاسگاه زید در حد فاصل دژ مرزی عراق و خاکریزهای مثلثی آغاز شد. در بدو درگیری و نبرد، همه چیز طبق طرح فرماندهان ایرانی پیش میرفت و نیروهای ارتش و سپاه توانستند گذشته از پاکسازی و الحاق، خاکریزی مناسب و دو جداره در جناح شمالی بسازند، ولی از آنجا که دقت کافی در ساخت آن بهکار نرفت، دشمن توانست پنج کیلومتر در آن رخنه کند.
شما عدمالفتح عملیات رمضان را در چه میدانید؟
علل زیادی را میتوان در عدمالفتح عملیات رمضان مؤثر دانست. گرمای طاقتفرسای تیرماه سال ۶۱، وجود استحکامات در خطوط مرزی عراق، وجود دژهای دفاعی و موانع مثلثی شکل از دلایلی است که میتوان در عدم موفقیت این عملیات به آن اشاره کرد. از طرف دیگر حضور نیروهای خودی در دشتهای مسطح و بدون پوشش و استحکامات نظامی در این امر بیتأثیر نبود. بهرغم تلاش زیاد رزمندگان در مدت سه هفتهای که از اجرای عملیات رمضان میگذشت بخشی از ارتش عراق را منهدم کرده و به لحاظ سرزمینی نتوانستیم منطقهای را فتح کنیم.
جا دارد از همرزمانتان در این عملیات یاد کنیم. از شهدای این عملیات بگویید
در عملیات رمضان شهید محمد تقوی، شهید حسیننژاد فرمانده گردان زرهی تیپ امام سجاد (ع) و تعدادی از بچههای سپاه و بسیج در روزهای اول عملیات به شهادت رسیدند و باقی بچهها تا ۲۰ شبانهروز با روحیه بالا با عراقیها جنگیدند. در این عملیات عبدالحسین صحرائیان فرمانده گردان خطشکن ما و از نیروهای جهرم فارس به شهادت رسید. گردان ایشان چهار گروهان داشت که از دو معبر عملیاتی وارد عمل شدند و خط را شکستند. دیگر نیروها از خطی که ایشان شکسته بود رخنهای ایجاد کرده و وارد شده و به دستاوردهایی رسیدند. از دیگر شهدای این عملیات شهیدان ابراهیم فرزدقی از بچههای سپاه شیراز، شهید رضا شجاعی، شهید جلال خسروزاده، شهید مهدی اوجی و شهید پژمان بودند که در مراحل اول و دوم عملیات رمضان به شهادت رسیدند.
رزمندهها در این عملیات نقش بیبدیلی از خود بر جای گذاشتند. حاجمجید سپاسی که تیم فوتبال فجر سپاسی به نام ایشان است، در عملیات رمضان خیلی مجاهدت کرد و رابط توپخانه ما با ارتش بود و آتش زیادی بر سر دشمن ریخت. ایشان بعدها در حالی که معاون عملیات لشکر ۱۹ فجر بود، به شهادت رسید. ابراهیم ایل از فرماندهان جهرمی بود که در این عملیات بسیار مجاهدت و مقاومت کرد و در عملیاتهای بعدی به شهادت رسید.
در مجموع عملیات رمضان با مقاومت دلاوران سپاه اسلام ضربات سنگینی به عراق وارد کرد. این ضربات در بعد انهدام ارتش عراق مؤثر بود. در این عملیات، ۱۰۹۷ دستگاه تانک و نفربر دشمن منهدم شد و ۵۰ تانک و نفربرشان به غنیمت نیروهای اسلام درآمد.
اگر میشود ما را مهمان خاطراتی از روزهای انجام عملیات رمضان کنید
اکبر گلآرایش فرمانده گردان ۹۳۸ تیپ امام سجاد (ع) بود که در منطقه عملیاتی رمضان به اسارت دشمن درآمد و نوجوان بسیجی حسین دقت در آن عملیات در کنار ایشان به شهادت رسید. من در قرارگاه تاکتیکی کنار خط مقدم بودم که شهید سپاسی آمد و گفت اکبر گلآرایش محاصره شده و حسین دقت هم تیر خورده است. گویا بچهها نتوانسته بودند از محاصره خارج شوند برای همین من و شهید سپاسی خودمان را به آن منطقه مورد نظر رساندیم. متوجه شدیم دشمن اکبر گلآرایش را به اسارت برده و حسین دقت هم شهید شده است. اکبر گلآرایش سالها در اسارت عراقیها ماند. خاطره دیگری هم که میخواهم برایتان روایت کنم این است که من به همراه بیسیمچی و نیروهای تحت امر خودم با هر سختیای که بود از میدان وسیع مین، کانالهای ضدتانک، سیمهای خاردار و استحکامات و موانعی که در مسیرمان بود عبور کردیم. نیمههای شب اول عملیات بود. وقتی خط شکسته شد ما از آن عبور کردیم، اما دشمن آنچنان روی دژ مرزی که قبلاً خودشان در آنجا مستقر بودند آتش میریخت که هر کس از آنجا رد میشد از ترکشهایش بیبهره و بینصیب نمیماند. بسیاری از این ترکشها از بالای سر ما رد میشد و برخی شهید و برخی مجروح میشدند. ما در این مرحله دشمن را عقب زدیم و در خط دوم هم با میدان مین و سیمهای خاردار که دشمن جانمایی کرده بود روبهرو شدیم. دشمن با تجهیزات کامل نظامی وارد عملیات شد، شرایط دشتی و مسطح بودن منطقه و نبود جانپناه برای نیروهای ما را میتوان از عللی دانست که در عدم موفقیت ما سهیم بودند، اما روحیه ایمان و استقامت بچهها باعث شد در این عملیات سربلند باشیم. از همین جا به روح امام و شهدای عملیات رمضان سلام و درود میفرستم و از رسانه شما که در این زمینه فعالیت میکند کمال قدردانی و سپاس را دارم./ جوان
نظرات بینندگان