آقای روحانی، مشکل در درون است باور کنید تجربه ها را تکرار نکنیم
وقتی فلان وزیر کفش گرانقیمت خارجی می پوشد و یا فلان وزیر برای درمان مشکل چشم خویش به فلان کشور اروپایی می رود، آیا اینها با اقتصاد مقاومتی هماهنگی دارد؟
جناب آقای روحانی رئیس جمهور محترم کشورمان، در جدیدترین نطق خویش در مجمع عمومی بانک مرکزی، نطقی فرمودند که قسمت مهمی از آن چنین است: بخشی از اقتصاد ما به سیاست و به ویژه سیاست خارجی مرتبط بود و ما این را می دانستیم، این که بگوید سیاست خارجی بی فایده است و ما مشکلات را حل می کنیم، ممکن نیست؛ اگر اقتصاددانی بلد است که با روابط خارجی تخریب شده و در شرایطی که مردم احساس کنند شرایط هر روز سخت تر می شود و تحریم های بین المللی به ما فشار آورد و در فروش محصولات از جمله نفت مشکل داشته باشیم، بگوید؛ به نظر من امروز همه دنیا به هم متصل است و این گونه نیست که اقتصاد کار خود را انجام دهد و بگوییم به فرهنگ و سیاست بی ربط است حتما اقتصاد، به فرهنگ، سیاست و امنیت مرتبط است.
در پاسخ به این گفتار جناب آقای روحانی لازمست که چند نکته بیان شود تا حداقل مردم و مسئولین کشور بدانند که واقعیت آن چیزی نیست که ایشان بیان داشته و حداقل تجربه ها را دوباره تجربه نکنیم.
ابتدا اینکه هیچ کس در هیچ کجا منکر عدم تاثیرگذاری سیاست خارجی بر اقتصاد نشده و همواره تاکید شده است که باید از حداکثر ظرفیت سیاست خارجی برای بهبود وضعیت اقتصادی استفاده نمود. اما مشکل در اینجاست که اولا دولت آقای روحانی سیاست خارجی را در روابط با اروپا و آمریکا خلاصه می کند که نمونه آن معطلی زیاد برای ارتباط با دول اروپایی و چشم داشت به نظر مساعد آنان برای یک قرارداد تجاری است، در حالیکه کل صادرات ایران به 28 کشور اروپایی حدود یک پنجم صادرات به کشور عراق به تنهایی است. یا همان عدم تعیین تکلیف سریع و به موقع سفرای ایران در چین و هند توسط دولت.
دوم اینکه آقای روحانی خیلی از موارد و مشکلات اقتصادی دقیقاً ناشی از سیاست خارجی حضرتعالی است، واردات بی رویه حتی در حد بیل و کلنگ و سنگ پا و یا اختصاص ارز دولتی به کالاهای لوکس و غیر ضرور؛ تولید کننده داخلی را به زانو در آورده و سبب تعطیلی کارخانجات آنها شده است، این را باید گذاشت در کنار معطل ماندن بسیاری از تولید و صادر کنندگان که نکند با رفتن به سوی بعضی کشورها و یا سرمایه گذاری در پاره ای صنوف، مورد غضب بازار ناشی از رابطه با غرب قرار بگیرند و فدای سیاست های نامعلوم خارجی گردند.
نکته دوم اینکه جناب آقای روحانی ما مطمئن هستیم که شما اقتصاد دان نیستید، همانگونه که با داشتن مسئولیت نظامی در پدافند هوایی سرهنگ نبوده و یا اینکه با گاف های مختلف نشان دادید که حقوق دان هم نیستید، اما بدانید که اقتصاددان های زیادی بارها به شما و همکارانتان نامه نگاشته و ارائه راهکار داده اند که چگونه با تکیه بر سیاست داخلی و حتی استفاده از همین سیاست خارجی محدود، بتوان به اقتصاد شکوفا دست یافت، اما نمی دانیم که شما این نامه ها و توصیه ها را دیده اید تا نه؟ که اکنون دوباره درخواست بیان مجدد می کنید، پس لطفا به بایگانی نامه های رسیده خود و یا سایت رهبری مراجعه مکرر نمایید. برای یادآوری می گوییم: نامه 15 مرداد 1397، نامه 37 اقتصاددان به حضرتعالی و یا نامه اخیر 24 اقتصاددان به حضرتعالی به ارائه 10 راهکار موثر و قابل اجرا
نکته بعد دقیقا حرف ما می باشد، آقای روحانی همه چیز به اقتصاد مرتبط است، از جمله فرهنگ و مصرف؛ آیا میزان واردات بی رویه، نوع پوشش، مارک لباس و کفش و کیف اعضای دولت حضرتعالی و حتی جنس سفرهای دولتمردان به اقتصاد ضربه می زند یا خیر؟ وقتی فلان وزیر کفش گرانقیمت خارجی می پوشد و یا فلان وزیر برای درمان مشکل چشم خویش به فلان کشور اروپایی می رود، آیا اینها با اقتصاد مقاومتی هماهنگی دارد و یا وقتی مردم می بینند که برادر شما و معاون اول محترمتان در زمره مفسدان اقتصادی هستند و سپس تصویر شما را در نشست مبارزه با فساد اقتصادی می بینند، آیا این به یک فرهنگ سازی اقتصادی می انجامد یا خیر؟
در نهایت باید به آقای روحانی عرض نمود که آری سیاست خارجی و ارتباط با دنیا بسیار خوب است و ما به آن تن در می دهیم، اما قبل از آن به دو سوال باید پاسخ داد، اول اینکه برای بهبود سیاست خارجی چقدر باید هزینه داد؟ آیا همچون صنایع هسته ای در برجام باید اینبار موشکی و اقتدار منطقه ای هم به عنوان هزینه پرداخت نمود یا خیر؟ دوم اینکه آقای روحانی خواهشمندست فقط چند دستاورد انگشت شمار از آن ارتباطات اندک و نتایج حاصل از برجام را که اوج ارتباط غرب همچون جلسات مکرر با وزیر امور خارجه آمریکا و گفتگوی تلفنی با رئیس جمهور آن بود را برایمان ذکر کنید تا بدانیم که تجربه های مفیدی نیز داشته ایم.
دکتر سید محسن هاشمی
نظرات بینندگان