لیلا قائدیان: مهجوریت قرآن دلم را آزرده میکند/ حفظ قرآن، مرا در زندگی صبور کرده است
به گزارش شیرازه، ماه مبارک رمضان؛ ماهی که ابتدایش رحمت، میانهاش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم است، ماهی که درهاى آسمان در شب اولش باز میشود و تا شب آخر آن بسته نخواهد شد، ماهی که اگر بنده میدانست [چه چیزی در این ماه وجود دارد] آرزو میکرد تمام سال، ماه رمضان باشد.
ماه مبارک رمضان به جهت نزول قرآن کریم در آن و ویژگى هاى منحصرى که دارد در میان ماه هاى سال قمرى برترین ماه است. به همین مناسبت در پایگاه خبری تحلیلی شیرازه بنا داریم هر روز با یکی از حافظان کلام وحی گفتگویی داشته باشیم، مصاحبه های مفصلی که در آن از هر دری صحبت به میان آمده است، از آرزوهای قرآنی حفاظ کل قرآن تا ...
خودتان را معرفی کنید و بگویید چه شد که به سمت حفظ قرآن گرایش پیدا کردید؟
لیلا قائدیان هستم، متولد سوم دی ماه ۱۳۶۰ در روستای رونیز سفلی. در سال ۷۶ و پس از پایان تحصیلات راهنمایی، از آنجایی که در روستایمان دبیرستان نبود، مجبور به ترک تحصیل شدم. در همان سال موسسه بیت الاحزان کلاسهایی را در روستای ما برای حفظ قرآن دایر کرد و به دلیل علاقه به درس و قرآن، وارد این مجموعه شدم و در طول یکسال، حافظ کل قرآن شدم.
در تمام سالهای پس از حفظ، خدا توفیق داده که در خدمت قرآن باشم. سالهای زیادی را به عنوان معلم مهاجر قرآن یا معلم راهنما در روستاهای اطراف خدمت کردم.
نقش و جایگاه خانواده در موفقیت شما در این زمینه چه بود؟
من در خانواده شلوغی متولد شدم. پس تشویق آنچنانی هم وجود نداشت. اما حمایت می کردند و همین که اجازه حضور در تمام برنامهها و اردوهای موسسه را می دادند، یک نوع تشویق به حساب می آمد. پس از ازدواج هم همسرم، همراه من در این راه هستند و مرا کمک و یاری می دهند.
آیا فرزند هم دارید؟ شیوه تربیتی شما برای حفظ قرآن آنان چگونه است؟
دو فرزند دارم. دخترم در مقطع راهنمایی و پسرم در ابتدایی مشغول به تحصیل هستند. هر دو به مباحث دینی، مذهبی، و قرآن علاقهمند هستند. اما برای حفظ علاقه نشان نمی دهند و من هم اصراری نمیکنم. آنها باید آزاد باشند تا راه خود را پیدا کنند.
حتما در این راه سختی های زیادی را تحمل کرده اید. آیا موردی پیش آمد که گاهی تصمیم بگیرید عطای حفظ قرآن را به لقایش بخشید؟
در مسیر حفظ، از آنجا که ما در دورههای اولیه موسسه بیت الاحزان بودیم، سختی زیاد بود. یکی مثل من حتی روخوانی قرآن را هم بلد نبودم. آن زمان حتی از موسسه هم حمایت مالی نمیشد، اما راضی بودیم و هستیم.
قرآن تمام زندگی من است؛ هر چقدر سختی در زندگی باشد، وقتی یک آیه از قرآن را میخوانم، تمام خستگی از تنم به در می شود. تنها مشکل و ناراحتی من این است که در روستایی مثل روستای ما، از قرآن استقبال نمی شود. افراد زیادی هستند که نمی توانند حتی قرآن را روخوانی کنند، اما اجازه هم نمی دهند که ما کمکشان کنیم. در این راه مهجوریت قرآن دلم را آزرده میکند.
حفظ قرآن چه تحولات و تغییر محسوسی را در زندگی شما به وجود آورد؟
سختیها و مشکلات در زندگی زیاد است. اما وقتی سختی ها برایم غیرقابل تحمل می شوند، به ناگاه آیات صبر را به یاد می آورم. وقتی یادم می آید که با قرآن مأنوسم، سختی ها قابل تحمل می شوند. حفظ قرآن باعث میشود که در زندگی صبور باشیم. وقتی یادم می آید که خدا نعمت حفظ قرآن را به من داده به خودم میبالم.
به عنوان یک حافظ با کدام آیات قرآن بیشتر ارتباط برقرار کرده اید؟ یا به عبارتی کدام آیات را سرمایه زندگی روزمره خود قرار دادهاید؟
سوره مبارکه حجرات را خیلی دوست دارم و از نکات اخلاقی اش زیاد در زندگی استفاده می کنم و به اطرافیان هم توصیه می کنم. این سوره تاثیر زیادی روی من داشته است؛ اگر چه همه آیات قرآن خیر و برکت هستند.
چه توصیه هایی برای جوانان علاقه مند به این عرصه دارید؟
ما به عنوان یک مسلمان، محب، و شیعه اهل بیت(ع)، حداقل باید روخوانی قرآن را خوب بدانیم. خیلی زشت است که مسلمان باشیم، اما نتوانیم قرآن را روخوانی کنیم. قرار نیست که همه حافظ کل قرآن باشند، اما هر کسی که میخواهد صبور باشد، به سمت حفظ قرآن برود. حافظان قرآن همیشه و در همه حال با قرآن مانوسند.
مهمترین آرزو و هدف شما چیست؟
تنها آرزویم این است که تا آخرین لحظه زندگی، توفیق انس با قرآن را داشته باشم. من در خانواده شلوغی بزرگ شدم که حتی یک قرآن نداشتم که روی آن بخوانم. اولین قرآنم را یکی از اساتیدم به من هدیه داد. من به سختی قرآن را حفظ کردم و آرزو دارم تا آخرین لحظه زندگیم هم خدمتگزار قرآن باشم.
انتهای پیام/