یادداشت سیاسی:
در شرایط فعلی حداقل انتظار افراطیون، براندازی است
پایگاه تحلیلی خبری شیرازه: استراتژی تغییر با حفظ ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی از دهه70 تاکنون در دستور کار احزاب سیاسی چپ معتدل، راست و مستقلین میباشد، لکن چپگرایان افراطی در عمل ثابت کردند که استراتژی آنان بر خلاف آرمان های انقلاب اسلامی، تغییرِ حاکمیت انقلابی و دینی به حاکمیت عرفی و سکولار می باشد. سابقه ی استراتژیِ تغییر حاکمیت دینی و انقلابی بر می گردد به خط فکری چپگرایان افراطی در نیمه دوم دهه ی70 که بدنبال اداره کشور به شکل سکولار بودند، با این توجیه که؛ ایران جزئی از جامعه جهانی است و مانند جامعه جهانی(غرب) ارزش هایی که در دنیا (غرب و خاصه آمریکا)مورد قبول است باید در ایران اجرا و برای تحقق آن فعالیت کرد. راهبر و هدایت گر این استراتژی در خارج و داخل، افراد و جریانهایی بودند که می خواستند و می خواهند جامعه ایرانی به دوران قبل از انقلاب اسلامی برگردد تا مانند آن زمان، ایران جزئی از منظومه جهانی (استعمارگران) باشد و در آن منظومه قدرت های بزرگ، حاکم بر سرنوشت کشور شوند و کشور تابعی از اراده ی سلطه طلبان غرب با مدیریت انقلابیون سابق و تجدیدنظرخواهان فعلی در داخل کشور باشد. راهبردِ پیاده شدگانِ از قطار انقلاب با رشد آزادی هایی که در کشور وجود داشت و اخیرا" نیز بیشتر شده، با پتانسیل هایی از قبیل گردشگری، تسهیلات و ارزانی هزینه های سفر، تنوع آب و هوایی، وسعت کشور، منابع زیر زمینی بسیار غنی، منطقه ی استراتژیک و کشوری که در حال بازسازی از جنگ میباشد منجر به مرکزیتی برای ایجاد پایگاه های نظامی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی در منطقه می گردید که هدایت های رهبر معظم انقلاب و حضور مُدبرانه مردم در شرایط و موقعیت های حساس مانع از تحققِ اهدافِ جریانهای سیاسی غربگرا گردید. پرواضح است که راهکارهای تحقق اهداف و خواسته ی افراطیون در طول 25 سال گذشته دارای مصادیقی است که با اجرای آنها آسیب های فراوانی به کشور وارد شده است.
استراتژیِ تغییر خواسته ی بسیاری از نیروهای وفادار به کشور و مدافعان ارزش های انقلاب اسلامی می باشد، اما چپگرایان با حضور افراد افراطی و عملکردشان ثابت کردند که استراتژی آنان بر خلاف آرمانهای انقلاب اسلامی است. افراطیون در دهه80 تلاش برای تحقق استراتژی تغییر (براندازی) با رمز تقلب، پس از ناامیدی و به آشوب کشیدن قسمت هایی از کشور و سپس به انزوا رسیدن در عرصه ی سیاسی، به فشار های اقتصادی و سیاسی بر اجزای حاکمیت روی آوردند، تا جایی که از رئیس جمهور وقت آمریکا درخواست فشار اقتصادی و سیاسی بر دولت (ملت) را کردند. چرا ؟! چون اندک افشاگری در رابطه با سلطه گران، رانت خواران، اقتدارگرایان و دیکتاتورهای چپگرا در کشور انجام شد و با این افشاگری لرزه بر اندام *پدرخوانده ها، فرزندخوانده ها، آقازاده ها و سمپاتهای آنان افتاد و ادامه ی بقای سیاسی خود را در معرض تهدید مشاهده و لمس کردند. آنها برای بقای سیاسی و عدم ادامه افشاگری فعالیت های پنهانشان، در دهه ی90 نیز با استفاده از هر ابزاری من جمله شانتاژ، فریب افکار عمومی، درخواست های غیرقانونی، ایجاد نارضایتی، توسعه شکاف طبقاتی، فشل کردن اقتصاد کشور، تحمیل هزینه زندگی عادی بر مردم، آشوب های خیابانی و.... همچنان بدنبال تحقق استراتژی خود هستند که باید هوشیار بود و در این برهه ی حساس فریب آنان را نخوریم.
ادامه دارد......
سیروس سجادیان/ فعال سیاسی- اجتماعی
نظرات بینندگان