راز جهانوطنی سردار سلیمانی/ وحشت ارتش آمریکا از مردی که نمیتوانست ذبح یک مرغ را ببیند
در فرازی از نوشتههای حاج قاسم خطاب به دخترشان نکته بسیار مهم وجود دارد؛ «عطوفت شیعی» و نگاه مومنانه یک شیعه امیرالمؤمنین(ع) به زندگی و نظام حیات است که میبینیم یک سردار دلاور جبهههای جنگ که ۴۰سال از عمر خود را در خطوط مقدم جهاد و شهادت گذرانده است اما اعتراف میکند که قادر به ذبح یک مرغ هم نیست.
به گزارش سرویس رصد سیاسی شیرازه، به تازگی نامه سپهبد شهید قاسم سلیمانی که خطاب به دخترشان نگاشته است، منتشر شده است..
در بخشی از این نامه میخوانیم:
"از خدا خواستم همهی شریانهای وجودم را و همهی مویرگهایم را مملو از عشق به خودش کند . وجودم را لبریز از عشق خودش کند. این راه را انتخاب نکردم که آدم بکشم، تو میدانی من قادر به دیدن بریدن سر مرغی هم نیستم. من اگر سلاح به دست گرفتهام برای ایستادن در مقابل آدمکشان است نه برای آدم کشتن. خود را سرباز در خانه هر مسلمانی می بینم که در معرض خطر است و دوست دارم خداوند این قدرت را به من بدهد که بتوانم از تمام مظلومان عالم دفاع کنم. نه برای اسلام عزیز جان بدهم که جانم قابل آن را ندارد، نه برای شیعهی مظلوم که ناقابلتر از آنم، نه نه... بلکه برای آن طفل وحشتزده بیپناهی که هیچ ملجأیی برایش نیست، برای آن زن بچهبهسینه چسبانده هراسان و برای آن آواره در حال فرار و تعقیب، که خطی خون پشت سر خود بر جای گذاشته است میجنگم."
در این فراز از نوشتههای حاج قاسم دو نکته بسیار مهم وجود دارد.
نخست "عطوفت شیعی" و نگاه مؤمنانه یک شیعه امیرالمؤمنین(ع) به زندگی و نظام حیات است.
که میبینیم یک سردار دلاور جبهههای جنگ که 40 سال از عمر خود را در خطوط مقدم جهاد و شهادت گذرانده است اما اعتراف میکند که قادر به ذبح یک مرغ هم نیست.
این رقت قلب و عطوفت البته از جانب دیگر سرداران شهید ایرانی نیز به کرّات در گزارشات و خاطراتشان آمده است. که آن سرداران بزرگ چگونه در حدی از رحمدلی و شفقت بودند که حتی گاهی نزدیکانشان نیز تعجب میکردند.
روش و منشی که در زندگی مولای متقیان علی(ع) نیز میبینیم که چگونه ضامن یک کنیز هراسان میشود، چگونه از رنج همسر یک شهید، زجر میکشد و چگونه آن دلاور برکننده دروازه خیبر اما پدر مهربان یتیمان و همبازی کودکان میشود.
در فراز دیگر نامه شهید سلیمانی اما "جهانوطنی" و نگاه انسانی برآمده از نگرش شیعی او متبلور شده است.
مجاهدی مسلمان و شیعه که به حکم دینش به میدان پر التهاب جنگ پا گذاشته اما قلبش برای زنان و کودکانی میتپد که ممکن است در هر دین و آیین دیگری اعم از سنی، مسیحی، لائیک، ایزدی و حتی وهابی باشند اما نیاز به کمک دارند.
و قاسم سلیمانی در کسوت یک مجاهد شیعه خواب به چشمانش راه نمییابد از اینکه کسی از این جماعت دچار التهاب جنگ باشد و سرگردان بیپناهی.
چه اینکه به یاد داریم شهید سلیمانی در ایام حیاتش چگونه تأکید داشت که: "جان ما فدای اهل سنت است."
و البته این مرام و مسلک شیعه و مکتب حکومت انسانی ولایت فقیه است.
که یک بار به یاری مسیحیان بوسنی و هرزگوین میشتابد، یک بار توسط شهید شوشتری برای همسران اشرار حذف شده، بیمه و خدمات فراهم میکند چون نباید به گناه شوهرانشان بسوزند و یک بار قاسم سلیمانیاش را فدای امنیت مردم عراق و سوریه و جهان اسلام میکند.
انتهای پیام/ م
نظرات بینندگان