کد خبر: ۱۶۵۱۸۶
تاریخ انتشار: ۰۰:۱۰ - ۰۱ مهر ۱۴۰۳
گزیده وصایای شهدای استان فارس؛

شهيد کرامت‌اله عزيزپور در وصیت خود می‌نویسد

برادران پاسدار، این لباس تشکیل و بافته شده از ذره‌ذره پیکر عزیزان این آب و خاک و عزیزان مقلد امام و حافظ جمهوری اسلامی.

 به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «شیرازه»، به نقل ازنوید شاهد فارس: شهید «کرامت‌اله عزیزپور» سوم تیر سال ۱۳۴۳ در آبادان دیده به جهان گشود. خانواده‌اش در همان سال به سعادت شهر رفته و در آنجا ساکن شدند. ۷ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را با موفقیت پشت سرگذاشت و تحصیلاتش را در رشته تجربی تا مقطع دیپلم گذراند. اوایل جنگ تحمیلی به نیروهای سپاه پاسداران پیوست و در گردان تخریب سپاه به جبهه اعزام شد. کرامت‌اله چندین مرتبه در سمت فرمانده یکی از گردان‌های تخریب لشکر والفجر اعزام و پس از رشادت‌های فراوان به درجه جانبازی ۷۰ درصد نائل شد. وی سرانجام پس از تحمل رنج و سختی‌های فراوان ۲۶ شهریور سال ۱۳۷۲ به شهادت رسید. پیکر پاکش در امامزاده حسین پاسارگاد به خاک سپرده شد.

 

لباسی بافته شده از خون شهیدان

 

 متن وصیت: لباسی معطر به خون شهدا

بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾

 با سلام و درود به پیشگاه و محضر مبارک حضرت بقیةالله الاعظم ولی‌عصر (عج) و با سلام و درود فراوان به پیشگاه نایب بر حق ایشان، نور چشم ملت غیور و شهیدپرور ایران و امید مستضعفان سراسر دنیا و این لرزانگر دنیا حضرت امام خمینی (دامت‌برکاته). با سلام به‌تمامی خانواده‌های شهدا و مجروحین و معلولین جنگ و انقلاب و با طلب شکیبایی از خداوند برای این خانواده‌های بزرگوار. خدایا رزمندگان اسلام را که در جبهه‌های جنگ حق علیه باطل می‌رزمند پیروزشان بگردان.

 اینجانب کرامت الله عزیزی از این که خود را پاسدار بدانم و بنامم شرم دارم زیرا پاسداری یعنی پاسداری کردن از اسلام و من نتوانستم پاسداری لایق برای جمهوری اسلامی ایران باشم.

 برادران پاسدار که لباس مقدس سپاه را می‌پوشی، این لباس تشکیل و بافته شده از ذره‌ذره پیکر عزیزان این آب و خاک و عزیزان مقلد امام و حافظ جمهوری اسلامی، عزیزانی که نور خدا در قلب آن‌ها روشنایی داشته و عشق به روح‌الله وجودشان را پر کرده بود و عشق و میل خدمت به اسلام و جمهوری اسلامی ایران چون سرب داغ به جای خون در رگ‌های آن‌ها جاری بوده است و او را گرم می‌کرده است و حال به خاک و خون غلتیده و می‌بینیم که چگونه مادر یا همسر و فرزند وی بر سوگ او اشک ریزند و چگونه او را بر دست گرفته‌اند و می‌گویند، پروردگارا! قربانی ما را قبول فرما و هدیه ما را بپذیر این ذبیح ماست که به تو هدیه گردیده است.

 ذره‌ذره لباس من و تو پاسدار تشکیل شده از قطره‌های اشک مادران داغدیده و فرزندان پدر از دست داده که هر آن انتظار عزیزشان را دارند... پس مبادا رفتار یا حرکاتی از ما سر بزند که باعث هتک حرمت این لباس مقدس پاسداری که امام آن‌چنان از آن تمجید می‌نماید بشود. ان‌شاءالله.

 انتهای متن/

نظرات بینندگان