کد خبر: ۱۶۵۲۷۵
تاریخ انتشار: ۰۰:۱۰ - ۰۹ مهر ۱۴۰۳
گزیده وصایای شهدای استان فارس

به جبهه می‌روم

به جبهه می‌روم؛ زیرا معنای سعادت و زندگی را در آنجا درک می‌کنم و می‌روم تا معنای "إنَّ الحیاةَ عقیدةٌ و جهادٌ" را بیشتر و بهتر درک کنم، به جبهه می‌روم تا همچون سست عناصران بی‌تفاوت و زبون نباشم؛ بلکه همچون امام حسین (ع) زندگی را عقیده بدانم و جهاد در انتهای راه رستگاری و به همه نشان دهم.  

 به گزارش واحد فرهنگی پایگاه خبری«شیرازه»، به نقل از نوید شاهد فارس، شهید «حسین بصیرت» ۳۰ اسفندماه سال ۱۳۴۵ در روستای گرم‌آباد شهرستان مرودشت دیده به جهان گشود.

به جبهه می‌روم

در هفت‌سالگی به مدرسه رفت و تحصیلات خود را تا مقطع دبیرستان در رشته تجربی گذراند. سال ۱۳۵۵ با خانواده در مرودشت ساکن شدند. با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه شد و سرانجام دهم مرداد سال ۱۳۶۲ در منطقه حاج عمران به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای گرم‌آباد مرودشت به خاک سپرده شد.

 متن وصیت: توکل بر خدا رمز رسیدن به آرامش

 بسم‌الله الرحمن الرحیم اکنون که عازم جبهه هستم شوق و علاقه‌ای در وجودم شعله‌ور گشته و تمام روح و تنم را در برگرفته، شوق و علاقه انجام وظیفه الهی و ترک نکردن جهاد، ولی وای بر من اگر این شوق و علاقه به قصد خودنمایی باشد، وای بر من اگر این شوق و علاقه ذره‌ای هدف غیر الهی داشته باشد و وای بر من اگر ذره‌ای خود و نفسانیات را در این امر مهم شرکت دهم.

 به جبهه می‌روم زیرا معنای سعادت و زندگی را در آنجا درک می‌کنم و می‌روم تا معنای "إنَّ الحیاةَ عقیدةٌ و جهادٌ" را بیشتر و بهتر درک کنم، به جبهه می‌روم تا همچون سست عناصران بی‌تفاوت و زبون نباشم بلکه همچون امام حسین (ع) زندگی را عقیده بدانم و جهاد در انتهای راه رستگاری و به همه نشان دهم اسلام جوان شده و به همه بگویم اسلام یک نیروی مرده نیست که بلکه اسلام نیرویی است که حتی در دوران علم هم می‌تواند رهنما و رهگشا باشد.

 و خلاصه در یک کلام به جبهه می‌روم تا یا بمیرانم (جهاد) و یا بمیرم (شهادت) که این مردنم همچون سلاحی باشد که بر سر دشمن فرود می‌آید.

 در آخر از همه برادران و خواهران و از پدر و مادرم و اقوام و آشنایان و دوستان طلب عفو و بخشش دارم و اگر ناراحتی از من حقیر دیده‌اند، مرا ببخشانید.

 پدر امیدوارم شما ناراحت نباشید و مادرم و بقیه که ناراحت من هستند بگویید هیچ ناراحتی و غم و غصه‌ای نداشته باشید؛ چون والله خیر حافظا (خدا بهترین محافظ است) من ان‌شاءالله اگر در حمله به فیض شهادت رسیدم مرا حلال کنید و از همین‌جا با شما خداحافظی می‌کنم و از همه شما طلب عفو بر خطاهایم دارم. توکل بر خدا کنید تا از دغدغه و اضطراب بیرون بیایید. به امید پیروزی

اسلام در تمام میادین مبارزه جهانی. حسین بصیرت ۲۵ خرداد سال ۱۳۶۲ .

 انتهای متن/

نظرات بینندگان