اعتیاد اتوبان دوطرفهای که پایان آن بنبست است
اعتیاد اتوبانی است که انتهایش به بن بست میرسد؛ در این اتوبان دو راه پیش رو است. یا به تابلوی دور برگردان توجه کرده و با زدن چراغ راهنما مسیرت را عوض میکنی و یا اینکه بدون توجه به تابلویهای نصب شده تا انتهای این اتوبان حرکت میکنی اما قصد نگارنده از مطرح کردن این موضوع رانندگان این اتوبان نیست بلکه در اینجا صحبت است از دستاندکارانی است که باید به سرعت فکری برای این اتوبان کنند.
21 دستگاه در کشور مسئول مبارزه با مواد مخدر هستند که کارنامه عملی خوبی ندارند؛ چرا که هنوز اعتیاد در کف خیابانها و پارکها و خانواده ها مشهود است.
وقتی حرف از مبارزه با مواد مخدر همان قاتل خاموش جوان و پیر و حتی نوجوان امروزی میشود مسئولان دادشان بلند میشود که این موضوع باید به عزم ملی تبدیل شود و هنوز همه مردم دغدغه آن را ندارند در حالی که کدام والدین را می شناسید که نگران افتادن در دام اعتیاد فرزندانشان نباشند.
خطر تا حدی جدی است که مصرف موادی همچون شیشه دیگر مرز سنی نمیشناسد و حتی دیده شده افرادی بالای سن 50 سال هم به دام این ماده خطرناک افتادهاند. شاید اگر نگاهی به اطرافیان بیاندازید خواهید دید کسانی را که گرفتار اعتیاد شدند و زندگی خود و همسر و فرزندانشان را تحت تاثیر قرار دادند.
اما سوالی که در اینجا مطرح است این است که این خطر که در بیخ گوش هر خانه و خانواده وجود دارد و کوچک و بزرگ هم نمی شناسد و هر روز خانوادهای را در کام خود فرو می برد آیا مبارزه با آن به اندازه کافی صورت میگیرد؟
دردناک است که میشنویم یا در روزنامه ها می خوانیم که پدر معتاد به شیشه به علت عوارض مصرف آن، دختر کوچک خود را سوزاند یا به خاطر توهم ناشی از مصرف، همسر خود را خفه کرد.
همه میدانیم که مبارزه با این پدیده شوم کار یک نفر دو نفر و یک دستگاه و دو دستگاه نیست. اینکه فقط نیروی انتظامی به دستگیری معتادان بپردازد و از آن طرف زندان به اندازه کافی در کشور وجود نداشته باشد معضل کمی نیست از طرف دیگر هم رهایی معتادان در سطح جامعه هم خود مشکل بزرگی است که باید هر چه سریعتر به دنبال راه حل آن بود.
وضعیت درمان اعتیاد هم باید مورد بررسی قرار گیرد و اینکه درمانهای موجود چقدر کاراست. البته درمان اعتیاد در کشورمان نسبت به کشورهای دیگر در وضع خوبی قرار دارد ولی کارشناسان معتقدند برخی معتادان پس از درمان دوباره به چرخه اعتیاد برمیگردند که این جای نگرانی است.
وزارت اطلاعات، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت امور خارجه، وزارت ورزش و جوانان، وزارت آموزش و پرورش، سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سازمان صدا و سیما، وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری، سازمان های غیردولتی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کمیته امداد امام خمینی (ره)، وزارت کشور، گمرک، دفتر UNODC سازمان ملل، نیروی انتظامی، قوه قضائیه، نیروی مقاومت بسیج، سازمان بهزیستی؛ تحت مدیریت کلی ستاد مبارزه با مواد مخدر 20 دستگاهی هستند که باید به امر مبارزه با مواد مخدر بپردازند.
این دستگاهها به طور مستقیم و غیرمستقیم در این مبارزه دخیل هستند اما اینکه هر کدام نقش خود را چقدر ایفا می کند جای سوال دارد و به نظر میرسد که قدرت ستاد مبارزه با مواد مخدر برای پیگیری وظایف این دستگاهها در امر مبارزه با مواد مخدر و به عملرساندن وظایفشان کافی نیست.
البته اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم مییابیم که برخی از دستگاهها تلاشهای زیادی میکنند اما برخی دیگر ازدستگاهها عین خیالشان هم نیست که فرزندان این مرز و بوم به کام مواد مخدر که سرانجامی جزء نابودی و مرگ ندارد فرو می روند.
اعتیاد اتوبان دوطرفهای است که پایان آن بنبست است. درست است که خانواده ها هم در این موضوع نقش دارند اما پای مسئولان در این زمینه بیشتر میلنگد که امیدواریم لنگی آن گرفته شود.
انتهای مطلب/ع