کد خبر: ۲۳۳۴۶
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۹ - ۰۹ بهمن ۱۳۹۰

چه خطراتی اسلام‌گرایان مصر را تهدید می‌کند؟

پیروزی اسلام گرایان در انتخابات پارلمانی مصر، به وضوح نشان دهنده ی اقبال مردم مصر به اسلام و اسلام گرایان است. این مسأله دشمنان انقلاب مصر را بر آن داشته است که برای نفوذ در سد مستحکم ملت مصر از پوششی اسلامی برای دنبال کردن اهداف خود استفاده کنند. بنا بر این نظریه، نکته‌ی قابل تأمل این است که جنبش های اسلامی در مصر یکنواخت و همگون نیستند و جنبش هایی نیز با حمایت دشمنان بیداری اسلامی در مصر ظهور کرده اند.

 

اسلام گرایان در مصر تنها منحصر در یک یا دو گروه خاص نیستند بلکه دارای دیدگاه ها، تفکرها و جریان های مختلفی هستند که برخی از آن‌ها جای تأمل دارند تا جایی که به عقیده‌ی برخی از تحلیل‌گران، تفکرهای بعضی از جریان‌های اسلام‌گرا در مصر نتیجه‌ای جز بازگشت به دوران استبداد و وابستگی به همراه ندارد و برخی از این گروه‌ها نیز از حامیان رژیم مبارک بوده اند و اکنون پس از پیروزی ملت مصر، در پی ضربه زدن به اهداف اصلی انقلاب مصر هستند و در لباس میش، قصد نزدیک شدن به محور انقلاب را دارند تا با افکاری گرگ صفتانه انقلاب مردم مصر را به نفع بعضی از قدرت های خارجی تصاحب کنند. در همین راستا رهبر معظم انقلاب در مراسم سالروز رحلت امام خمینی(ره) طی سخنانی در مورد بیداری اسلامی، خطر عناصر وهابی و تفرقه افکن را در مصر گوش زد کردند. [۱]

 

انتخابات عرصه‌ی ظهور و بروز نزاع­ ها و اختلاف‌های فکری در مصر

 

با گذشت یک سال از بیداری اسلامی در مصر، انتخابات پارلمانی در این کشور برگزار می شود. این انتخابات نقطه‌ی عطفی سرنوشت ساز برای ملت مصر محسوب می شود و از منظر تحلیل­گران و متفکرین خارج از مصر نیز سنگ محکی است تا به دیدگاه فکری ــ سیاسی غالب در میان مردم مصر پی ببرند. نکته‌ی قابل توجه در نتایج اولیه‌ی انتخابات مصر این است که پس از «اخوان المسلمین» که مهم ترین تشکیلات سیاسی اسلام‌گرایان مصر به شمار می رود، حزب «النور» که نماینده‌ی تفکر سلفی در مصر به­ شمار می­آید، حایز بیش‌ترین رأی شده است و بعد از اخوان المسلمین از جایگاه مردمی مناسبی بهره می برد.

 

این در حالی است که این حزب بعد از انقلاب مردم مصر تأسیس شده است و همین امر بیانگر اقبال مردم مصر به اسلام است و تنفر آن‌ها را از فرهنگ و تمدن غربی و لیبرال به خوبی نشان می دهد. اما در این میان پرسش های مهمی وجود دارد که عدم پاسخ صحیح به آن‌ها می­تواند اسلام‌گرایان را دچار تفرقه کند و انقلاب مصر را به قهقرا بکشاند:

 

1. با توجه به گسترده بودن تفکرات سلفی و با وجود تضادهای فاحش در میان سلفیان، مراد از سلفیت در مصر چیست و چارچوب تفکرهای این حزب چیست؟

 

۲. اختلاف سلفیان با اخوان المسلمین از کجا نشأت می گیرد و این اختلاف چه نفع یا ضرری را متوجه این انقلاب نوپا می کند؟

 

۳. بهترین راه برای جلوگیری از نفوذ دشمنان انقلاب مصر در میان صفوف اسلام‌گرایان چیست و چگونه می­توان عربستان سعودی و در نتیجه آمریکا را از سیطره بر مصر نا امید ساخت؟

 

پرسش اول: با توجه به گسترده بودن تفکرهای سلفی و با وجود تضادهای فاحش در میان سلفیان، مراد از سلفیت در مصر چیست و چارچوب تفکرهای این حزب چیست؟

 

«سلف» در لغت به معنای «گذشته» است[۲] اما در اصطلاح بعضی عقیده دارند که عنوان سلف فقط بر صحابه، تابعین و تابعِ تابعین اطلاق می‌گردد، گروه دیگری معتقدند سلفی­ گری یعنی این که شخص در فهم دین از نظر عقیده، شریعت و سلوک به قدما مراجعه کند.[۳] در واقع شعار سلفیت، بازگشت به اصول اساسی اسلام، دوری از بدعت ها و زنده نگاه داشتن تعالیم اصلی اسلام است که در نگاه اول، شعاری جذاب و مورد قبول تمام مسلمین است اما نوع نگرش آنان به تاریخ اسلام و هم‌چنین فهم آنان از تعالیم و دستورهای اسلامی و روش آنان در به ­کارگیری تعالیم گذشتگان باعث ایجاد مناهج فکری مختلفی با این نام شده است، تا جایی­ که گروهی از سلفیان، گروه دیگر را بدعت گذار خوانده و یا حتی تکفیر می­کنند و در این میان بعضی از این تفکرها به انحراف کشیده شده و به­ دلیل افراط در رجوع به گذشته­ و گذشتگان، پویایی را از دین اسلام حذف کرده و مذهبی سراسر جمود و تحجر را به­ عنوان اسلام واقعی، به سایرین معرفی می­ کنند.

 

بنابراین، تحلیل­گران و نظریه پردازان عرصه‌ی جریان شناسی اسلامی، حتی جماعت اخوان المسلمین را نیز به عنوان یکی از جریان­های سلفی به­حساب می­آورند زیرا این تشکیلات در مصر به­دست «حسن البناء» در سال ۱۹۲۸م. و در جهت مقابله با هجوم فرهنگی غرب و زنده نگاه ­داشتن تعالیم دین مبین اسلام پایه گذاری و تأسیس شده است.[۴]

 

در جهان اسلام، حرکت­ های دیگری نیز با شعار جذاب سلفیت و اسلام­گرایی مشغول فعالیت هستند که بیان مفصل انواع مناهج فکری آنان در این نوشتار ممکن نیست، اما لازم است که شناسنامه‌ی برخی از مهم­ترین تشکیلات سلفی موجود در مصر را به اختصار بیان کنیم:

 

تشکیلات مهمی که قبل از بیداری اسلامی نیز در مصر فعالیت داشته‌اند

 

در رژیم مبارک، عرصه‌ی فعالیت برای تشکیلات سلفی آزاد بود و فرآیند گسترش سلفی­گری در مصر سرعت یافت. هم‌چنان که بیش‌تر سلفیان در کشورهای دیگر اسلامی به حاکمان مستبد خود به چشم اولی الامر نگاه می­ کردند، در مصر نیز اغلب سلفیان با چنین تفکری همراه با رژیم مبارک بوده و تنها مردم را به برپایی مراسم دینی و انجام واجبات دینی دعوت می کردند و مؤسسه‌ها و مراکز دینی مختلفی را با کمک های مالی خارجی که غالباً از جانب کشور عربستان سعودی بود در مصر بنا کردند.[۵]

 

۱) الجمعیة الشرعیة: «شیخ محمود خطاب السبکی» در سال ۱۹۱۲م. این جمعیت را با عنوان «الجمعیة الشرعیة لتعاون العاملین بالکتاب و السنه المحمدیه»، تأسیس کرد. این تشکیلات که یکی از بزرگ‌ترین تشکیلات سلفی مصر محسوب می­شود با هدف مقابله با تهاجم فکری ـ فرهنگی غرب و زنده نگاه داشتن اسلام‌گرایی به فعالیت پرداخت و هم اکنون دارای ۳۵۰ شاخه در مناطق مختلف مصر می­باشد.

کتاب فقهی شیخ محمود خطاب السبکی با نام «الدین الخالص» اساسنامه‌ی عملی این تشکیلات محسوب می­شود. شیخ محمود خطاب السبکی قائل به فعالیت جمعی به­دور از سیاست بود و طبق بعضی اصول سلفی عقیده داشت که در مسایل سیاسی باید مطیع اولی الامر بود و همین امر نیز یکی از اسباب ماندگاری و قدرتمند شدن این تشکیلات در مصر است اما به تازگی این تشکیلات مجله­ای را با نام «تبیان» منتشر می­کند که در این مجله به مسایل سیاسی نیز می­پردازد. هم اکنون دکتر «محمد المختار محمد المهدی» ریاست این تشکیلات را بر عهده دارد.[۶]

 

۲) انصار السنه المحمدیه: در سال ۱۹۲۶م «شیخ محمد حامد الفقی» از علمای الازهر این جمعیت را تأسیس کرد. تفکرهای «ابن تیمیه» که ریشه‌ی فکری تروریست­های وهابی محسوب می شود، اساس فعالیت­های این تشکیلات است و دعوت به توحید و تحریم زیارت قبور یکی از اهداف اصلی این تشکیلات به شمار می‌رود که دارای حدود ۱۵۰ شاخه در مناطق مختلف مصر است. این تشکیلات نیز تا کنون زیر چتر رژیم مبارک فعالیت می­کرده و از فعالیت­های سیاسی دور بوده است.[۷]

 

۳) المدخلیه: این منهج فکری از قدیم در میان سلفیان افراطی و عالمان وهابیت درباری عربستان سعودی وجود داشته است اما در سال ۱۹۹۱م. در نتیجه­ی اختلافی که در میان علمای عربستان در مورد سر سپردگی به حاکم سعودی رخداد، به طور رسمی تشخص یافت. زمانی که در میان علمای وهابی عده­ای بر سرپوش گذاشتن روی اقدام‌ های غیر اسلامی آل‌سعود تأکید داشتند و عده‌ای نیز به مخالفت با این اقدام ها پرداختند که در این میان «محمد امان جامی» از علمای وهابی تمام تلاش خود را در دفاع از حاکمان آل‌سعود مبذول داشت؛ در نتیجه مخالفان وی، او و همفکرانش را «جامیه» نام نهادند که هم اکنون نیز این تفکر به رهبری یکی از عالمان سعودی با نام «ربیع بن هادی المدخلی» به فعالیت در دفاع از حاکمان و تبلیغ وهابیت افراطی می پردازد؛ از این رو، در این زمان تشکیلات جامیه با نام المدخلیه شهرت یافته است و شخصیت های این منهج فکری از جمله سلفیانی بودند که به شدت با بیداری اسلامی مردم مصر مخالفت کردند و این حرکت مردمی را تحریم نمودند.

 

این منهج فکری، سایر مذاهب اسلامی را به شدت مورد حمله قرار می­ دهد تا جایی­که رییس این حزب یعنی «ربیع المدخلی» در کتاب­های خود، «سید قطب» را که یکی از متفکرین به نام اخوان المسلمین است به دلیل انتقاد از خلیفه‌ی سوم (عثمان) و تعریف از شیوه‌ی عادلانه‌ی حکومت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) تکفیر می­کند.[۸]

 

۴) الدعوه السلفیه: این تشکیلات نیز بر اساس بازگشت به اصول اسلامی بنا نهاده شد. اما به مخالفت با جماعت اخوان المسلمین پرداخت و هم‌چنین بر خلاف جماعت «انصار السنه المحمدیه» که شرکت در انتخابات را در زمان مبارک برای جلوگیری از قدرت گرفتن لیبرال­ها لازم می­ دانست، منهج الدعوه السلفیه بر این عقیده بود که چون حکومت مبارک بر مبنای شریعت اسلام نیست پس شرکت در انتخابات نیز حرام است.

 

مرکز اصلی این تشکیلات، شهر «اسکندریه» است و بارزترین شخصیت­ های آن «محمد اسماعیل المقدم»، «سعید عبدالعظیم» و «احمد فرید» هستند.[۹] این چهار منهج سلفی نمونه های بارز تفکرهای سلفی موجود در مصر هستند که البته تشکیلات سلفی دیگری نیز در مصر وجود دارد که پرداختن به آن‌ها در این نوشتار نمی گنجد.

 

احزاب سلفی نوظهور در مصر که پس از بیداری اسلامی تأسیس شدند

 

این احزاب به پیروی از همان مناهج فکری یاد شده و برای ورود به عرصه‌ی سیاسی مصر، تشکیل شدند که تا کنون شمار آن‌ها به چهار حزب رسیده است.

 

۱. حزب «النور» (بزرگ‌ترین حزب سلفی)؛

۲. حزب «الفضیله»؛

۳. حزب «الاصاله»؛

۴. حزب «الاصلاح».

 

این احزاب با این که نخست از ائتلاف با حزب «الحریه و العداله» (نماینده‌ی جماعت اخوان المسلمین) استقبال کردند اما پس از این که اخوان المسلمین احزاب غیر اسلامی را نیز به این ائتلاف دعوت کرد، سلفیان اقدام به جدایی از این ائتلاف کردند و این جدایی نقطه‌ی افتراقی میان سلفیان و اخوان المسلمین محسوب می شود.

 

در حال حاضر هیچ کدام از این احزاب را نمی­ توان نماینده‌ی وهابیت افراطی عربستان به شمار آورد اما به طور یقین در میان سلفیان و احزاب سلفی، مهره های فعالی قرار دارند که نمایندگان وهابیت درباری عربستان در مصر هستند چنان که در زمان قیام ملت مصر، شخصیت­های معروفی از سلفیان به مقابله با این قیام و تحریم آن پرداختند تا جایی که فیلم سخنان علمای سلفی مصر در دفاع از رژیم مبارک و تحریم تظاهرات ها در سایت های مختلف قرار داده شد، مانند: سخنان «شیخ محمد حسّان» که مردم را از قیام بر ضد حکومت نهی کرده و تظاهرات را مایه ی نا امنی و حرام اعلام می کند اما همین شخص پس از پیروزی مردم مصر به میدان التحریر آمده و از حرکت مردم دفاع می کند و هم‌چنین سلفیان دیگر.

 

به عنوان مثال، «عادل عبدالمقصود العفیفی» (مؤسس دو حزب سلفی الفضیله و الاصاله) کسی است که به شهادت مصریژ ­ها تا قبل از پیروزی مردم مصر در کنار رژیم مبارک بود و از چهره ­ای سکولار برخوردار بود اما پس از پیروزی جوانان انقلابی مصر، او نیز چهره ی خود را اسلامی ساخت و به تأسیس احزاب سلفی پرداخت.

 

پرسش دوم: اختلاف سلفیان با اخوان المسلمین از کجا نشأت می گیرد و این اختلاف چه نفع یا ضرری را متوجه این انقلاب نوپا می کند؟

 

اختلاف های سلفیان با اخوان المسلمین در اصل برخاسته از شیوه ی فکری این دو جماعت است. از آن جا که اسلام در نگاه جماعت سلفیان دینی است که وجود هیچ گونه تفکری غیر از خود را در کنار خویش تحمل نمی کند این جماعت تنها بر ظواهر اسلامی تأکید دارند و به دنبال زنده نگاه­ داشتن ظواهر اسلامی در میان جوامع مسلمان هستند اما در مقابل، جماعت اخوان المسلمین جماعتی است که در راستای مقابله با استعمارگران به­ وجود آمده و با هدف اصلاحات اجتماعی بر محور تعالیم اسلامی در کشورهای مسلمان است و در این راه تفکرهای دیگر را نیز تا زمانی که تهدیدی برای اسلام نباشند در کنار خود می پذیرد و با آنان ارتباط برقرار می ­کند و در عین حال، سازش با صهیونیست ها و دشمنان اسلام را نمی پذیرد. برای روشن شدن ریشه های فکری سلفیان به چند مصداق از رفتارهای این طیف اشاره می­کنیم:

 

«شیخ یاسر برهامی»، نایب رییس «الدعوه السلفیه» که حزب «النور» بر گرفته از این تشکیلات می باشد. در آستانه ی انتخابات مصر، فتوای جدیدش را اعلام کرد که این فتوا خود، نوعی اختلاف افکنی میان اسلام‌گرایان مصر به حساب می آید. او در فتوای خود اعلام می­کند: «شرکت کردن در انتخابات در شعب انتخابیه ­ای که در آن‌ها کاندیدایی از حزب النور نباشد، جایز نیست.»[۱۰]

 

هم‌چنین «عادل العفیفی» رییس حزب «الاصاله» و مؤسس حزب «الفضیله» در آستانه‌ی سال نو میلادی به این دلیل که مسیحیان مصر (اقباط) با ما دشمنی سیاسی دارند و ما را غاصب زمین خود می دانند، اعلام می کند: «ما سال نو میلادی را به اقباط مصر تبریک نمی­گوییم.»[۱۱]

 

شیخ یاسر برهامی از بزرگان حزب النور در فتوای دیگری اعلام می کند: «اتحاد با جماعت اخوان المسلمین جایز نیست زیرا اخوان المسلمین در جمع متحدین خود لیبرال­ها و سکولارها را نیز جای داده است.»[۱۲]

 

سلفیان اختلاف با اخوان المسلمین را به عنوان یک حزب اسلام‌گرا به جایی می رسانند که اتحادی را نیز در مقابل اخوان المسلمین شکل می دهند و این حزب را به خیانت و تقلب متهم می کنند که این زنگ خطری برای اسلام‌گرایان مصر به­حساب می ­آید.[۱۳]

 

پرسش آخر: بهترین راه برای جلوگیری از نفوذ دشمنان انقلاب مصر در میان صفوف اسلام‌گرایان چیست و چگونه می­توان عربستان سعودی و در نتیجه آمریکا را از سیطره بر مصر نا امید ساخت؟

 

اکنون که اسلام‌گرایان بیش‌ترین رأی را در انتخابات پارلمان مصر کسب کرده ­اند، باید بیش از پیش از اختلاف و درگیری­ های نا به ‌جا پرهیز کنند به­ ویژه جماعت اخوان المسلمین باید در نظر داشته باشد که وهابیت طی دهه­ های اخیر نشان داده است که فرقه­ ای است برای ایجاد تفرقه بین مسلمانان و در این راه نیز تلاش زیادی نموده و هزینه­ های هنگفتی را خرج نموده است. از این رو اسلام‌گرایان باید از هرگونه تفرقه و دشمنی بر حذر باشند و هر صدایی را که آهنگ تفرقه انگیز دارد از دشمن بدانند و اختلاف سلیقه ‌ها و دیدگاه ­ها را به ابزاری برای پیشرفت خود تبدیل کنند و با تن ندادن به دشمنی و تفرقه، هر اقدامی را در این زمینه محکوم کنند. 

 

پی‌نوشت‌ها:

[۱]. «امروز در مصر کسانى از این گروه‌هاى تکفیرى و وهابى و این‌ها تلاش می‌کنند به بهانه‌هاى مختلف بین مردم مصر با یک‌دیگر هم اختلاف بیندازند؛ باید در مقابل این اختلاف‌افکنى‌ها هوشیار بود»، مقام معظم رهبری، ۱۴/۳/۱۳۹۰.

[۲]. المنجد فی اللغة، ص ۳۴۶، لویسمعلوف، انتشارات دارالعلم، قم ۱۳۸۷ش.

[۳]. سلفیان در گذر تاریخ، ص ۱۵، نجم الدین طبسی،امیرالعلم،قم، ۱۳۸۵ش.

[۴]. اخوان المسلمین مصر، ص۲۰، ابراهیم محمد، مؤسسه‌ی مطالعات اندیشه سازان نور، تهران، ۱۳۸۴ش.

[۵].«التیارات السلفیة فی مصر: فوز راسخ... أمحالة عابرة؟»، فاسم قصیر، سایت السفیر،

http://www.assafir.com/WeeklyArticle.aspx?EditionId=۲۰۳۸&WeeklyArticleId=۸۶۳۹۹&ChannelId=۱۱۴۳۷

[۶]. «التیارات السلفیة فی مصر: فوز راسخ... أم حالة عابرة؟»، فاسم قصیر، سایت السفیر،

http://www.assafir.com/WeeklyArticle.aspx?EditionId=۲۰۳۸&WeeklyArticleId=۸۶۳۹۹&ChannelId=۱۱۴۳۷

[۷]. «التیارات السلفیة بین التنوع والاختلاف»، مصطفی عبد الرازق، سایت الوفد، ۴۱/۵/۱۱۰۲،

[۸]. نویسنده به زودی در مقاله­ای به شرح عقاید و دیدگاه­های این فرقه‌ی افراطی وهابی می­پردازد.

[۹]. «التیارات السلفیة فی مصر: فوز راسخ... أمحالة عابرة؟»، فاسم قصیر، سایت السفیر،

http://www.assafir.com/WeeklyArticle.aspx?EditionId=۲۰۳۸&WeeklyArticleId=۸۶۳۹۹&ChannelId=۱۱۴۳۷؛

«التیارات السلفیة فی مصر: فوز راسخ... أمحالة عابرة؟»، فاسم قصیر، سایت السفیر،

http://www.assafir.com/WeeklyArticle.aspx?EditionId=۲۰۳۸&WeeklyArticleId=۸۶۳۹۹&ChannelId=۱۱۴۳۷

[۱۰]. «فتاوى «برهامى» تشعل الصراعبین «الإخوان» و «النور» فى المرحلة الثالثة لانتخابات البرلمان»، سایت المصری الیوم،۳۰/۱۲/۲۰۱۱، http://www.almasryalyoum.com/node/۵۷۵۷۰۶

[۱۱].«رئیس حزب الأصالة: لننهنئالأقباطبالعیدوهناکحاجزنفسى بیننا»، سایت خبری روز هفتم (الیوم السابع)،

http://www.youm۷.com/News.asp?NewsID=۵۶۳۲۶۰

[۱۲]. «برهامى»: لایجوز التصویتل ـ«تحالف الإخوان» لأنهیضمأ حزاباً لیبرالیة و علمانیة، سایت خبری المصری الیوم،

http://www.almasry-alyoum.com/article۲.aspx?ArticleID=۳۲۱۸۹۸&IssueID=۲۳۵۷

[۱۳]. «التحالف» ینهار: الجماعة الإسلامیة تنسحب.. و «النور»یتهم «الإخوان» بـ«الغدر»، سایت خبری المصری الیوم، ۱۵/۱۰/۲۰۱۱،

http://www.almasryalyoum.com/node/۵۰۵۳۱۱/

 

منبع : ادیان نیوز

نظرات بینندگان