خود سوزی غربی با تحریم نفت
تحریمهایی جدید که برای ایران تازگی ندارد؛ اقدامی که غرب با بهرهگیری از آن به دنبال ضربهزدن به انتخابات ایران و احیای درگیریهای خیابانی در داخل کشور است.این تحریمها که به قول خودشان بسیار سنگین هم است، به همان بهانه تکراری برنامه هستهای کشورمان اعمال شده و قرار است به کمک این تحریمها ایران را به میز مذاکرات باز گرداند؛ تحریمهایی که قرار است نفت ایران را نشانه بگیرد یا به عبارت بهتر، اروپا را از نفت ایران محروم کند.
گرچه اروپاییها از وحشت فروپاشی اقتصاد بیمار خود که وابستگی بسیار عجیبی به قیمت نفت دارد، بندی را در تحریمهای جدید قرار دادهاند که بر اساس آن، میتوانند در صورت افزایش فشارهای اقتصادی، قید تحریمها را بزنند و بار دیگر برای دریافت طلای سیاه ایران، به دست و پای جمهوری اسلامی بیفتند.
بیماران اقتصادی اروپا ،محتاج طلای سیاه ایران
بر اساس آمارهای منتشر شده در حال حاضر به طور متوسط روزانه حدود ۱۵۰ تا ۱۶۰ هزار بشکه نفت به ایتالیا، ۱۰۰ هزار بشکه به اسپانیا، کمتر از ۲۰۰ هزار بشکه نفت به یونان و حدود ۱۰۰ هزار بشکه به مجموع کشورهای انگلیس، فرانسه، هلند و آلمان صادر میشود که نگاهی به این آمار نشان میدهد بزرگترین وارد کنندگان نفت ایران در اروپا یعنی اسپانیا، ایتالیا و یونان جزو لیست بیماران اقتصادی اروپا هستند که در آستانه ورشکستگی مالی قرار دارند.
از سوی دیگر، نگاهی به بازارهای بزرگ نفت ایران نظیر چین، کره و ژاپن که هم اکنون جزو قولهای صنعتی دنیا به شمار میروند، این نکته را به اثبات میرساند که مشتریان دست به نقد برای طلای سیاه ایران در جهان کم نیستند، بنابراین به خوبی میتوان این نکته را درک کرد که تحریم نفتی جمهوری اسلامی، اقدامی است که دستاوردی عکس دارد و به جای از پای در آوردن ایران، عاملی برای فروپاشی اقتصادی در اروپا خواهد شد.
واقعیتی پنهان
در عین حال، ماجرایی که در پس این تحریم نفتی پنهان شده، مصرف داخلی تحریمها برای ضربهزدن به جمهوری اسلامی ایران است. غرب با اعمال این تحریمها به دنبال آن است که در آستانه انتخابات فشار اقتصادی در داخل ایران را افزایش دهد تا از این طریق بار دیگر درگیریهای خیابانی را احیا کند. درگیریهایی که میتواند اهداف غرب را بسیار زودتر در داخل عملی کند، البته در این میان عواملی نیز هستند که به کمک غرب شتافته و با ایجاد نا آرامی اقتصادی در داخل و ایجاد نوسان در قیمت طلا و ارز در راستای اهداف براندازانه غرب حرکت میکنند؛ عواملی که نفوذ بسیار زیادی در درون دولت دارند که خود باعث عدم پاسخ مناسب دولت به نوسانات شدید این بازار شده است.
تحریمهای بیتأثیر
امروز غرب به خوبی این نکته را دریافته که تحریمها به هیچ وجه نتوانسته مانعی در پیشرفت هستهای ایران باشد و هرچه این تحریمها تشدید شده، ایران به آستانه خود نزدیک تر شده است؛ آستانهای که در ابتدا قرار بود مانع پیوستن ایران به باشگاه هستهای شود و به نوعی خط قرمز غرب محسوب میشد، اما ایران به رغم تهدیدها این آستانه را درنوردید و گام به مرحله بعدی یعنی غنیسازی ۵/۳ درصد گذاشت.
در این مرحله نیز تحریمهای تازهای علیه کشورمان وضع شد اما بازهم ایران دست از فعالیتهای صلح آمیز خود بر نداشت تا اینکه به غنیسازی پنج درصد دست یافت و پس از آن ماجرایی که به نوعی وحشت غرب را به دنبال داشت، دستیابی ایران به آستانه غنیسازی ۲۰ درصد بود که شوکی عظیم را به دشمنان ایران وارد کرد، بنابراین باید به صراحت این نکته را عنوان کرد که تحریمها در خصوص توقف برنامه هستهای ایران بیتأثیر است و ایران هربار پس از تحریمها، آستانهای جدید از توانمندیهای هستهای را دست مییابد. این موضوع را نیز غرب به خوبی دریافته است و امروز با تحریم نفتی ایران به دنبال موضوعی دیگر در درون جمهوری اسلامی ایران است.
دنیایی بزرگتر از ذهن امریکا
در نهایت واقعیت این است که تمامی دنیا فقط امریکا و غرب نیست چراکه کشورهای زیادی هستند که خواستار مراوده تجاری با جمهوری اسلامی ایران هستند و آرزویشان رساندن سرمایههای خود به بازارهای پر رونق ایران است. هم اکنون صنعت نفت و گاز ایران و صنایع وابسته به آن یکی از جذابترین اهداف برای سرمایه گذاریهای کشورهایی است که امروز با بحران اقتصادی بیسابقهای مواجه شدهاند؛ کشورهایی که با درک درست موقعیت حاضر به همراهی با ایالات متحده به عنوان یکی از عوامل اصلی بروز بحران اقتصادی در جهان، علیه جمهوری اسلامی ایران نشدند و امریکا و همپیمانان انگشت شمارش، مجبور شدند برای جلوگیری از آبروریزی گسترده تر، قید تحریمهای سراسری علیه ایران از طریق شورای امنیت را بزنند و به فشارهای انفرادی روی بیاورند؛ فشارهایی که بیشک بازنده بزرگ آن در بحران اقتصادی موجود، همان کشورهای تحریمکننده هستند.
منبع : جوان آنلاین