پایگاه های نظامی آمریکا روی گسلهای خشم مردمی
«ما مشهور شده ایم، زیرا از این پس همه مردم جهان حتی استرالیایی ها هم به یمن وجود این رادارها، ما را خواهند دید.»
جمله بالا بخشهایی از درد دل همراه با کنایه یک شهروند ترکیه ای در مصاحبه با روزنامه ترک زبان «رادیکال» است که ساعاتی پس از انتشار اخبار مربوط به موافقت دولت آنکارا با استقرار رادارهای موشکی ناتو در دو منطقه «بیریجیک» و «کوریجیک» ترکیه (20 سپتامبر 2011) انجام شد. جایی که قرار است رادارهای ناتو در آنجا مستقر شوند و به جاسوسی از سایر کشورهای عربی- اسلامی منطقه خاورمیانه بپردازند.
«مولود بیک دیمیر» از شهروندان بیریجیک که در تظاهرات علیه همین اقدام دولت آنکارا شرکت کرده بود، در ادامه این گفتگو تصریح می کند: «مسؤولان ما از یک سو می گویند ضد اسراییلی هستند ولی از دیگر سو با استقرار رادارهای ناتو برای حمایت از اسراییل موافقت می کنند.»
از این دست گلایه ها نسبت به تغییر رویکرد دولت اسلامگرای عدالت و توسعه در خصوص کشورهای اسلامی منطقه در سه چهار ماه گذشته به وفور یافت می شود. از اعتراضهای مردم ترکیه علیه سیاستهای رژیم اشغالگر قدس که در قضیه کشتی مرمره آبی حاضر به عذرخواهی از ملت ترکیه نشد، گرفته تا اعتراض علیه سیاستهای خصمانه دولت اردوغان علیه کشور عربی - اسلامی سوریه، همگی نشان از مخالفت مردم ترکیه با سیاستهای جدید دولت آنکارا دارد.
به رغم این اعتراضها، در روزهای اخیر نیز خبرهایی منتشر شد مبنی براینکه دولت آمریکا در چارچوب طرح کاهش نیروهای نظامی خود در منطقه و افزایش تعداد هواپیماهای جاسوسی بدون سرنشین و نیروهای ویژه، اقدام به تأسیس پایگاه های نظامی جدید در ترکیه و شرق اردن می کند.
براساس این خبر مقامات نظامی آمریکایی در حال بررسی مناطقی از ترکیه و شرق اردن برای احداث پایگاه های ویژه استفاده هواپیماهای جاسوسی بدون سرنشین و نیروهای ویژه ارتش آمریکا هستند. به نظر می رسد، آمریکایی ها پس از خروج (بخوانید فرار) از عراق و زمزمه خروج احتمالی از افغانستان چاره ای جز رایزنی و جستجو برای شناسایی و سپس ایجاد پایگاه های جایگزین برای دسترسی به اطلاعات نزدیک از کشورهای منطقه خاورمیانه ندارند.
آنچه آمریکایی ها و رژیم صهیونیستی را ناتوان از شناخت و رویارویی با ایران اسلامی در سه دهه اخیر کرده، عدم حضور فیزیکی و اطلاعاتی در جغرافیای این کشور بوده است. همین امر به زعم روسای سازمانهای چندگانه امنیتی و اطلاعاتی آمریکا، زیانهای جبران ناپذیری به واشنگتن و متحدانش تحمیل کرده است، بنابراین تلاش و تمایل واشنگتن به ایجاد پایگاه هایی اطلاعاتی در نزدیکی مرزهای جغرافیایی کشورهای محور مقاومت، یکی از اصول اولیه سیاست خارجی و نظامی آمریکا محسوب می شود و از این حیث نکوهشی بر آمریکایی ها نیست.
اما برای کشورهای اسلامی چون ترکیه و اردن - که اردن اخیراً به کانون بیداری اسلامی تبدیل شده و قرار است ماه مارس آینده حرکتی در تقابل با سیاستهای صهیونیسم بین الملل در این کشور اتفاق بیفتد (اشاره به برپایی راهپیمایی چند ملیتی از کشورهای مختلف به سوی مرزهای فلسطین)- تا حدود بسیار زیادی قابل تامل به نظر می رسد و این شائبه را در افکار عمومی جهان اسلام تداعی می کند که سقف عمل به آموزه های اسلامی برخی کشورها تنها در محدوده تعیین شده از سوی سیاست خارجی آمریکاست. همان معادله ای که طی چند دهه گذشته همواره مرسوم بوده و بانیان آن پس از چند دهه وابستگی به اربابان آمریکایی و غربی در نهایت بدون آنکه تحت حمایت و حتی پناهندگی سیاسی آنان قرار گیرند، از اریکه قدرت به دست با کفایت ملت هوشیارشان، ساقط شدند.
کشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه امروز شاهد حاکمیت اراده مردمی بر سرنوشت خود است. بویژه جوانان دنیای اسلام که طی سالهای اخیر هدف تهاجمهای عدیده فرهنگی بنگاه های تولید ابتذال غرب برای استحاله آنان از درون بودند، این روزها محور بیداری اسلامی شده اند و خوانش خوبی از زد و بندهای نخ نما شده پشت پرده های سیاسی دارند. بیداری این قشر از دنیای اسلام اگرچه ممکن است در ظاهر کم اهمیت به نظر برسد و یا تلاش گردد این گونه القا شود که کم اهمیت هستند، اما باید توجه داشت که این بیداری مانند گسلهای زمین شناختی هستند که معمولاً آمادگی زلزله را دارند؛ آن هم زلزله های بسیار شدید. این گسلها امروزه فعال شده اند و هرآن احتمال وقوع زلزله سیاسی در کشورهای واقع در کانون بیداری اسلامی وجود دارد.
براین اساس تلاش آمریکایی ها برای ایجاد پایگاه های جاسوسی در کشورهای حوزه بیداری هم برای کشورهای میزبان و هم برای کشور میهمان ریسک بزرگی است. براساس مطالعات زمین شناختی رابطه گسل با زلزله رابطه ای دو طرفه است. هرچقدر گسل ها در یک منطقه بیشتر باشد، احتمال وقوع زلزله در آن منطقه نیز به همان میزان محتمل تر و شدیدتر خواهد بود. در جغرافیای سیاسی همچون خاورمیانه که گسلهای آن طی یکسال گذشته بارها موجب وقوع زلزله هایی به گستردگی سقوط یک نظام مستبد چند دهه ای شده، همین زمین لرزها به نوبه خود سبب ایجاد گسل جدیدی گردیده و در نتیجه تعداد شکستگی ها زیادتر شده و به این ترتیب قابلیت لرزه خیزی منطقه افزایش می یابد.
اینکه آمریکایی ها و شاه اردن و دولت اردوغان براساس چه معادله برای ساختن پایگاه مجلل نظامی - امنیتی بر روی گسلهای زلزله خیز خاورمیانه تمایل و اصرار دارند، موضوعی است که پاسخ آن با گذشت زمان مشخص خواهد شد.
نویسنده : صادق مهدی شکیبایی
منبع : قدس آنلاین 12/11/1390