کد خبر: ۲۴۵۱۲
تاریخ انتشار: ۲۲:۴۹ - ۱۸ بهمن ۱۳۹۰

فعالیت در کمیته ی انقلاب اسلامی

در مدرسه ی شهید مطهری ، بنی صدر را دعوت کرده بودند تا کارهای آینده و سیاست هایش را توضیح دهد من بلند شدم و گفتم : آقای بنی صدر شما در یک کلمه به سوال من جواب بدهید تا همه خاطرشان جمع شود و همین جا به حضرت عالی رای بدهیم بنی صدر گفت ((سوالتان چیست))؟ گفتم : می خواهم بدانم نظر شما نسبت به ولایت وفقیه چیست؟

فعالیت در کمیته ی انقلاب اسلامی

سرپرستی کمیته های انقلاب اسلامی به عهده ی حضرت آیت الله مهدوی کنی بود کمیته ی مرکزی در بهارستان بود هر کدام از مناطق نیز یک کمیته ی اصلی و چند کمیته ی فرعی داشت یکی از کمیته های فرعی نارمک در مسجد النبی بود که بنده در آن فعالیت داشتم این کمیته با این که یک کمیته ی فرعی محسوب می شد کارش کمتر از کمیته های اصلی نبود منطقه ی تحت پوش آن بسیار گسترده و شامل سیمان سفید دماوند ، بومهن ، رودهن، نظام آباد ، میدان امام حسین و... بود.

یکی از کارهای سخت ما که فراموش نشدنی است حفاظت از سلاح و مهماتی بود که در گردنه ی قوچک در زاغه زیر تپه ها انباشته شده بود گاهی روزی دوبار من به آنجا سر می زدم همین آقای حیاتی که اخبار می گوید از پاسدارهای ما بود و در آن شرایط بسیار سخت ذر زیر برف و باران در همان گردنه ی قوچک از آن سلاح های سیک و سنگین را از دستبرد منافقین حفظ کردیم و صحیح و سالم به دست مسئولین دادیم

بنی صدر و مسئله ی ولایت فقیه

در مدرسه ی شهید مطهری ، بنی صدر را دعوت کرده بودند تا کارهای آینده و سیاست هایش را توضیح دهد من بلند شدم و گفتم : آقای بنی صدر شما در یک کلمه به سوال من جواب بدهید تا همه خاطرشان جمع شود و همین جا به حضرت عالی رای بدهیم بنی صدر گفت ((سوالتان چیست))؟ گفتم : می خواهم بدانم نظر شما نسبت به ولایت وفقیه چیست؟ بنی صدر در جواب گفت :شما بچه ها در اجرای فرامین امام تند و افراطی هستید ولایت فقیه نباید جای استبداد را بگیرد انفلاب ما برای نابود کردن استبداد و خود کامگی بود در حالی که به نظر من ، ولایت فقیه شاخه ای از استبداد است.

با سخنان بنی صدر جلسه متشنج شد و یکی از حاضرین احتمالا آقای ناطق بلند شد و گفت : این چه خرافاتی است که می گویی؟ و در حالی که داشت جلسه رو ترک می کرد، گفت : ((اینجا نشستن حرام است)) به دنبال او همه بلند شدند و رفتند و جلسه به هم خورد آقای خسرو شاهی و آقای توسلی از دست من بسیار ناراحت شدند و گفتند (( تو باعث شدی که سخنرانی آقای بنی صدر به هم بخورد این همه سوال بود تو چرا این سوال را مطرح کردی))؟ گفتم : برای اینکه مشکل اصلی ما همین مسئله است این مسئله باید روشن شود و جا بیفتد این عمامه و لباس روحانیت هم که شما پوشیده اید برای حمایت از ولایت است نه چیز دیگر این اختلاف بین ما ادامه داشت بر سر همین مسئله ، ما قبل از برکناری بنی صدر جلساتی را برای براندازی وی داشتیم .

جلسات شاخه ی روحانیت مبارز حزب (شاخه ای که ما تشکیل داده بودیم) به طور سیار هربار در منزل یکی از اعضا برگزار می شد منزل دکتر بهشتی، دکتر روحانی،آقای ناطق ، آقای باهنر و بنده .بعد از برکناری بنی صدر از ریاست جمهوری ، دکتر بهشتی اعضای هر دو شاخه ی مجمع روحانیت حزب را به باغی به نام باغ سبز در کرج دعوت کردند تا آنها را به هم نزدیک کنند و میانه ی آنها را به هم نزدیک کنند و میانه ی آنها را التیام ببخشند.

در همان جلسه درباره ی رئیس جمهوری بعدی هم صحبت شد نظریات روی حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان مناسب ترین چهره برای ریاست جمهوری بود شهید مظلوم دکتر بهشتی فرمودند چهره ای مانند شخصیت آیت الله خامنه ای خداوند ذخیره کرده برای رهبری این انقلاب ، لذا اجازه بدهید محمد علی رجائی به عنوان رئیس جمهوری مطرح شود زیرا امتحان خود را داده است و همه قبول کرده اند که محمد علی رجائی به عنوان رئیس جمهور مکتبی و انقلابی ملت شریف ایران مطرح شود

 

گفتگو با حجه الاسلام سید محسن موسوی فرد

منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی

برچسب ها: انقلاب ، خاطرات
نظرات بینندگان