پیدا و پنهان تحریم صادرات نفت ایران
چندی پیش وزرای دارایی اتحادیه اروپا گرد هم جمع شدند و در نهایت خرید نفت از ایران را تحریم کردند اما زمان اجرای آن را برخلاف نظرات قبلی خود تا 6 ماه آینده به تعویق انداختند .
این تحریم به چه معناست؟ هدف از آن چیست؟ تا چه حد بر اقتصاد ایران تاثیر می گذارد؟ آیا اروپا و سایر دنیا نیز از این عمل متضرر خواهند شد؟ راه حل جمهوری اسلامی در واکنش به این گونه محدودیت ها چیست؟ ایران چه مقابله ای می تواند با این اقدام آنان انجام دهد؟ و سوال هایی از این دست اولین سوالاتی است که با شنیدن خبر فوق به ذهن متبادر می شود که در این دست نوشت بر آنیم در حد وسع به آن ها پاسخ دهیم .
بر اساس این مصوبه کشورهای عضو اتحادیه اروپا دیگر نمی توانند برای رفع نیاز نفت خود به ایران مراجعه کنند و نفت ایران را خریداری نمایند. غربی ها آن چنانی که خودشان در ظاهر اعلام می کنند در راستای فشار بر جمهوری اسلامی برای دست برداشتن از فعالیت های هسته ای خود که آن ها فعالیت برای دست یابی به سلاح های اتمی می خوانندش، تحریم هایی را برای افزایش صلح در جهان و برای جلوگیری از گسترش سلاح های اتمی علیه ایران وضع می کنند.
اما این تنها ظاهری از ماجراست. داستان تلاش ایران برای دستیابی به بمب اتم! مدت زیادی است که به فرشی نخ نما تبدیل شده است تا آن حد که لئون پانتا وزیر دفاع ایالات متحده را مجبور به اعتراف کند که ایران به دنبال ساخت سلاح اتمی نیست. غربی ها خوب می دانند که ایران علاقه و حرکتی برای ساخت سلاح اتمی از خود نشان نداده است و همه بازرسی های آژانس هم این نکته را تصدیق می کنند و حتی یک برگ سند قابل اتکا در این زمینه ندارند که اگر داشتند و اصلا چنین چیزی وجود داشت مطمئن باشید به تحریم نفت و ... اکتفا نمی کردند. بعضی از مقامات غربی رسما اعلام کرده اند که باید از تبدیل شدن ایران به یک قدرت اتمی جلوگیری کرد یعنی حتی اگر به دنبال سلاح اتمی هم نباشد، نباید به یک قدرت اتمی تبدیل شود. اما یک قدم فراتر از آن را که کمتر غربی ها رسما به آن اعتراف کرده اند، باید جلوگیری از تبدیل شدن ایران به یک قدرت منطقه ای موثر دانست.
دشمنان ما خوب می دانند که ایران قابلیت الگو شدن برای ملت های منطقه و بعضی نقاط دیگر دنیا نظیر آمریکای لاتین را تا حد زیادی داراست و جلوگیری از آن منوط به این است که ایران نتواند یک الگوی کامل اعم از ایدئولوژی و سیاست و اقتصاد ارائه دهد و در این راستا باید با فشار تحریم های گوناگون از موفقیت های ایران جلوگیری شود و با ناتوانی ایران در ساخت و ارائه یک الگوی اقتصادی مناسب به دنیا نشان دهند که این کشور الگوی مناسبی برای پیروی و اسوه بودن نیست. و هم چنین از آن جایی که وحدت ملی و استواری مردم در حمایت از نظام به عنوان یکی از مهم ترین عوامل موفقیت جمهوری اسلامی در 33 سال گذشته بوده است، فشارهای سنگین اقتصادی و روانی ناشی از تحریم ها می تواند باعث افزایش نارضایتی ها از نظام شده و در نتیجه در وهله اول موجب کند شدن مسیر پیشرفت ایران اسلامی و حتی با افزایش نارضایتی موجب انقلاب و ساقط شدن نظام از درون با از بین بردن پشتوانه مردمی شوند .
اما برای بررسی این که آیا غربی ها در رسیدن به اهداف خودشان از تحریم ها موفق خواهند بود یا خیر باید میزان تاثیر این تحریم ها را بر اقتصاد ایران بررسی کرد. قطعا اگر کسی مدعی عدم تاثیر تحریم ها بر کشور باشد، اشتباهی بزرگ را مرتکب شده است. زیرا قطعا این تحریم ها برای کشور مضر هستند اما به هیچ وجه این تاثیرات آن گونه که غربی ها در پی آن بوده اند، نبوده و نخواهد بود. در حال حاضر کشورهای زیادی از اروپا نیستند که نفت خود را از ایران تامین کنند.
مهم ترین وارد کنندگان نفت ایران در اروپا کشورهای یونان، ایتالیا و اسپانیا به شمار می روند که هرکدام تقریبا بین 13 تا 14 درصد نفت خود را از ایران خریداری می کنند. که این بدین معناست که کشورهای اروپایی نقش عمده ای در سبد فروش نفت کشور ما دارا نیستند که با تحریم آن ها ایران دیگر محلی برای فروش نفت خود نداشته باشد. این مساله آن وقت بیش از پیش اهمیت خود را از دست می دهد که موضع گیری سایر خریداران عمده نفت ایران را به یاد بیاوریم.
چین که اگرچه 10درصد نفت خود را از ایران تامین می کند ولی به علت جمعیت و مصرف بالا همین 10 درصد میزان بالایی از صادرات کشور ما را به خود اختصاص می دهد رسما اعلام می کند که به هیچ عنوان موافق تحریم نفت ایران نیست و هرگز با آن همراه نخواهد شد و در اقدامی که به نوعی دهن کجی به تحریم ها قلمداد می شود، خواستار افزایش واردات خود از ایران شده است. معاون اول وزیر خارجه هند رسما بلافاصله پس از تصویب طرح تحریم نفت ایران در اتحادیه اروپا اعلام می کند که به تحریم های جدید علیه ایران توجه نخواهیم کرد و هند به همکاری های انرژی با ایران ادامه می دهد و به دنبال راه مطمئنی برای پرداخت هزینه های نفت به ایران است. یعنی به جای فکر کردن به تحریم ها به دنبال روش های مطمئن برای پرداخت هزینه نفت هایی است که از ایران خریداری خواهد کرد.
ترکیه که 51 درصد نفت خود را از ایران خریداری می کند، به تازگی در دیدارهای دیپلماتیک از افزایش سطح مبادلات اقتصادی به 30 میلیارد دلار سخن می گوید که از هیچ کجای آن بوی همراهی برای تحریم نفت به مشام نمی رسد. آفریقای جنوبی که برای 25 درصد نفتش روی ذخایر ایران حساب کرده است، به جای همکاری در تحریم ها، جدیدا تقاضای افزایش خرید می دهد و قس علی هذا. تازه علی رغم همه این حرف ها اگر ایران هیچ مشتری هم برای نفت خود پیدا نکند و 18 درصد از نفت خود را که به اروپا می فرستاد انبار کند، در آن صورت کاهش عرضه و وجود تقاضا در بازار طلای سیاه، قیمت این کالای استراتژیک را آن قدر بالا خواهد برد که ایران حتی با ذخیره آن 18 درصد، باز هم به میزان فروش سابق خود برسد و در نتیجه باز هم ضرری متوجه ایران نخواهد بود، اگر آن میزان ذخیره شده را سود حساب نکنیم .
تحریم صادرات نفت ایران توسط اتحادیه اروپا بیش از آن که یک اقدام مخرب اقتصادی برای ایران باشد، یک اقدام سیاسی-تبلیغاتی سنگین از آن ها برای نشان دادن جدیت شان در دشمنی با ایران به شمار می رود و الا در جهان امروز دیگر این گونه نیست که تحریم یک کشور به معنای باد کردن کالاها در انبارهای آن کشور باشد. مخصوصا درباره نفت آن هم از سوی اروپا که تنها بخش کوچکی از نفت ایران را خریداری می کند. اثبات این مدعا گزارش اندیشکده چاتم هاوس درباره تحریم نفتی ایران است که در آن بیان می کنند: از آنجا که بازار نفت جهانی بسیار پیچیده است و گزینه های بسیاری برای پنهان ساختن معاملات آن وجود دارد، تحریم های نفتی هرگز موثر واقع نمی شوند و تاریخ مملو از اعمال تحریم های نفتی ناموفق علیه کشورهای مختلف است.
البته رسانه های غربی در این زمینه قطعا بیکار نمی نشینند و به عنوان ضلع دوم سیاست های جریان استکبار، بلافاصله پس از تصویب تحریم ها از آغاز بیچارگی اقتصاد ایران و نزدیک شدن آن به ورشکستگی صحبت می کنند و در راستای یکی از مهم ترین اهداف تحریم، یعنی افزایش نارضایتی در بین مردم، با تبلیغات گسترده، به تاثیرات شگفت انگیز تحریم نفت ایران بر زندگی مردم می پردازند تا با داستان پردازی های خود اگر به اهداف اقتصادی خود از تحریم نمی رسند، بتوانند هزینه ایستادگی بر ارزش ها را در ذهن مردم بالا ببرند تا بلکه مردم با نارضایتی فزاینده خود علی الخصوص در آستانه انتخابات مجلس نهم، مقدمات از بین رفتن نظام را حداقل با پشتیبانی نکردن فراهم کنند .
اما برخلاف همه تبلیغاتی که آن ها خواهند کرد بیش ترین خسارت را از این تحریم ها، خود طرف های اروپایی خواهند برد . این حرف در بادی امر ممکن است شعارگونه به نظر بیاید ولی آن چنان عیان است که در خود خبر تصویب تحریم ها که رویترز مخابره کرده است نیز به چشم می خورد. در جلسات قبلی که برای تصمیم گیری درباره تحریم نفت ایران در اتحادیه اروپا برگزار شده بود، بسیاری از دولت های عضو از جمله یونان و اسپانیا و ایتالیا به عنوان مهم ترین واردکنندگان نفت ایران در اتحادیه اروپا که از قضا در حال و روز بسیار بدی هم از نظر اقتصادی قرار دارند با تحریم نفت ایران مخالفت کردند. علت آن ها هم این بود که به علت این که جایگزینی برای نفت ایران در کوتاه مدت وجود نخواهد داشت و این کشورها نیز در شرایطی نیستند که بتوانند چنین مساله ای را تحمل کنند، این مسئله موجب افزایش شدید قیمت نفت و نزدیک تر شدن این دولت ها به ورشکستگی اقتصادی خواهد بود .
این مسائل موجب می شود تا در نهایت بزرگان اتحادیه اروپا که به هر قیمتی به دنبال تصویب تحریم ها بودند، زمان اجرای آن را 6 ماهی به تاخیر اندازند تا شاید واردکنندگان نفت ایران ظرف 6 ماه آینده بتوانند احتمالا جایگزینی برای تهیه نفت خود پیدا کنند. پس اروپایی ها شاید بیشتر از ما نگران تحریم نفت ایران باشند که مجبور می شوند تا 6 ماه تعویق را بپذیرند تا کمتر گریبانگیر مشکلات ناشی از آن شوند. از طرف دیگر درخواست های متعددی که بعضی کشورها و شرکت ها برای مستثنی شدن از تحریم واردات نفت ایران مطرح می کنند ، نشان دهنده این است که آن ها چون بدلی برای ایران در فروش نفت برایشان متصور نیست، دست به دامن اربابان خود می شوند که آن ها را از این مجازات ایران معاف کنند. یعنی مجازات کننده درخواست می کند که اجازه بدهند مثلا مجرم را مجازات نکند.
درخواست کره جنوبی از ایالات متحده برای مستثنی شدن از تحریم صادرات نفت ایران به کل دنیا و یا خبری که روزنامه وال استریت ژورنال مخابره کرد و در آن از معاف شدن شرکت «بریتیش پترولیوم BP» از تحریم ایران در پی درخواست انگلستان و اتحادیه اروپا (یعنی همان تحریم کنندگان اخیر نفت ایران) از آمریکا خبر داد.
پس اگر پروپاگاندا و تبلیغات سنگین رسانه ای رسانه های جریان استکبار را کنار بگذاریم، چیز مهمی از عنوان پرطمطراق «تحریم صادرات نفت ایران» باقی نمی ماند و البته این نکته را باید در کنار اعلام آمادگی بعضی دولت های منطقه نظیر عربستان سعودی برای جبران کاستی هایی که در بازار به خاطر تحریم ایران ایجاد خواهد شد، مشاهده کرد. یعنی هر چند که این دولت ها برای خودشیرینی و البته تلاش برای تضعیف جایگاه منطقه ای ایران، اعلام می کنند حاضرند کاستی ها را جبران کنند، باز هم دنیا آن چنان به آن واکنش مثبتی نشان نمی دهد و باز هم به دنبال زمان برای پیدا کردن جایگزین می گردند و عده ای که از پیش می دانند جایگزینی نمی یابند، خواستار معافیت می شوند و در عمل ناکارآمد بودن این گونه جایگزین ها را به دنیا اثبات می کنند .
اما جمهوری اسلامی ایران برای خنثی کردن این تحریم ها و تاثیراتی که خواه ناخواه بر کشورمان خواهد داشت، چه تدابیری باید اتخاذ کند؟
کشور ما در طول این 33 سال اخیر چه در زمان جنگ تحمیلی و چه پس از آن، آن قدر با انواع و اقسام تحریم ها روبه رو بوده است که «تحریم صادرات نفت ایران» توسط اتحادیه اروپا برایمان تازگی نداشته باشد و در برابر آن دست پاچه نشویم. به خصوص این که تحریم نفت مسئله جدیدی نیست که ناگهان و به یکباره روی میز آید و آن چنان غریب باشد که راه حل برخورد با آن را ندانیم . وقتی که از همان ابتدا همواره چماق تهدید تحریم نفت بر سر این کشور حاکم بوده است، عقل سلیم اقتضا می کند که راه حل های مبارزه و مقابله با آن را نیز از همان ابتدا بررسی و آماده اجرا داشته باشیم و خوشبختانه دارای چنین آمادگی هستیم.
اما نکته ای که شاید در ذیل این تحریم ها علی رغم توجه بسیار دشمنان، در داخل از آن کمی غفلت شده باشد، تاثیرات روانی حاصل از این تحریم هاست که جریان رسانه ای دستگاه استکبار وظیفه آن را بر دوش می کشد و با انواع تحلیل ها و شاهدمثال های خود تلاش می کند تا نشان دهد که تا این حد ایستادگی بر آرمان ها به هیچ وجه مطابق با منافع مردم نیست و مسئولین در این زمینه به خواسته های مردم توجهی نمی کنند و هزینه این ایستادگی ها بسیار بیشتر از منافعی است که از آن ها به دست می آید و از این دست شبهه ها که قطعا نیازمند پاسخ هایی دقیق، هوشمندانه و از جنس رسانه است.
در این راستا وظیفه صدا و سیما در درجه اول و مطبوعات و رسانه های مجازی در درجه بعد این است که با تهیه برنامه های مختلف این نوع تبلیغات را خنثی کنند و با نشان دادن میزان تاثیر تحریم ها و نیازمندی آن ها به نفت کشور ما و هم چنین تبیین آرمان هایی که به خاطر آن ها با این دشمنی ها روبه رو هستیم می توانیم این تلاش دشمنان را نیز هم چون همه نقشه های 33 سال اخیر نقش بر آب کنیم . جمهوری اسلامی ایران قطعا در پاسخ به این اقدام دشمنان این ملت نیز ساکت نخواهد نشست.
اگر غربی ها این گونه تا این سطح از عداوت پیش می روند، قطعا باید خودشان را برای پاسخ ملت ایران آماده کنند و خودشان نیز آگاه اند که ایران ابزارهایی برای پاسخ گویی دارد و از آن ها استفاده هم خواهد کرد. اگر آن ها تصویب می کنند که 6 ماه دیگر نفت ایران را تحریم کنند، ایران نیز می تواند قبل از پایان 6 ماه با عدم فروش نفت به این کشورها و فروش به سایر متقاضیان، هم اقدامی متقابل انجام دهد و هم با این کار خود موجب افزایش قیمت نفت گردد که باز هم به نفع کشورهای تولید کننده نفت هم چون ایران و به ضرر کشورهای واردکننده هم چون اغلب کشورهای اروپایی گردد و یا با بستن تنگه هرمز همه کشورهای اروپایی را نه تنها از داشتن نفت ایران بلکه کلا از داشتن نفت با این قیمت های ارزان محروم کند تا با رشد چند برابری قیمت نفت ببینیم آیا باز هم این اقتصادهای در شرف سقوط اروپایی از لبه پرتگاه نجات می یابند؟
ابزارهای مقابله در اختیار جمهوری اسلامی کم نیست و خود آن ها قطعا بیشتر به این ابزارها واقفند . تحریم های جدید و سنگین تر دشمنان، در ذات خود دارای پیام «قدرتمندی ایران» است. ایران آن چنان در این سال ها حرکت کرده و پیشرفت نموده و بر تحریم های دشمنان فائق آمده است که دشمنان این نظام را مجبور کند تا وقتی سلاح های قبلی خود را در برابر این نظام مقدس ناکافی می بینند، دست به اقدامات جدیدی بزنند. تحریم نفت ایران همیشه یکی از آخرین سلاح های دشمنان در برابر این ملت به شمار می رفته است. عملی کردن این تهدید نشان می دهد که آن ها از همه چیز مستاصل شده اند و دیگر آخرین تیرهای خود را به چله کمان می سپارند ولی غافل از این که تیر آخر آنان نیز لاجرم به سنگ خواهد خورد.
محسن ابوالحسنی
منبع : روزنامه کیهان 26/11/1390