25 بهمن٬ سایه جنبش سبز حضور داشت!
به گزارش شیرازه به نقل از کیهان٬ «جرس» در تحليلي قابل تأمل و با امضاي مستعار (آذر اهورايي) نوشت: هر چيزي مشهود و ديدني و لمس كردني نيست. سايه آدم ها و اشياء هم از جمله اينهاست. جنبش سبز هم از جمله اين ناديده ها و در زمره سايه هاست.
سايه جنبش سبز روز 25 بهمن همه جا مشهود بود و حضوري با صلابت داشت، هرچند كه سبزها خود نبودند و به چشم نمي آمدند(!!)
جرس مي افزايد: رژيم نبايد از خالي بودن خيابان ها در آن روز خيلي ذوق كند و به خود مغرور شود. آنها اجازه تظاهرات ندارند و يكبار ديگر مانع حضور مخالفان شدند.
اين رسانه وابسته به كديورها و مهاجراني كه پيش از اين با تردستي شعار «نه غزه نه لبنان» فتنه گران را به هم «هم غزه هم لبنان»! تغيير داده و باعث اعتراض اپوزيسيون شده بود، در مطلب ديگري نوشت: نقطه ضعف 25 بهمن، كم كاري در جذب و اخذ نشانه هايي مثل عكس و فيلم بود تا اين روز را به تقويم بسپارد.
جرس توضيح نمي دهد كه چگونه مي شود از جمعيتي كه وجود خارجي ندارد و يا از سايه هاي كذايي بدون حضور صاحبان سايه عكس و فيلم گرفت؟! يا مثلاً جنبش تك نفره امثال كديور و مهاجراني و مزروعي و اميرارجمند در آمريكا و اروپا و پاي رايانه و در فضاي مجازي، را جاي مردم ايران جا زد؟!
با وجود شيرين كاري جرس، بالاترين علت شكست فتنه گران را «سرقت جنبش از سوي شوراي هماهنگي سبز» دانسته و نوشت: خودمان را گول بزنيم يا نزنيم، خوشمان بيايد يا نيايد، 25 بهمن يك واقعيت را به ما نشان داد و آن افت شديدي است كه ما در فاز خياباني مواجه شده ايم. عده اي جنبش را درگير منافع حزبي و گروهي كردند. اين سرنوشت دردناكي براي جنبش سبز است.
بالاترين با تأكيد بر اينكه اكنون شاهد جنگ حيدري- نعمتي ميان شواليه هاي اينترنتي هستيم، تأكيد مي كند: آنچه در اين فضا مي بينيد، دعواي خارج نشينان و غنيمت جويي در اروپا و آمريكاست و كسي آن تن نحيف سبز را كه رو به قبله افتاده نمي بيند. امروز ما نمي توانيم حتي در خارج 5 نفر را در تظاهرات به حمايت از سعيد ملك پور كه در معرض اعدام است، جمع كنيم چون ممكن است به تجمع كنندگان اتهام حمايت از گرداننده سايت هاي پورنو و مستهجن بچسبد.
اين شبكه مجازي ضدانقلاب، «نداشتن رهبر و هدف و ايدئولوژي مشخص» را علت شكست جريان فتنه برشمرده و مي نويسد: خارج شدن برخي همكاران از كشور همان چيزي بود كه حاكميت مي خواست. كسي بايد از كشور خارج شود كه حبس يا حكم سنگيني در انتظار او باشد نه اينكه در شرايط عادي هر كس به خارج بيايد.
بالاترين در نوشته ديگري تصريح كرد: اينكه كسي 25بهمن امسال را با 25 بهمن پارسال مقايسه كند، به هيچ وجه صحيح نيست چون حاكميت امسال بسيار هوشيار بود. همچنين موسوي و كروبي ديگر به دو شخص حزبي تقليل يافته اند.
يك پايگاه اينترنتي سلطنت موسوم به «خورشيد نشان» نيز ضمن حمله به اردشير اميرارجمند نوشت: آقاي ارجمند لحن شما در مصاحبه با راديو فردا، لحن آدم شكست خورده و درمانده و ترسان و نالان بود. شما به آدمي مي مانيد كه دنبال معامله است و نمي تواند. كاش اندكي شجاعت داشتيد و به جز شعارها و برنامه هاي توخالي، قدمي هم برمي داشتيد.
«صداي سبز»- از وبلاگ هاي همكار با بالاترين- نيز به يكي از بن بست هاي جدي فتنه گران اشاره كرد و نوشت: سر و بدن جنبش سبز دو ادعاي ناهمگون دارند؛ آرمان هاي امام يا براندازي آن؟! مسئله اصلي اين است از واقع گرايي تا خودفريبي تنها به اندازه يك دروغ فاصله است! ابتدا بايد واقعيات را پذيرا بود تا با چالش هاي اساسي دست و پنجه نرم كرد. جنبش به شكافي عميق گرفتار شده كه آن را مي توان در 25 بهمن به عينه ديد. سران و به عنواني تريبون داران جنبش سبز در حال حاضر تنها اهداف حزبيشان را پيش گرفته اند يا آن ها از واقعيات دورافتاده اند، يا صداقت را در گوشه اي نهادند و با استفاده ابزاري از مخالفان موذيانه به فكر دستيابي به اميال شخصي و گروهي شان هستند! سندي ساده براي اين مدعا وجود دارد، تنها كافيست سايت هاي كلمه و جرس و امثالهم و يا شبكه رسا را با جامعه اي مجازي به مانند بالاترين و فيسبوك مقايسه كنيد تا دريابيد چه اختلاف فاحشي در نگرش ها و خواست ها موج مي زند!
نويسنده لائيك اين تحليل اضافه مي كند: مسئله ما دزديده شدن راي نبود. ما عاشوراي 88 خواسته خودمان را نشان داديم اما تريبون داران فعلي جنبش مي خواهند. در فضاي خرداد ماه 88 بمانند و جلو نيايند. تا اين مسئله حل نشود، هر روز ريزش خواهيم داشت و در نهايت سري باقي مي ماند محكوم به مرگ و بدون بدن.
از سوي ديگر و در حالي كه يكي از كاربران بالاترين، از «درماندگي اپوزيسيون» خبر مي داد و مي نوشت «ما خر كدخدا نيستيم كه هر كس از راه رسيد از ما سواري بگيرد و بقيه به هم بخندند»، همكار ديگر اين شبكه تصريح كرد: از خارج نشين ها مي پرسم كجاي دنيا صدنفر را براي تجمع جمع كرديد كه از ما انتظار چند هزار نفري در تهران و ميدان ونك را داريد؟ از اين دوستان كه نقد و بررسي جنبش سبز را شغل خود كرده اند، خواهش مي كنم يك قطعه عكس از حضور صد نفري خود در كشوري كه در آن به سر مي برند، براي ما آپلود كنند