وقتی دیکتاتور طلبکار میشود
روزنامه "روزالیوسف" نوشت: حسنی مبارک برای انجام یک معامله سیاسی با انقلابیون اعلام آمادگی کرده و گفته به چند شرط حاضر است اطلاعاتی را درباره اموال غارت شده مصر و توافق نامه گازی با رژیم صهیونیستی ارائه دهد. شرطهایحسنی مبارک اینها هستند:
1 - مختومه شدن پرونده وی و اعضای خانوادهاش در مصر
2 - در اختیار داشتن مهلت سه روزه برای حساب رسی دارائیهای خود در مصر
3 - صدور اجازه خروج از کشور برای وی و اعضای خانواده اش
4 - برگزاری مراسم بزرگداشت برای وی به هنگام خروج از کشور با توجه به نقشآفرینی وی در جنگ 1352 (1973 میلادی) مشابه آنچه برای ملک فاروق برگزار شد.
5 - پرداخت ماهانه 95 هزار پوند انگلیس به عنوان مقرری به وی
اعلام این مطالب توسط حسنی مبارک، از جهات مختلف قابل تأمل است و شرایط خاص مصر وآن دسته از کشورهای عربی که انقلاب کردهاند را نشان میدهد. توجه دقیق به ابعاد این وضعیت، میتواند هشدارهای مهمی را که به عنوان واقعیتهای تلخی در زیر پوست انقلابها در کشورهای عربی و شمال آفریقا جا خوش کرده اند، آشکار کند. این هشدارها را میتوان در سه بخش جداگانه مورد توجه قرار داد.
بخش اول، ناتمام ماندن انقلاب هاست. از روز اول که حسنی مبارک با سپردن حکومت به نظامیان کنار رفت کاملاً قابل درک بود که این یک کنار رفتن صوری و ظاهری است. ژنرال طنطاوی و سایر نظامیان عضو شورای عالی نظامی حاکم بر مصر که حاکمیت بعد از حسنی مبارک را برعهده گرفتند. همکاران و فرمانبران و دست نشاندگان وی بودند و کاملاً مشخص بود که براساس یک طرح فریبکارانه به صحنه آمدهاند تا رژیم دیکتاتوری را در شمایلی دیگر حفظ کنند و برای آینده نیز طبق نقشهای که در اختیار دارند برنامه ریزی کنند و دستورات را به اجرا در آورند.
مقاومتهائی که نظامیان حاکم بر مصر طی یکسال گذشته در برابر خواست انقلابیون کردند تا جائی که کار به تظاهرات اعتراضی و کشتار و بازداشت انقلابیون کشیده شد، نیز همین واقعیت را نشان داد.
طولانی کردن ماجرای محاکمه حسنی مبارک و فرزندان و همدستان وی و مظلوم نمائیهائی که به نفع وی صورت گرفت نیز بخشی از همین طرح بود که بسیار دقیق به اجرا در آمد بطوری که اکنون منجر به طلبکاری دیکتاتور از انقلابیون شده و کسی که 30 سال مردم مصر را تحت شدیدترین خفقان و فشار و کشتار و شکنجه قرار داده بود و آمریکا و رژیم صهیونیستی را بر آنها مسلط کرده بود، حتی بعد از برکناری از حکومت نیز برای مردم شرط میگذارد و خود را طلبکار میداند.
بخش دوم، وجود خیانتهای بزرگ و پیچیده ایست که هنوز مردم مصر از آنها اطلاع دقیقی ندارند. این نکته در سخنان حسنی مبارک که گفته است من حاضرم درصورتی که به شرط هایم عمل شود اطلاعاتی را درباره اموال غارت شده مصر و توافق نامه گازی با رژیم صهیونیستی را فاش نمایم، نشان میدهد پشت پرده روابط وی با آمریکا و رژیم صهیونیستی ماجراهای فراوانی وجود داشته و خیانتهای بزرگی توسط وی به ملت و کشور مصر صورت گرفته که یکسال بعد از پیروزی انقلابیون و تلاشهائی که مردم برای به دست آوردن اطلاعات محرمانه از عملکرد رژیم مبارک نیز هنور چیزی از آنها در اختیار انقلابیون و مردم مصر قرار نگرفته است.
این واقعیت نیز از عمق نفوذ بقایای رژیم حسنی مبارک در دستگاه حکومتی مصر خبر میدهد و مردم این کشور را با این هشدار بزرگ مواجه میکند که برخلاف تصوری که دارند نظام حکومتی مصر همچنان در اختیار حسنی مبارک و مهرههای او قرار دارد و انقلابیون هنوز در آغاز راه قدم بر میدارند، البته اگر گفته نشود دچار عقبگرد شده اند! هر چند ممکن است حسنی مبارک این ترفند را برای جلوگیری از صدور حکم دادگاه علیه خود بکار برده باشند، ولی در آن صورت نیز در واقعیتهای گفته شده تغییری حاصل نمیشود.
بخش سوم، به نقشهای که برای آینده حکومت مصر ترسیم شده و اکنون درحال اجرائی شدن است مربوط میشود. هر چند رسانهها با سرو صدای زیاد از تسلط "اسلام گرایان" بر مجلس مصر خبر دادهاند و این واقعه را نشانه تسلط مسلمانان بر حاکمیت این کشور دانسته اند، ولی آیا به این سؤال فکر کردهاند که این "اسلام گرایان" چه کسانی هستند؟
در پاسخ به این سؤال، یک واقعیت تلخ اینست که هم اکنون بیش از 25 درصد کرسیهای مجلس مصر در اختیار سلفی هاست. سلفیها دقیقاً همان کسانی هستند که ظاهری بشدت افراطی دارند ولی در باطن با شدت بیشتری به آمریکا و رژیم صهیونیستی خدمت میکنند.
در زمینه سازش کردن نیز سلفیها استادان ماهری هستند. حدود 50 درصد کرسیهای مجلس مصر نیز در اختیار اخوان المسلمین قرار دارد که هر چند از ویژگیهای آنها متعادل بودن است ولی آنها نیز برای کنار آمدن با آمریکا و رژیم صهیونیستی مشکلی ندارند. این دو واقعیت اگر کنار هم گذاشته شوند، مشخص خواهد شد که "اسلام گرایان" در مصر چه کسانی هستند و با توجه به همین واقعیت، نقشهای که برای آینده حکومت ترسیم شده و اکنون درحال اجرائی شدن است، تناسب عجیبی با آنچه دیکتاتور مخلوع مصر به عنوان شرطهای پنجگانه برای فاش کردن اطلاعات بازگو نشده کشورش در نظر گرفته است دارد.
مشابه همین وضعیت در سایر کشورهای انقلاب کرده عربی و شمال آفریقا وجود دارد، وضعیتی که آمریکا و رژیم صهیونیستی احساس میکنند میتوانند آن را تحت کنترل خود داشته باشند و تمام دستاوردهای انقلابیون این کشورها را به نفع خود مصادره کنند.
این، نتیجه موج سواری آمریکا در این کشورها و غفلت دیگران از واقعیتهای پیدا و پنهان است. شاید در ماههای اول بعد از پیروزی انقلاب در مصر، کسی تصور نمیکرد روزی دیکتاتور مصر به خود اجازه طلبکاری از مردم را بدهد، ولی اکنون او زمینه را برای طلبکاری کردن مساعد میبیند. همه باید برای اینکه دیکتاتورها طلبکار نشوند، تدابیری بیاندیشند.
روزنامه جمهوری اسلامی