کد خبر: ۲۶۰۶۳
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۴ - ۰۴ اسفند ۱۳۹۰

انتخابات و مجلس تراز انقلاب اسلامی


 

 

 

امام خامنه ای (مدظله العالی)

«امسال ما در آخر سال، انتخابات را داريم. انتخابات هميشه در کشور ما تا حدودي يک حادثه چالش‌برانگيز است. اگرچه در مقايسه با انتخابات‌هايي که در بعضي از کشورهاي دنيا چه کشورهاي به‌اصطلاح پيشرفته و چه بعضي از کشورهاي ديگر برگزارمي شود که تويشان چه خباثت‌ها، چه خيانت‌ها، چه درگيري‌ها، حتي چه کشت و کشتارها اتفاق مي‌افتد، بحمدالله اين حوادث در کشور ما نيست؛ اما بالاخره يک چالشي است، مردم را متوجه مي‌کند. مراقب باشيد اين چالش به امنيت کشور صدمه نزند. انتخابات که مظهر حضور مردم است، مظهر مردم‌سالاري ديني است، بايد پشتوانه امنيت ما باشد. نبايد اجازه داد که اين چيزي که ذخيره امنيت است، پشتوانه امنيت است، به امنيت ما صدمه وارد کند. ديديد، حس کرديد، از نزديک لمس کرديد آن وقتي را که دشمنان مي‌خواهند از انتخابات عليه امنيت کشور سوء استفاده کنند. بايد همه مراقب باشند، همه به‌هوش باشند. آحاد مردم، مسئولان گوناگون، منبرداران سياسي، کساني که مي‌توانند با مردم حرف بزنند، همه مراقب باشند، مواظب باشند از انتخابات مانند يک نعمت الهي پاسداري کنند.»[1]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

انتخابات و مجلس تراز انقلاب اسلامی

 

 

پیام نخبگان ویژه انتخابات نهم

 

 

 
  
 
 
 
 
 
 
 
 
 

صاحب امتیاز : مرکز اندیشه و همفکری راهبردی بسیج معاونت نخبگان

مدیر مسئول : دکتر محمد فرهادی

سردبیر : دکتر سنائی راد

هیئت تحریریه: جمعی از همکاران

ناشر : نشر اسوه سازمان اوقاف و امور خیریه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فهرست مطالب

 

عنوان                                                          صفحه

 

مقدمه...................................................................................................................................... 7

 

پیشگفتار.................................................................................................................................. 11

 

فصل اول: تعریف مفاهیم................................................................................................... 13

فصل دوم: اهميت انتخابات و مجلس تراز انقلاب..................................................... 19

فصل سوم: ضرورت مجلس تراز انقلاب اسلامي....................................................... 37

فصل چهارم: ويژگي‌هاي مجلس تراز انقلاب اسلامي                                55

فصل پنجم: ويژگي‌هاي نماينده تراز انقلاب اسلامي................................................. 79

 

نتيجه؛ مجلس تراز انقلاب، مجلس پيش‌برنده.............................................................. 91

 

 


 

 

مقدمه

مجالس در همه کشورهاي دنيا، چنانچه با رأي واقعي مردم شکل گرفته باشند، نماد و نشانه‌اي از مردم‌سالاري‌اند. مجلس در هر کشوري از جايگاه و اهميت خاصي برخوردار است و به‌اندازه همين جايگاه و اهميتش، از مردم‌سالاري سهم دارد. حضرت امام خميني(ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران مجلس شوراي اسلامي را در «رأس امور»‌ مي‌داند و اين، يعني اوج اعتقاد به مردم‌سالاري. نظر به اهميت مجلس در ساختار نظام‌هاي سياسي، کشورها قوانين و شرايطي را براي نامزدهاي حضور در مجلس وضع کرده‌اند. در کشورهايي که مردم‌سالاري را پذيرفته‌اند، اين قوانين و شرايط به‌گونه‌اي است که به بيشتر افراد و گروه‌ها با انگيزه‌ها و تعلقات مختلف، اجازه مي‌دهد در مجلس حضور يابند. تاريخ هشت دوره گذشته مجلس شوراي اسلامي نيز همين را نشان مي‌دهد و در مجالس هشت‌گانه گذشته افراد و گروه‌هايي با سليقه‌های متفاوت در عرصه‌هاي مختلف حضور داشته‌اند. پس از تشکيل هشت دوره مجلس شوراي اسلامي بعد از انقلاب، به‌نظر مي‌رسد جاي بحثي مستقل و منسجم با محوريت «مجلس تراز انقلاب اسلامي» همچنان خالي است. بحث کافي و وافي در اين‌باره، هم براي رأي‌دهندگان و هم براي نامزدها و گروه‌هاي مختلف سياسي که در عرصه رقابت انتخاباتي حضور دارند، بسيار ضروري است. مسائل اين بحث به شکل پراکنده در اسناد شفاهي و مکتوب انقلاب به‌ويژه مواردي که حضرت امام خمینی(ره) و امام خامنه‌اي(مدظله‌العالي) بيان داشته‌اند، موجود است؛ اما به دسته‌بندي و تبيين نياز دارد. چنانچه در اين‌باره اهتمام ورزيده شود و گروه‌هاي سياسي نيز از لاک گروهي، حزبي و تشکيلاتي بيرون آيند و از اين منظر يعني اينکه انقلاب اسلامي ايران به چه مجلس و با چه ويژگي‌هايي نياز دارد، به موضوع نگاه کنند و رأي‌دهندگان نيز با همين انگيزه و دغدغه به کاوش سياسي انتخاباتي روي آورند، نسبت بين مجلس تشکيل شده با آرمان‌ها و آمال انقلاب اسلامي بسيار بيشتر خواهد شد. نظر به اهميت بحث و تا حدود زيادي مغفول ماندن آن و نزديک شدن به انتخابات مجلس نهم، ايجاب مي‌کرد تا در اين فرصت کوتاه با چنين ايده و نگاهي به اختصار درباره «مجلس تراز انقلاب اسلامي» کاري صورت گيرد تا شايد هم نظر افراد و گروه‌هاي سياسي حاضر در انتخابات را به خود جلب کند و هم ارائه طريقي باشد براي رأي‌دهندگان که با داشتن شناخت از «مجلس تراز انقلاب اسلامي» با دقت بيشتر به کساني رأي دهند که توان کمک به شکل‌گيري چنين مجلسي را داشته باشند و هم نمونه‌اي با مقياس کوچک باشد براي تشويق و برانگيخته کردن کساني که به چنين مهمي اعتقاد دارند و طرح مبسوط آن را ضروري مي‌دانند و مايلند در فرصت مقتضي به نحو مفصل و مشروح به آن بپردازند تا مرجع و شاخص اطمينان‌آوري براي مباحث مختلف مجلس شوراي اسلامي از جمله انتخابات مجلس را در اختيار علاقه‌مندان قرار دهند.

زمستان 1390

 


 

 

پیشگفتار:

 

مجلس نهم؛ مجلس تراز انقلاب اسلامي

 

اولين نشانه مردم‌سالار بودن انقلاب اسلامي، حضور همه‌جانبه اقشار مختلف مردم در انقلاب بود. انقلاب اسلامي، بر خلاف بسياري از انقلاب‌هاي مشهور قرون جديد که مبتني بر منافع طبقاتي شکل گرفته‌اند و يا از سوي بخش خاصي از جامعه هدايت و حمايت شده‌اند و اهداف خاص قشري، طبقاتي و فرقه‌اي را هدف قرار داده‌اند؛ نهضتي بود که اهداف خود را منافع همه اقشار، طبقات و توده‌هاي ملت با همه اعتقادات و گرايش‌هاي مذهبي قرار داده بود و به‌دنبال شکل‌گيري نظامي بود که تمامي مردم ايران در آن از حقوق اوليه انساني برخوردار باشند. انقلاب اسلامي با اين اهداف توانست اقشار مختلف جامعه را به صحنه مبارزه با رژيم بکشاند و همه مردم را همراه و همدل سازد.

همراهي بي‌شائبه مردم با انقلاب اسلامي تنها به زمان تأسيس و ايجاد آن منحصر نشده، بلکه انقلاب در تمام گردنه‌هاي صعب‌العبور بعدي و مراحل تکاملي خود، اعم از عقبه‌هاي خطرساز يا گشايش‌آفرين، باز از حمايت و همگرايي مردم مؤمن و انقلابي برخوردار بوده است. به همين‌خاطر، انقلاب اسلامي را بي‌شک مي‌توان بزرگ‌ترين انقلاب مردمي عصر حاضر ناميد که داراي خصايص و تمايزات منحصربه‌فردي از جهات گوناگون است. يکي از اين ويژگي‌هاي انحصاري انقلاب اسلامي، سيستم حاکميتي و نظام انتخاباتي قواي اصلي آن است که در طول 33 سال پس از انقلاب با ميانگين سالانه يک انتخابات توانسته است روح مردم‌سالاري ديني را در منظر و مرئاي جهانيان قرار دهد و پيام اين حضور مردمي را که پايداري و ايستادگي برآرمان‌هاي اسلام و امام و حفاظت از دستاوردهاي انقلاب است، به دنيا مخابره کند و نصاب جديدي از دموکراسي را در دنيا به نمايش بگذارد.

از اين منظر، همواره از بدو انقلاب، توجه به انتخاب مستقيم يا غيرمستقيم مسئولان نظام سياسي يکي از مهم‌ترين معيارهاي حاکميت مردم بود و مسئولان نظام جمهوري اسلامي از طريق انتخاب مردمي روي کار آمدند. در اين ميان، همه ارکان نظام به‌طور مستقيم و يا غيرمستقيم از طريق رأي ملت برگزيده شده‌اند و جايگاهي نيست که مردم در قدرت‌يابي آن نقشي نداشته باشند و از دايره نظارت و وپايش(کنترل) مردمي خارج مانده باشد و از اين جهت، نظام جمهوري اسلامي را مي‌توان در بالاترين سطح نظام‌هاي انتخابي جهان قرار داد.

رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز به اين حقيقت اشاره دارند: «نظام جمهوري اسلامي به معناي حقيقي کلمه، نظام مردم‌سالار و متکي به مردم است. شما ببينيد هر سالي تقريباً يک انتخابات. کشوري با شصت، هفتاد ميليون جمعيت، هر سال يک انتخابات در همه شئون، از رهبري نظام گرفته تا رئيس‌جمهور، تا نمايندگان و تا شوراها. مردم اين‌ها را انتخاب مي‌کنند و اين‌ها با انتخاب مردم سرِکار مي‌آيند.»

دوازده اسفند امسال بار ديگر ملت هميشه در صحنه ايران عزيز در آزمون بصيرتي ديگر، يعني انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي شرکت خواهند کرد؛ اما اين انتخابات و مجلسي که به فضل الهي از دل آن بيرون خواهد آمد، به دليل ورود انقلاب به دهه چهارم از عمر پر برکتش که مقام معظم رهبري آن را دهه «پيشرفت و عدالت» ناميده‌اند، از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. پيچيدگي اوضاع، تنوع و سرعت بالاي تحولات سياسي داخلي، منطقه‌اي و بين‌المللي زمان کنوني انقلاب نيز بر اين اهميت افزوده و تهديدات و فرصت‌هاي جديدي را پيش روي ملت و نظام اسلامي ايران گذاشته است که از حيث کمي، کيفي و ماهوي با گذشته متفاوت بوده و انقلاب و نظام اسلامي را به مرحله جديدي وارد کرده است.

 از اين‌رو، حضور ميليوني مردم ايران در پاي صندوق‌هاي انتخابات مجلس نهم که همواره بزرگ‌ترين فرصت و قوت نظام براي دفع تهديدات بوده است، در اين مقطع حساس، بايد به زايش مجلسي بينجامد که ظرفيت محقق‌سازي الزامات دهه چهارم انقلاب اسلامي را داشته باشد. چنين مجلسي قطعاً بايد از جنس انقلاب و در تراز انقلاب اسلامي باشد؛ زيرا تنها نمايندگان تراز انقلاب اسلامي مي‌توانند در مقابل هجمه عظيم دشمنان انقلاب که پس از ناکامي‌هاي گذشته و تأثيرگذاري انقلاب در پارادايم بيداري اسلامي مردم منطقه به‌شدت از قدرت الهام‌بخشي آن به هراس افتاده‌اند و در وضعيت کنوني در جبهه‌اي به هم پيوسته و با سناريوهاي چندوجهي به مصاف انقلاب اسلامي آمده‌اند، با کمال قاطعيت و شجاعت ايستادگي کنند.

اما اينکه مجلس تراز انقلاب اسلامي چيست، طرح آن در دهه چهارم انقلاب چه ضرورتي دارد و نمايندگان آن داراي چه ويژگي‌هايي هستند، سؤالاتي است که در ادامه، پاسخ‌هايي در حد توان به آن‌ها داده خواهد شد.

 

 

 

 

فصل اول:

تعریف مفاهیم

 

اگرچه مفاهيم مطرح شده در اين نوشته آنچنان از پيچيدگي و اغماضي که نيازمند تعريف مفاهيم باشد، برخوردار نيستند؛ اما از جهت اينکه همه خوانندگان به لحاظ معنايي، با مفاهيم مورد نظر کتاب هم‌افق شوند، ذکر اين فصل را توجيه‌پذير مي‌سازد. در اين فصل به تناسب موضوع کتاب که تبيين «مجلس تراز انقلاب اسلامي» است، با چند واژه و مفهوم مرتبط با هم سروکار داريم؛ از قبيل: انقلاب اسلامي، مجلس شوراي اسلامي، مجلس تراز انقلاب اسلامي.

1- انقلاب اسلامي

براي آشنايي با مفهوم انقلاب اسلامي ابتدا لازم است به تعريف واژه «انقلاب» بپردازيم و پس از آن، انقلاب اسلامي را تعريف و تبيين کنيم. مطالعه نظام‌مند مفهوم جديد انقلاب، از قرن 19ميلادي آغاز شد. در فرهنگ‌‌هاي سياسي و علوم سياسي، انقلاب را چنين تعريف مي‌کنند: «سرنگوني يک نظام اجتماعي کهنه و فرسوده و جايگزين کردن آن با نظام اجتماعي نو و مترقي.» يا: «سرنگوني حکومت طبقه يا طبقات رو به زوال و جايگزين کردن آن با نظام اجتماعي جديد.»

ديدگاه اسلام در مورد انقلاب، با تفسير و تحليل غربي و مارکسيستي آن کاملاً تفاوت دارد. در تحليل اسلامي، مهم‌ترين عامل انقلاب، آرمان‌خواهي و عقيده به مکتبي است که نخست گروه پيشرو و مجاهدان را وارد ميدان مبارزه انقلابي مي‌کند و سپس با بسيج توده‌هاي گسترده مردم، انقلاب را به درون جامعه کشانده، از طريق توده‌هاي مردم به پيروزي مي‌رساند. انقلاب از ديدگاه اسلام، نوعي جهاد داخلي است که در آن، گروهي براي خدا مي‌جنگند و گروه ديگر مانع راه خدايند.

در انقلاب اسلامي، عناصر فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي هرکدام به‌گونه‌اي تأثيرگذارند. همچنين در کنار اين عناصر، بر خشم قهرآميز مردم تکيه مي‌شود. البته مي‌توان ويژگي‌هاي اصلي انقلاب اسلامي را در تعريف زير مطالعه کرد: «انقلاب اسلامي، دگرگوني بنيادي در ساختار کلي جامعه و نظام سياسي آن، منطبق بر جهان‌بيني و موازين و ارزش‌هاي اسلامي و نظام امامت و بر اساس آگاهي و ايمان مردم و نيز حرکت پيشگام صالحان و قيام قهرآميز توده‌هاي مردم است.» 

مقام معظم رهبري در پيام خود به مناسبت بيستمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1377 بهتر به تعريف و فرايند انقلاب اسلامي اشاره مي‌فرمايند: «امام بزرگوار ما با تکيه به تعاليم اسلام ناب محمدي(ص) و با اعتماد به ايمان ديني مردم و با شجاعت و اخلاص و توکل کم‌نظير خود، راه مبارزه را در ميان سختي‌ها و مصائب طاقت‌فرسا گشود و پيش رفت و صبورانه و پيامبرگونه، ذهن و دل مردم را با واقعيت‌هاي تلخ و راه علاج آن آشنا کرد. ملت ايران که از اولين قدم‌ها به نداي اين مرد الهي و روحاني گوش فرا داده و به منطق حق و درس روشنگر او دل بسته بودند، با انگيزه نيرومند ايمان و عشق به اسلام، فداکاري‌ها و جانفشاني‌هاي فراموش ناشدني کردند. امام بزرگوار ما در اين مدت، در عين هدايت مردم و گستردن دامنه آگاهي همگاني و کشاندن توده ميليوني به مبارزه، انديشه حکومت اسلامي را نضج و قوام بخشيد و در مقابل دو مکتب رايج سياسي عالم ... راه اسلامي را مطرح کرد که در آن بر دو عنصر دين و انسان به‌طور اساسي تکيه شده و ايمان ديني و اراده مردمي، بزرگ‌ترين شاخصه آن است.»

2- مجلس شوراي اسلامي

اصل 58 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، مجلس شوراي اسلامي را رکن اصلي قوه مقننه در نظام جمهوري اسلامي ايران مي‌داند که از نمايندگان منتخب مردم تشکيل شده و مصوبات آن در صورت تأييد شوراي نگهبان براي اجرا به قوه مجريه ايران و قوه قضائيه ابلاغ خواهد شد. البته طبق اصل بعدي، در برخي مسائل بسيار مهم اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه‌پرسي و مراجعه مستقيم به آراي مردم صورت گيرد که درخواست اين مراجعه به آراي عمومي نيز بايد فرايندي دموکراتيک داشته و به تصويب دوسوم مجموع نمايندگان مجلس برسد. به هرحال، از ويژگي‌هاي مجلس شوراي اسلامي اين است که از ساير قوا مستقل بوده و به‌طور قانوني نبايد هيچ اثرگذاري از بيرون بر تصميمات مجلس وجود داشته باشد. 

بدون ترديد به تبع اهميت مجلس به‌عنوان رأس امور و قوه سرآمدکشور، انتخاباتي که براي شکل دادن به آن برگزار مي‌شود، مهم خواهد بود. از اين‌رو، در ميان انواع انتخاباتي که در جمهوري اسلامي ايران برگزار مي‌شود، يکي از مهم‌ترين عرصه‌هاي مشارکت سياسي مردم ايران، انتخابات مجلس شوراي اسلامي است که تأثيرات آن را در حوزه‌هاي مختلف فرهنگي، سياسي و اقتصادي مي‌توان مشاهده کرد. به‌طور کلي اين اهميت و تأثيرگذاري از چند جهت قابل بررسي است:

اول: مجلس، رکن اساسي قوام ولايت فقيه است.

دوم: مجلس، اهرم اصلي جمهوریت  نظام است.

سوم: مجلس، عامل زيربنايي وضع قوانين در چارچوب مباني ديني کشور است که با انتخاب 290 نماينده براي مدت چهار سال سرنوشت تقنيني کشور را رقم مي‌زند.

چهارم: مجلس، مرجع مهم پاسداري از اصول و مباني گفتمان امام و رهبري است.

پنجم: مجلس، ناظر قوه مجريه براي مراقبت و پيشگيري از انحراف اين قوه است.

ششم: نفس برگزاري انتخابات با آثار قابل توجه آن در مشارکت سياسي و نمايش مردم‌سالاري.

3- مجلس تراز انقلاب

تراز از نظر لغوي به معناي ميزان، عِدل و همسان و برابر است؛ اما از حيث اصطلاحي و آنچه که مطمح نظر ما در اين نوشته است، اين است که مجلس نهم در سايه مشارکت حداکثري و انتخاب آگاهانه مردم، به لحاظ رويکرد، انقلابي و مراعات‌کننده اصول اسلامي باشد و از حيث عملکرد، با ورود نمايندگاني دردآشنا، متخصص و کارآمد، گره‌گشاي مشکلات مردم کشور گردد و بتواند در مقابل دشمنان همانند انقلاب اسلامي پايداري و ايستادگي کند و تسريع‌کننده حرکت رو به رشد انقلاب اسلامي باشد. چنين مجلسي به‌شدت به تحولات منطقه‌اي و بين‌المللي حساس است، بيداري اسلامي به وقوع پيوسته به تأسي از انقلاب را پاس مي‌دارد و تلاش مي‌کند در دوره نظام‌سازي کشورهاي انقلابي با عملکردي انقلابي و اسلامي، الگوي اسلامي ايجاد شده در اذهان مردم منطقه را پس از سپري شدن دوره انقلابي، به حوزه و ساحت نظام‌سازي سياسي هم سرايت دهد.

بر اين مبنا و با توجه به تعاريف فوق، مجلس تراز انقلاب اسلامي مجلسي است که اولاً، عصاره تمام خصايص و ويژگي‌هاي مکتبي، اسلامي، ولايي و مردمي انقلاب اسلامي است؛ ثانياً حامل و عامل گفتماني باشد که از سوي امام خميني(ره) بنياد گذاشته شده و امروز تنها طريق مطمئن تداوم آن در بين گفتمان‌هاي رقيب، خط روشن امام خامنه‌اي(مدظله‌العالي) است.

از دستاوردهاي چنين مجلسي، مرزبندي شفاف و روشن با مخالفان، معاندان و دشمنان قسم‌خورده انقلاب اسلامي و نظام ولايي در اوضاع متحول، حساس، پيچيده و چند وجهي سياسي و جهاني است.

 

 

 

 

 

فصل دوم:

اهميت انتخابات و مجلس تراز انقلاب

 

مجلس در نظام جمهوري اسلامي ايران از اهميت ويژه و والايي برخوردار بوده و محور بسياري از تصميم‌گيري‌ها، قانون‌گذاري‌ها و برنامه‌ريزي‌هاست و چراغ هدايت دولت و ملت را به دست دارد. مجلس، پايگاه اساسي نظام و مردم و مايه حضور و مشاركت واقعي مردم در تصميم‌گيري‌ها و مظهر اراده ملي است. درباره قداست، اهميت و جايگاه حساس و سرنوشت‌ساز مجلس و نقش آن در صلاح و فساد جامعه و كشور و نظارت بر كارها و اصلاح امور و برخورد قاطع و دلسوزانه با مسائل كشور، اصول مصرح در قانون اساسي در مورد مجلس، بيانات رهبر كبير انقلاب، حضرت امام خميني (ره) و بيانيه‌ها و سخنان رهبر معظم انقلاب، حضرت آيت‌الله‌ العظمی امام خامنه‌اي(مدظله‌العالي)، بهترين دليل و گواه است. در اين فصل سعي مي‌کنيم در طي چهار گفتار: اهميت انتخابات در نظام مردم‌سالاري ديني؛ اهميت مجلس تراز در قانون اساسي؛ اهميت مجلس تراز در بيان امام راحل(ره)؛ و اهميت مجلس تراز در بيان رهبر معظم انقلاب، امام خامنه‌اي(مدظله‌العالي)؛ اهميت شکل‌گيري مجلس تراز انقلاب اسلامي در وضعيت کنوني را تبيين کنيم.

1- اهميت انتخابات در نظام مردم‌سالاري ديني

 در جمهوري اسلامي ايران، هر انتخاباتي از دو جهت داراي اهميت است:

1-1-اهمیت انتخابات به طور کلی؛  در الگوی مردم سالاری دینی افتخار میکنیم که درکوتاهترین زمان بعداز سرنگونی رژیم طاغوتی واستبدادی2500ساله شاهنشاهی ودر شرایطی که حضرت امام خمینی(ره) دراوج محبوبیّت، اقتدار وقدرت بودند بوسیله انتخابات آزاد وکاملاً دموکراتیک ومبتنی بر رأی2/98درصدی مردم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت والگوی یک نظام فرایندی براساس ارزشهای اسلامی وآراء عمومی که از اهمیت انتخابات دراین نظام مقدس حکایت دارد پایه گزاری شد.

از اين‌رو، در الگوي حکومتي مردم‌سالاري ديني، انتخابات سازوکاري است که مي‌تواند مانع از انحرافات مختلف در يک نظام سياسي گردد و در شرايطي يکسان به هر نماينده‌اي که با رعايت هنجارها و ارزش‌هاي اسلامي و قانوني، خود را در معرض انتخاب مردم قرار داده با طيب خاطر رأي دهد. در هر دوره از انتخابات، اين فرصت براي ملت به‌وجود مي‌آيد که عملکرد نمايندگان را بررسي کند و آن‌هايي را که داراي بينش صحيح و کمترين آسيب‌پذيري هستند، برگزيند.

از منظر ديگر، نفس انتخابات، اهميت دادن به شعور سياسي ملت است. انتخابات موجب تقويت پايه‌هاي مردمي نظام جمهوري اسلامي مي‌شود و ميدان را براي فعاليت سليقه‌هاي جديد باز مي‌کند و مجال طرح ديدگاه‌هاي مختلف را فراهم مي‌آورد. اين امر به نوبه خود باعث مي‌شود مردم به نظام سياسي خودشان اعتماد کنند و آن را از خود بدانند و در مصائب و شدائد، پشتيبان آن باشند.

2-1- اهميت انتخابات به تناسب وضعيت؛ علاوه بر اهميت کلي، هر انتخاباتي به تناسب موقعيت زماني و چگونگي تحولات سياسي و اجتماعي آن دوره، حائز اهميت است. انتخابات نهم مجلس شوراي اسلامي در ايران با توجه به اوضاع بين‌المللي و منطقه‌اي، وضعيت و صف‌بندي جريان‌ها و گروه‌هاي سياسي داخلي از اهميت بسيار بالايي برخوردار است.

اين انتخابات در موقعيتي برگزار مي‌گردد که جمهوري اسلامي ايران با پيمودن مسير مقاومت و پايداري در برابر فشارهاي نظام سلطه، به قدرت برتر منطقه راهبردي خاورميانه تبديل شده و به اعتقاد بسياري از کارشناسان و صاحب‌نظران مسائل بين‌المللي، در آستانه تبديل شدن به يک قدرت مؤثر جهاني است. موفقيت‌ها و پيشرفت‌هاي جمهوري اسلامي در مهار و مقابله با فتنه 1388 در داخل، از يک طرف و شکست‌ها و ناکامي‌هاي آمريکا و متحدان او در منطقه خاورميانه از طرف ديگر، ايالات متحده و برخي ديگر از کشورهاي غربي را درباره تحولات سياسي منطقه و جهان در آينده نگران ساخته است. تحولات اخير و بيداري اسلامي در منطقه با الهام از انقلاب اسلامي در حال به ثمر رسيدن است. اين تحولات به گمان بسياري از صاحب‌نظران، روزبه‌روز بر عمق راهبردي ايران در منطقه و جهان افزوده است و سياست‌هاي يک‌جانبه‌گرايي متکي بر قدرت نظامي آمريکا را در منطقه با شکست کامل مواجه ساخته است.

بااین دیدگاه انتخابات نهم به لحاظ اوظاع زمانی که در آن  روند فرایند خصومتها و تحریم ها از سوی استکبار جهانی مشاهده می کند واز گردنه فتنه عبور کرده ، با توطئه های منحرفینی که در بعضی از مواضع حساس کشور لانه کرده اند مواجه است ازاهمیّت و حساسیت بالایی برخوردار خواهند بود .

  از اين‌رو، مردم و مسئولان در حالي خودشان را براي شرکت در انتخابات نهم آماده مي‌کنند که کشورمان از يك‌سو دشمنان بسيار داخلي و خارجي دارد که به فكر براندازي آن هستند و از سوي ديگر، تحول‌خواهي و نگاه عدالت‌گرايانه با حركت رو به پيشرفت آن منجر به اين مي‌شود كه هر انتخاباتي در اين كشور به تناسب اقتضائات خودش از اهميت و ضرورت خاص خود برخوردار باشد.

2- اهميت مجلس تراز در قانون اساسي

از چهارده فصل و 177 اصل قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، به‌عنوان ميثاق ملي کشور، چندين فصل (فصول پنجم، ششم و هفتم) به حاكميت ملت و اختيارات و صلاحيت مجلس شوراي اسلامي پرداخته است.[2]

قانون اساسي به‌مثابه منشور اداره كشور، در 29 اصل به موضوع مجلس شوراي اسلامي پرداخته و در 20 اصل، وظايفي خاص براي مجلس برشمرده است. اختصاص حدود يک‌چهارم اصول قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به قوه مقننه، جايگاه ويژه و ممتازي به مجلس شوراي اسلامي بخشيده است.

همچنين عدم پيش‌بيني و واگذاري اختيار انحلال مجلس به هيچ يک از نهادهاي قانوني، نظام جمهوري اسلامي را به سيستمي پارلمانتاريستي شبيه کرده که اين نهاد را در رأس قواي سه‌گانه قرار مي‌دهد.

در اصل 58 از فصل پنجم قانون اساسي آمده است: «اعمال قوه مقننه از طريق مجلس شوراي اسلامي است که از نمايندگان منتخب مردم تشکيل مي‌شود و مصوبات آن پس از طي مراحلي که در اصول بعد مي‌آيد، براي اجرا به قوه مجريه و قضائيه ابلاغ مي‌گردد.»

در اصل 59 قانون اساسي، اعمال قوه مقننه از راه همه‌پرسي و مراجعه مستقيم به آراي مردم را نيز در مسائل بسيار مهم اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي ممکن دانسته به شرط آنکه به تصويب دو سوم مجموع نمايندگان مجلس برسد.

با توجه به اصول 62 تا 99 قانون اساسي، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي با رأي مستقيم و مخفي مردم براي چهار سال انتخاب مي‌شوند و تعداد آن‌ها هم‌اکنون 290 نفر است که به استناد همه‌پرسي سال 1368، هر ده سال، حداکثر 20 نماينده به آن اضافه مي‌شوند.

کميت و کيفيت اختيارات مجلس در قانون اساسي، نکته ديگري است که مي‌توان با توجه به آن، به اهميت مجلس تراز انقلاب اسلامي پي برد. بر اساس اصل 71 قانون اساسي، مجلس شوراي اسلامي مي‌تواند در عموم مسائل کشور در حدود مقرر در قانون اساسي، قانون وضع کند و کليه عهدنامه‌ها، مقاوله‌نامه‌ها، قراردادها و موافقت‌نامه‌هاي بين‌المللي (بر اساس اصل 77) بايد به تصويب مجلس برسد و وفق اصل 84، هر نماينده مجلسي حق دارد در همه مسائل داخل و خارج کشور اظهار نظر کند و برابر اصل 86، در مقام ايفاي وظايف نمايندگي در اظهار نظر و رأي خود آزاد است.

 بر اساس اصل 88 هر يک از نمايندگان مي‌توانند از وزير مسئول، درباره يکي از وظايف آنان سؤال کنند. رئيس‌جمهور يا وزير موظف است در مجلس حاضر شود و به سؤال، جواب دهد. چنانچه نمايندگان تصميم بگيرند هيئت وزيران يا هر يک از وزرا را استيضاح کنند، به موجب اصل 89 اين استيضاح، با امضاي حداقل 10 نماينده، قابل طرح است و اگر مجلس به وزير يا هيئت وزيران مورد استيضاح، رأي اعتماد نداد، هيئت‌وزيران يا وزير مورد استيضاح عزل مي‌گردد.

به موجب اصل 89 نمايندگان مجلس مي‌توانند با يک‌سوم آرا، رئيس‌جمهور را استيضاح کنند و چنانچه پاسخ رئيس‌جمهور حداکثر ظرف يک‌ماه نمايندگان را قانع نساخت، در صورت تصويب دو سوم نمايندگان، عدم کفايت رئيس‌جمهور جهت اطلاع مقام معظم رهبري اعلام مي‌گردد. همچنين بر اساس اصل 90 قانون اساسي، کليه شکايات از عملکرد مجلس، قواي مجريه و قضائيه قابل عرضه به مجلس است و مجلس وظيفه دارد پس از رسيدگي، پاسخ کافي را اعلام کند. اداره مجلس بر اساس آيين‌نامه داخلي آن صورت مي‌گيرد که براي تصويب آن، موافقت دوسوم حاضران الزامي است.

برخي از اصول مربوط به مجلس شوراي اسلامي ( اصل 62 تا 99) که نشان دهنده جايگاه والاي قوه مقننه و اختيارات و وظايف مجلس شوراي اسلامي است، در فهرست زير ارائه مي‌شود:

1- وضع قانون در عموم مسائل در حدود مقرر در قانون اساسي (اصل 71)

2- شرح و تفسير قوانين عادي (اصل 73)

3- تصويب لوايح قانوني دولت (اصل 75)

4- تحقيق و تفحص در تمام امور كشور (اصل 76)

5-تصويب عهدنامه‌ها، مقاوله‌نامه‌ها، قراردادها و موافقت‌نامه‌هاي بين‌المللي (اصل 77)

6-تصويب اصلاحات جزئي در تغيير خطوط مرزي (اصل 78)

7-تصويب برقراري محدوديت‌هاي ضروري در حالت جنگ و وضعيت اضطراري (اصل 79)

8-تصويب گرفتن و دادن وام يا كمك‌هاي بدون عوض داخلي و خارجي از طرف دولت (اصل 80)

9-تصويب استخدام كارشناسان خارجي در موارد ضرورت از طرف دولت( اصل 82)

10-تصويب انتقال بناها و اموال بناها(نفايس ملي) (اصل 83)

11-حق اظهارنظر در همه مسائل داخلي و خارجي (اصل 84)

12-رأي اعتماد به وزيران و نيز حق سؤال و استيضاح آن‌ها (اصول 87 و 89)

13-رسيدگي به شكايات از طرز كار مجلس، قوه مجريه يا قضائيه (اصل 90).

1-       اهميت مجلس تراز در بيان امام راحل

از منظر بنيان‌گذار فقيد نظام مقدس جمهوري اسلامي، امام خميني(ره)، مجلس شوراي اسلامي يکي از قواي اصلي کشور است که جايگاه و اهميت بسيار والايي دارد و در رأس تمام نهادهاي کشور دانسته شده است. بر اساس انديشه آن حضرت، اکثريت قاطع مسائل مهم کشور، وابسته به مجلس است و حداقل آنچه پس از دوران مشروطيت بر سر ملت مظلوم ايران آمده و اين کشور اسلامي را دستخوش توطئه‌هاي بين‌المللي ساخته، ريشه در مجلس دوران ستمشاهي داشته است؛ چنانچه مکرراً مي‌فرمودند: «من تکرار مي‌کنم مجلس بالاترين مقامي است در اين مملکت[3] .... مجلس محلي است که اکثريت قاطع مسائل مهم کشور بي‌واسطه يا باواسطه به آن وابسته است. هرچه به سر اين ملت مظلوم در طول زمان پس از مشروطيت تا آخر دوره انتصابات ستمشاهي آمد، به‌طور قاطع از مجلس‌هاي فاسد بود که ملت در انتخاب نمايندگانش يا هيچ دخالت نداشت يا دخالت بسيار ناچيزي داشت[4]... مجلس شوراي اسلامي است که در رأس تمام نهادهاي جمهوري اسلامي است.»[5]

مجلس از ديدگاه ايشان، نه‌تنها خانه ملت و محل تجمع آن‌ها براي هدايت کشور است؛ بلکه پايگاه مستحکم دفاع و مقاومت در مقابل نظام استکباري جهان محسوب مي‌شود: «شما مي‌خواهيد که يک مجلسي داشته باشيد که در مقابل اين مهاجماتي که از خارج مي‌شود، پايدار باشد، يک دولتي را او تعيين کند که در مقابل تهاجماتي که در دنيا واقع مي‌شود، فشارهايي که واقع مي‌شود در دنيا، اين بتواند دفاع کند و اين از مجلس سرچشمه مي‌گيرد.»[6]

اين تعبير حضرت امام(ره) که مي‌فرمايند:«مجلس خوب، همه چيز را خوب مي‌کند و مجلس بد همه چيز را بد مي‌کند»، ناشي از باور و اعتقاد آن بزرگوار به تأثير چنين نهادي بر مجموعه کشور و ملت است. چنانچه در جاي ديگري نيز تمام بدبختي‌هاي کشور را متأثر از مجلس دانستند و فرمودند: «در اين دوره‌هاي آخر مي‌دانيد که آن بلاهايي که به سر ملت آمد، مادرش مجلس بود. تمام بدبختي‌ها در حکومت از مجلس سرچشمه گرفت. مجلس است که اساس يک کشور را به صلاح مي‌کشد يا اساس يک کشور را رو به فساد مي‌برد.»[7]

ذکر اين قبيل جملات در خصوص ارکان نظام اسلامي به‌ويژه نقش و شأن مجلس شوراي اسلامي در بيان مبارک حضرت امام(ره)، بيانگر جايگاه مجلس در نگاه عميق و بنيادين آن بزرگوار است. امام به مناسبت‌هاي مختلف درباره جايگاه قوه مقننه و مجلس شوراي اسلامي و نمايندگان بياناتي داشته‌اند که مي‌توان به برخي از مهم‌ترين آن‌ها اشاره کرد:

  • هيچ‌كس حق ندارد كه راجع به مجلس جسارتي بكند و مجلس حقش است كه موافق و مخالف داشته باشد و ممتنع.[8]
  • مجلس است كه اساس يك كشور را به صلاح مي‌كشد يا اساس يك كشور را رو به فساد مي‌برد.[9]
  • در مجلس، اسلام تنها كافي نيست، بلكه بايد مسلماني باشد كه احتياجات مملكت را بشناسد و سياست را بفهمد و مطلع به مصالح و مفاسد كشور باشد.
  • سرتسليم به مجلس يعني سر تسليم به اسلام.[10]
  • اين مجلس، فراهم آمده از الله اكبرهاي مردم است.[11]
  • اين مجلس«ما حَصَل»خون يك جمعيتي است كه وفادار به اسلام بوده‌اند.
  • مجلس، خانه واقعي ملت است.
  • مجلس در رأس همه امور واقع است.[12]
  • بايد ملت شريف بدانند كه انحراف از اين امر مهم اسلامي خيانت به اسلام و كشور است و موجب مسئوليت عظيم امت.[13]
  • نگذارند حتي يك عنصر خرابكار وابسته، به مجلس راه يابد.
  •  اگر در اين نظام، كسي يا گروهي - خداي ناكرده - بي‌جهت در فكر حذف يا تخريب ديگران برآيد و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتماً پيش از آنكه به رقيب يا رقباي خود ضربه بزند، به اسلام و انقلاب لطمه وارد كرده است.
  • آن روزي كه «مجلسيان» خوي كاخ‌نشيني پيدا كنند - خداي نخواسته - و از اين خوي ارزنده كوخ‌نشيني بيرون بروند، آن روز است كه ما براي اين كشور بايد فاتحه بخوانيم.
  • آن روزي كه ديديد و ديدند كه انحراف در مجلس پيدا شد؛ انحراف از حيث قدرت‌طلبي و از حيث مال‌طلبي در كشور، در وزيرها پيدا شد، در رئيس‌جمهور پيدا شد، آن روز بدانند كه علامت اينكه شكست بخوريم خودنمايي كرده؛ از آن وقت بايد جلويش را بگيرند.
  • بايد بدانيم كه اگر رئيس‌جمهور و نمايندگان مجلس، شايسته و متعهد به اسلام و دلسوز براي كشور و ملت باشند، بسياري از مشكلات پيش نمي‌آيد.
  • وكيل‌هايي كه آراسته هستند به اخلاق خوب، متعهد هستند به اسلام، وفادار هستند به كشور خودشان، خدمت‌گزار هستند به شما و به كشور، آن اشخاص را انتخاب كنند و به مجلس بفرستند.
  • من انتظار دارم كه وحدت كلمه خود را حفظ [کنيد] و در انتخاب وكلاي خود رضاي حق را بر رضاي خود مقدم داريد.[14]
  • مردم را توجه بدهيد به اينكه شما مي‌خواهيد اسلام را حفظ كنيد بايد منتخبين شما اشخاصي باشند كه توجه به اسلام داشته باشند، متعهد به اسلام باشند، بازيگر نباشند.
  • اشخاصي كه انتخاب مي‌شوند، واقعاً منتخب ملت باشند.
  • توجه داشته باشند رئيس‌جمهور و وكلاي مجلس از طبقه‌اي باشند كه محروميت و مظلوميت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده و در فكر رفاه آنان باشند، نه از سرمايه‌داران و زمين‌خواران و صدرنشينان مرفه و غرق در لذات و شهوات كه تلخي محروميت و رنج گرسنگان و پا برهنگان را نمي‌توانند بفهمند.[15]
  • حيف است كه چهره نوراني مجلس، در آن يك چيزهايي واقع بشود كه مخالف زي شما آقايان است.
  • علاقه مندم كه قداست مجلس معظم و وكلاي محترم محفوظ باشد تا الگويي باشند براي مجلس‌هاي جهان.
  • امروز مسئوليت به عهده ملت است، ملت اگر چنانچه كنار بنشينند، اشخاص مؤمن، اشخاص متعهد بنشينند و اشخاصي كه نقشه كشيده‌اند براي اين مملكت، از چپ و راست، آن‌ها وارد بشوند در مجلس، تمام مسئوليت به عهده ملت است.[16]
  • ملت است كه با رأي خودش رئيس‌جمهوري تعيين مي‌كند، جمهوري اسلامي را رأي مي‌دهد؛ و با رأي خودش كه متمركز است در مجلس، دولت را تعيين خواهد كرد و همه امور دست خود ملت است.
  • انتقاد و استيضاح حق مجلس است.
  • فرق هاست بين نظارت و استيضاح و بين عيب‌جويي و انتقام‌گيري، و اين فرق را همه‌كس پس از رجوع به وجدان خويش مي‌فهمد.

3- اهميت مجلس تراز در بيان رهبر معظم انقلاب امام خامنه‌اي(مدظله‌العالي)

از ديدگاه مقام معظم رهبري نيز مجلس جايگاه والايي در نظام اسلامي دارد و مهم‌ترين مظهر الگوي مردم‌سالاري ديني محسوب مي‌شود. اطلاق مفهوم «ويترين نظام اسلامي» از سوي معظم‌له به مجلس، با توجه به كاربرد كلمه ويترين در عرف مردم، نشان از اهميت و جايگاه مجلس به‌عنوان يکي از نهادهاي مؤثر و مهم حاكميت ملي دارد؛ زيرا اصولاً مردم، چيزهاي خوب و ناب را در ويترين منزل مسکوني يا محل كار خود مي‌چينند. مجلس هم به‌عنوان ويترين نظام، بايد از بهترين افراد جامعه شکل بگيرد و متضمن تصويب بهترين مصوبات و راهگشاترين نظارت و عملكرد باشد تا مصداق ويترين نظام بر آن صدق كند. از اين‌رو، مقام معظم رهبري ضمن توجه هشدارگونه به نمايندگان مجلس دوره هفتم در اولين ديدارشان پس از انتخابشان به نمايندگي ملت ايران مي‌فرمايند: «مجلس، مهم‌ترين مظهر مردم‌سالاري ديني است؛ بنابراين از جايگاه خودتان غفلت نكنيد. توجه داشته باشيد اينجا كجاست و مجلس شوراي اسلامي يعني چه؟ اهميت تصميم و موضع‌گيري را در اين مجلس مورد غفلت قرار ندهيد. اينجا مركز و قله و به تعبيري ويترين مجموعه نظام اسلامي است كه جلوي چشم قرار دارد.»[17]

معظم‌له در اين بخش، ضمن رد صريح راهبرد و خواسته دشمنان نظام اسلامي که «همواره يك مجلس بي‌نقش را خواسته‌اند، مجلسي كه تأثيري نداشته باشد»، تأكيد مي‌كنند: «مجلس بايد اثرگذار، پررنگ، فعال و داراي نقش باشد؛ همه تلاش بايد دنبال اين باشد.»[18]

از ديدگاه مقام معظم رهبري جايگاه والاي مجلس به لحاظ قانوني، تنها به وضع سياست‌هاي داخلي کشور محدود و منحصر نمي‌شود؛ بلکه مجلس شوراي اسلامي نقش تعيين‌کننده و مؤثري در ديپلماسي جهاني جمهوري اسلامي ايران نيز دارد: «بر اثر همين قدرت و استقامت در راه و به خاطر حفظ جايگاه قانوني بالايي که در قانون اساسي به اين دستگاه عظيم و حساس داده شده، امروز مجلس شوراي اسلامي در جهان از حيثيت بالايي برخوردار است و فقط به‌عنوان يک دستگاه قانون‌گذاري در کشور ما شناخته نمي‌شود؛ بلکه دستگاهي است که در سياست‌هاي کشور و جهان هم سهم مؤثري دارد و اين نقش بايستي به‌طور کامل حفظ شود.»[19]  

از منظر سياسي معظم‌له، مجلس شوراي اسلامي با توجه به حوزه مسئوليت و اهميت وظايفش، مي‌تواند نقش اساسي در حفظ آرمان‌هاي اصيل انقلاب اسلامي داشته و ضامن تداوم راه انقلاب و امام(ره) باشد:

«مطمئناً مجلس شوراي اسلامي، آن رکن رکيني است که موضع‌گيري و تصميم و حرکت صحيح و جهت‌دار و مدبرانه او، نقش عمده‌اي در تداوم راه انقلاب و امام خواهد داشت. هرکسي و هر دستگاهي، در اين تکليف بزرگ و عمومي نقش دارد؛ ولي نقش شما تعيين‌کننده‌تر است و لذا تکليف شما هم سنگين‌تر است.»[20]  

رهبر معظم انقلاب درباره جايگاه منيع مجلس و اهميت حوزه مأموريت‌هاي آن، عبارات نغز و مهمي نظير: «اميد ملت، سنگر دفاع ملت در مقابل نظام سلطه جهاني و مرکز اساسي و تعيين‌کننده براي انقلاب اسلامي» دارند که هرکدام تعيين‌کننده شأن اين نهاد در سلسله مراتب حاکميتي نظام سياسي جمهوري اسلامي ايران است. در اينجا به برخي از بيانات گرانقدر امام خامنه‌اي(مدظله‌العالي) در مورد مجلس اشاره مي‌کنيم:

  • مجلس، مظهر حضور و اراده مردم در صحنه‌هاي گوناگون سياسي و اقتصادي است.[21]
  • مجلس شوراي اسلامي، حساس‌ترين بعدي است که نظام اسلامي ايران از آن، به سمت هدف‌هاي خود عبور مي‌کند.
  • مجلس شوراي اسلامي، جايي است که اميد ملت ما به آن نقطه است. اين مجلس براي ملت سنگر است؛ اما سنگري در مقابل دشمنان، در مقابل آمريکا، در مقابل ضد انقلاب. آن کسي که مردم او را به اين سنگر مي‌فرستند، مي‌فرستند تا در اين سنگر از انقلاب دفاع کند.[22]
  • جايگاه مجلس، جايگاهي است بسيار عالي؛ انعکاس نظرات و اراده ملت در قوانين و مقررات کشور و رگه‌هاي اجرايي کشور است، اين چيز کمي نيست.[23]
  • مجلس بحمدالله در نظام جمهوري اسلامي، تا حدود زيادي معناي واقعي خودش را پيدا کرد.[24]
  • مجلس شوراي اسلامي يک مرکز اساسي و تعيين‌کننده براي انقلاب است. همه سررشته‌هاي امور به مجلس شوراي اسلامي بر مي‌گردد.[25]
  • مجلس بسيار مهم است و قشرهاي مختلف مردم کوشش کنند که امر انتخابات و مجلس را هميشه مهم بشمارند.
  • مجلس مطلوب، خانه ملت، تجلي‌گاه عزت اسلامي و ملي، تأمين‌کننده منافع عمومي، حافظ امنيت کشور و سد مستحکمي در برابر تعرض و طمع‌ورزي‌هاي دشمن است.
  • قانون‌گذاري براي هر كشور و ملتي في‌نفسه مهم است؛ اما براي كشوري همچون ايران و ملت بزرگي نظير ملت ايران كه راه نويني را در مقابل بشر گشوده است، از اهميتي بسيار فراوان‌تر برخوردار مي‌شود.

 

 

  • من مطمئنم که این انتخابات برای ملت های دیگر هم یک نشانه ای است برای همین هم است که دستگاههای خبیث استکبار از آمریکا و انگلیس و صهیونیست ها  و دیگران دارند مرتباً تلاش می کنند که این انتخابت را یک جوری خراب کنند، مخدوش کنند. کشورهای دیگر نگاه می کنند ببینند این پیشکسوت انتخاباتی و انقلابی –کخ ملت ایران است- چه کار خواهد کرد.... استکبار دوست دارد که انتخابات در کشور ما آنچنان بشود که ملت ها را مأیوس کند.1

 

 

 

 
  
 

 

1-      بیانات در دیدار با مردم قم 19/10/90

 

 

 

 

 

فصل سوم

ضرورت مجلس تراز انقلاب اسلامي

 

پاسخ به اين سؤال مقدر در اذهان که «چه ضرورتي براي طرح مجلس تراز انقلاب در دهه چهارم انقلاب اسلامي وجود دارد؟»، حائز اهميت است که در اين فصل از کتاب تلاش مي‌کنيم به آن بپردازيم. علاوه بر اهميت و جايگاه والاي مجلس شوراي اسلامي، ضرورت وجودي مجلسي در تراز انقلاب اسلامي، مسئله‌اي مهم و در خور بررسي است. اين ضرورت از دو مؤلفه اساسي ناشي مي‌شود؛ وضعيت کنوني و آينده جمهوري اسلامي ايران و تغيير جنس و ماهيت تهديدات نظام سلطه عليه انقلاب اسلامي.

الف- اوضاع کنوني و آينده

انتخابات مجلس نهم در وضعيتي برگزار مي‌شود که جمهوري اسلامي ايران از حيث داخلي، منطقه‌اي و بين‌المللي در موقعيت ويژه‌اي قرار دارد.

1- اوضاع داخلي

 از يک سو انقلاب اسلامي در دهه چهارم عمر خويش، يعني دهه پيشرفت و عدالت قرار دارد و بايد گام‌هاي بزرگي در اين عرصه برداشته شود. از سوي ديگر، نظام جمهوري اسلامي در حال اجراي طرح‌هاي بزرگ توسعه اقتصادي و عدالت اجتماعي در سطح ملي است كه نياز به قوه مقننه‌اي قدرتمند، فهيم و آگاه دارد.

گذر از گام سوم به گام چهارم انقلاب، نکته ديگري است که اوضاع داخلي کنوني و آينده ايران اسلامي را تحت‌الشعاع انتخابات مجلس نهم قرار مي‌دهد. چند سال پيش، مقام معظم رهبري فرايند تکاملي انقلاب اسلامي را در پنج مرحله ترسيم کردند و فرمودند:

 «فرايند تحقق هدف‌هاي اسلامي، يك فرايند طولاني و البته دشواري است. به‌طور نسبي انسان به آن اهداف نزديك مي‌شود؛ اما تحقق آن‌ها، بسيار طولاني است. قدم اول كه پرهيجان‌تر و پرسروصداتر از همه است، ايجاد انقلاب اسلامي است. كار آساني نبود؛ ليكن اين آسان‌ترين است. قدم بعدي، ترتب نظام اسلامي بر انقلاب اسلامي است؛ يعني ايجاد نظام اسلامي، كه گفتيم نظام اسلامي يعني هندسه عمومي جامعه، اسلامي بشود؛ كه اين هم شد. قدم بعدي كه از اين‌ها دشوارتر است، ايجاد دولت اسلامي است. دولت نه به معناي هيأت وزيران؛ يعني مجموعه كارگزاران حكومت؛ يعني من و شما. ما بايد به معناي واقعي كلمه، در درون اين نظامِ اسلامي، اسلامي شويم. اين مشكل‌تر از مراحل قبلي است... ما الآن در اين مرحله قرار گرفته‌ايم و بايد دائم تلاش ما اين باشد. اگر نماينده مجلسيم، اگر عضو دولتيم، اگر از مسئولان قضايي هستيم، اگر روحاني هستيم، هر كجا قرار داريم، اولين و مهم‌ترين وظيفه را اصلاح كار خود بدانيم؛ ... اگر ما خود را اصلاح كنيم، جامعه اصلاح شده است. پس تشكيل دولت اسلامي، مرحله سوم است. بعد از اين مرحله، مرحله تلألؤ و تشعشع نظام اسلامي است؛ يعني مرحله ايجاد كشور اسلامي. اگر اين مرحله به‌وجود آمد، آن‌وقت براي مسلمان‌هاي عالم، الگو و اسوه مي‌شويم: «لتكونوا شهداء علي الناس.» اگر توانستيم اين مرحله را به‌سلامت طي كنيم - كه از همت مردان و زنان مؤمن، اين چيزها اصلاً بعيد نيست - آن‌وقت مرحله بعدي، ايجاد دنياي اسلام است. ببينيد؛ فرايند تحقق نظام اسلامي، همين‌طور قدم‌به‌قدم به نتايج نهايي خود نزديك مي‌شود.»[26]

گذار موفقيت‌آميز از مرحله سوم انقلاب به مرحله چهارم آن و هم ورود به دهه پيشرفت و عدالت الزامات و پيش‌نيازهايي دارد که داشتن نهادها و ساختارهاي انقلابي و متعهد و متخصص حداقل‌هاي آن است.

از منظري ديگر، امروزه انتخابات از حيث كاركرد امنيتي هم داراي اهميت شده است. براي مثال، سال 1388 که سال برگزاري انتخابات رياست جهوري در ايران بود، راهبرد غربي‌ها تأثيرگذاري بر فرايند و نتايج انتخابات متناسب با منافع غرب تعريف شده بود. در داخل ايران، متأسفانه نتايج انتخابات از سوي دو نفر از کانديداها پذيرفته نشد و پس از اعلام نتايج انتخابات با القاي ترديد و شبهه در سلامت انتخابات، مانور جمعيتي و لشکرکشي خياباني در مقابله با نظام شکل گرفت و چندين ماه کشور را درگير فتنه‌اي پيچيده با طراحي و حمايت دولت‌هاي خارجي کرد که با ياري خداي متعال و رهبري و مديريت هوشمندانه مقام معظم رهبري(مدظله‌العالي) و بصيرت و اقدام ملت ايران، فتنه مهار شد و به شکست انجاميد.

چالش‌هاي سياسي – امنيتي به‌وجود آمده در انتخابات سال1388 از يک طرف و موفقيت جمهوري اسلامي در مقابله و مهار آن چالش‌ها دشمن را به اين باور رسانده که همچنان نتايج انتخابات در ايران براي کشورهاي غربي هم متفاوت ارزيابي شد. بر همين اساس، مي‌توان گفت نتايج انتخابات نهم مجلس شوراي اسلامي براي پيشبرد آرمان‌ها و اهداف انقلاب اسلامي همچنين استمرار حرکت بيداري اسلامي، پايداري و ايستادگي در برابر زياده‌خواهي و فشارهاي غرب در موضوعاتي چون مسئله هسته‌اي و دفاع از حقوق ملت مسلمان و مظلوم فلسطين مي‌تواند متفاوت باشد. همان‌گونه که مقام معظم رهبري درباره اين انتخابات فرمودند:

«امسال ما در آخر سال، انتخابات را داريم. انتخابات هميشه در کشور ما تا حدودي يک حادثه چالش‌برانگيز است. اگرچه در مقايسه با انتخابات‌هايي که در بعضي از کشورهاي دنيا چه کشورهاي به‌اصطلاح پيشرفته و چه بعضي از کشورهاي ديگر برگزارمي شود که تويشان چه خباثت‌ها، چه خيانت‌ها، چه درگيري‌ها، حتي چه کشت و کشتارها اتفاق مي‌افتد، بحمدالله اين حوادث در کشور ما نيست؛ اما بالاخره يک چالشي است، مردم را متوجه مي‌کند. مراقب باشيد اين چالش به امنيت کشور صدمه نزند. انتخابات که مظهر حضور مردم است، مظهر مردم‌سالاري ديني است، بايد پشتوانه امنيت ما باشد. نبايد اجازه داد که اين چيزي که ذخيره امنيت است، پشتوانه امنيت است، به امنيت ما صدمه وارد کند. ديديد، حس کرديد، از نزديک لمس کرديد آن وقتي را که دشمنان مي‌خواهند از انتخابات عليه امنيت کشور سوء استفاده کنند. بايد همه مراقب باشند، همه به‌هوش باشند. آحاد مردم، مسئولان گوناگون، منبرداران سياسي، کساني که مي‌توانند با مردم حرف بزنند، همه مراقب باشند، مواظب باشند از انتخابات مانند يک نعمت الهي پاسداري کنند.»[27]

در اين چارچوب ضرورت دارد اوضاع داخلي و خارجي در آستانه انتخابات نهم مجلس شوراي اسلامي به شيوه‌اي روشمند و عميق، از سوي صاحب‌نظران بررسي شود. پژوهشگران، چالش‌هاي احتمالي و آسيب‌پذيري‌هاي امنيتي آن انتخابات را پيش‌بيني و مورد توجه قرار دهند. براي بهره‌گيري از اين فرصت پيش رو که نمايش مردم‌سالاري ديني در کشور و پشتوانه نظام است، بهتر از گذشته انديشه‌ورزي شود.

2- اوضاع منطقه‌اي

هانتينگتون بيان مستدلي در مورد بيداري و قدرت‌يابي جهان اسلام دارد. وي در يکي از فصل‌هاي کتاب خود، اطلاعاتي کمي و آماري ارائه مي‌کند که بر اساس آن، جهان اسلام چه از نظر جمعيتي و چه از نظر مالي و چه از لحاظ آگاهي‌هاي اجتماعي، در حال چنان رشدي است که مي‌تواند در بسياري موارد، سيادت و سيطره تمدن غربي را به مخاطره افکند، از اين‌رو، او به‌صراحت مي‌نويسد که قرن آينده قرن محمد(ص) خواهد بود.

آنچه هانتينگتون هشدار مي‌داد و تلاش‌هايي که آمريکا و متحدان آن در دو دهه اخير براي مهار و سرکوب آن انجام دادند، سرانجام نتوانست از رشد اسلام‌گرايي جلوگيري کند. در عوض، سقوط دولت‌هاي ديکتاتوري حامي غرب و آمريکا در خاورميانه و شمال آفريقا و جايگزين شدن حکومت‌هاي اسلامي و همچنين تعميق بيداري اسلامي، باعث شد تا آمريکا و غرب به اين باور برسند که اين منطقه حياتي و هارتلندي نه‌تنها در حال خارج شدن از دست آن‌هاست؛ بلکه در اين ميان، نفوذ و قدرت ايران به‌طور طبيعي افزايش خواهد يافت و با توجه به تجربه‌هاي افغانستان، عراق، لبنان و فلسطين، خاورميانه در مديريت ايران قرار خواهد گرفت.

از نظر غربي‌ها و به‌ويژه آمريکا و صهيونيست‌ها، تغيير الگو‌هاي دوستي و دشمني، اولين پيامد مهم و اساسي بيداري اسلامي و روي کار آمدن دولت‌هاي اسلام‌گرا در منطقه است؛ بدين معني که دشمني عليه آمريکا و رژيم صهيونيستي رو به تزايد خواهد نهاد و معاقباً دوستي‌ها با ايران افزايش خواهد يافت. همچنين به اعتقاد آن‌ها به تناسب تغيير در الگوهاي دوستي و دشمني، چشم‌انداز محيط امنيتي منطقه نيز دستخوش تحول بنيادي خواهد شد. بر اين اساس، محيط ژئوپلتيکي منطقه شاهد بلوک‌بندي‌هاي جديد در چارچوب الگوهاي دوستي و دشمني جديد خواهد بود. آنچه اهميت اين تغييرات را حساس و زياد مي‌کند، نقش و جايگاه ايران در اين بلوک‌بندي‌هاست. در همين راستا، برگزاري کنفرانس بيداري اسلامي در ايران و شرکت شخصيت‌هاي انديشمند و تأثيرگذار در قيام‌هاي مردمي منطقه و بيانيه پاياني اين کنفرانس در کنار حضور رهبري و هدايت مستقيم ايشان، براي آمريکايي‌ها اين پيام را به‌دنبال داشته که شرايط و زمينه‌هاي بلوک بندي‌هاي منطقه در آينده، تغيير خواهد کرد و با مرکزيت ايران شکل خواهد گرفت و آن‌ها نيز بايد مانند انگليسي‌ها در دهه 1970 از منطقه خاورميانه خداحافظي کنند. 

بنابراين، بيداري اسلامي به وقوع پيوسته در کشورهاي شمال آفريقا و خاورميانه، تغيير نظام‌هاي سياسي موجود در اين کشورها از الگوهاي غربي به الگوي اسلامي، تغيير الگوهاي دوستي و دشمني و تغيير بلوک‌بندي قدرت و تولد قدرت بلامنازع ايران اسلامي از دل اين تحولات، بخشي از اوضاع منطقه‌اي است که جمهوري اسلامي در آن قرار گرفته است. مسلماً اين اوضاع مي‌تواند هم قدرت ايران را افزايش و هم آن را کاهش دهد. اين امر به مديريت و چگونگي هدايت اين تحولات بستگي دارد. بدون ترديد، مجلس يکي از نهاد‌هاي بسيار تأثيرگذار بر چگونگي مديريت اين تحولات است. اگر مجلسي در تراز انقلاب شکل بگيرد و ميراث‌دار قاطعيت و شجاعت انقلابي باشد، مي‌تواند بر پيگيري آرمان‌هاي انقلاب در محيط پيراموني اثر جدي بگذارد در غير اين‌صورت مي‌تواند اين حرکت را کُند کند يا حتي آن را به چالش بکشد که در وهله اول اين امر بستگي به شناخت نمايندگان مجلس آتي از تحولات و تغيير آرايش سياسي جهاني دارد.

براي مثال، يک نماينده تراز انقلاب بايد بداند که محيط امنيتي خاورميانه با ظهور بيداري اسلامي و قيام مردمي با دگرگوني بي‌سابقه‌اي روبه‌رو شده و به تبع آن،آمريکا و برخي قدرت‌هاي غربي به همراه برخي کشورهاي منطقه، سناريوهايي را براي مديريت تحولات محيط امنيتي خاورميانه طراحي کرده‌اند که به‌طور حتم، مرکز ثقل همه اين طراحي‌ها ايران است؛ زيرا غرب به محوريت آمريکا علت تمام شکست‌هاي خود را ايران اسلامي و قدرت الهام‌بخشي آن مي‌داند.

اما از آنجا كه در اوضاع فعلي، آمريكايي‌ها از قدرت و اقتدار لازم براي برخورد سخت و نيمه‌سخت با ايران برخوردار نيستند، تلاش مي‌كنند در راستاي ضربه زدن به جمهوري اسلامي و همچنين فرافكني مشكلات داخلي از جمله انحراف افكار عمومي داخلي و خارجي از جنبش تسخير وال‌استريت كه چند ماهي است به معضلي براي ايالات متحده و ديگر كشورهاي اروپايي تبديل شده، از فرصت انتخابات مجلس نهم ايران بهره‌برداري کنند. غرب در اوضاع فعلي، انتخابات پيش روي ايران را بهترين فرصت براي اقدام عليه جمهوري اسلامي تلقي مي‌کند؛ از اين‌رو تلاش مي‌کند در وهله اول، نيروهاي منسوب و طرفدار خود را به مجلس بفرستد و اگر موفق به اين امر نشد، انتخابات را به چالشي امنيتي براي نظام اسلامي تبديل کند. به همين‌خاطر، ترسيم اوضاع منطقه‌اي که در آن قرار داريم، ضرورت داشتن مجلسي در تراز انقلاب اسلامي را مبرهن و روشن مي‌سازد.

3- اوضاع بين‌المللي

آغاز قرن جديد ميلادي با تحولات متعددي در عرصه بين‌المللي همراه بود، تحولاتي كه در سال‌هاي بعد و به‌ويژه با پايان يافتن دهه اول از اين قرن، چهره خود را به نمايش گذاشت. در اين دوران به‌طور مشخص تقابل و تعارض نوين نظام ليبرال سرمايه‌داري، از يك نزاع درون‌تمدني به يك تقابل بين تمدني با تمدن اسلامي ورود كرد و كانون تغييرات در ساختار بين‌الملل، از اروپاي دوران جنگ سرد به خاورميانه و جهان اسلامي منتقل شد. در اين ميان، آمريكا که تنها ابرقدرت در نظام بين‌الملل بود، مهم‌ترين دغدغه‌هاي خود را در خاورميانه تعريف كرد، منطقه‌اي كه در آن جمهوري اسلامي ايران از جايگاه ويژه‌اي برخوردار بوده است.

تقابل ميان ايران و آمريكا در موارد مختلف نتايج گوناگوني را به‌دنبال داشته است، اين نتايج در اكثر موارد به‌نوعي با تفوق جمهوري اسلامي ايران همراه بوده و دوران گذار نظام بين‌الملل را در راستاي تقويت اين كشور نشان مي‌دهد. دو جنگ اصلي در جهان اسلام كه از سوي آمريكا صورت گرفته، به تقويت گروه‌هايي انجاميده كه به ميزان قابل توجه متأثر از ايران محسوب مي‌شوند. همچنين جنگ نيابتي و سرنوشت‌ساز حزب‌الله لبنان با رژيم صهيونيستي پس از عقب‌نشيني اين رژيم از جنوب لبنان و پيروزي قاطع حزب‌الله، به تقويت موضع ايران انجاميده است. مجموعه تلاش‌هاي آمريكا براي توقف برنامه هسته‌اي ايران، تاكنون نتوانسته است به برآورده شدن منافع اين كشور منجر شود و اين به معناي ناتواني آمريكا در وادارسازي مؤثر از جايگاه برتر است. مجموعه تلاش‌هاي ايالات متحده در راستاي تضعيف نظام سياسي در ايران كه در اوج خود با حوادث سال 1388 همراه مي‌شود، در تمامي موارد از سوي جمهوري اسلامي واپايش(كنترل) شده و به تقويت اين نظام در حوزه داخلي و خارجي انجاميده است.

بروز بيداري اسلامي كه تاكنون توانسته براي مجموعه مؤلفه‌هاي اصولي جمهوري اسلامي در حوزه‌هاي مختلف سياسي و فرهنگي، مصاديق مثبت بين‌المللي ايجاد كند، از جمله مهم‌ترين نشانه‌هاي تقويت ايران در عرصه بين‌المللي است. بيداري اسلامي با سقوط نظام‌هاي وابسته به غرب و بازتوليد گفتمان اسلام‌گرايي به‌عنوان بديل ايدئولوژيك گفتمان غربي در جهان اسلام، نشانگر توسعه حوزه تأثيرگذاري ايران در منطقه وسيع اسلامي و عربي است كه با مجموعه دستاوردهاي خود تاكنون، موضع برتر جمهوري اسلامي را در رقابت‌هاي منطقه‌اي به‌خوبي نشان مي‌دهد و گوياي تغيير در نظام سلطه‌آميز حاكم بر منطقه در راستاي كاهش نقش ايالات متحده آمريكا است.

با نگاهي به وقايع اتفاقيه در اوضاع كنوني منطقه و جهان و مجموعه تلاش‌هاي نظام سلطه عليه جمهوري اسلامي ايران و مجموعه نتايجي كه در سرانجام هريك از اين تلاش‌ها حاصل شده، مي‌توان يك روند خاص را براي جمهوري اسلامي ترسيم كرد كه به‌طور مشخص به تقويت موضع اين كشور در مقابله با دشمنان خود انجاميده است. روندي كه به نظر مي‌رسد به سمت نوعي موازنه قواي منطقه‌اي ميان جمهوري اسلامي ايران و نظام مداخله‌گر ايالات متحده آمريكا در حركت است. موازنه‌اي كه  در صورت وقوع، پيامدهايي همچون: كاهش چشمگير قدرت آمريكا در منطقه؛ ارتقاي جايگاه ايران به يك ابرقدرت منطقه‌اي؛ و ايجاد درجه‌اي از ثبات در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا را در پي خواهد داشت.

از ديگر مسائل و شرايط بين‌المللي که در آستانه انتخابات مجلس نهم و ضرورت تکوين مجلسي در تراز انقلاب اسلامي بايد مورد بررسي قرار گيرد، وضعيت‌شناسي غرب به محوريت آمريکاست. امروز غرب از يک سو با بحران‌هاي مختلف و متعددي نظير: بحران سرمايه‌داري، بحران ايدئولوژي و گرايش آن از غرب به شرق، بحران معنويت، بحران اقتدار، بحران رکود اقتصادي، بحران قدرت و گرايش آن از غرب به شرق دست به گريبان است و از سوي ديگر، با توجه به تحولات اخير در منطقه به‌وي‍‍‍ژه بيداري اسلامي ملت‌هاي مسلمان خاورميانه و شمال آفريقا به تأسي از انقلاب اسلامي، ارتقاي درجه موقعيت ايران در راهبردهاي امنيتي و ملي خود را ملاحظه و ابراز نگراني مي‌کند. آمريکا با توجه به چالش‌هاي داخلي و منطقه‌اي که سلطه و نظم مورد نظر آن را در سطح منطقه‌اي و جهاني هدف قرار داده، جمهوري اسلامي ايران را مقصر اصلي و در مرکز ثقل اين دگرگوني مي‌بيند؛ از اين‌رو به تناسب اين وضعيت، اهداف چند منظوره‌اي را در قبال ايران دنبال و به‌جد تلاش مي‌كند تمام ظرفيت‌هاي خود را براي هجمه به ايران به کار بگيرد. در اين راستا همان‌طور كه يكي از استراتژيست‌هاي آمريكايي(فريد زكريا، سردبير مجله نيوزويك) گفت، ايالات متحده از «استراتژي تركيبي» عليه ايران استفاده مي‌كند. در اين راستا دم دست‌ترين تحولي که مي‌توانند در بستر آن، عليه انقلاب اسلامي اقدام کنند و به ايفاي نقش بر ضد منافع و امنيت ملي ايران بپردازند، انتخابات پيش رو است.

البته بسياري از تحليل‌‌گران مسائل جهاني معتقدند نتيجه نهايي بحران اقتصادي و سياسي و جنبش اعتراضي وال‌استريت در غرب منجر به سقوط سرمايه‌داري و افول قدرت‌هاي غربي به‌ويژه آمريکا در جهان خواهد شد. چنانچه مقام معظم رهبري مي‌فرمايند: «ممکن است حکومت آمريکا با شدت عمل، اين جنبش اعتراضي را سرکوب کند؛ اما نمي‌تواند ريشه‌هاي آن را از بين ببرد. ريشه‌هاي اين حرکت در آينده آنچنان گسترش خواهد يافت که نظام سرمايه‌داري آمريکا و غرب را زمين خواهد زد.»

با اين حال، فروپاشي و پايان امپراطوري آمريکايي از يک سو و جابه‌جايي قدرت از غرب به شرق از سوي ديگر، موضوعي است که از سال‌ها قبل مورد توجه نظريه‌پردازان جهان بوده و نظريه‌هاي مختلفي در مورد چگونگي و زمان اين رويداد عظيم ذکر شده است. اولين مورد، پيش‌بيني امام راحل(ره) است که در نامه به گورباچف، انديشه ليبراليسم غربي را هم مانند ماركسيسم يك انديشه از بين رفتني دانستند و به گورباچف تأكيد كردند «مشكل شما عدم اعتقاد واقعي به خداست؛ همان مشكلي كه غرب را هم به ابتذال و بن‌بست كشيده و خواهد كشاند... در شكستن ديوارهاي خيالات ماركسيسم گرفتار زندان غرب و شيطان بزرگ نشويد... در زمينه اقتصاد دنبال باغ سبز دنياي غرب نرويد، گره‌هاي كور اقتصادي را با پناه بردن به كانون سرمايه‌داري غرب حل نكنيد.» رهبر معظم انقلاب نيز پيش‌بيني کرده بودند که آنچه غرب بايد نگران آن باشد، تبديل شدن فروپاشي اقتصادي به فروپاشي اجتماعي و سياسي است و اين روندي محتوم است. مباني تمدني كه 300 سال است بر محور تعقيب بي‌قيدوشرط هوي و هوس و انكار فضيلت‌هاي اجتماعي مانند عدالت و خير بنا شده، در حال فرو ريختن است. نوبت بعدي از آن آمريكاست. مسئله فقط زمان است نه چيز ديگر.

در سال‌هاي اخير افرادي مانند برژينسکي، مشاور اسبق امنيت ملي آمريکا نيز به اين امر توجه داشته و براساس شواهدي ذکر كرده بود که مرکز ثقل سياسي و اقتصادي جهان از اقيانوس اطلس شمالي به آسيا و اقيانوس آرام در حال تغيير است. «جوزف ساموئل ناي»، مبتكر تئوري قدرت نرم نيز اين باور را پذيرفته و در کتاب جديد خود تصريح دارد که در حال حاضر دو انتقال بزرگ قدرت در حال وقوع است که يكي از آن‌ها انتقال قدرت از غرب به شرق است؛ در اين ميان، بحران مالي جهاني به اين تغيير سرعت بخشيده است. در همين راستا، مدودوف رئيس‌جمهور روسيه، بحران مالي 2008 را نشانه‌اي از پايان رهبري آمريکا ناميد.

فوکوياما نيز ريشه بحران مالي اخير را نه بحران مسکن سال ٢٠٠٥ بلکه در ذات نظام ليبرال سرمايه‌داري ياد کرد. در واقع نظام سرمايه‌داري غربي که با تجميع ثروت در دستان تعداد محدودي از افراد جامعه باعث نابودي اقشار متوسط و ضعيف شده و زمينه را براي سلطه اين تعداد محدود بر بخش وسيعي از جامعه فراهم آورده است، بر همين اساس، تحليل‌گران معتقدند که اعتراضات در مقابل وال‌استريت نه‌تنها آغاز حرکت عمومي در اين کشور به سياست‌هاي عمومي دولت است؛ بلکه آغاز حرکتي در مخالفت با ماهيت نظام سرمايه‌داري لجام‌گسيخته در غرب و آمريکاست. اينکه مردم در جوامع غربي در برابر مراکز مالي و بانکي به تجمع و اعتراض مي‌پردازند، به اين دليل است که مراکز مالي را بازوان سرمايه‌داري و عامل بدبختي خود مي‌دانند.

از سوي ديگر، اين اعتراضات بر خلاف نظر برخي تحليل‌گران، يک اعتراض سياسي نيز هست. «دان دي بار» يک فعال ضد جنگ، در اين باره معتقد است: «ساختار سياسي غرب فاسد شده و در برابر نيازهاي شهروندان خود پاسخ‌گو نيست.» چامسکي نيز در اين باره معتقد است: «نارضايتي دو سوم مردم آمريکا از کنگره، نشانه اين است که سيستم درست عمل نمي‌کند و اين حس وجود دارد که کنگره، رئيس‌جمهور و ديگر سازمان‌هاي مالي و اقتصادي به صورت اشتباه و نادرست عمل مي‌کنند.»

ب- تغيير ماهيت تهديدات نظام سلطه عليه انقلاب

نکته مهم ديگري که مي‌تواند ضرورت طرح و تکوين مجلس تراز انقلاب اسلامي را در وضعيت فعلي روشن و تبيين کند، تغيير جنس و ماهيت تهديدهاي نظام سلطه و استکبار جهاني عليه ماهيت و موجوديت انقلاب اسلامي است.

 از آنجا که آمريکا و غرب به‌نوعي عامل عمده اين بحران‌ها را جمهوري اسلامي ايران تلقي مي‌کنند، در راستاي خنثي‌سازي و مقابله با آن، راهبردهاي سخت‌گيرانه‌اي را عليه ايران طراحي کرده و مدنظر قرار داده‌اند. اين راهبردها که از طريق «راهبرد فشار ترکيبي» عليه ايران از بيرون و «تغيير ترکيبي» در درون پيگيري مي‌شود، هدفش ضربه زدن به ايران و تضعيف الگوي جمهوري اسلامي ايران در خيزش عظيم مردمي جهان اسلام عليه استکبار غرب و استبداد وابسته به آن در داخل کشورها و ملت‌هاي اسلامي است. در مورد «راهبرد فشار ترکيبي» عليه ايران از سوي غرب، فريد زکريا، استراتژيست هندي‌الاصل آمريکايي‌تبار، در مقاله‌اي در مجله فارين‌پاليسي مي‌نويسد: «ايران تنها تمدن باقيمانده از نسل تمدن‌هاي بزرگ در امروز است که در مقابل غرب ايستاده است و تنها راه مقابله با آن استفاده از «راهبرد ترکيبي» است.»

اشاره رهبر معظم انقلاب به اين نکته مهم را البته در ديدار حدود دو هزار نفر از دانشجويان و نمايندگان تشكل‌هاي علمي، فرهنگي، سياسي، انقلابي و صنفي دانشگاه‌هاي سراسر كشور با ايشان که در تاريخ 19/5/1390 برگزار شد، شاهد بوديم. معظم‌له در اين ديدار با توجه به اوضاع جهاني كه آمريكايي‌ها مي‌كوشند عليه ايران اسلامي ايجاد کنند، به دانشجويان هشدار دادند: «دشمنان انقلاب اسلامي و ملت ايران در روند مقابله با ايران اسلامي، به صورت به هم پيوسته و جبهه‌اي عمل مي‌كنند و با نوعي تقسيم‌بندي وظايف در چارچوب يك طرح كلي، به فعاليت‌هاي جبهه‌اي برضد انقلاب مشغولند كه اگر اين واقعيت از سوي تشكل‌هاي دانشجويي درك شود، در عمل به وظايف انقلابي، كمك فراواني به آن‌ها خواهد كرد.»

امروز غرب و آمريکا با توجه به ناکامي‌هايي که در مصاف 33 ساله با انقلاب اسلامي داشته‌اند، در خصومت‌ورزي عليه نظام اسلامي ايران، تغيير راهبرد و تاکتيک داده‌اند. البته اساساً پس از فروپاشي شوروي رويكرد راهبردي غرب براي مقابله با كشورهاي مخالف و ناهمخوان با خود دگرگون شده و تمركز اصلي آن‌ها در راهبرد جديد بر براندازي نرم از طريق فرايندهاي داخلي قرار گرفته است. اين راهبرد عمدتاً متوجه كشورهايي است كه داراي ساختارهاي مردم‌سالار وليكن در تقابل با سياست‌هاي كلان قدرت‌هاي بزرگ بوده‌اند. در اين راستا چرخه انتخابات به‌عنوان يكي از بسترها و زمينه‌هاي قابل توجه براي بازيگران جنگ نرم به منظور براندازي و فروپاشي اين نوع نظام‌ها مدنظر قرار گرفته است.

در چنين راهبردهايي، انتخابات كه يك جنبه اقتدار ملي براي نظام‌هاي سياسي مردم‌سالار محسوب مي‌شود، به فرصتي براي برخورد با نظام تبديل مي‌شود. آنان براي اينكه انتخابات را تبديل به تهديد عليه نظام سياسي بكنند، از تكنيك‌ها و تاكتيك‌هاي بسيار پيچيده و ذوابعادي استفاده مي‌کنند كه در يك طيف گسترده قابل ارزيابي است؛ يك سر اين طيف، نفوذ در انتخابات از طريق كانديداتوري افراد خاص براي سلطه بر قوه مقننه و سر ديگر آن، بحران‌آفريني و ايجاد نافرماني مدني و اعتراضات خياباني به بهانه‌هاي مختلف و تبديل كردن آن به بحران و چالش امنيتي براي نظام است.

گسست بين باورهاي ذهني و شناختي مردم از حاکميت با متهم کردن نظام موجود به فساد سياسي، ناکارآمدي سياسي، فرهنگي و اقتصادي و دو قطبي كردن جامعه از ديگر چالش‌هاي پيش روي اين دوره از انتخابات است.

فعال‌سازي مجدد بقاياي جريان شكست خورده فتنه و بهره‌گيري از جريان موسوم به انحرافي براي ايجاد واگرايي و تقابل در بين جريان‌هاي ارزشي و اصول‌گرا هم از سناريوهايي است كه امكان پيگيري آن‌ها از سوي دشمنان نظام زياد است.

در اين چارچوب، آمريكا و اذنابش به‌طور وسيع براي انتخابات مجلس نهم ايران سرمايه‌گذاري كرده، در صدد هستند که از اين طريق، برنامه‌ها و راهبردهاي خود را به پيش ببرند. از اين‌رو، علاوه بر حساسيت و مراقبت مسئولان، حضور آگاهانه، مسئولانه و مشاركت حداکثري مردم در پاي صندوق‌هاي رأي و انتخاب هوشمندانه نمايندگان دلسوز و اصلح، مي‌تواند بار ديگر نقشه‌هاي دشمنان انقلاب اسلامي را خنثي و رشته‌هاي آنان را پنبه کند و برگ زرين ديگري را به دفتر افتخارات انقلابي مردم غيور ايران اسلامي بيفزايد. 

آمريکايي‌ها در راستاي راهبرد جنگ نرم عليه ايران، از دو تاکتيک يا به عبارت ديگر، از دو راهبرد مياني عليه جمهوري اسلامي ايران استفاده مي‌کنند:

يک فشار از بيرون که به‌منظور ايجاد ترس و رعب و ايجاد نارضايتي در بين مردم عليه حاکميت انجام مي‌شود؛

دو- فروپاشي از درون با بهره‌گيري از فرصت‌هاي پيش رو، که در اين تاکتيک هم به‌دنبال نفوذ دادن نيروهاي خود به درون سيستم و سپس به چالش کشيدن از درون ساختار هستند. انتخابات نهم با توجه به تجربه فتنه 88 بستر مناسبي در اين راستا محسوب مي‌شود. از اين‌رو، ملاحظه مي‌شود بازسازي فتنه 88 در انتخابات پيش رو، يکي از برنامه‌هاي محوري نشست بگرام افغانستان که بين نيروهاي اپوزيسيون و اصحاب فتنه با غربي‌ها درباره انتخابات آتي انجام شد، محسوب مي‌شود. اما اگر به اين امر موفق نشدند، نافرماني مدني و ترتيب اردوکشي‌هاي خياباني براي چالش‌سازي براي نظام، گام ديگري است که در دستور کار غرب و آمريکا قرار دارد.

يكي از فرصت‌هاي مهم پيش روي آمريكايي‌ها در راستاي عملياتي كردن راهبردهاي طراحي شده براي رسيدن به اهداف تعيين شده در قبال ايران، فرصت انتخابات مجلس نهم است. انتخابات با توجه به سازوكار دموكراتيك و مردمي حاكم بر آن، همواره مورد طمع دشمنان نظام اسلامي بوده و در وضعيت كنوني و با توجه به تجربه حوادث تلخ انتخابات 88، بار ديگر مطمح نظر راهبردشناسان آمريكايي قرار گرفته است.

 

 

 

 

 

 

فصل چهارم:

ويژگي‌هاي مجلس تراز انقلاب اسلامي

 

مجلس تراز انقلاب اسلامي چگونه مجلسي است و اصولاً داشتن چه ويژگي‌ها، مزيت‌ها و بنيان‌هايي، مجلس شوراي اسلامي را به مجلسي در تراز انقلاب اسلامي تبديل مي‌کند؟

تأمل در مفاهيم «مجلس تراز انقلاب اسلامي» نشان مي‌دهد که چنين مجلسي علاوه بر داشتن وظايف و کارکردهاي يک مجلس مطابق با استانداردهاي عمومي الگوهاي دموکراتيک، بايد داراي يک سري مختصات و ويژگي‌هايي از جنس و ماهيت انقلاب اسلامي هم باشد؛ يعني همان‌طور که انقلاب اسلامي، استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي، عدالت، اسلام و ولايت فقيه را براي مردم ايران در سال 57 به ارمغان آورد و در برابر ابرقدرت‌هاي شرق و غرب ايستاد و يک قدم عقب ننشست، مجلس شوراي اسلامي تراز انقلاب هم بايد داراي نمايندگان، مصوبات و قوانين و عملکردي باشد که بتواند اين انقلاب را نه‌تنها در ريل اصلي خود نگه دارد؛ بلکه آن را چندين گام به پيش هم ببرد.

از اين‌رو، مجلس تراز انقلاب به موازاتي که يک سري خصايص و ويژگي‌هاي ايجابي و منحصربه‌فرد چون انقلاب دارد، بايد صفات سلبي انقلابي داشته باشد و از يک سري آفات و رذايل سياسي، اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي هم دور باشد. چنين مجلسي تنها در پرتو شعاع‌هاي نوراني گفتمان امام و خلف صالح ايشان، مقام معظم رهبري، مي‌تواند شکل بگيرد. بنابراين، منابع و مباني مجلس تراز انقلاب اسلامي بر بنياد سه اصل استوار است: ماهيت و جوهره انقلاب اسلامي، مکتب و گفتمان امام خميني(ره) و گفتمان مقام معظم رهبري به‌عنوان تنها مرجع مطمئن تفسير و تبيين گفتمان امام راحل. با روشن شدن اين موضوع، انتظارات و مطالباتي که حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب(مدظله‌العالي) از مجلس طلب مي‌کنند و يا ويژگي‌هايي که براي مجلس برمي‌شمارند، مي‌تواند ما را به ويژگي‌هاي مجلس تراز انقلاب اسلامي رهنمون شود.

 حضرت امام (ره)، بنيان‌گذار نظام جمهوري اسلامي و خلف صالح ايشان، مقام معظم رهبري، به تناسب انتظارات و مطالبات بسياري که از اين نهاد قدرتمند دارند و جايگاه رفيعي که براي مجلس شوراي اسلامي قائل هستند، در بيانات خود به مناسبت‌ها و ديدارهاي مختلفي که با مردم به‌ويژه نمايندگان آن‌ها داشتند، ويژگي‌هايي را براي اين نهاد تصميم‌ساز و مؤثر در سرنوشت انقلاب و مردم ابراز کرده‌اند که مي‌توان به چند ويژگي و شاخصه مهم از آن‌ها اشاره کرد:

1- عصاره ملت

مجلس تراز انقلاب اسلامي برآيند و معدلي از خصايص منحصر‌به‌فرد ملت ايران است؛ از اين‌رو، خانه ملت بايد عصاره‌اي از خصايص و ويژگي‌هاي صاحبان خانه که ملت مؤمن و انقلابي ايران هستند، در خود جاي داده باشد. به عبارت بهتر، ملت ايران بايد با لحاظ جايگاه بلند مجلس در سلسله مراتب حاکميتي و شأن و نقشي که اين قوه در زندگي آن‌ها دارد، دست به انتخابي آگاهانه بزند و بهترين و صالح‌ترين نامزدها را براي تصدي کرسي‌هاي نمايندگي خود به مجلس روانه سازد. مطابق با گفتمان امام خميني(ره) تمام مساعي مجلس تراز انقلاب اسلامي بايد صرف اسلام، مسائل کشور و ملت ايران شود:

«مجلس بايد يک محيطي باشد که با کمال تفاهم و خيرخواهي براي ملت و کشور، مسائل را پيش بياورند. انتقاد مي‌کنند، انتقاد خيرخواهانه باشد، جواب انتقاد مي‌دهند، آن هم خيرخواهانه باشد و منظره مجلس يک منظره صالح باشد که وقتي مردم ديدند، بگويند چه کار خوبي کرديم که يک همچو اشخاص صحيحي را در مجلس برديم و يک وقت خداي نخواسته طوري نباشد که مردم پشيمان بشوند از اين رأيي که داده‌اند.»[28]

از منظر امام راحل(ره)، زماني که مجلس مردمي در تراز آرمان‌هاي انقلاب شکل بگيرد، محروميت‌زدايي از جامعه اولين طرح و خواسته آن مي‌شود:

«امروز مجلس چون مجلس مردمي است، اين مجلس مردمي مي‌تواند به فکر محرومين باشد... اما امروز مجلس، مجلسي است که محروميت کشيده‌اند اهل اين مجلس... يک همچو مجلسي مي‌تواند خدمت بکند به اين کشور و يک همچو مجلسي پشتيبانش همين مردم کوچه و بازار هستند.»[29]

از ديدگاه مقام معظم رهبري نيز مجلس شوراي اسلامي ركني اساسي و مهم براي اداره امور كشور و آينه‌اي است كه منعكس‌كننده توانايي‌ها، خواست‌ها، موضع‌گيري‌ها، اقتدار و پايبندي به آرمان‌هاي يك ملت است و احساس مسئوليت مردم نسبت به مسائل كشور از مجاري انتخابات، بيانگر راز پايداري و اقتدار جمهوري اسلامي ايران است. در واقع مقام معظم رهبري همچون سلف صالح و مراد خويش، حضرت امام خميني (رحمه‌الله عليه)، مجلس شوراي اسلامي را عصاره يك ملت مي‌دانند كه با نگاهي مسئولانه در برابر اسلام، انقلاب و مصالح عاليه نظام بايد به امور كشور بپردازند. اين نگرش در پيام‌ها و ديدارهاي ايشان به مجلس و كارگزاران نظام بارها مورد تأكيد قرار گرفته است.

امام خامنه‌اي نيز مانند امام، مجلس را نهادي در رأس امور مي‌دانند و درباره جايگاه مجلس تراز انقلاب مي‌فرمايند: «مجلس شوراي اسلامي، يك مركز اساسي و تعيين‌كننده براي انقلاب است، همه سررشته‌هاي امور، به مجلس شوراي اسلامي بر مي‌گردد.»[30]

«مسئله مهم ديگر، جايگاه سياسي مجلس است. شما، نماينده و عصاره و خلاصه ملت هستيد. موضع‌گيري شما در مسائل سياسي و بين‌المللي، به يك معنا حاكي از موضع‌گيري ملت ايران است. اين موضع‌گيري، دوگونه مي‌تواند باشد: گاهي مي‌تواند دشمن را به دخالت بيشتر اميدوار كند؛ او را نسبت به نظام اسلامي، گستاخ و طلبکار و فزون‌طلب و به زياده‌خواهي تشويق كند؛ مي‌تواند هم درست به‌عكس باشد؛ احساس كند كه در ملت ايران و نمايندگان او، صلابت، ايستادگي، آگاهي به منافع و مصالح، ايستادگي بر سر منافع ملي و مصالح ملي و ناسازگاري با كساني وجود دارد كه همه همتشان اين است كه منافع ملي را به بازيچه بگيرند و راهي براي سيطره بر اين ملت پيدا كنند.»[31]

2- عصاره انقلاب

مجلس تراز انقلاب اسلامي مجلسي است که عصاره انقلاب اسلامي باشد. بدون ترديد چنين مجلسي بايد تمام ويژگي‌هاي مکتبي، اسلامي، ولايي و مردمي انقلاب اسلامي را دارا باشد تا شايسته اطلاق مجلس تراز انقلاب گردد؛ از جمله ويژگي‌هاي انقلاب اسلامي، اقدام قاطع و انقلابي در حراست از کيان اسلام و جامعه اسلامي در برابر دشمنان بيروني و داخلي است. در وضعيت کنوني که دشمنان خارجي به کمک ايادي داخلي آن‌ها در صدد تنگ‌تر کردن حلقه فشار اقتصادي و تهاجم نرم به جمهوري اسلامي ايران هستند، انقلاب اسلامي نيازمند مجلسي انقلابي براي ايستادگي در برابر دشمنان است. امام خميني(ره) درباره اقدام انقلابي و قاطع مجلس در مواقع لزوم به مناسبت برخي عملکردهاي ضعيف که موجب سوء استفاده دشمنان و عناصر وابسته آن‌ها در برخي عرصه‌هاي فرهنگي شده بود، فرمودند:

«ما اگر مثل آن انقلاب‌هايي که در دنيا واقع مي‌شود، از اول عمل کرده بوديم که به مجرد اينکه پيروزي حاصل شد، تمام درها را ببنديم و تمام رفت‌وآمدها را منقطع کنيم و تمام اين گروه‌ها را خفه کنيم، یا کنار بگذاريم و منحل کنيم تمام اين گروه‌هايي که بودند؛ و با شدت عمل کنيم با آن‌ها، اين گرفتاري‌ها براي ما پيدا نمي‌شد که ما هر روز عزا بگيريم، هر روز شهيد داشته باشيم و اين از دست ما گذشت و در بارگاه خدا ما استغفار مي‌کنيم. از اين به بعد نبايد اين تکرار بشود، بايد دولت قاطع باشد، بايد مجلس قاطع باشد. اگر در مجلس اشخاصي هستند که اين‌ها باز همان طبل را مي‌زنند و همان حرف‌ها را مي‌زنند، به اين‌ها نبايد گوش بدهند. بايد مجلس، يک مجلسي باشد که با قاطعيت عمل کند.»[32]

مقام معظم رهبري هم معتقد است نمايندگان مجلس تراز انقلاب بايد در داشتن روحيه انقلابي، شجاعت و ايمان به هدف، از شجاع‌ترين، مؤمن‌ترين و انقلابي‌ترين افراد باشند: «آن کسي که به‌عنوان وکيل اين ملت انقلابي و مؤمن و شجاع به مجلس مي‌رود، بايد انقلابي، مؤمن و شجاع باشد، اگر نگوييم شجاع‌ترين، مؤمن‌ترين و انقلابي‌ترين باشد.»[33]

3- حامل و عامل گفتمان امام

مجلس تراز انقلاب بدون توجه به آرمان‌ها و گفتمان امام خميني شکل نمي‌گيرد؛ اما گفتمان امام، فصل‌بندي خاص به خود را دارد؛ به عبارت ديگر داراي مباني، شاخص‌ها و عناصري است که آن را از گفتمان‌هاي رقيب متمايز مي‌کند. امام خامنه‌اي(مدظله‌العالي) در خطبه اول نمازجمعه (14/3/1389) که به مناسبت بيست‌ويکمين سالگرد ارتحال ملکوتي بنيان‌گذار نظام مقدس جمهوري اسلامي در حرم مطهرشان برگزار شد، به مؤلفه‌ها و شاخص‌هاي مهم گفتمان و خط اصيل امام راحل اشاره فرمودند که در ادامه به آن اشاره مي‌شود:

1-3- از ديدگاه معظم‌له يکي از مباني و شاخص‌هاي اصلي انديشه امام خميني(ره) که در واقع دال مرکزي گفتمان امام(ره) است، اسلام ناب محمدي(ص) است: «اسلام ناب در انديشه امام، اسلامِ ظلم‌ستيز، عدالت‌خواه، طرفدار محرومان و حقوق پابرهنگان و مستضعفان است... امام بزرگوار(ره)، جمهوري اسلامي را مظهر و زمينه‌ساز حاکميت اسلام مي‌دانستند و به همين علت، حفظ نظام اسلامي را واجب‌ترين واجبات اعلام کرده‌اند. امام(ره) براساس اين هدف، تا آخرين لحظه و با قدرت تمام، پاي حفظ جمهوري اسلامي ايستادند و يک مدل نو از نظام سياسي را که متکي بر رأي مردم و شريعت اسلامي بود، به دنيا عرضه کردند.»[34]

بر اين اساس،کساني که شعار جمهوري ايراني را در حوادث پس از انتخابات 88 سر دادند، در واقع با اصلي‌ترين نقطه در خط امام خميني مخالف هستند و در جبهه اسلام آمريکايي قرار دارند. به تعبير يکي از بزرگان، اگر قرار بود جمهوري ايراني اين مملکت را به استقلال و پيروزي برساند، زمان مصدق رسانده بود. تنها چيزي که ايران را سربلند و پيروز کرد، اسلام و حسين بن علي(ع) است.

2-3- شاخص عمده ديگر خط امام، جاذبه و دافعه امام در دايره مکتب اسلام است. مقام معظم رهبري در اين مورد مي‌فرمايند: «هرگونه تولي و تبري در عرصه سياست هم بايد تابع تفکر و مباني امام باشد... دشمني و قاطعيت امام فقط و فقط براي اسلام بود نه مسائل شخصي و به همين علت، امام همه اقوام و گروه‌هاي ملت را با هر سليقه و ديدگاه همواره در آغوش مهربان خود جاي مي‏داد اما قاطعانه کمونيست‌ها، ليبرال‌ها و دلباختگان نظام‌هاي غربي را طرد مي‌کرد و بارها و بارها با تعابير سخت و تلخ، مرتجعان را نيز محکوم و طرد کرد... در پرتو اين شاخص مهم خط امام، انسان نمي‌تواند خود را رهرو امام بداند؛ اما با کساني که صريحاً پرچم معارضه با امام را بلند مي‌کنند، هم‌جهت و همراه شود.»[35]

3-3- اطمينان به وعده الهي و در نظر گرفتن محاسبات معنوي و الهي يکي ديگر از شاخص‌هاي راه و حرکت امام از منظر خلف صالح ايشان است: «امام خميني در تصميم‌گيري و تدابير خود، محاسبات معنوي را در درجه اول قرار مي‌داد و هدف اصلي او از انجام هر کاري، فقط کسب رضاي الهي بود.»[36]

4-3- از ديگر شاخص‌هاي مهم خط امام، مردم و نقش مردم است: «امام در عرصه تکيه بر مردم در انتخابات و ديگر مسائل جامعه و کشور، واقعاً کارهاي عظيمي انجام داده‌اند.»[37] مردم‌سالاري ديني يک نوآوري سياسي توسط امام خميني است که در آن تعريف جديدي از جمهوريت و اساساً مفهوم حاکم و فرمانبردار ارائه شده که متکي بر مباني انديشه سياسي اسلام است. در نظام اسلامي بين حاکم و مردم فاصله‌اي نيست و ولايت، اقتدار همراه با برادري و رفاقت است. در مردم‌سالاري ديني، مردم ولي‌نعمتان مسئولان هستند و حاکمان ‌بايد خدمت‌گزاران مردم باشند.

5-3- جهاني بودن نهضت اسلامي، از ديگر شاخص‌هاي خط امام است. «اقدام امام در خصوص اعلام «جهاني بودن نهضت و انقلاب اسلامي» با دخالت در امور ديگر کشورها و يا صدور انقلاب به شکل استعماري کاملاً متفاوت است و مقصود و مقصد امام اين بود که ملت‌هاي جهان از عطر اين حرکت تاريخي بهره‌مند شوند و با آگاهي به وظايفشان عمل کنند... دفاع منطقي و جانانه امام از ملت فلسطين، يک نمونه از نگاه جهاني امام به انقلاب اسلامي است و امام صريحاً مي‌گفت اسرائيل غده‌اي سرطاني است و مشخص است که علاج غده سرطاني، قطع آن است. موضع‌گيري امام در مقابل اسرائيل غاصب، کاملاً صريح بود؛ اما اکنون اگر کسي به اشاره هم در اين‌باره سخن مي‌گويد، عده‌اي مدعي خط امام، به نوعي اعتراض مي‌کنند.»[38]

6-3- محور بودن حال کنوني افراد در هرگونه قضاوت و ارزيابي، شاخص ديگر راه امام (ره) است: «امام بارها مي‌گفت قضاوت در مورد اشخاص بايد با محوريت حال فعلي آن‌ها صورت گيرد و اين مسئله، شاخص مهمي در درک و پيروي از خط امام است. تمسک به گذشته افراد، هنگامي قابل قبول است که حال فعلي آنان در مقابل گذشته ايشان قرار نداشته باشد اما اگر چنين شد، طبعاً گذشته افراد ديگر نمي‌تواند معيار و ملاک باشد.»[39] برخورد قاطع امير مؤمنان با طلحه و زبير، نمونه‌اي تاريخي از ضرورت توجه به حال کنوني افراد در هرگونه قضاوت و ارزيابي است؛ لذا کساني که در دوره دولت اصلاحات خواستار جست‌وجوي گفتمان امام در موزه بودند يا طرفدار چنين ديدگاه غلطي هستند، قطعاً نمي‌توانند در مجلس تراز انقلاب حضور پيدا کنند.

البته امروزه برخي از گروه‌ها و شخصيت‌هاي سياسي در راستاي توجيه نظرات و پيگيري منافع خاص خود تلاش مي‌کنند قرائت‌هاي مختلفي از گفتمان امام ارائه دهند؛ اما مجلسي در تراز انقلاب اسلامي است که حامل و عامل گفتماني از امام و بنيان‌گذار کبير انقلاب اسلامي باشد، که مفسر آن مقام معظم رهبري است.

«وکيل آينده مجلس، بايد دنبال راه امام و در خط او باشد؛ آن مرد بزرگ و انساني که دشمنانش هم به عظمت و صداقت و شجاعت او اذعان و اعتراف مي‌کردند.... اين‌طور آدمي شايسته آن است که به‌عنوان وکيل اين ملت به مجلس شوراي اسلامي برود، آن کسي که بفهمد امام (ره) چه مي‌گفت چه مي‌خواست و چرا مي‌خروشيد.»[40]

رهبر معظم انقلاب، امام خامنه‌اي(مدظله‌العالي) معتقدند اين انقلاب بدون نام خميني در هيچ جاي جهان شناخته شده نيست و همواره راه و خط امام را مبناي حرکت انقلاب و نظام اسلامي مي‌دانند و مردم و مسئولان را به توجه دائمي به اين مباني دعوت مي‌کنند: «امام خميني(ره) انسان بزرگ و آگاهي بودند و مجموع فرمايشات و وصيت‌نامه ايشان، مباني و اصول انقلاب است كه بايد تصويب قوانين و موضع‏گيري‏ها همواره در اين جهت باشند... به‏هنگام تصويب قوانين بايد مراقب بود تا قوانين با قانون‌گرايي، اخلاق، ارزش‏هاي ديني و مسائل تربيتي سازگاري داشته باشند.»

4- پايگاه مستحکم دفاع از اسلام و انقلاب

 مجلس تراز انقلاب اسلامي، پايگاه مستحکم انقلاب و اسلام در برابر تهديدات فزاينده، متنوع و پيچيده استکبار جهاني در اوضاع فعلي است. از منظر سياسي حضرت امام(ره) ملت ايران بايد با بصيرت وکيلي را به مجلس بفرستد که متعهد به قوانين اسلام و مدافع آن باشد: «اميد است ملت مبارز، متعهد به مطالعه دقيق در سوابق اشخاص و گروه‌ها، آراي خود را به اشخاصي دهند که به اسلام عزيز و قانون اساسي وفادار باشند و از تمايلات چپ و راست مبرا باشند و به حسن سابقه و تعهد به قوانين اسلام و خيرخواهي امت معروف و موصوف باشند. بايد ملت شريف بدانند که انحراف از اين امر مهم اسلامي، خيانت به اسلام و کشور است و موجب مسئوليت عظيم است.»[41]

در نگاه مقام معظم رهبري نيز «اين مجلس براي ملت سنگر است؛ اما سنگري در مقابل دشمنان، در مقابل آمريکا، در مقابل ضد انقلاب. آن کسي که مردم او را به اين سنگر مي‌فرستند، مي‌فرستند تا در اين سنگر، از انقلاب دفاع کند.»[42]

همچنين مقام معظم رهبري در اين مورد مي‌فرمايند: «مهم‌ترين سخن آن است كه مجلس شوراي اسلامي، ركن مهم نظام اسلامي و انقلابي است و بايد پايگاه مستحكم اسلام و انقلاب باشد. چنين بوده و به تأييد الهي چنين نيز خواهد بود... دفاع قاطع و آشكار نمايندگان از انقلاب و نظام اسلامي و راه روشن و ماندگار امام عظيم‌الشأن و تبري از بلندگوهايي كه با تكرار شعار ارتجاعي «جدايي دين از سياست» در انديشه‌ حذف جهاد خونين بيست‌وچند ساله‌ ملت ايران براي استقرار نظام مترقي جمهوري اسلامي‌اند، تلاش پرهزينه‌ دشمن را بيهوده خواهد ساخت. اين، كمترين انتظار ملت انقلابي و مسلمان از نمايندگان مجلسي است كه با خون شهيدان و مجاهدت ايثارگران پديد آمده و برقرار مانده است.»[43]

مقام معظم رهبري در اين رابطه مي‌فرمايند: «ما در دوران اين بيست‌وهفت سال بعضي از مسئولان نظام اسلامي را ديده بوديم که خجالت مي‌کشيدند يک حکم اسلامي يا يک جهت‌گيري اسلامي را صريحاً بر زبان بياورند؛ نه، ما طلبکاريم. من بارها گفته‌ام، در قضيه «زن» ما پاسخگوي غرب نيستيم، غرب بايد پاسخگوي ما باشد. ما هستيم که سؤال مطرح مي‌کنيم. در زمينه حقوق بشر، ماييم که طلبکار مدعيان منافق و دوروي حقوق بشر هستيم. بنابراين به اسلام اعتزاز داشته باشيد.»

5- مانع و رادع انحراف

 افراد يا جريان‌هايي که معمولاً در پي تغيير هويت انقلاب‌ها هستند، با پرچم رسمي و تابلوي مشخص جلو نمي‌آيند؛ بلکه حرکت آن‌ها پنهان و غير آشکار است، بنابراين وجود شاخص در انقلاب‌ها به‌منظور جلوگيري از هرگونه انحراف، بسيار ضروري است. مهم‌ترين و اصلي‌ترين شاخص، امام و خط امام است که در رفتار، گفتار و وصيت‌نامه امام بزرگوار(ره) تجلي يافته است. در بند سوم به برخي از اصول اساسي خط و گفتمان امام اشاره شد.

بي‌شک امام منهاي خط امام، امام بي‌هويت است و سلب هويت از امام، خدمت به امام خميني(ره) نيست و اگر بخواهيم نسبت و رابطه‌اي بين مجلس تراز انقلاب و خط امام تعريف کنيم، بايد گفت مجلس تراز، مولود انديشه اسلامي امام راحل است. از اين‌رو، مجلس تراز انقلاب اسلامي نه‌تنها بايد مصونيت‌بخش و رادع و مانع از هرگونه انحراف در خط امام باشد، بلکه بايد عدم انحراف مجموعه حاکميتي نظام از مصالح اسلام و کشور را نيز با شاخص گفتمان امام و رهبري تضمين کند.

 در اين حوزه، امام راحل به جلوگيري از انحراف نظام از اصول اسلامي و انقلابي بسيار حساس بودند و علاوه بر اينکه نهادهاي مسئول بايد بر اساس مأموريت ذاتي در اين امر مراقبت ويژه داشته باشند، از نمايندگان مجلس هم جداگانه مي‌خواهند در صورت انحراف کساني از بين خودشان، با برخوردي انقلابي به رد اعتبارنامه عناصر منحرف اقدام کنند:

«از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در اين عصر و عصرهاي آينده مي‌خواهم که اگر خداي نخواسته عناصر منحرفي با دسيسه و بازي سياسي، وکالت خود را به مردم تحميل نمودند، مجلس اعتبارنامه آنان را رد کنند و نگذارند حتي يک عنصر خرابکار وابسته، به مجلس راه يابد.»[44]

 

6- وفادار به اسلام ناب و انقلاب

مجلس تراز انقلاب اسلامي مجلسي است که در راستاي عدم انحراف قوانين از اسلام و ماهيت خط انقلاب تلاش مي‌کند. شايد يكي از عوارض دوران سازندگي و اصلاحات که بر بسياري از مجاري و مناصب کشور، تکنوکرات‌ها و فن‌سالاران مسلط بودند، اين بود که برخي افراد ساده‌انديش و ظاهربين را از نقش عامل ايمان و عقيده و اصول پايه‌اي نظام غافل ‌ساخت و اين پندار غلط را بر آنان مسلط کرد كه گويا با ورود به مراحل پيشرفت سازندگي كشور، دوران شعارهاي مقدس و ارزش‌هاي اصيل به سرآمده است. اين تصور باطل همراه با برخي انگيزه‌هاي مادي، سياسي و شخصي، موجب ‌شد كه اين‌گونه اشخاص، به ارزش‌ها بي‌اعتنايي کنند. رابطه تنه و شاخه با ريشه را انكار كنند. براي پيشگيري از اين پديده خطرناك، بر زبدگان ملت است كه در همه برنامه‌ريزي‌ها به نقش بنياني ارزش‌هاي اسلام و انقلاب، تكيه‌اي حقيقي - و نه زباني و ظاهري – داشته باشند.

حضرت امام(ره) با ابراز اميدواري به اينکه همواره مجالس زمان خودشان و «در مجلس‌هاي آتيه، مسائل، مسائل اسلامي باشد و روش، روش اخلاقي - اسلامي»، در اين مورد به‌تأکيد مي‌فرمايند: «من ميل دارم که، شما هم ميل داريد که اين مجلس طوري باشد که اگر قانوني را گذراند وقتي که در شوراي نگهبان برود بي‌چون و چرا قبول کنند. شما مي‌دانيد که مردم اسلام را مي‌خواهند، ديانت را مي‌خواهند، رضاي خدا را مي‌خواهند.»[45]

بنابراين امام در هر انتخاباتي به ملت ايران توصيه مي‌کردند: «افرادي را انتخاب کنيد که متعهد به اسلام، شرقي و غربي نباشند، بر صراط مستقيم انسانيت و اسلاميت باشند. وکيل‌هايي که آراسته هستند به اخلاق خوب، متعهد هستند به اسلام، وفادار هستند به کشور خودشان، خدمتگزار هستند به شما و به کشور، آن اشخاص را انتخاب کنيد.»[46]

مقام معظم رهبري هم جهت‌گيري کلي همه نهادهاي نظام به‌ويژه مجلس را اسلام، انقلاب و ارزش‌هاي متعالي آن‌ها مي‌دانند: «نخستين نكته، ناظر به جهت‌گيري كلي مجلس است كه بايد در سمت و سوي هدف‌ها و شعارها و ارزش‌هاي متعالي اسلام باشد. اين نكته اگرچه باتوجه به اينكه مجلس، عصاره ملت مسلمان و انقلابي و محصول انقلاب اسلامي است، سخن تازه‌اي نيست و توصيف افتخارآميز «اسلامي» در دنباله نام مجلس شورا، خود گوياي طبيعت و جهت آن هست، ليكن در وضع كنوني كشور كه بحمدالله حركت سازندگي با شتاب و استحكام، در حال اوج‌گيري است، توجه و اعتنا به اين خصوصيت، نقش و اهميت تازه‌اي مي‌يابد... هركس به نام سازندگي، ارزش‌هاي انقلابي را مورد بي‌اعتنايي قرار دهد، در دعوي سازندگي نيز دچار خطا و توهم است و هركس به اين عنوان كه امروز روز عمل است، شعارهاي درخشان انقلاب را تحقير كند، مانند كسي است كه بر سر شاخه نشسته و بن مي‌برد... وظيفه مجلس شوراي اسلامي در مرتبه اول، ايستادگي در برابر اين توقعات و پاي فشردن بر راه روشن و صراط مستقيم اسلام و انقلاب اسلامي است و اين، مهم‌ترين توقع اينجانب و ملت بزرگ و شجاع ايران از نمايندگان منتخب مردم است.»[47]

«بنابراين مجلس در هيچ کشوري جاي مخالفان نظام نيست و اگر کساني که مي‌گويند بايد به مجلس برويم تا با قانون اساسي و جمهوري اسلامي مبارزه کنيم، اين کاملاً غلط و غيرمنطقي است.»[48]

7- داراي تقواي جمعي

تقواي فردي که بستر و زمينه‌ساز تقواي جمعي و سياسي است، از مفاهيم بلند و نوراني قرآن و از آموزه‌هاي اخلاقي دين مبين اسلام است. اسلام به ما مسلمانان ياد مي‌دهد که «حب‌الدنيا رأس کل خطيئه». بر اين مبنا کشش‌هاي مادي ضمن اينکه تقواي انسان را از بين مي‌برد، به لحاظ سياسي و اجتماعي هم مي‌تواند نماينده را وام‌دار گروه يا جريان سياسي خاص کند و بسترهاي انحراف وي از رسالت‌هاي سنگين و حساس نمايندگي را فراهم سازد. اين در حالي است که مجلس تراز انقلاب اسلامي بايد محل مجتمع شدن انسان‌ها و نمايندگان مهذبي باشد که ضمن برخورداري از تقواي فردي، داراي تقواي جمعي نيز هستند. اين موضوع زيربنايي، از چنان اهميت فراواني در نزد رهبري فرزانه انقلاب برخوردار است که نماينده بدون تقوا را اساساً شايسته پوشيدن اين خلعت نمي‌دانند: «آن کسي که تقواي لازم را ندارد و اهل معنويات نيست و اهل دنياست و فقط براي نام و نشان و استفاده‌هاي شخصي، اين مسئوليت را مي‌خواهد، او لايق و شايسته اين کار نيست.»[49]

معظم‌له با تمايز قائل شدن در بين مفهوم تقواي فردي و جمعي، تقواي سياسي و اجتماعي را به دليل آثار و پيامدهاي سترگ آن در اجتماع، بسيار حائز اهميت مي‌دانند و بر اين اساس، در بيست‌ويكمين سالگرد ارتحال امام و در خطبه‌هاي نمازجمعه كه در حرم مطهر ايشان برگزار شده بود، فرمودند: «تقوا در مسائل شخصي يك حرف است؛ تقوا در مسائل اجتماعي و مسائل سياسي و عمومي خيلي مشكل‌تر است، خيلي مهم‌تر است، خيلي اثرگذارتر است. ما نسبت به دوستانمان، نسبت به دشمنانمان چه مي‌گوييم؟ اينجا تقوا اثر مي‌گذارد. ممكن است ما با يكي مخالف باشيم، دشمن باشيم؛ درباره او چگونه قضاوت مي‌كنيد؟ اگر قضاوت شما درباره آن كسي كه با او مخالفيد و با او دشمنيد، غير از آن چيزي باشد كه در واقع وجود دارد، اين تعدي از جاده تقواست. آيه شريفه‌اي كه اول عرض كردم، تكرار مي‌كنم: «يا ايها الذين امنوا اتقوا الله و قولوا قولاً سديدا». قول سديد، يعني استوار و درست؛ اين‌جوري حرف بزنيم. من مي‌خواهم عرض بكنم به جوانان عزيزمان، جوان‌هاي انقلابي و مؤمن و عاشق امام، كه حرف مي‌زنند، مي‌نويسند، اقدام مي‌كنند؛ كاملاً رعايت كنيد. اين‌جور نباشد كه مخالفت با يك كسي، ما را وادار كند كه نسبت به آن كس از جاده حق تعدي كنيم، تجاوز كنيم، ظلم كنيم؛ نه، ظلم نبايد كرد. به هيچ كس نبايد ظلم كرد.»[50]  

همچنين مقام معظم رهبري در اولين ديدار با نمايندگان مجلس هشتم، توصيه‌هاي اخلاقي بسيار نغزي دارند که در رأس همه آن‌ها، احتراز و مراقبت از جذابيت‌هاي مادي و پول است:

«انسان گاهي اوقات وارد يك ميداني مي‌شود، پاك وارد مي‌شود، ليكن ممكن است خداي نكرده پاك از آنجا بيرون نيايد. انگيزه‏هاي مادي جذابند، خطرناكند. پول چيز خطرناكي است عزيزان من! ببينيد امام سجاد (ع) در آن دعاي مرزدارانِ صحيفه‏ سجاديه، كه به مرزداران و سربازان و مجاهدان جبهه دعا مي‌كند، از جمله‏ دعاهايش اين است كه پروردگارا! ياد مال فتون را از دل اين‌ها ببر. اين تعبير «فتون»، فتنه‏انگيز، فقط در مورد مال در اين دعا به‏كار رفته؛ «المال الفتون». مال، فتنه‏انگيز است. فتنه هميشه به معناي فتنه‏ در عرصه‏ اجتماع نيست؛ بدتر از او، فتنه در عرصه‏ دل انسان است. اگر راه دل‌بستن به پول و به زندگي و به تشريفات و به جاه و جلال و اين‌ها را بر روي دل باز كرديد، ديگر واقعاً حد يقف ندارد.»[51]

همچنين معظم‌له چند سال پيش در جمع مردم قزوين ضمن مقايسه نظام انتخاباتي غربي‌ها با ساختار دو يا چند حزبي با نظام اسلامي، درباره رعايت اخلاق اسلامي در رقابت‌ها و به‌طور کلي فعاليت انتخاباتي فرمودند: «در نظام جمهوري اسلامي غير از دانايي و كفايت سياسي، كفايت اخلاقي و اعتقادي هم لازم است. افرادي نگويند كه اخلاق و عقيده، مسئله‌ شخصي انسان‌هاست. بله، اخلاق و عقيده، مسئله‌ شخصي انسان‌هاست؛ اما نه براي مسئول.

من اگر در جايگاه مسئوليت قرار گرفتم و اخلاق زشتي داشتم؛ فهم بدي از مسائل جامعه داشتم و معتقد بودم كه بايد جيب خودم را پر كنم، نمي‌توانم به مردم بگويم اين عقيده و اخلاق شخصي من است و اخلاق و عقيده ربطي به كسي ندارد! براي يك مسئول، عقيده و اخلاق مسئله‌ شخصي نيست؛ مسئله‌اي اجتماعي و عمومي است؛ حاكم شدن بر سرنوشت مردم است. آن كسي كه به مجلس مي‌رود، يا به هر مسئوليت ديگري در نظام جمهوري اسلامي مي‌رسد، اگر فاسد، بيگانه‌پرست و در خدمت منافع طبقات برخوردار جامعه بود، ديگر نمي‌تواند نقشي را كه ملت و طبقات محروم مي‌خواهند، ايفا كند. اگر آن شخص، انسان معامله‌گر، رشوه و توصيه‌پذير و مرعوبي بود؛ در مقابل تشر تبليغات و سياست‌هاي خارجي جا زد، ديگر نمي‌تواند مورد اعتماد مردم قرار گيرد و برود آنجا بنشيند و تكليف ملك و ملت را معين كند. اين شخص غير از كفايت ذاتي و دانايي ذاتي، به شجاعت اخلاقي، تقواي ديني و سياسي و عقيده‌ درست هم احتياج دارد.»[52]

8- بازوي کارآمد نظام و رهبري

مجلس تراز انقلاب اسلامي، مجلسي است که بازوي کارآمد نظام و رهبري براي حل مسائل اساسي کشور است. مجلس کارآمد اولاً نيازهاي واقعي مردم را در سطح ملي مي‌شناسد و به‌اصطلاح دردآشناي مردم است، ثانياً قوانيني در راستاي گره‌گشايي از اين مشکلات و نيازها تصويب مي‌کند.

مقام معظم رهبري درباره ضرورت شناخت نيازهاي واقعي مردم در پيامي به نمايندگان مي‌فرمايند: «نيازها و مطالبات حقيقي مردم را مي‌شناسيد؛ اشتغال، مبارزه با فساد مالي، زدودن محروميت از مناطق محروم، مهار تورم و مقابله با گراني، روان شدن چرخه خدمت‌رساني، گسترش و اعتلاي فرهنگ و اخلاق، رونق يافتن علم و تحقيق، مسئوليت‌پذيري و پاسخ‌گويي مسئولان حكومتي، در شمار برجسته‌ترين اين نيازها است و اين‌ها است كه عدالت اجتماعي را ممكن و پيشرفت و توسعه را محقق مي‌سازد. نيازهاي موهوم و ساخته دست تبليغات‌چي‌هاي بيگانه و بدخواه، نبايد به‌جاي اين خواسته‌هاي حقيقي بنشيند.»[53]

و در مورد کارآمدي مجلس اعتقاد دارند: «آنچه كه براي مردم در اين انتخابات و همه گزينش‌هاي ملي و انتخابات‌ها مهم است، اين است كه سطح كارآمدي نظام، روزبه‌روز ارتقا پيدا كند؛ اين اساس مسئله است. اگر مردم دنبال رئيس‌جمهور يا دنبال نماينده مجلس مي‌گردند يا دنبال ديگر كساني هستند كه مي‌خواهند آن‌ها را با انتخاب تعيين كنند، در پي آن هستند كه انسان‌هاي كارآمدي را بر اريكه مسئوليت بنشانند تا آن‌ها بتوانند سطح كارآمدي نظام را افزايش بدهند و مشكلات مادي و معنوي مردم را حل كنند؛ اين خواست مردم است.»[54]

رسيدن به اين اهداف از منظر رهبري در گرو اين است که وقت نمايندگان صرف امور بيهوده و حاشيه‌اي نشود و از تمام ظرفيت کاري مجلس استفاده گردد: «نكته‌اي كه بسيار مهم است، اين است كه از همه ظرفيتِ كاري مجلس استفاده كنيد. اگر قرار باشد يك روز دستگاهي بخواهد موفق‌ترين مجلس ايران را در دوره بعد از انقلاب ارزيابي كند، بلاشك موفق‌ترين مجلس، مجلسي است كه توانسته از همه ظرفيتِ كاري خود استفاده كند. ظرفيت قانون‌گذاري، يكي از ظرفيت‌هاي بسيار مهم است. ابزارهاي نظارت در دست شما قرار دارد. ديوان محاسبات را دست‌كم نگيريد. من در مجالس قبلي مكرر به مسئولان و دست‌اندركاران مي‌گفتم ديوان محاسبات را خيلي جدي بگيريد؛ اين ابزار بسيار مهمي است. به شما هم اين نكته را عرض مي‌كنم.»[55]

9- داراي مرزبندي شفاف

مجلس تراز انقلاب اسلامي مرزبندي شفاف‌تري با مخالفان، معاندان و دشمنان انقلاب و نظام ولايي در وضعيت جنگ نرم دارد. از اين‌رو، برخورد با غير خودي‌ها و وحدت با خودي‌ها در نمايندگان چنين مجلسي موج مي‌زند.

امام خميني در اين مورد معتقد بودند: «اميد آن دارم که مجلس شوراي اسلامي و دولت انقلابي اسلامي، تصفيه کامل از عناصر ضد انقلاب و ضد اسلامي را به‌طور قاطع و انقلابي شروع نمايند و آخرين عرض من آن است که از اختلاف که منشأ همه بدبختي‌هاست و مخالف رضاي خداي متعال است، احتراز و نمايندگان محترم مجلس از رفتار و گفتاري که در مجالس زمان طاغوت بر خلاف موازين شرعيه و اخلاقيه انجام مي‌گرفت، اجتناب نموده، در مخالفت‌هاي آرايي و سياسي از حدود اخلاق انساني تجاوز ننمايند.»[56]

کساني که مواضع‌شان شفاف نيست، نمي‌توانند نمايندگان صالحي براي امت اسلامي باشند. افرادي که در جريان فتنه 88 نفرت خود را از سران فتنه علني نکردند و فکر مي‌کنند با پوشش ميانه‌روي مي‌توانند با هر دو طرف همکاري داشته باشند، شرايط اصلح ندارند.

بنا به فرموده مقام معظم رهبري نيز: «جناح‌هاي سياسي بايد مواضع‌شان را مشخص کنند. بايد صريحاً نسبت به آن کسي که با اسلام مخالف است، با انقلاب مخالف است، با راه امام مخالف است، با اساس اسلامي براي نظام مخالف است، موضع و مرزهاشان را روشن کنند. همين‌طور در مقابل کساني هم که علي‌الظاهر متدينند؛ اما به تحول انقلاب و به اصل انقلاب هيچ اعتقادي ندارند و متحجران و جامدان بايد مرزهايشان را مشخص کنند. نمي‌گويم جنگ و دعوا و مبارزه کنند؛ اما موضع خود را مشخص کنند.»[57] «در دوران فتنه و غبارآلود بودن فضا، وظيفه همه به‌ويژه خواص، موضع‌گيري شفاف و پرهيز از سخنان و مواضع دو پهلو است.»[58]

 

 

 

 

 

 

فصل پنجم

ويژگي‌هاي نماينده تراز انقلاب اسلامي

 

مجلس تراز انقلاب اسلامي چگونه شکل مي‌گيرد؟ به عبارت بهتر، نمايندگاني که مي‌توانند بر صندلي‌هاي پرمسئوليت مجلس تراز تکيه بزنند و از حقوق ملت ايران پاسداري کنند، بايد از چه ويژگي‌ها و خصايصي برخوردار باشند؟ بدون شک، مهم‌ترين و ضروري‌ترين پيش‌نياز براي تکوين مجلس در تراز انقلاب، راهيابي نمايندگاني در تراز ملت انقلابي ايران و شاخص‌هاي انقلابي به مجلس نهم است. طرح اين سؤال، مباحث و عوامل جديدي چون شروط و شاخص‌هاي نمايندگي مجلس شوراي اسلامي و چگونگي رفتار سياسي مردم در انتخاب نماينده اصلح و در تراز انقلاب را وارد بحث مي‌کند. به‌راستي در انتخابات نهم مجلس، دلسوزان انقلاب و آرمان‌هاي امام و رهبري بايد به چه کساني براي تدوام خط انقلاب و امام(ره) رأي بدهند؟

برخي از ويژگي‌هاي نمايندگان در تراز انقلاب اسلامي و ملت ايران عبارتند از:

1- انقلابي و استکبارستيز

 مجلس تراز انقلاب اسلامي مجلسي است که استکبارستيزي را به‌عنوان اصل ثابت سياست‌هاي نظام باور داشته و مرعوب تهديدات نظام سلطه نمي‌شود. بر همين اساس، يکي از مطالبات جدي مقام معظم رهبري از نمايندگان چنين مجلسي، ايستادگي و پايداري در مقابل افزون‌خواهي‌هاي قدرت‌هاي جهاني است: «نکته بعدي هم اين است که مجلس بايد مجلسي باشد که بتواند در مقابل زورگويي‌ها و زيان‌خواهي‌ها و مرعوب کردن‌ها و تطميع کردن‌هاي قدرتمندان جهاني بايستد و مصالح کشور و ملت را محاسبه کند و دنبال آن برود.»[59]

همچنين رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در اولين ديداري که با نمايندگان منتخب مجلس هفتم داشتند، ضمن واکاوي چرايي دشمني‌ها با انقلاب، مجلس تراز انقلاب را که بتواند تمام‌قد و بدون اندک واهمه‌اي در مقابل دشمنان و نظام سلطه پايداري کند، آينه تمام‌نماي اقتدار ملي و مقابله با سيطره‌خواهانِ جهاني و بين‌المللي ناميدند و تأکيد کردند:

 «برادران و خواهران عزيز! يك نقطه پرفايده و پرسود در يك نقطه بسيار حساس از لحاظ سوق‌الجيشي - سياسي و نظامي - در دنيا به نام ايران وجود داشته و سال‌هاي متمادي در قبضه قدرت‌هاي مستكبر بوده است - يك روز روسيه، يك روز انگليس، يك روز هم آمريكا - بعد اين ملت آمده با اتكا به يك انديشه و يك فكر و يك اراده، اين كشور را از چنگال اين‌ها خلاص كرده؛ اين‌ها مي‌خواهند دوباره سيطره پيدا كنند؛ همه دعوا بر سر اين است. ما با كسي دعوا نداريم. ما به كسي كه مي‌خواهد دوباره بر ما سيطره پيدا كند، مي‌گوييم نخير، غلط مي‌كني؛ اجازه نمي‌دهيم. منازعه نظام اسلامي با كساني كه در پي چالش با اين نظامند، سر اين قضيه است؛ مشكل ديگري نيست. همه كشورهاي دنيا در تعامل با هم، چالش‌هاي قهري و طبيعي دارند - اين‌ها كه مهم نيست - آنچه مهم است، اين است كه ملت ايران و نظام اسلامي ايستاده است و مي‌خواهد از هويت و استقلال و عزت ملي خود دفاع كند. عده‌اي مي‌خواهند بر اين اراده و عزم دست‌اندازي كنند؛ دعوا سر اين است. مجلس در اين دعواي اصولي، اساسي، تعيين‌كننده و سرنوشت‌ساز بايد جايگاه روشني داشته باشد؛ چون شما نماينده اين ملتيد‌ ... مجلس بايد آينه تمام‌نماي اقتدار ملي و عزت ملي و ايستادگي بر سر منافع ملي و مقابله با سلطه‌جويان و سيطره‌خواهانِ جهاني و بين‌المللي باشد.»[60]

2- تكليف‌گرا و ولايت‌محور

اعتقاد به جامعيت دين اسلام و ولايت مطلقه فقيه، از ديگر وي‍ژگي‌هاي نماينده تراز انقلاب است. تقيد به ولايت، نه در حد تظاهر زباني بلکه در مقام عمل است؛ يعني حتي در گفتار و کلام خويش هم نبايد به خود اجازه دهد که عقب‌تر يا جلوتر از رهبري حرکت کند. بايد مواضع رهبري را موضع خويش دانسته، دستورات ايشان را مطاع باشد و احکام و فتاواي معظم‌له را فصل‌الخطاب بداند.

فرد مدعي صلاحيت نمايندگي مردم، بايد باور داشته باشد که اسلام داراي نظام سياسي، اجتماعي، اقتصادي و ... است و مي‌تواند به همه نيازهاي فردي و اجتماعي، مادي و معنوي انسان پاسخ مثبت دهد؛ از اين رو، کساني که ولايت فقها را در امتداد ولايت پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نمي‌دانند و به هر دليلي، ولي فقيه را محدود به قانون اساسي دانسته، مشروعيت آن را از ناحيه مردم مي‌دانند، در زمره صالحان براي ورود به مجلس تراز انقلاب قرار نمي‌گيرند؛ چرا که اين افراد در التزام عملي به رهنمودهاي ولايت فقيه نيز به بهانه قانون‌گرايي تشکيک خواهند کرد. مجلس ششم و رفتار سياسي برخي از نمايندگان اين مجلس، نمونه خوبي از رفتار غير ولايي است.

مقام معظم رهبري با صدور حکم حرمت فقهي براي کسي که الزامات نظام ولايي را در دل خود قبول ندارد و با پنهان کردن اعتقاد قلبي نسبت به آرمان‌هاي امام(ره) و نظام اسلامي، پست و جايگاهي را اشغال مي‌کند، در واقع در صددند نشان دهند ولايت‌محوري نمايندگان و کليه کساني که در سلسله مراتب حاکميتي نظام اسلامي داراي مقام و موقعيتي هستند، از حساسيت و اهميت ويژه‌اي برخوردار است: «اگر کسي در نظام جمهوري اسلامي در مسئوليتي مشغول کار است؛ ولي آرمان‌هاي نظام جمهوري اسلامي را آن طوري که امام بزرگوار ترسيم کرده است و در قانون اساسي تجسم پيدا کرده است در دلش قبول ندارد، اشغال آن پست براي او حرام شرعي است.»[61]

3- مردمي و ساده‌زيست

رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در اولين ديداري که با نمايندگان منتخب مجلس هفتم داشتند، به آن‌ها توصيه كردند:

« نماينده مردم بايد نماينده توده مردم باشد؛ به‌خصوص نماينده كساني باشد كه به حضور نماينده‌شان در سطوح تصميم‌گيري و تصميم‌سازي كشور بيشتر نياز دارند؛ آن‌هايي كه دستشان به جايي نمي‌رسد و محروميت بيشتري را دارند. پس در درجه اول، نمايندگي از مردم محروم را براي خودتان تعريف كنيد. درست است كه هر يك از شما نماينده همه ملت ايرانيد؛ نماينده جمع خاصي، نماينده آن منطقه و نماينده فقط رأي‌دهندگان نيستند - مجلس، نماينده همه ملت ايران است - اما در عين‌ حال، برخي از اقشار ملت ايران به حضور نماينده خود در مناطق تصميم‌گيري نياز دارند؛ چون محرومند، چون مشكلات دارند، چون از فقر و كمبود امكانات و تبعيض‌ها رنج مي‌برند و از فسادهايي كه ديگران به راه مي‌اندازند، آن‌ها صدمه مي‌بينند. بنابراين خودتان را در درجه اول، نماينده اين‌ها بدانيد.»[62]

توصيه به مردمي بودن و مردمي ماندن و ساده‌زيستي نمايندگان در ديدار با نمايندگان دوره هشتم هم از سوي مقام معظم رهبري ادامه دارد و ايشان با تعبيري زيبا از مردمي بودن، شاخصي نو در اين مورد ارائه و تأکيد مي‌کنند:

« يك نكته‏ ديگري كه من لازم مي‌دانم به برادر‌ها عرض كنم - توي آن پيامي هم كه خدمت دوستان فرستادم، روي اين نكته تكيه كردم - اين است كه آقايان و خانم‌هاي نماينده سعي كنند مردمي بمانند. مردمي بودن هم فقط اين نيست كه انسان هر گاهي يك بار به محل انتخابات سر بزند. البته آن خيلي لازم است، بايد رفت، سرزد، با مردم ملاقات كرد، منقطع از مردم نبايد شد؛ در اين شكي نيست؛ اما فقط اين نيست! نبايد ما در جمهوري اسلامي كمك كنيم به ايجاد يك طبقه جديد، يك طبقه برخوردارِ اشرافي جديد. نبايد بگذاريم اين كار انجام بگيرد. اين هم با دستور و حكم و فرمان حاصل نمي‌شود، با دل، با ايمان، با انگيزه، شدني است.»[63]

ايشان در جمع مردم استان کردستان‏ در ميدان آزادي سنندج‏، انتخاب مسئول ساده‌زيست را مهم‌ترين عامل حرکت مردم به سمت دوري از اشرافيت مي‌دانند و بيان مي‌دارند: «بهترين، آن کسي است که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم يگانه و صميمي باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافي‌گري خودش نباشد. آفت بزرگ ما اشرافي‌گري و تجمل‏پرستي است.»[64]

4- وابسته نبودن به کانون‌هاي قدرت و ثروت

  به‌طور طبيعي، جريانات سياسي و کساني که به هر ترتيبي براي رأي آوردن يک کانديدا سرمايه‌گذاري مالي مي‌کنند، چشمداشت‌هايي نيز دارند. خطري که انتخابات را در کشور اسلامي بي‌هويت مي‌سازد، اين است که کانديدا از ارزش‌هاي اخلاقي فاصله بگيرد و نماينده مجلس، وام‌دار کانون‌هاي قدرت و ثروت گردد يا با هزينه‌هاي کلان و شيوه‌هاي تبليغي پرهزينه و طرح مسائل غير واقع در مورد کشور و توليد چالش در افکار عمومي، ورود به مجلس را به هر قيمت، هدف قرار دهد. به عبارتي، نماينده‌اي که به هر قيمت، به دنبال کسب پيروزي در انتخابات است و فاقد مباني و استقلال فکري باشد، نخواهد توانست به سهم خود در تکوين مجلس تراز انقلاب، ايفاي نقش کند و نماينده اهداف و ارزش‌هاي نظام و انقلاب اسلامي باشد. امام راحل و خلف صالحشان، مقام معظم رهبري، همواره و در هر انتخاباتي به نوعي به اين نکته تذکر داده‌اند:

«اگر ديديد کسي است که دارد پول به مردم مي‌دهد يا دهن آن‌ها را براي اين‌گونه کارها شيرين مي‌کند، بدانيد که اين طور آدم‌ها، آدم‌هاي نامناسبي هستند، وقتي معلوم شد که اين‌ها کساني هستند که مي‌خواهند به خاطر امور مادي و در راه کسب متاع دنيوي، مسند باارزشي را که براي مردم قانون وضع مي‌کند، غصب کنند، بايستي جلوي آن‌ها را بگيريم.»[65]

« اگر کسي فاسد است، نبايد وارد مجلس شود، حالا فساد اعم است از فساد مالي و فسادهاي گوناگون اخلاقي و يا عقيدتي و سياسي، همه اين‌ها فساد است.»[66]

بر اين مبنا، مقام معظم رهبري نماينده دلسوز و مؤمني را که به کانون‌هاي قدرت وصل نباشد، صالح مي‌دانند و مي‌فرمايند: «يک نکته هم البته انتخاب نماينده دلسوز و مؤمن و علاقه‌مند است... مردم بايد کساني را انتخاب کنند که به کانون‌هاي ثروت و قدرت متصل نباشند؛ کساني باشند که واقعاً مردم اين‌ها را بخواهند؛ بر طبق وجدانشان، بر طبق دينشان، بر طبق وظايف انقلابي‌شان عمل کنند.»[67]

5- عدالت‌خواه، فسادستيز و حامي محرومان

از ديگر ويژگي‌هاي نماينده تراز انقلاب اسلامي، عدالت‌خواهي، فسادستيزي و حمايت از طبقه محروم و مستضعف جامعه است. «بر اساس اسلام عزيز در کميسيون‌ها با طرح قوانين و لوايح به سمتي حرکت کنند که مشکلات اساسي کشور مرتفع و سياست‌هاي زير بنايي کشور در امور فرهنگي و اقتصادي و اجتماعي و سياسي در راستاي کمک به محرومين و رفع استضعاف مدون و به مورد اجرا در آيد.»[68]

شما بدانيد كه دشمن شما، دشمن اين انقلاب، دشمن اين نظام، برنده‌ترين حربه‌اي كه در اختيار خواهد داشت، فقر و گرفتاري اقتصادي مردم است. روي اين مسئله بايد فكركرد.... اولويت مهم اين است كه شكم مردم را سيركنيد. مي‌شود نشست و حرف‌هاي روشنفكري زد: اگر فلان‌طور نشود، فلان‌طور نخواهد شد، اگر چنين‌نشود، چنان‌ نخواهد شد؛ اما بايد ديد واقعيت چيست.»

مقام معظم رهبري در اين‌باره مي‌فرمايند: «اصلح يعني چه؟ اصلح يعني کسي که براي ريشه‌کني فقر و فساد عزم جدي داشته باشد. يعني کسي که به حال قشرهاي محروم و مستضعف دل بسوزاند. اصلح کسي است که هم به ترقي و پيشرفت کشور و توسعه اقتصادي و غير اقتصادي بينديشد، هم زير توهمات مربوط به توسعه، آنچنان محو و مات نشود که از ياد قشرهاي مظلوم و ضعيف غافل بماند. اصلح کسي است که به فکر معيشت مردم، دين مردم، فرهنگ مردم و دنيا و آخرت مردم باشد. اصلح کسي است که بتواند اين بار عظيم را به دوش بگيرد. هرکسي نمي‌تواند اين بار را به دوش بگيرد. نشاط و حوصله و همت و قدرت لازم و هوشمندي لازم دارد.»[69]

6- شجاع و مدافع حق

ايمان، شجاعت، پايبندي به ارزش‌ها و آرمان‌هاي انقلاب اسلامي، معيار انتخاب وكيل شايسته از منظر امام خميني(ره) و رهبر معظم انقلاب است. امام در اين‌باره، شهيد مدرس را الگوي نمايندگي ملت ايران براي همه زمان‌ها اعلام مي‌کنند و انتظار دارند نماينده اگر لازم باشد، حتي يک‌تنه در مقام دفاع از حق با شجاعت ايستادگي کند: «سعي کنيد مثل مرحوم مدرس را انتخاب کنيد، البته مثل مدرس که به اين زودي‌ها پيدا نمي‌شود، شايد آحادي مثل مدرس باشند. کساني را که انتخاب مي‌کنيد، بايد مسائل را تشخيص دهند، نه از افرادي باشند که اگر روس يا آمريکا يا قدرت ديگري تشري زد، بترسند، بايد بايستند و مقابله کنند.»[70]

اهميت اين نکته به اندازه‌اي است که امام راحل نسبت به اثرگذاري تبليغات فريبکارانه دشمنان، ابراز خوف و نگراني کرده، مي‌فرمايند: «خوف آن دارم که تبليغات براي اشخاصي که به اسلام و جمهوري اسلامي اعتقاد ندارند و اعمال و گفتار آنان در اين يکسال شاهد آن است و اکنون براي راه پيدا کردن به مجلس و براي کارشکني و جنجال در محيط مقدس مجلس شوراي اسلامي، خود را هوادار اسلام و مسلمانان جا مي‌زنند، در قشري از ملت و جوانان پاکدل تأثير کند و آراي مقدس خود را به کساني دهند که به نفع اجانب، با اسلام و جمهوري اسلامي مخالفت اساسي دارند.»[71]

مقام معظم رهبري نيز در اين‌باره مي‌فرمايند:

« دنبال آدم‌هاي مؤمن و شجاع و انقلابي و كساني كه بتوانند قدرت اين ملت را- كه در سايه ارزش‌هاي انقلابي است- حفظ كنند، باشيد؛ كساني كه وقتي قوانيني مي‌گذارند و موضعي مي‌گيرند و نطقي مي‌كنند، همه در اين جهت باشد.»[72]

« مرعوب شدن، صفت خيلي بدي است. حالا يک وقت انسان در خانه خودش نشسته است و مرعوب مي‌شود، اين يک نفر آدم است؛ اما يک وقت در مسند مسئوليتي نشسته است، در مجلس است، در دولت است، او اگر مرعوب شد، واويلاست.»[73]

«مجلس شوراي اسلامي اگر چهار خصلت داشته باشد، در جايگاه حقيقي خود قرار خواهد داشت. اين چهار خصلت عبارتست از: احساس مسئوليت، استقلال، شجاعت و مردانگي و به کار گرفتن فکر و علم و تخصص.»[74]

7- بصير و دشمن‌شناس و داراي موضع روشن در قبال فتنه و انحراف

مجلس در تراز انقلاب نه‌تنها بايد از بصيرت لازم براي تشخيص دوستان و دشمنان انقلاب در هر برهه‌اي برخوردار باشد، بلکه بايد موضع روشني هم در قبال آن‌ها اتخاذ کند. در وضعيت فعلي، شناخت جريان فتنه و تجديدنظرطلب که در انتخابات 1388 شکست سنگيني خورده - و راهبردهاي آن‌ها و رصد و پيگيري خط ارتباطي آن‌ها با خارج، از ويژگي‌هاي يک مجلس و نماينده آن است.

ظهور جريان انحرافي در ساختار قدرت، يکي از ويژگي‌هاي اين دوره است. هدف اصلي اين جريان، استمرار حضور و توسعه آن در حاکميت و تحميل مطالبات خود به نظام است. اين جريان، مختصات فکري ويژه‌اي دارد که مواضع و رفتارهاي آن نشان داد، با وجود ظرفيت‌ها و الگوهاي رفتاري متفاوت اين جريان با جريان فتنه، لکن از لحاظ رويکرد نظري، گفتمان و اهداف، با آن جريان هم‌پوشاني دارد. شناخت اين باند هم امروز براي شکل دادن مجلس تراز، ضرورتي انکارناپذير است. مهم‌ترين چالش پيش‌رو از طريق اين جريان، تأثيرگذاري بر فرايند انتخابات به‌ويژه در شهرهاي کوچک براي نشانه‌گيري کرسي‌هاي انتخاباتي مجلس نهم و سپس انتخابات يازدهم رياست‌جمهوري است.

از اين‌رو، يکي از صفات ضروري مجلس تراز انقلاب و نماينده اصلح اين است که از مسائل سياسي روز، اطلاع کافي داشته، نسبت به شناخت و رصد تحولات و مواضع جريانات مخالف و معاند نظام اسلامي در هر زمان، وقوف کامل داشته باشد.

امام راحل همواره توصيه مي‌کردند: «رأي خود را به شخصي که داراي بصيرت در امر دين و دنيا و منزه از گرايش به شرق و غرب و مکتب‌هاي انحرافي و داراي ديد سياسي است، بدهيد.»[75]

احتياط امام(ره)، بنا بر اهميت جايگاه نمايندگي مردم در مجلس و ضرورت راهيابي افراد متعهد و در خط نظام اسلامي به خانه ملت، به قدري است که هشدار مي‌دهند بايد حتي از راهيابي افرادي که احتمال انحراف در باره‌شان وجود دارد، جلوگيري کرد وگرنه مسئوليت چنين انتخابي، دامن‌گير انسان خواهد بود: «بايد به اشخاصي که احتمال انحراف در آنان مي‌رود، رأي ندهند؛ احتمال انحراف عقيدتي، اعمالي يا اخلاقي، باعث مي‌شود که به چنين اشخاصي اعتماد نمي‌شود کرد و رأي به آنان، موجب مسئوليت خواهد بود.»[76]

مقام معظم رهبري نيز که در سال‌هاي اخير بيشترين استفاده و تکرار واژه «بصيرت» را داشته‌اند، در اين مورد مي‌فرمايند: «نماينده بايد داراي فهم و درک سياسي باشد و مسائل کشور را بفهمد، هم مسائل خارجي و توطئه‌هاي دشمنان را و هم مسائل داخلي را.»[77]

مسلماً به اين فهرست مي‌توان موارد ديگري از ويژگي‌ها و شاخص‌هاي مجلس تراز انقلاب اسلامي را نيز افزود.

 

 

 

 

 

نتیجه:

مجلس تراز انقلاب، مجلس پيش‌برنده

 

با توجه به پيچيدگي اوضاع و سرعت تحولات، نهمين انتخابات مجلس شوراي اسلامي در دهه چهارم پيروزي انقلاب اسلامي ايران مي‌تواند پرشکوه‌ترين، رقابتي‌ترين و در عين حال، حساس‌ترين انتخاباتي باشد که پيامدها و تأثيرات شگرفي بر امنيت ملي کشور خواهد داشت. اين انتخابات با توجه به حوادث و حواشي انتخابات دهم که امکان برنامه‌ريزي و اميد را براي به چالش کشيدن نظام از طريق انتخابات در غربي‌ها تقويت کرد، بر اساس اظهار نظرهاي غربي‌ها و اقدامات آن‌ها، همچنان در کانون توجه غربي‌ها قرار دارد و آن‌ها تلاش مي‌کنند با رهيافت انقلاب رنگي يا نمايندگان حامي و عامل به گفتمان خود را به مجلس نفوذ بدهند و يا با هدف فروپاشي از درون، چالشي براي نظام درست کنند.

از اين‌رو، انتخابات مجلس نهم برخوردار از مجموعه‌اي از ظرفيت‌هاي تهديدزا و فرصت‌آفرين است. از يک طرف، اين انتخابات، شاخصي براي ارزيابي ظرفيت‌هاي نافرماني مدني و قدرت بسيج اجتماعي جريانات تجديدنظرطلب است؛ از طرف ديگر، سطح مقبوليت، کارآمدي و مشارکت سياسي مردم را به نمايش مي‌گذارد. به عبارتي، انتخابات مجلس نهم مي‌تواند به‌ويژه در موقعيت حساس فعلي، هم ميزان واگرايي سياسي و هم ميزان همگرايي سياسي را به نمايش بگذارد. همچنين مي‌تواند ميزان چالش‌هاي امنيتي کشور و ميزان قدرت نرم نظام جمهوري اسلامي را نمايش دهد.

اين در حالي است که وضعيت امروز بين‌المللي در جهان اسلام و جنبش‌هاي فعال در مهد نظام سرمايه‌داري وضعيتي ايده‌آل براي جمهوري اسلامي که تنها نظام حکومتي است که ادعاي داشتن الگويي جايگزين براي نظام برتري‌طلب فعلي را دارد، مهيا کرده است. انقلاب اسلامي، سرآغاز حرکتي عالم‌گير بود که پس از ايجاد نظام اسلامي و تشکيل جمهوري اسلامي، امروز وضعيتي را در پيش روي خود مي‌بيند که بايد بيش از پيش براي ايجاد دولت و جامعه اسلامي که در تمام ارکان خود چه در تقنين، چه در اجرا و چه در نظارت رنگ و بوي اسلامي داشته باشد، گام بردارد. اين مرحله يکي از حساس‌ترين مراحل گذار از دولت ايراني انقلابي به سوي دولت و جامعه اسلامي است و مقدمات و بسترهاي گوناگوني دارد. رسيدن به درک و فهم جمعي در ميان حکمرانان قواي سه‌گانه از رأس تا بدنه، براي پيشبرد اين امر، اساسي‌ترين عنصر گذار به سوي دولت اسلامي و سپس کشور اسلامي است.

اوضاع ويژه داخلي، منطقه‌اي و بين‌المللي، مجلس نهم را در جايگاه ممتازي قرار داده است که مي‌توان از آن انتظار «مجلس تراز انقلاب اسلامي» را داشت؛ مجلسي که بتواند در دهه چهارم، کشور را چند گام به پيش برد. زيرا همان‌طور که مي‌دانيد نقش‌هاي مجلس در نسبت با انقلاب، در يکي از سه نقش زير خلاصه مي‌شود:

1-      نقش ارتقايي، پيش‌برنده و سازنده؛

2-      نقش کندکننده و ناکارآمد؛

3-      نقش چالش‌گر و تنش‌زا.

مسلماً انقلاب اسلامي براي سير مراحل تکاملي خود و تداوم هدايت‌گري خود در بيداري اسلامي منطقه و جهان اسلام به مجلسي نياز دارد که بتواند با فائق آمدن بر ناکارآمدي‌ها و چالش‌هايي که دشمنان نظام اسلامي در مسير آن قرار مي‌دهند، ارتقايي و پيش‌برنده آرمان‌هاي امام و رهبري در دنيا باشد. يک مجلس کارآمد مي‌تواند پشتوانه مؤثري براي مجموعه نظام باشد.

براي رسيدن به الگوي مورد نظر در ترسيم چهره مجلس تراز انقلاب، يکي از معيارها و شاخصه‌ها، آرا و نظرات امام خميني(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامي، امام خامنه‌اي(مدظله‌العالي) است. داشتن الگويي مناسب از مجلس تراز انقلاب مبتني بر مهندسي امام راحل و رهبري معظم انقلاب اسلامي در اين مقطع حساس انتخابات مجلس نهم، اين امکان را به ما خواهد داد تا در تشخيص کانديداي مناسب و اصلح براي مجلس شوراي اسلامي که شکل‌دهنده مجلس تراز انقلاب خواهند بود، موفق عمل کنيم.

مقام معظم رهبري درباره نقش ارتقايي و پيش‌برنده مجلس تراز انقلاب اسلامي معتقدند: «آنچه كه براي مردم در اين انتخابات و همه گزينش‌هاي ملي و انتخابات‌ها مهم است، اين است كه سطح كارآمدي نظام، روزبه‌روز ارتقا پيدا كند؛ اين اساس مسئله است. اگر مردم دنبال رئيس‌جمهور يا دنبال نماينده مجلس مي‌گردند يا دنبال ديگر كساني هستند كه مي‌خواهند آن‌ها را با انتخاب تعيين كنند، در پي آن هستند كه انسان‌هاي كارآمدي را بر اريكه مسئوليت بنشانند تا آن‌ها بتوانند سطح كارآمدي نظام را افزايش بدهند و مشكلات مادي و معنوي مردم را حل كنند؛ اين خواست مردم است.»[78]

همچنين ايشان تأکيد دارند: «نمايندگان مردم در مجلس، وظيفه سنگيني در اين‌باره بر عهده دارند. گفتار و عمل آنان بايد يكپارچگي ملت، عزت ملي، ايمان و اميد و تلاش، بيداري و آگاهي، اخلاق و فضيلت و آزادگي و عزم و اراده پولادين را براي كشور به ارمغان آورد. چنين مجلسي بي‌شك، عصاره فضائل و به‌طور طبيعي در رأس امور خواهد بود.»[79]

آنچه لازم است در پايان اين مجموعه به آن توجه کنيم، اين است که بدانيم انتخابات پيش رو مي‌تواند آثار و دستاوردهاي مهمي در سطح داخلي و خارجي براي جمهوري اسلامي داشته باشد. شکل‌گيري مجلس تراز انقلاب در داخل و تأثيرات عميق بر عمق راهبردي جمهوري اسلامي در محيط خارجي بي‌شک دو مورد مهم از اين دستاوردهاست. به عبارتي، اين انتخابات مي‌تواند داراي پيامدهاي سياسي افزايش‌دهنده قدرت نرم و آسيب‌پذيري‌هاي کاهش دهنده امنيت نرم باشد. در صورتي که از سوي نخبگان، مسئولان و مردم، مراقبت و مديريت نشود، مي‌تواند بسترهاي زيادي را براي بروز بحران ‌اعتماد، کارآمدي، هويت و انسجام به‌وجود آورد و به الگوي موفق و الهام‌بخش جمهوري اسلامي و چهره مردم‌سالار ايران در محيط خارجي آسيب وارد سازد و برداشت از جمهوري اسلامي ايران و باورهاي ذهني را دگرگون کند. در مقابل، انتخابات نهم اگر براي شکل دادن به مجلسي در تراز انقلاب باشد، مي‌تواند به نمايش الگوي موفق «مردم‌سالاري ديني» تبديل شود و موجبات اقتدار، همبستگي ملي و اعتماد مردم به نظام را افزايش دهد. بدون ترديد، با شکل‌گيري مجلس تراز انقلاب، در وضعيتي که «بيداري اسلامي» منجر به فروپاشي نظام‌هاي مرتجع، وابسته و استبدادي شده و جهان اسلام نيازمند کمک و تلاش مضاعف جمهوري اسلامي و انتقال تجربه موفق «نظام مردم‌سالار ديني» است، جمهوري اسلامي براي نمونه کارآمد و الهام‌بخش «الگوي مردم‌سالاري ديني» در سطح منطقه، ظهور مؤثرتري خواهد داشت.

در پایان یادآورمی شود اهتمام نخبگان مومن واندیشه ورزان مجرب در همه اقشار به تبیین وتشریح مولفه هایی که ذیل سه محور اساسی و تعیین کننده یعنی تلاش برای حضور گسترده مردم ، انتخاب اصلح و حفظ امنیت فضای انتخابات به شرح زیر تقدیم میشود می تواند درخنثی نمودن همه توطئه های دشمنان داخلی وخارجی و تحقق انتخابات تراز انقلاب اسلامی و نیز تحقق جامعه اسلامی  بسیار موثر نقش آفرین باشد .

 

 

الف-حضور حداکثر ی وگسترده

1-تبیین  نقش رهبری در مدیریت کلان کشور وگذر          ازبحرانها

2-تبیین شرایط محیط ملی ومنطقه ای وبین المللی

3-اقناع وترغیب افکار عمومی به حضور

4-پاسخ به شبهات وابهامات موجود

5-اعتماد سازی واعتبار سازی نسبت به (انقلاب

      اسلامی-نظام-انتخابات و...)

6-ایجاد انگیزه وشور ونشاط سیاسی به جامعه

7-تقویت امید به آینده نظام

8-خنثی کردن توطئه های دشمن در ایجاد و تحریک

 شکاف های اجتماعی

9-تبیین عمل به تکلیف دینی وانقلابی نسبت به

 سرنوشت انقلاب کشور

10-ایجاد هماهنگی وتعامل مثبت نخبگان وخواص

 جامعه

11-توجه دادن به مصالح ومنافع ملی

 

 

 

 

 

 

 

 

 ب -انتخاب اصلح و آگاهانه

-تبیین معیارها وشاخص های انتخاب کاندیدای اصلح

 مبتنی بر آموزه های دینی

2-تأثیر انتخاب اصلح در عزت،اقتدارو وحدت ملی

3-تبیین الزامات وبایسته های شکل گیری وتحقق

 مجلس طرازانقلاب اسلامی

4-تحقق مجلس کارآمد مطلوب در حفظ سلامت نظام

ومبارزه بافقرو فساد

5-تبیین نقش مجلس در اعمال نظارت بر کلیه شئون

کشور

6-نقش مجلس در تأمین نیاز کشور در وضع قوانین

مترقی ورفع مشکلات کشور

7-تبیین شکل گیری مجلسی ولایتمدار،مردمی،ساده

زیست وانقلابی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ج)امنیت انتخابات

1-ایجاد آمادگی های لازم برای افزایش بازدارندگی

ومدیریت بحرانها وچالش های احتمالی

2-اولویت وتقدم مصالح ملی بر مصالح فردی وگروهی

3-تبیین الزامات وآداب رقابت سالم وسازنده

4-قانون محوری در فرایند انتخابات

5-فصل الخطاب دانستن تدابیر امام خامنه ای(مدظله

العالی)

6-هوشیاری در برابر مداخلات وتوطئه های دشمن

7-افشاگری وتبیین تهدیدات وآسیب های متصور در

انتخابات

8-تمکین دربرابرآراءمردم ونتایج انتخابات

9-توجه به عقلانیت سیاسی دربرابر تحریکا واحساسات

قومی ومذهبی

10-اطلاع رسانی صحیح وبموقع به مردم وخنثی کردن

 شایعات با استفاده از تمامی ظرفیت های رسانه ها ی

تبلیغی

11-هم افزایی وهماهنگی بین دستگاه های مختلف نظام

ومجریا ن انتخابات

12-حفظ آبرو وحیثیت وکرامت افراد واحراز ازتحریک

وتخریب

 

 

 

امام خمینی (ره):

 

چه بسا که در بعض مقاطع عدم حضور و مسامحه گناهی باشد که در راس گناهان کبیره است.

 

 

امام خامنه ای (مدظله العالی):

 

ملت عزیز ایران بدانند و می دانند که حضور مردمی اصلی ترین عاملی است که هیبت ایران را به رخ دشمنان می کشد و دشمنان را از تعرض به این کشور می ترساند .

هر قدر حضور مردم در پای صندوق های رای بالاتر باشد اعتبار و ارزش ملت بالاتر می رود و امنیت و مصونیت کشور بیشتر و آینده ایران عزیز تامین وتضمین می شود.(14/11/90 خطبه های نماز جمعه تهران)

 



[1] - سايت مقام معظم رهبري، خطبه‌هاي نماز  عيد فطر،9/6/1390.  

-[2] روزنامه كيهان، شماره 18996 به تاريخ 23/10/86، صفحه 12. 

[3] - حضرت امام خميني، 6/3/60

[4] - صحيفه نور، ج 14، ص 231.

[5] - همان ، ج 18، ص 273.

[6] - همان ، ج 18، ص 24.

[7] - همان ، ج 17 ، ص 272.

[8] - همان، ج 19، ص 232.

[9] - همان، ج 17، ص 272.

[10] - همان ج14، ص 293.

[11] - همان، ص 239.

[12] - همان ، ج 17، ص 91.

[13] - همان، ج 12، ص 3.

[14] - همان، ج 11، ص 269.

[15] - صحيفه نور، ج 21، ص 187.

[16] - صحيفه نور، ج 12، ص 6.

[17] - بيانات در ديدار با نمايندگان دوره هفتم مجلس، 27/3/1383.

[18] - همان.

[19] - حديث ولايت، ج 1، 24/3/68.

[20] - همان.

[21] - همان، ج 3، ص 71.

[22] - همان، ج 5، ص 282.

[23] - همان ، ج 9، ص 38.

[24] - همان.

[25] - همان، ج 3، ص 71.

[26] - سايت مقام معظم رهبري، ديدار با کارگزاران نظام، 21/9/1380

[27] - سايت مقام معظم رهبري، خطبه‌هاي نماز عيد فطر،9/6/1390.  

[28] - صحيفه نور، ج 14، ص 239.

[29] - همان، ج 18، ص 54.

[30] - بيانات رهبر معظم انقلاب در 23/9/1368.

[31] - بيانات در ديدار با نمايندگان دوره هفتم مجلس، 27/3/1383.

[32] - صحيفه نور، ج 12، ص 254.

[33] - مقام معظم رهبري، روزنامه اطلاعات، 2/12/74.

[34] - خطبه‌هاي نمازجمعه مقام معظم رهبري در حرم مطهر امام(ره)، بيست و يکمين سالگرد ارتحال امام، 14/3/89.

[35] - همان.

[36] - همان.

[37] - همان.

[38] - همان.

[39] - همان.

[40] - مقام معظم رهبري، 1/12/74.

[41] - همان، ج 12 ص 3.

[42] - حديث ولايت، ج5 ص 282.

[43] - مقام معظم رهبري، 6/3/79.

[44] - همان ج 21 ص 186.

[45] - صحيفه نور ج 17، ص 161.

[46] - صحيفه نور، ج 11 ص 284.

[47] - مقام معظم رهبري،11/3/75.

[48] - مقام معظم رهبري، 26/9/82.

[49] - مقام معظم رهبري، روزنامه اطلاعات، 2/2/74.

[50] - مقام معظم رهبري، نماز جمعه حرم مطهر امام(ره)، 14/3/89.

[51] - بيانات در ديدار با نمايندگان دوره هشتم مجلس، 12/3/1387.

[52] - بيانات در اجتماع مردم قزوين، 25/9/1382.

[53] - مقام معظم رهبري، 6/3/83.

[54] - مقام معظم رهبري، 24/8/83.

[55] - بيانات در، ديدار با نمايندگان دوره هفتم مجلس، 27/3/1383.

[56] - صحيفه نور ج 11 ص 273.

[57] - مقام معظم رهبري،  23/2/79

[58] - بيانات در ديدار با شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي دي ماه 88

[59]- مقام معظم رهبري، 26 / 11/78.

[60] - بيانات در ديدار با نمايندگان دوره هفتم مجلس، 27/3/1383.

[61]- مقام معظم رهبري، 9/8/80.

[62] - بيانات در ديدار با نمايندگان دوره هفتم مجلس، 27/3/1383.

[63] - بيانات در ديدار با نمايندگان دوره هشتم مجلس، 21/3/1387.

[64] - بيانات در جمع مردم استان کردستان‏،22/2/1388.

[65] - مقام معظم رهبري، روزنامه اطلاعات، 15/12/74.

[66] - بيانات در جمع مسئولان انتخابات مجلس چهارم، 4/12/70.

[67] - بيانات در جمع دانشجويان کرمانشاه، 24/8/1390.

[68] - همان ج 19 ص 106.

[69] - مقام معظم رهبري، 17/2/84.

[70] - صحيفه نور، ج 18 ص 198.

[71]- صحيفه نور، ج 12 ص 3.

[72]- مقام معظم رهبري، روزنامه جمهوري اسلامي، 2/12/74.

[73]- مقام معظم رهبري، 26/11/78.

[74]- مقام معظم رهبري، 26/9/82.

[75]- صحيفه نور، ج 15 ص 163.

[76]- صحيفه نور، ج 12، ص75.

[77]- مقام معظم رهبري، 8/7/71.

[78]- مقام معظم رهبري، 24/8/83.

[79]- مقام معظم رهبري، 6/3/83.

نظرات بینندگان