چالش امنیتی در انتخابات؛ واقعیت یا تصویر!؟
در مردمسالاری دینی که نوعی نظام سیاسی است و مبتنی بر ویژگیهای بومی ایران اسلامی طراحی شده است، انتخابات ابزاری مهم در فرآیند انتقال قدرت است. از آن جایی که فرآیند انتقال قدرت و ویژگیهای این فرآیند نشانگر میزان ثبات، کارآمدی و توانمندی یک نظام سیاسی است و همچنین تأثیراتی که این فرآیند بر میزان مشروعیت جامعه شناختی یک نظام سیاسی میتواند داشته باشد، از این رو انتخابات و صحت برگزاری آن از اهمیت ویژهای برخوردار است.
همچنین با توجه به شرایط جامعهی سیاسی ایران و تنوع قومیتی موجود در کشور و نیز با توجه به این که انتخابات مجلس در قیاس با انتخابات ریاست جمهوری با این مسأله (تنوع قومیتی) نزدیکی بیشتری دارد، از این رو برگزاری درست آن عامل مهمی در افزایش همگرایی و جلوگیری از تشتت بین اقوام مختلف است. اهمیت این مسأله زمانی آشکارتر میشود که ما تلاشهای منسجم دشمنان در رابطه با القای فضای تشتت و نارضایتی در کشور را در نظر بگیریم.
آنچه مراد ما از امنیت انتخابات است آن دسته عواملی است که بر برگزاری انتخابات به شکل درست و صحیح آن تأثیر میگذارند. توجه به این نکته لازم است که رویکرد نظام مردم سالار جمهوری اسلامی همواره برگزاری انتخاباتها در بیشترین درجهی ممکن از صحت و سلامتی بوده است و از این رو چنین رویکردی باعث توجه و اهتمام زیاد به ارگانها و نهادهای مجری و ناظر بر این فرآیند در ساختار نظام سیاسی جمهوری اسلامی است.
وجود ابزاری نظارتی به نام شورای نگهبان که یک نهاد فرا حکومتی است در کنار توجه به نوع نیروهای عملیاتی برگزار کنندهی انتخابات که عمدتاً از معتمدین محلی و افراد وجیه در نزد ساکنین حوزههای رأی گیری تشکیل میشوند، امنیت روانی لازم برای انتخابات را در مرحلهی اجرا تضمین میکند. ولی این تمام موضوع نیست
امنیت انتخابات و برداشتی که ناظران بیرونی یعنی مردم از مقولهی امنیت انتخابات دارند، تحت تأثیر عواملی قرار میگیرد که به نوعی از آنها به «تصویر واقعیت» یاد میکنند. عواملی که میتوان از جملهی آنها به نوع و سمت و سوی رقابتهای انتخاباتی، نوع تبلیغات و چگونگی هزینه کرد در آن، نوع عملکرد رسانهها، نوع افراد حاضر در رقابت انتخاباتی و ... اشاره کرد.
آنچه مطمح نظر ما در این نوشته است، بررسی اجمالی موضوعات یاد شده و به ویژه رقابتها و تبلیغات انتخاباتی و تأثیر آن بر امنیت انتخابات است. در این بررسی سعی بر این است که ابتدا با تمرکز بر مفهوم مطرح شدهی «تصویر واقعیت» ابتدا نسبتی که رقابتهای انتخاباتی با این مفهوم ایجاد میکنند، روشن شود و سپس این نسبت در رابطه با مسألهی انتخابات آینده بررسی شود. همان گونه که گفته شد، وجود ساختارهای آزموده شده در برگزاری انتخابات در ساختار نظام سیاسی جمهوری اسلامی که مهمترین آنها شورای نگهبان و عوامل اجرای معتمد محلی و مردمی هستند.
توجه به موفقیت این روش برگزاری و نظارت در طی بیش از 3 دههی گذشته از عمر انقلاب، بررسی مسألهی امنیت انتخابات را بیشتر به بررسی عوامل «بیرون ساختاری» معطوف میکند. آنچه به عنوان «تصویر واقعیت» در بالا مطرح شد، ارتباط مستقیمی با برداشت مردم به عنوان پارامتر محوری در فرآیند انتخابات از مسایل مربوط به انتخابات دارد.
«تصویر واقعیت» به برداشتی ناقص و در اکثر موارد هدایت یافته گفته میشود، برداشتی که یا به شکل آگاهانه و یا غیرآگاهانه به سمتی هدایت میشود. در مسألهی امنیت انتخابات باید به هر دو نوع این برداشتها توجه شود. نوع آگاهانهی آن که عمدتاً محصول رسانههاست، میتواند نگاه مخاطب بیرونی را به سمت و سویی متمایل کند که احساس خاصی نسبت به صحت انتخابات بیاید. احساسی که میتواند مثبت یا منفی یا ترکیبی از این دو باشد.
این مسأله زمانی اهمیت خود را بیشتر نشان میدهد که ما شناختی درست از ماهیت مسألهی «جنگ نرم» داشته باشیم. در اینجا هدف، بررسی ابعاد جنگ نرم نیست، از این رو فقط به ذکر همین نکته بسنده میشود که موضوع محوری در این جنگ تغییر تصاویر از حقیقت است. یعنی دشمن، در این جنگ تمام توان خود را به کار میبرد که برداشت و نگاه مردم را به خواست خود نزدیک کند. ناگفته پیداست که این خواست در مورد انتخابات تلقین نمایشی، غیر رقابتی و غیر سالم بودن انتخابات است.
این تلاش دشمنان نظام اسلامی همواره با شدت و ضعف متفاوت وجود داشته است و به خودی خود تأثیر قابل توجهی بر روی نگاه مردم به مسألهی انتخابات نداشته است. اماعواملی وجود دارند که میتوانند به اصطلاح خواست دشمن را محقق سازند. مهمترین آنها مسألهی رقابتهای انتخاباتی است که خود به هر دو شکل آگاهانه و غیرآگاهانه در ساخت «تصویر واقعیت» نقش دارد.
شکل آگاهانهی آن عناد و نفاق است ولی آنچه بیشتر باید روی آن تأمل کرد، شکل ناآگاهانهی آن است. افرادی که نیت بدی هم ندارند ممکن است تحت تأثیر فضای روانی تبلیغاتی یا برای قرار گرفتن در موقعیت بهتری نسبت به رقیب یا رقبای خود دست به اعمال و حرکاتی بزنند که تصورات سه گانهی نامطلوب و نادرست: «فرمایشی»، «نمایشی» و «غیر سالم بودن» انتخابات را دامن بزند.
در این جاست که وجود چنین کدهایی از فضای درون گفتمانی انقلاب راه را برای شکلگیری تصورات یاد شده در ذهن مردم باز میکند که همانگونه که ذکر شد، این مسأله بزرگترین چالش را برای امنیت انتخابات در هر سه مرحله به وجود میآورد. برای خارج شدن بحث از حالت انتزاعی آن به چند مورد از این نوع اقدامها اشاره میشود:
یکی از خسارتبارترین این اعمال نوعی رقابت انتخاباتی است که سعی در نشان دادن این موضوع دارد که یک نامزد یا یک گروه مد نظر رهبر معظم انقلاب هستند. تجربهی انتخابات ریاست جمهوری 88 به خوبی مؤید آسیبهایی است که این نوع رقابت انتخاباتی میتواند به بار آورد. از طرف دیگر اغلب گروههای اپوزیسیون و رسانههای خارجی سعی در نشان دادن یک گروه یا یک نامزد به عنوان نمایندهی اپوزیسیون نظام دارند تلاشی که نوع تبلیغات پر خرج و آغشته به تهمت و تخریب به آن یاری میرساند.
این خود وقتی در کنار تلاش برای معرفی یک گروه به عنوان نمایندگان حاکمیت و مورد نظر آن قرار میگیرد این تصور را در ذهن مردم ایجاد میکند که نظام خواهان انتخاب شدن یک گروه است و با دو دو تا چهارتایی که به راحتی به دنبال این فرض میآید به این نتیجه میرسد که انتخابات نمایشی است و در نهایت تقلب خواهد شد! در این جاست که فضای انتخابات به علت استفادهی گروههای معاند و مخالف به سمت امنیتی شدن و التهاب پیش میرود
در این فضا آمادگی ذهنی وجود دارد که با استفاده از آن میتوان از احساسات مردم سوء استفاده کرد و به ویژه در مورد انتخابات مجلس و وجود رقابتهای قومی و قبیلهای جریان امور را به سمت آشوب و درگیری پیش برد. آشوب و درگیری در فضای یاد شده دیگر صرف یک درگیری میان دو طایفه و یا دو قوم نیست و سمت و سوی آن به طرف مقابله با نظام و تضعیف آن کشیده میشود.
در روی دیگر سکه اگر گروهی که نمایندهی اپوزیسیون جا زده شدهاند، انتخاب شوند، این تصور ایجاد خواهد شد که حاکمیت و نظام مورد قبول مردم نیست! یاد آوری فضای بعد از 2 خرداد 1376 به راحتی مؤید آسیبهای جدی است که این دو قطبی سازی قادر است به بار آورد. فضایی که در آن نامزد اصلی شکست خورده گزینهی مورد نظر رهبر و نامزد پیروز به عنوان مخالف نظام جا زده شده بود و فرصت را برای کینه توزان فراهم کرد که تیشه به ریشهی مقبولیت مردمی نظام بزنند.
در این نوع از فضاها اوضاع حتی وخیمتر نیز خواهد شد. در صورتی که نامزد یا گروه پیروز، آن موردی باشد که به عنوان نمایندهی خواست حاکمیت جا زده شده است. تجربهی تلخ و نزدیک حوادث پس از انتخابات و فتنهی پیچیدهای که به دنبال آن آمد، مؤید این تحلیل است. باز باید متذکر شد که انتخابات مجلس این بار در قالب کوچکتر شهرها و با توجه به همان حساسیتهای قومی این پتانسیل را دارا میباشد و قراینی وجود دارد که دشمنان در آرزو و تدارک شرایطی مشابه حوادث فتنهی 88 هستند.
متأسفانه در انتخابات پیش رو هم، بعضی از گروهها دانسته یا ندانسته به علت اعتبار بسیار زیاد رهبر انقلاب در بین مردم، سعی در انتصاب خود به ایشان دارند و تلاش میکنند که گروه مورد نظر خود را با قراینی به خواست رهبر انقلاب مربوط سازند. حرکات و رفتارهایی که در نهایت میتواند به هزینه کردن از جیب اعتبار و مشروعیت نظام تمام شود. این مصداق گرچه تنها مصداق از آنچه که گفتیم بر شکلگیری «تصویر واقعیت» مؤثر است، نیست ولی مهمترین آنهاست و حداقل این که تجربهی سالهای اخیر این چنین به ما نشان میدهد.
اما میشود به موضوعات مهم دیگری نیز اشاره کرد که یکی از آنها نوع هزینه کردهای گروههای سیاسی در رقابتهای انتخاباتی است، به وجود آمدن شبههی استفاده از بیت المال در تبلیغات انتخاباتی کافی است تا در کنار عوامل دیگری همچون عدم شفافیت منابع مالی جریانهای سیاسی و ریخت و پاشهای زیاد مالی و پارهای عوامل بیرونی، تصورات نامطلوب سه گانهی یاد شده را ایجاد کند.
توجه به این نکته بسیار سودمند است که بعضی از گروهها با توجیهی مبتنی بر ناجی انقلاب بودن گروه خود! چنین سوء استفادههایی از بیت المال را مجاز میدانند! و به خرج مردم و به کام گروه و دستهی خود دست به عمل میزنند. در اینجا توجه به این نکته، اساسی است که هرچه ارگانها و نهادها نسبت نزدیکتری با حاکمیت داشته باشند، احتمال شکلگیری شبههی یاد شده بیشتر و ضرر آن نیز به شکلی فزاینده متوجه اساس حاکمیت و نظام خواهد شد.
از دیگر عواملی که میتوان نام برد، میشود به حضور شخصیتهای حقوقی در رقابتهای انتخاباتی اشاره کرد. رییس فلان مجلس یا بهمان ارگان به شکل مشخص قبل از کناره گیری از سمت خود در مقام هدایت و رهبری و نه صرفاً حضور به میدان میآید و راه را برای ایجاد «تصویر واقعیت» دلخواه دشمنان باز میکند. چیزی که باز تجربههای انتخاباتهای قبلی حاکی از آسیب ناک بودن آن است.
از این دست، مصادیق تعداد بیشتری از جمله وعدههای کذب انتخاباتی، تبلیغات زود هنگام با سوء استفاده از امکانات عمومی، بد اخلاقیهای انتخاباتی و ... را میشود عنوان کرد که برای پرهیز از اطالهی کلام از پرداختن به جزییات آنها خودداری میکنیم و بررسی آنها را به فرصتی دیگر میسپاریم.
آنچه در این نوشته ذکر شد، بیشتر مربوط به دوران پیش از فرآیند انتخابات است و اصولاً رقابتهای انتخاباتی نیز قبل از برگزاری انتخابات مطرح هستند ولی ناگفته پیداست که آسیبهای بررسی شده علاوه بر تأثیرات منفی که میتوانند در میزان اقبال مردم به انتخابات داشته باشند، تأثیرات مخرب خود را بیشتر در مرحلهی پس از برگزاری انتخابات نمایان میکنند و با توجه به آنچه شرح آن رفت، فضای پس از انتخابات را تلخ و جوّ را ملتهب و امنیتی خواهند کرد.
پس به عنوان جمع بندی باید به ضرورت آگاهی نسبت به تبعات بعضی از رفتارها و اعمال تبلیغاتی اشاره کرد و علاج واقعه را قبل از وقوع جست و اجازه نداد که هیچ گروهی به بهانههای مختلف سعی در ایجاد تصویری از حقایق کند که لطمات اصلی آن متوجه شاکله و اقتدار مردمی نظام جمهوری اسلامی میشود.(*)
*امیر استکی؛ عضو شورای مرکزی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل/
منبع: برهان