کد خبر: ۲۶۲۴۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۵ - ۰۶ اسفند ۱۳۹۰

این‌ها کارهاى مجلس نیست!

بایستى کارهاى جزئى و ایراد نطق براى جلب توجّه این یا آن را و این که فلان طایفه و اهل فلان شهر و فلان روستا از ما راضى شوند و فلان خطّ سیاسى از ما خوشش بیاید، این کلمه را بگوییم یا نگوییم، این تأیید را بکنیم یا نکنیم، کنار گذاشت. اینها کارهاى مجلس نیست. بعضى معوّق کار مجلس است، بعضى هم خنثى است.

برای همه کشور

نماینده شأنش این است که قانونى را بگذراند که این قانون، بتواند کشورى را که داراى مناطق فقیر و دوردست و مناطقى با اقتضائات گوناگون است، اداره کند.

همگان از همه اوضاع مطّلع هستند. این‏که نماینده باید به فکر حوزه انتخابیّه خود باشد، معنایش این است. والّا این‏که ما فرض کنیم، نماینده وظیفه دارد بیاید بایستد آن‏جا و مشکلات حوزه انتخابیّه‏اش را به عنوان وظیفه نمایندگى بیان کند، نه. این، وظیفه نمایندگى نیست. بیان مشکلات حوزه انتخابیّه، البته کار خوبى است و اگر به شکل صحیحى انجام گیرد، مفید است.

امّا این‏که ما خیال کنیم که نماینده فلان شهر و فلان حوزه انتخابیّه بودن، معنایش این است که بیاییم و بگوییم «آن‏جا اسفالت ندارد»، یا «آب ندارد»، یا «دانشگاه ندارد» یا چه و چه، این وظیفه نمایندگى نیست. شما باید قانونى را بگذرانید که بتواند امور همه جاى کشور را متکفّل شود بمافیه حوزه نمایندگى شما؛ تا مبادا حوزه نمایندگى‏تان، از قانونى که همه جانبه وضع نشده است، به اقتضاى کیفیّتش، خارج بماند. مسأله این است. در این کار، برادران و خواهران عزیز؛ باید با صمیمیت و اخلاص وارد شد.

بیانات در دیدار نمایندگان دوره چهارم مجلس شوراى اسلامى‏ – ۱۳۷۱/۰۳/۲۰

  اخلاص للَّه؛ راز قضیه

خطاست اگر نماینده‏اى بیاید در تریبون باز مجلس بایستد؛ بدون توجّه به اقتضائات مالى و بودجه‏اى، بدون توجّه به اولویّتها، بدون توجه به برنامه‏هایى که مجلس قاعدتاً باید آنها را تصویب کند، سنگى بیندازد که «آقا، بیایید این کار را براى حوزه انتخابیّه من بکنید.» قصدش هم این باشد که به مردم آن‏جا بگوید «ببینید! من براى شما کار مى‏کنم!» خطاست اگر خیال کنیم که این کار، در جلب محبّت مردم نسبت به او اثر خواهد کرد. و دیدید که نکرده‏است.

چیزى که مى‏تواند دل مردم را به طرف ما جلب کند – اگر جلب دل مردم لازم باشد؛ که البته لازم هم هست – اخلاص للَّه است. این، راز قضیه است.

بیانات در دیدار نمایندگان دوره چهارم مجلس شوراى اسلامى‏ – ۱۳۷۱/۰۳/۲۰

نگاه عام در قانونگذارى

نمایندگان محترم در قانونگذارى‌ها نگاهشان به کل کشور باشد. البته مصلحت منطقه‌ى خودشان را حتماً باید در نظر بگیرند – شکى نیست – لیکن آن مصلحت بایستى داخل بشود در مجموعه‌ى نگاه به کل کشور؛ والّا اگر قرار باشد که نماینده‌ى شرق براى شرق کار کند، ولو برعلیه غرب؛ نماینده‌ى غرب به نفع غرب کار کند، ولو برعلیه شرق، اینکه نمی‌شود. نماینده‌ى شرق بودن یا نماینده‌ى شمال بودن یا نماینده‌ى جنوب بودن خاصیتش این است که در وضع قانون، نیاز آن منطقه را شما می‌دانید و در قانون دخالت می‌دهید، نه اینکه قانون را فقط براى آن منطقه می‌نویسید؛ قانون براى همه است. این، نگاه عام به کشور در باب قانونگذارى.

بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى – ۱۳۸۸/۰۴/۰۳

به مردم گزارش بدهید

شما هر کدام از منطقه‏یى انتخاب شده‏اید؛ شعارهایى داده‏اید، حرفهایى زده‏اید و وعده‏هایى داده‏اید؛ اینها را جمع کنید و ببینید اولویتها کدام است. این اولویتها را آن‏جایى که در لوایح تقدیمى دولت باید دنبال شود، آن‏جایى که با طرحهاى خود مجلس باید تأمین شود، آن‏جایى که با پاسخگویى و توضیح خواستن از دستگاه‏هاى دولتى باید حاصل شود، مشخص، اولویت‏بندى و حتّى زمان‏بندى کنید؛ بعد هم به مردم گزارش بدهید و بگویید ما مى‏خواستیم این قانون را وضع کنیم، مى‏خواستیم با این مشکل مقابله کنیم؛ زمان آن شش ماه بود، سر شش ماه به این‏جا رسیدیم.

بیانات در دیدار نمایندگان هفتمین دوره‏ى مجلس شوراى اسلامى‏ - ۱۳۸۳/۰۳/۲۷

مناسب شأن نمایندگى نیست

بایستى کارهاى جزئى و ایراد نطق براى جلب توجّه این یا آن را و این که فلان طایفه و اهل فلان شهر و فلان روستا از ما راضى شوند و فلان خطّ سیاسى از ما خوشش بیاید، این کلمه را بگوییم یا نگوییم، این تأیید را بکنیم یا نکنیم، کنار گذاشت. اینها کارهاى مجلس نیست. بعضى معوّق کار مجلس است، بعضى هم خنثى است. اگر بعضى از نمایندگان، به خاطر این که اهل حوزه انتخابیه خوششان بیاید، پیشنهادى بکنند و بگویند فلان جا فلان چیز را بسازید که دولت الان آمادگى و بودجه هم ندارد و در برنامه هم نیست، این کارها مناسب شأن نمایندگى نیست.

بیانات در دیدار با نمایندگان پنجمین دوره مجلس شوراى اسلامى – ۱۳۷۵/۰۳/۲۹

کمکِ دولت

دولت و مجلس، باید شانه به شانه هم حرکت کنند. مجلس باید کمکِ دولت باشد، و این مخصوص امروز هم نیست. در همه ادوار این گونه است که اگر نمایندگان مردم، دولتها را کمک نکنند، دولتها نمى‏توانند کار کنند. مجلس، مرکز قانونگذارى است. عِقال، دستِ مجلس است. ترمز، زیر پاى مجلس است. اگر دولتى در حال حرکت باشد و ترمز کردید، طبعاً نمى‏تواند حرکت کند. اگر در هدایت دولت، بى توجّهى شد، نتیجه خوبى عاید نخواهد شد.

بیانات در جمع نمایندگان مجلس شوراى اسلامى -  ۱۳۷۳/۰۳/۱۱

هم‌افزائى

مطلب دیگر هم همین توصیه‌اى است که من همیشه دارم و آن، هم‌افزائى با قوه‌ى مجریه است – قوه‌ى مجریه و قوه‌ى قضائیه، لیکن عمدتاً قوه‌ى مجریه؛ چون سر و کار مجلس با قوه‌ى مجریه است – باید هم‌افزائى کرد. نبایستى کار را جورى تنظیم کرد، جورى پیش برد که معنایش دعوا و اختلاف باشد؛ این در بیرون، روى مردم، خیلى تأثیراتش بد است. گاهى دیده می‌شود که مثلاً در مجلس، در یک نطقى، در یک اظهار نظرى، یک حرفى زده می‌شود. خب، حرف که زده شد، پرتاب شد دیگر. اگر خداى نکرده حرفى باشد که کسى را یا جمعى را متهم کند، جبرانش به‌آسانى ممکن نیست؛ مردم را ناامید می‌کند.

امروز مسئولین دارند تلاش می‌کنند، کار می‌کنند. نگوئید فلان ضعف و فلان ضعف وجود دارد. بنده به ضعفها آگاهم. شاید بنده بعضى از ضعفها را هم بدانم که خیلى‌هاى دیگر ندانند. با وجود این ضعفها، آن چیزى که امروز در قوه‌ى مجریه وجود دارد، یک شاکله‌ى خوب و مطلوب است. در کشور دارد کار انجام می‌گیرد. خب، بایستى همکارى کرد، باید کمک کرد؛ هم مجلس کمک کند به دولت، هم دولت کمک کند به مجلس.

بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى –  ۱۳۹۰/۰۳/۰۸

رفق

هم قانون فصل‌الخطاب است براى عمل دولت، هم گرایشهاى دولت و تشخیصهاى دولت یک اشاره است به قانونگذار براى کیفیت قانونگذارى. این مسئله با استقلال مجلس منافات ندارد. من نماینده‌ى مجلس هم بودم، رئیس دولت هم بودم؛ من هر دو جا را تجربه کردم. در طول این سالهاى متمادى هم، هم مجالس را دیدم، هم دولتها را دیدم.

هیچ اشکالى ندارد که یک مجلسى قانون صحیح و درست و قوى و منطقى را جورى تنظیم کند که براى دولت، رفتار طبق آن قانون، عملى باشد، ممکن باشد، آسان باشد. اگر این شد، معنایش این نیست که مجلس استقلال ندارد. بعضى‌ها که شاید می‌خواهند سر به تن این مجلس هم نباشد، آدم مى‌بیند که شده‌اند دلسوز استقلال مجلس: آقا مجلس استقلال داشته باشد! این هیچ منافاتى با استقلال مجلس ندارد.

انسان نگاه کند ببیند دولت چه جورى می‌تواند عمل کند، چه جورى بهتر می‌تواند عمل کند، چه جورى آسانتر می‌تواند عمل کند، قانون را تنظیم کند و در این مجرا بیندازد؛ این ممکن است، هیچ اشکالى هم ندارد. از آن طرف هم وقتى قانون تهیه شد، منجّز شد، دولت موظف است با همه‌ى وجود، با همه‌ى قوا، بدون بهانه‌گیرى، طبق آن قانون عمل کند.

دو طرف قضیه، اینجورى است؛ یعنى هر دو می‌توانند به هم کمک کنند، هم‌افزائى کنند؛ این لازم است، این باید انجام بگیرد. اگر چنانچه از هر دو طرف یک بهانه‌هائى اتفاق افتاد؛ این طرف گفت نه، این قانون را چون دولت اینجورى می‌خواهد، ما نمی‌کنیم؛ آن طرف هم گفت چون این قانون، این گوشه‌اش کج است، ما هم زیر بار نمی‌رویم؛ خب، این که نمی‌شود؛ اوضاع مملکت نمی‌چرخد. رفق، خوب است؛ رفق، همسازى، همیارى، مدارا. در باب رفق روایاتى داریم. رفق یعنى سازگارى؛ انسان سازگارى نشان بدهد. آن که آدم نباید با او سازش کند، دشمن است؛ آدم با دوست باید سازگارى نشان دهد. بالاخره باید تحمل کنند؛ یک چیزى را این از آن تحمل کند، یک چیزى را آن از این تحمل کند.

بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى –  ۱۳۹۰/۰۳/۰۸

همکارى

نکته‌ى دیگرى که همیشه محل کلام بوده است، ما هم عرض کرده‌ایم، شماها هم می‌گوئید، دولت هم می‌گوید، مسئله‌ى همکارى مجلس و دولت است؛ این باید تحقق پیدا کند. اینکه مجلس بگوید از طرف ما همه‌ى کارها انجام گرفته، دولت است که باید جلو بیاید؛ از آن طرف هم دولت بگوید از طرف ما همه‌ى کارهاى لازم انجام گرفته، این مجلس است که باید جلو بیاید؛ این نمی‌شود.

صمیمانه باید همکارى کنیم. هم دولت، هم مجلس، هر کدام در قانون حدودى دارند. البته بعضى از این حدود، واقعاً مشخص نیست. حقیقتاً بعضى از این خطوط، خطوط بارز و شاخصى نیست، که از عیوب قوانین ماست؛ باید ما این خطوط را مشخص کنیم. امروز نیاز کشور به همکارى است؛ یعنى نه در دولت باید انگیزه‌ى نافرمانىِ نسبت به مجلس پدید بیاید و وجود داشته باشد، نه در مجلس بایستى مطلقاً انگیزه‌ى اذیت کردن دولت، معطل کردن دولت وجود داشته باشد. بنابراین هر دو صمیمانه، به صورت واقعى، با ملاحظه‌ى جایگاه یکدیگر، بایستى به هم کمک کنند؛ این یک وظیفه‌ى بسیار مهمى است.

بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى‌ – ۱۳۸۹/۰۳/۱۸

اجرا خیلى فاصله دارد با طراحى  اجرا

مثلاً در مسئله‌ى قانون – که حالا محل کلام هم هست – دو طرف با همدیگر گفتگوهائى می‌کنند. از یک طرف این حرف درست است که دولت باید به قانون عمل کند – یعنى آنچه که شکل قانونى گرفت، وظیفه است که دولت عمل کند – از آن طرف دیگر قانونگذار باید نقش مدیر اجرائى را در نظر بگیرد. اجرا کار سختى است. کسانى از شماها خودشان مجرى بودند، وزیر بودند، یا در بخشهاى مختلف اجرائى حضور داشتند؛ اجرا خیلى فاصله دارد با طراحى  اجرا، با آن طرحى که باید انسان تهیه کند تا اجرا شود. بنابراین باید به واقعیتها توجه داشت.

دولت، آن عنصر وسط گود است که می‌خواهد کارها را انجام دهد. باید ما کار دولت را تسهیل کنیم. باید ما کار دولت را رعایت کنیم. درست است که دولت باید به قانون عمل کند، این هم درست است که مجلس باید کارى کند که دولت بتواند به قانون عمل کند؛ والّا اگر فرض کنیم یک تکلیفى بر دوش دولت گذاشتیم، اعتبارش را تصویب نکردیم؛ خوب، این نمی‌شود؛ اینها مشکلات دارد.

یا فرض بفرمائید دولت لایحه‌اى را به مجلس مى‌آورد – که دولت طبعاً با توجه به امکاناتش، با توجه به قدرت خودش، با توجه به موجودى کشور و زمینه‌هاى مساعد، این لایحه را تنظیم کرده – بعد در مجلس تصرفاتى در این لایحه می‌شود که بکلى یک چیز دیگرى از آب در مى‌آید. غالباً دولتى‌ها از این جهت به ما گله می‌کنند. بنده هم دستم در کار است. من، هم در دولت، هم در مجلس بوده‌ام؛ می‌دانم چه جورى می‌شود عمل کرد و چه جورى می‌شود درستش کرد و چگونه می‌شود یک جور دیگر عمل کرد. باید به این نکات توجه شود.

بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى‌ – ۱۳۸۹/۰۳/۱۸

گردآوری و تنظیم: احسان اکبری تبار/ 

منبع : رصد

نظرات بینندگان