بازسازي كمپ ديويد در تونس
روز جمعه وزراي خارجه آمريكا، اتحاديه اروپا و جمعي از دولت هاي عربي در شهر پايتخت تونس جمع شدند تا در غياب مردم، نظام سياسي آينده سوريه را تعيين نمايند! نام اين اجلاس «دوستان مردم سوريه» بود ولي كساني كه در جريان اعمال فشارهاي يك سال اخير غرب و همگرايان عرب آن بودند نام آن را اجلاس دشمنان سوريه نهادند. در اين اجلاس يك روزه، آمريكا بيش از ساير كشورها سرمايه گذاري كرده بود همزمان رئيس جمهور، رئيس ستاد مشترك ارتش و وزيرخارجه اين كشور در اظهارات شديد اللحني «بشاراسد» را تحت فشار قرار دادند تا استعفا دهد و در عين حال وانمود كردند كه از تسليح مخالفان سوريه حمايت نمي كنند. در عين حال بيانيه پاياني اين اجلاس تناسب چنداني با تجمع حدود 60 هيئت ديپلماتيك و مواضع تند مقامات آمريكايي نداشت. در خصوص اين اجلاس چند نكته به نظر مي رسند:
1- اجلاس ضد سوري روز جمعه، بيش از هر صحنه اي، «كمپ ديويد» را در اذهان تداعي كرد چرا كه در ميان كشورهاي عربي هيچ كشوري به اندازه سوريه پاي كار فلسطين نيست و دمشق يكي از چند عامل مهم پيروزي حزب الله در جنگ 33 روزه و پيروزي حماس و جهاد اسلامي در جنگ 22 روزه و بطور كلي يكي از چند عامل مهم در شكل گيري مقاومت در فلسطين و لبنان و يكي از عوامل جريان بيداري اسلامي در منطقه است بنابراين كاملا واضح است كه با فروپاشي ستون مصر در برنامه كمپ ديويد اينك اين سوريه است كه بايد با روي كار آمدن رژيمي شبيه رژيم سادات و مبارك ستون مصر را بازسازي كند. همه هم مي دانند كه بعد از مصر، سوريه تنها كشور عربي است كه مي تواند اين نقش را ايفا نمايد. رژيم صهيونيستي طي يك سال گذشته ناچار به اعزام واحدهايي از ارتش خود به سمت مرزهاي مصر و اردن شده است و حال آنكه طي سه دهه گذشته - از كمپ ديويد تا انقلاب هاي اسلامي عربي - اين دو مرز طولاني كه شرق و جنوب و جنوب غربي فلسطين را در برمي گيرد، «مرز سفيد» به حساب آمده و نظاميان اين رژيم ضرورتي به حضور در اين مرزها نمي ديدند. در واقع اجلاس تونس مي خواهد مرزهاي شمالي و شمال شرقي مياني - مرز غزه - را امنيت ببخشد و از اين طريق بر دو جبهه مصر و اردن براي تضمين همكاري امنيتي فشار وارد نمايد.
اين اتفاق اگر بيفتد - كه خيلي بعيد است - آنگاه شرايط براي فلسطيني ها بسيار دشوار شده و در معرض خطر جدي قرار مي گيرند.
2- انتخاب تونس در اين ميان معناي بخصوصي دارد. پيش از اين سه اجلاس در تركيه برگزار شده بود اما در آن اجلاس ها از كشورهاي منطقه و بين المللي بطور رسمي خبري نبود و تركيه به تنهايي بار حضور آنان را بر دوش مي كشيد. همچنين طي ماههاي گذشته لندن و پاريس هم ميزبان اجلاس هايي بودند كه عمدتا از سران گروهكهاي محارب و مسلح ضد سوري تشكيل شده بودند. اين بار اجلاس با حضور كشورهاي خاص و گروههاي محارب و مسلح برگزار شد. در مورد مكان برگزاري اجلاس سوالاتي وجود دارد اما با كنكاش روي شكست طرحهاي عربي و غربي ضد سوري طي ماههاي گذشته درمي يابيم كه اين بار تونس انتخاب شد تا از يك سو از وجهه تونس كه به واسطه قيام عليه ديكتاتور وابسته به آمريكا و برهم زدن طرح هاي آمريكا و اروپا بدست آمده است استفاده نمايند و از سوي ديگر از آنجا كه تونس اولين كشوري بود كه تحول را در حوزه عربي كليد زد، مي خواستند با استفاده از فرمول «اين هماني» به مخالفان اندك رژيم قدرتمند سوريه قوت قلب بدهند. البته در اين حال اين موضوع هم قابل اشاره است كه رهبران جريان النهضه تحت تاثير هم كيشي كه با «اخوان المسلمين سوريه» احساس مي كردند به يك ساده لوحي مفرط درباره سوريه مبتلا گرديدند و غرب از اين ضعف استفاده كرد.
3- اجلاس تونس در عين حال به نوعي اعتراف به شكست هم بود تا جايي كه عربستان و قطر تا روز پنجشنبه- يك روز پيش از اجلاس- تهديد كردند تنها در صورتي در اجلاس تونس شركت مي نمايند كه تجهيز و تسليح مخالفان بطور رسمي اعلام شده و «شوراي ملي سوريه»- عنوان گروهك هاي مسلح سوريه كه يك سرهنگ دوم فراري ارتش سوريه بنام برهان غليون آن را فرماندهي مي نمايد- بعنوان جايگزين رژيم اسد به تصويب برسد كه هيچكدام به تصويب رسمي نرسيد و البته كاملا واضح است كه اساسا شوراي ملي سوريه را همين آمريكايي ها، فرانسوي ها، انگليسي ها و سعودي ها به وجود آوردند و هر روز آنها را تجهيز و تسليح كردند ولي مشكل عربستان اين بود كه هزينه را پرداخته ولي نتيجه اي نگرفته بود. عربستان حالا مي خواست حدود 60 كشور شركت كننده را در شرايطي قرار دهد كه به هر صورتي اين شورا را به رسميت بشناسد و تسليح آن را رسما بعهده بگيرد و حال آنكه كمتر كشوري قادر است روي اسب بازنده شرط بندي كند. بر اين اساس حتي رئيس ستاد ارتش آمريكا يك روز پيش از شروع به كار اجلاس، تسليح رسمي مخالفان بشار اسد را عجولانه و داراي پيامدهاي نامعين اعلام كرد و اوباما هم به A.B.C گفت به رسميت شناختن مخالفان بشار هنوز زود است و در نهايت دربيانيه نهايي اجلاس تنها به اين نكته بسنده شد كه: «مخالفان به سمت پذيرش رسمي در جامعه بين المللي در حال پيشروي اند!»
4- در اين اجلاس دو دستگي ميان كشورهاي شركت كننده موج مي زد. از يك سو آمريكا، فرانسه، انگليس، عربستان، قطر و تركيه خواهان «رسميت دادن به شوراي ملي سوريه» و تسليح رسمي مخالفان بودند ولي اكثريت كشورهاي ديگر از جمله خود ميزبان بشدت مخالف اين مسئله بوده و آن را مقدمه دخالت نظامي خارجي در سوريه به حساب آوردند. در واقع در اين اجلاس براي اكثر كشورهاي شركت كننده اين نگراني وجود داشت كه غرب و عربستان درصددند تا به بهانه كمك به مردم سوريه يك رويه خطرناك را پايه گذاري كنند و از اين طريق به دخالت دامنه دار در كشورهاي ديگر بپردازند. در واقع اگر نگاهي به روند دخالت نظامي غرب در ليبي بياندازيم و اقدامات غرب در مواجهه با سوريه را مورد مطالعه قرار دهيم در مي يابيم كه غرب آرام آرام در حال تقسيم مشروعيت كشورها به «مشروعيت داخلي» و «مشروعيت خارجي» است به گونه اي كه بتوان عليه يك كشور داراي مشروعيت داخلي وارد عمل شد با اين ادعا كه اين كشور فاقد مشروعيت خارجي است. اين موضوع كم و بيش از اظهارات رئيس جمهور آمريكا و وزير خارجه هم پيدا بود. اوباما اعلام كرد كه از نظر جامعه بين المللي بشار اسد يك ياغي است كه به هيچكدام از هشدارهاي بين المللي توجه نمي كند بنابراين جامعه بين المللي حق دارد عليه او وارد عمل شود.
5- اجلاس تونس در شرايطي برگزار شد كه حداقل سه همسايه سوريه در اجلاس حضور پيدا نكرده و مواضعي هم عليه آن اتخاذ ننمودند؛ عراق، لبنان و اردن. و اين در حالي است كه سوريه طي ماههاي گذشته منافذ ورودي نيروهاي مسلح از مرز طولاني تركيه به خاك خود را مسدود كرده است. مرز لبنان و سوريه هم با عزيمت نيروهاي ارتش لبنان به سمت مرزهاي شمال شرقي اين كشور براي سوريه امن شده است. مرز عراق و سوريه هم تا حد زيادي امنيت دارد. سوريه طي هفته هاي گذشته درباره مهمترين استان ناآرام خود- حمص كه با سه كشور لبنان، اردن و عراق مرز دارد- هم موفقيت هاي مهمي بدست آورده است. فشار دولت سوريه بر مخالفان مسلح خود در حمص سبب تسليم شدن حداقل 5000 نفر از آنان شد و اينك اوضاع اين استان به سمت آرامش پيش مي رود بنابراين كاملا واضح است كه وضعيت سوريه به نقطه نهايي خود نزديك مي شود.
در واقع مي توان گفت اجلاس تونس نوعي تنفس مصنوعي و اميدوار كردن مخالفان است و اين در حالي است كه مخالفان سوريه امروز دوشقه شده اند. حداقل يك گروه بزرگ از مخالفان بشار اجلاس تونس را تحريم كرده و آن را دخالت در امور داخلي كشور خود ارزيابي كردند.
6- نكته ديگر اين است كه مخالفان بشار اسد مشكل كمبود سلاح و مشكل به رسميت شناخته شدن ندارند. مشكل اين است كه آنان با همين سلاح ها موقعيت خود در داخل سوريه را از دست داده اند چرا كه هيچ گروهي با ترور نمي تواند موقعيت اجتماعي پيدا كند. در مورد به رسميت شناخته شدن هم اساسا اين گروهها مولود كشورهايي نظير آمريكا، فرانسه، انگليس، عربستان و رژيم صهيونيستي اند و اين فراتر از به رسميت شناخته شدن و مورد حمايت قرار گرفتن در موردي خاص است اما پي گيري اين دو موضوع براي اين است كه رعبي در داخل سوريه به وجود آورد به گونه اي كه عوام خيال كنند تا حالا بازي دست گرمي بوده و حالا بازي اصلي قرار است شروع شود در حاليكه مردم سوريه به خوبي مي دانندكه هفته هاست ناآرامي فقط در يك نقطه- حمص- است و حمص هم نسبت به گذشته
آرام تر است. با اين وصف مي توان گفت سناريوي تونس، سناريوي كساني است كه بازي را به اتمام رسانده و حالا از عدم هيجان تماشاچيان به دست و پا افتاده و با دلقك بازي مي خواهند وانمود كنند كه هنوز چيزي از نمايش باقي مانده است!
سعدالله زارعي