بن بست جنبش سبز
يك پايگاه وابسته به اپوزيسيون خارج نشين با اشاره به فزوني گرفتن خبرسازي و جا زدن آرزوها و خيالات خود جاي خبرهاي طيفي از رسانه هاي ضدانقلاب نوشت: دست نكشيدن جريان سبز از تاكتيك راهپيمايي حتي بعد از عاشوراي 88 باعث بن بست شد اما به جاي پذيرش اين بن بست، كساني به جنبش خبرسازي روي آوردند تا جايي كه از طريق اخبار اغراق آميز، جلوه حضور را بيش [غير] از آنچه هست نشان دهيم تا شايد همراهان خاموش را نيز تحريك به حضور در راهپيمايي فرا كنند، اما واقعيت چيز ديگري بود كه مردم به چشم ديدند و آن را لمس كردند. بارها در مورد زندانيان اخبار غيرواقعي منتشر شد كه آنها و خانواده هايشان را دچار مشكلات مضاعف كرد. براي نمونه خبر «جرس» در خصوص وضعيت عيسي سحر خيز در بيمارستان. در آن خبر گفته شده بود« چهار مامور امنيتي به صورت دائمي در اتاق كوچكي كه تخت سحرخيز در آن قرار دارد، مراقب او و روابط اش هستند. قابل توجه است كه با وجود ضعف جسمي و بيماري هاي مختلف سحرخيز، دست و پاي او در اغلب ساعات شبانه روز به صورت ضربدري به تخت زنجير شده است.» ولي به گواه همه آنها كه به راحتي ايشان را ملاقات كردند از جمله نگارنده، چنين مسئله اي حقيقت نداشت.
خودنويس در ادامه اين مطلب كه با امضاي سوسن سيروسي منتشر شده، اضافه مي كند: نمونه ديگر قرار گرفتن اخباري بر روي خروجي سايت ها در همين چند روز اخير است كه از بيانيه هاي مكرر زندانيان سياسي بند 350 اوين حكايت داشت و اين در حالي است كه سنجش شرايط امنيتي در اين زندان و به ويژه اين بند هر خواننده عاقلي را با اما و اگرهاي فراواني مواجه مي سازد و دچار ترديد در صحت و سقم اين دست اخبار مي كند. در همين خصوص مي توان اشاره مستقيمي داشت به نامه تبريك منتسب به تعدادي از معروف ترين زندانيان سياسي اوين كه به مناسبت جايزه اسكار اصغر فرهادي كه عصر همان روز واقعه يعني در روز دوشنبه 8 اسفند ماه روي خروجي اغلب سايت هاي سبز قرار گرفت و براي اغلب كساني كه حداقل دركي از شرايط دارند اين پرسش را به وجود آورد كه چگونه طي تنها چند ساعت پنجاه و چهار نفر از زندانيان در جو امنيتي زندان توانستند ضمن تدوين اين بيانيه يكديگر را آگاه و بيانيه را تاييد و امضا كنند و از همه مهمتر اينكه اين بيانيه از طريق سالن ملاقات، آن هم به اين سرعت به بيرون درز كرده و بروي خروجي سايت ها قرار بگيرد.
در ادامه اين تحليل آمده است: بيانيه تحريم انتخابات نيز از اين دست است؛ كيوان صميمي روزنامه نگار زنداني كه نام ايشان به عنوان يكي از امضاكنندگان بيانيه در اخبار آمده بود از وجود چنين بيانيه اي ابراز بي اطلاعي مي كند. با اين همه رسانه هاي جنبش گويي با گريز از بستر انديشه ورزي و روي آوردن به خبرسازي، وارد بازي خطرناك براي خود شده اند، چرا كه از يك سو ابزار مغتنمي را در اختيار كساني قرار مي دهند كه در جهت سيراب كردن عطش خودنمايي خويش گام برمي دارند و از سوي ديگر نيروها و ياران بالقوه خود را دچار زوال مي كنند و دست آخر نيز فريب جريان سازي رسانه اي دستگاه اطلاعاتي جمهوري اسلامي براي بي اعتبار كردن همه خبرهاي مربوط به زندانيان و كل جنبش را خورده اند. اين رسانه ها شايد هم دچار روزمرگي شده اند اما با انعكاس اخبار به نقل از منابع ناشناس، باورناپذيري اخبار خود را تقويت مي كنند.
انتهای پیام/20