مجيد محمدي: جاسوسي براي اسرائيل يك شغل شرافتمندانه است!
کیهان در ستون ویژه خود نوشت، مجيد محمدي عضو فراري حلقه كيان بارها اعلام كرده كه از نگاه وي مسئله جنبش سبز شراب خواري و ميني ژوپ پوشيدن و... بوده و اين اسلام خواهي مردم بود كه باعث ناكامي آشوب هاي سال 88 شد. وي همچنين تصريح كرده كه كار براي سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا و غرب و جاسوسي براي آنها يك شغل شرافتمندانه!! است. اين مواضع بي پروا و حماقت آلود بارها صداي اعتراض طيف هاي مختلف اپوزيسيون را كه معتقدند لااقل بايد حفظ ظاهر كرد -كساني نظير برقعي و گنجي و...- درآورده است. آخرين بار اكبر گنجي مواضع مجيد محمدي را مورد تخطئه قرار داد. محمدي در واكنش، ضمن مقاله اي كه گويانيوز منتشر كرده، با بيان اينكه «بر ناميهن پرستي افراد نمي توان خرده اي گرفت»، انواع اتهامات را متوجه گنجي كرده و نوشت: كمك خارجي يك ضرورت اخلاقي است. هيچ نيرو و منفعتي از اين كمك مستثني نيست. كمك مالي گرفتن يكي از روش هاي پي گيري اين عمل اخلاقي است كه تبليغاتچي هاي سياسي حكومتي و غيرحكومتي آن را به عنوان «كمك پولي از خارج» تحقير مي كنند. كساني كه خود از آن رژيم با اعتصاب غذا و روش هاي ديگر نجات يافته و با كمك هاي مالي و فكري نيروهاي دموكراسي خواه در خارج كشور سر و سامان گرفته اند بيش از ديگران بايد در پي گيري اين ضرورت اخلاقي بكوشند نه اين كه آن را به مسخره بگيرند و محكوم كنند.
وي آنگاه با تقليد از ادبيات كساني چون شيمون پرز و نتانياهو نوشت: رژيم جمهوري اسلامي يك مخاطره امنيتي براي مردم ايران، منطقه و دنياست. مشكل، صرفاً برنامه اتمي رژيم نيست خود آن است. به نفع مخالفان است كه از هر فرصتي براي سرنگوني آن استفاده كنند. سرنگوني رژيم نه فقط يك ضرورت اخلاقي بلكه يك ضرورت امنيتي است. از اين حيث اسرائيل، اتحاديه اروپا، ايالات متحده و اپوزيسيون جمهوري اسلامي دغدغه واحدي دارند و مي توانند در اين حوزه با هم همكاري كنند. اسرائيل و ايالات متحده همپيمانان استراتژيك ما هستند و نه حزب الله و حماس و سوريه.
وي مجدداً به گنجي حمله كرد و نوشت: ايشان وقتي به اسم خود مطلب مي نويسند مواضع ضداسرائيلي مي گيرند اما هنگامي كه مي خواهند مخاطبان و رسانه هاي مستقر در غرب ايشان را ضد موجوديت رژيم اسرائيل تصور نكنند به اسم مستعار مطلبي در اين باب مي نويسند به اين مضمون كه «آقاي گنجي با موجوديت اسرائيل مخالف نيست.» آيا نوشتن با اسم مستعار فقط براي كساني كه با ايشان همفكري ندارند بد است؟ اگر نوشتن با اسم مستعار بد است چرا به مطالب نوشته شده در كامنت هاي سايت هاي فارسي ارجاع مي دهند يا حتي با اسم مستعار به نظرات ديگران در كامنت ها پاسخ مي دهند؟
عضو سابق حلقه كيان كه در پايان نوشت؛ اولويت اول من دموكراسي و آزادي است. از اين جهت موضوعاتي مثل ميهن دوستي و استقلال و بيگانه و خودي و مانند آنها همه در ذيل دو موضوع اول براي من معني پيدا مي كنند. بگذاريد خيال آقاي گنجي را راحت كنم كه من خود را شهروند كره زمين مي دانم و نه شهروند يك كشور خاص و هيچ احساس دلبستگي ويژه به يك ملت يا مردم ندارم در عين آن كه به همه مردمان و كشورها علاقه مندم، تا آنجا كه رنجي به ديگران وارد نياورند. مهم نيست در برابر نوشته هايم چه عكس العملي نشان دهند. تصميمات خود مبني بر ديدار با افراد يا حضور در سمينارها يا امضاي نامه هاي اعتراضي را با واكنش هاي حسين شريعتمداري و محسني اژه اي تنظيم نمي كنم.
البته واكنش مختصر به نامبرده اين است كه «با شما نبودند، شما آبتان را بخوريد»! اما براي اينكه وي خيال نكند در مغالطه و سفسطه هنرمند است، بايد افزود كه آيا اولويت اول(!) آمريكا و اسرائيل هم دموكراسي و آزادي بوده است؟! اگر ادعا مي كنيد بوده، بفرماييد كجا؟ در ايران و در كودتا عليه دولت مصدق و نهضت نفت؟ در شيلي و عليه دولت مردمي سالوادر آلنده؟ در ناكازاكي و هيروشيماي ژاپن؟ يا همين سالها و روزها در غزه و فلسطين و بحرين ؟كارنامه مالامال از جنايت و اشغال و كودتاي آمريكا و اسرائيل را چگونه مي شود پاك كرد و آنگاه بر ميهن دوستي و استقلال غلبه داد؟ شهروند كره زمين بودن(!) يعني شهروند بحرين يا آلت فعل آل سعود، شهروند فلسطين يا نوكر رژيم جنايتكار اسرائيل؟
انتهای پیام/20