بازپخش سریال ساختمان پزشکان در شبکه استانی فارس!
شیرازه - چند روزی است که شبکه استانی فارس که همواره افتخار میکند که اولین شبکه استانی ای است که توانسته 24 ساعته برنامه پخش کند! بازپخش سریال سخیف ساختمان پزشکان را آغاز کرده است. این سریال زمانی که از شبکه سوم سیما پخش می شد، با انتقادات فراوانی مواجه شد که محوریت عمده این انتقادات، وجود سکس پنهان در دیالوگها و الگوهای رفتاری بازیگران آن همراه با اشارات زشتی بود که باعث می شد حیای موجود در خانوادهها به خطر بیفتد. این انتقادات به حدی جدی بود که چند روز قبل، وقتی خبری در برخی سایتها منتشر شد مبنی بر اینکه صدا و سیما قصد دارد تا «ساختمان پزشکان 2» را بسازد، صداوسیما خیلی زود چنین اقدامی را انکار کرد.
حال سوال اصلی از مسئولین صدا وسیمای مرکز فارس این است که چه توجیهی برای بازپخش چنین سریالی دارند؟ آیا زمانی که به فکر پرکردن گترهای شبکه استانی فارس برای 24 ساعت در طول شبانه روز هستند، به این مساله هم میاندیشند که اینجا،سومین حرم اهل بیت علیهم السلام است؟ یا فقط سومین حرم اهل بیت بودن اینجا، برای این است که مجری برنامه خبری ساعت 8:45 شب، آن را اعلام کند؟ ! آیا معنی «سکس پنهان» را میفهمند؟ آیا ...
برای فهم بیشتر آسیبهای اجتماعی این عمل سخیف شبکه استانی فارس، بازخوانی مطلب زیر که رجانیوز در بحبوحه انتقادات به سریال ساختمان پزشکان منتشر کرد، مفید به نظر میرسد:
دربارهی "ساختمان پزشکان" میشود صفحهها نوشت و ساعتها صحبت کرد. نه فقط این سریال، که در مورد تعداد زیادی از خروجیهای صدا و سیما میتوان مدتها صحبت کرد و به نقد آنها پرداخت. مگر این اولین و آخرین خروجی بیمحتوای رسانهی ملی است؟
میشود از ساختار تکراری "ساختمان پزشکان" گفت. از اینکه سالهاست که این گروه وقتی میخواهند سریال طنزی بسازند، جامعهای با افراد فرصتطلب، دروغگو، خائن، کلاهبردار، خنگ، یا به معنای بهتر، جامعهای با افراد به معنای واقعی کلمه عوضی را تصویر میکنند و یک نفر راستگو، منطقی، با سواد و خوشقلب، یک نفر ناهمگون با محیط را در میان آنها رها میکنند و همین باعث ایجاد موقعیتهای خندهدار میشود. این نقش را در سریالهای مدیری سیامک انصاری بر عهده داشت و اینجا دکتر نیما افشار (بهنام تشکر) ایفاگر همان نقش است.
میشود گفت که این ساختار تکراری هم برمیگردد به روحیات و تفکرات شبه روشنفکران سازندهی این آثار. آنها به طور اخص خود را بالاتر از مردم عادی میبینند و اصولا ارزشی برای مردم قائل نیستند. از مردم بریده و حتی از آنها بیزارند. این از آثار هنری بتهای خود ساختهی جریان روشنفکری، امثال شاملو و هدایت و.... نیز به خوبی نمایان است.
بنابراین واضح است که وقتی پیروان چنین کسانی بخواهند سریال طنز بسازند، افراد جامعهای را انسانهای سطح پايینی تصویر خواهند کرد که هیچ بویی از انسانیت نبردهاند و فقط به فکر منافع خودشان هستند و در این میان تنها یک نفر (خودشان) شمایل یک انسان (شهروند) واقعی را داراست.
این دوری و بریدگی به این دلیل است که روشنفکران ایرانی برخلاف نمونههای غربی خود هیچگاه در ایران از تاثیرگذاری بالایی در رخدادهای اجتماعی و سیاسی برخوردار نبودهاند.
میشود گفت که "ساختمان پزشکان" مروج سبک زندگی غربیست. این از تکتک روابط کلیهی شخصیتهای سریال پیداست. از روابط زن دکتر با برادر همسر و همکاران دکتر بگیرید تا روابط خود اعضای ساختمان پزشکان با هم.
میشود گفت که این سبک زندگی غربی، سبک زندگی طبقهی خاصی در تهران امروز است و پرسید که چرا باید صدا و سیما در یک شبکهی سراسری سبک زندگی طبقهی متوسط نوظهور شهرنشین دچار به بحران هویت را که آنهم فقط به تهران خلاصه میشود، تبلیغ و ترویج کند. مگر مخاطب این شبکه کل مردم ایران نیستند، پس چرا سبک زندگی گروهی محدود در تهران باید برای یک روستایی نیز تبلیغ شود.
میشود گفت که "ساختمان پزشکان" مروج بیحیایی در جامعه است. کافی است به حرکات محبوبترین شخصیت سریال خانم شیرزاد، دقت کنیم. این لحن گفتار و حتی حرکات بدن این شخصیت در تاریخ سریالسازی ایران بی سابقه است و البته به نوعي غير دیني.
میشود گفت که "ساختمان پزشکان" مروج بیعفتی در جامعه است و این از تمام رفتارهای شخصیتی مثل ناصر قابل ارزیابی است. کافیست به یاد بیاورید نگاههای لذتجویانهی ناصر را به تمامی شخصیتهای زن حاضر در سریال. از شخصیتهای زن اصلی بگیرید تا شخصیتهای مهمان در هر قسمت.
میشود گفت که "ساختمان پزشکان" مخرب چهره و نقش پدر و مادر در خانواده است. پدر و مادر این سریال حتی بدیهیات اخلاقی را رعایت نمیکنند و حتی مدام به فکر سوء استفاده و تیغ زدن فرزند خود هستند. واقعاً پخش چنین سریالی ذهنیت بیننده را نسبت به جایگاه پدر و مادر در خانواده تغییر نمیدهد؟
میشود گفت که "ساختمان پزشکان" مروج ابتذال جنسی و حتی همجنسگرایی در جامعه است. شاید در چند روز اخیر و در مطالب مختلف این را شنیده باشید ولی برای یادآوری دوباره باید گفت. این شرح یکی از سکانسهای سریال است:
«فرید (پدر نیما) دوست نیما را به خانه آورده است. آنها در خانه تنها هستند و دوست نیما به وضوح از این موضوع نگران است. فرید شروع میکند به چیدن وسایل خانه پشت در تا کسی نتواند وارد خانه شود. دوست نیما انگار کمی ترسیده است و شروع به عرق کردن میکند. فرید پردهها را میاندازد تا داخل خانه معلوم نشود. دوست نیما از ترس قرمز شده است. فرید تشک و بالشت را میآورد و وسط اتاق پهن میکند و به دوست نیما میگوید بیاید و روی آن بنشیند و... آخر معلوم میشود که فرید میخواهد از تشک پول بیرون بیاورد و به دوست نیما بدهد!»
می شود تعداد بیشتری از نکات را افزود ولی مهمتر از اینها بررسی دلایل پخش چنین سریالی است.
داستان پیمان و سروش
قطعا هر اثر هنری فارغ از خوب یا بد بودنش نشان دهندهی تفکرات و اعتقادات سازندهی آن است. نمیشود با یک سریال یا فیلم یا هر اثر هنری دیگری طرف بود و ردی از اعتقادات سازندهی آن را در آن مشاهده نکرد. پس "ساختمان پزشکان" هم نمایندهی تفکرات سازندگان آن است. اما تفکرات و اعتقادات سازندگان آن چیست؟
سروش صحت کارگردان کار، کارش را در سال 77 با بازی در جنگ77 زیر نظر مهران مدیری آغاز کرد. در اینجا و برای بررسی نوع نگاه صحت، بررسی دو اثر متاخر وی کافی است. سروش صحت نویسندهی فیلمنامههای دو فیلم "نیش زنبور" به کارگردانی حمیدرضا صلاحمند و هچنین "پوپک و مش ماشالله" به کارگردانی فرزاد مؤتمن است.
هر کس این دو فیلم را دیده باشد، میتواند تصدیق کند که هر دوي این آثار جزو پیشروترین فیلمها در تعداد شوخی جنسی در کل سینمای بعد از انقلاب ایران هستند. تعداد شوخیهای مبتذل جنسی در این دو فیلم آنقدر بالاست که حتی آثاری مثل "سنپطرزبورگ" و "ورود آقایان ممنوع" را در ردهی پايینتری نسبت به آنها قرار میدهد.
همچنین فیلمی مثل "پوپک و مشماشالله" در عناد و دشمنی با قشر مذهبی جامعه و در کل، دین و مذهب در بین تمام تولیدهاي سالهای اخیر سینمای ایران شاخص است، بهطوری که بیشتر شوخیهای فیلم به تمسخر اعتقادهاي مذهبی جامعه ایران میگذرد و چهرهی بسیار زنندهاي از مردم متدین و مذهبی ایران برای تماشاگر ترسیم میکند.
اما نکتهی جالب این است که نویسندهی دیگر فیلمهای مبتذل (ابتذال جنسی) این روزهای سینمای ایران یعنی "سنپطرزبورگ" و "ورود آقایان ممنوع" هم نویسندهی "ساختمان پزشکان" است.
پس در یک اتفاق مهم، نویسندگان چهار، پنج فیلم متعلق به موج جدید ابتذال در سینمای ایران؛ یعنی ابتذال جنسی، نویسنده و کارگردان "ساختمان پزشکان»" هستند و همین پاسخ تمام اتفاقهاي عجیب و غریب و زنندهای است که در ساختمان پزشکان در حال وقوع است.
پس خیلی دور از ذهن و بیراه نباید باشد که سازندگان ساختمان پزشکان (صحت و قاسمخانی) رسما عکس "فروید" دانشمند یهودی و معتقد به آزادی جنسی را به دیوار اتاق دکتر افشار نصب میکنند و وی را قهرمان دکتر افشار معرفی میکنند.
همچنین حالا خیلی نباید سوالبرانگیز باشد که چطور ممکن است سازندگان یک اثر به اصطلاح طنز تلویزیونی برای دکور کافیشاپ از تابلوی معروف "آفرینش انسان" اثر میکلانژ استفاده کنند که الهام گرفته شده از یکی از داستانهای تورات است و همچنین یکی از نقاشیهای مهم مسیحیان صهیونیست (فراماسونرها)، که اصل آن نقاشی شده در کلیسای رسمی پاپ در واتیکان است.
(پوستر فیلم ای.تی ساخته اسپیلبرگ کارگردان صهیونیست و الهام گرفته از تابلوی آفرینش انسان)
اما مقصر اصلی در این بین کیست؟ صحت و قاسمخانی و دوستانشان که مروجین افکار انحرافی در جامعهاند؟ یا مسئولین صدا و سیما؟ راه جلوگیری از این انحرافات در جامعه چیست؟
خداوکیلی نونتون کمه آبتون کمه اییییییییییییییییین همه مشکل از گرونی بگیر تا تحریم کل منابع نفتیمون را ول کردید چسبیدید به ی سریال در پیت که پخش شدنش با پخش نشدنش سر سوزن که چه عرض کنم بی ارزش بی ارشه
ضمنا این سریال از شبکه سراسری مجوز گرفته و همزمان در اکثر شبکه های استانی در حال بازپخشه! حالا چه دلیلی داره شما و صداوسیمای فارس بشید کاسه ی داع تر از آش؟
به نظر من فكر به اين مطالب ناشي از فكر مسموم و منفي و نشان از ساز مخالف زدن و ريشه در افراطي گريست.<br /><br /><br />
به قول دوستان، پرداختن به مسائل مهم تر و با اهميت تر كه پرداختن به آن مشكلي از مردم كم كند ضروري تر و واجب است تا اينكه به اين مسائل و حاشيه ها پر و بال دادن.<br /><br /><br />
ضمنا shiraze عزيز احترام گذاشتن به عقايد و تفكرات ديگران از واجبات هر مسلمانيست.حتي اگر بر خلاف ميل ما باشد.