جنبش عدم تعهد و راهبرد نه شرقي نه غربي
به گزارش شیرازه :
1. فلسفه تشكيل جنبش عدم تعهد، حفظ استقلال كشورها و وابستگي نداشتن آنها به ابر قدرتها بود. اين جنبش در فضاي دوقطبي كمونيزم- كاپيتاليسم از سوی كشورهاي مصر، هند، اندونزي و بعدها يوگسلاوي شكل گرفت و تا زماني كه ابر قدرتِ سلطهگري در جهان باشد فلسفه وجودي اين جنبش پابرجاست.
جمهوري اسلامي ايران نيز از همان ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي، راهبرد اصلي خود در سياست خارجي را اصل نه شرقي و نه غربي قرار داد و اين به معني قرابت گفتمان جمهوري اسلامي و جنبش عدم تعهد در عرصه بينالملل است. جمهوري اسلامي همواره سعي كرده است كشورها و ملتها را به سمت اجراي اين راهبرد و بيداري و استقلال نسبت به ابرقدرتها ترغيب كند و دقيقا همين مسئله نقطه نگران كننده غربيها است.
۲. اجلاس عدم تعهد در تهران و شكست پروژه منزوي نمايي ايران؛ آمريكا و متحدان غربي و منطقهاي او در ۳۳ سال گذشته همواره سعي داشتهاند چهرهاي منزوي را از ايران بازنمايي كنند و بدين وسيله مانع از توسعه گفتمان انقلاب اسلامي در جهان شوند.
برگزاري اجلاس عدم تعهد در تهران و حضور دو سوم كشورهاي جهان در آن دو نكته را در خود جاي داده است:۱- تلاشهاي آمريكا براي منزوي نشان دادن ايران در عرصه بينالملل شكست خورده است. ۲- ضرورت هوشياري مسئولان دستگاه ديپلماسي كشور براي استفاده از اين اجلاس به عنوان يك فرصت براي شرح و بيان مولفههاي مترقي گفتمان انقلاب اسلامي كه بهدليل تبليغات وسيع غربيها هنوز در ذهن برخي كشورها و دولتمردانشان تصوير شفاف و حقيقي از جمهوري اسلامي ايران وجود ندارد.
۳. اجلاس عدم تعهد و ديپلماسي تخريب در دو فاز رسمي و رسانهاي؛ براي برگزاري شانزدهمين اجلاس عدم تعهد در تهران محور غربي حداكثر تلاش خود را براي تضعيف اين نشست در دو فاز به كار برد: ۱- ديپلماسي رسمي: غربيها در اين فاز از سه شيوه استفاده کردند: فشار غربيها بر كشورها براي شركت نكردن در اجلاس تهران، حضور با هيئت ديپلماتيك سطح پايين در صورت تصميم براي شركت در اجلاس، فشار بر دبير كل سازمان ملل براي شركت نكردن در اجلاس تهران. براي نمونه "پالمور" سخنگوي وزارت خارجه رژيم صهيونيستي ميگويد: «از همگان انتظار داريم كه وقتي در اين جلسه شركت ميكنند، بسيار مراقب باشند در دام ايران نيفتند!» ۲- ديپلماسي رسانهاي: از سويي ديگر محور غربي در فاز ديپلماسي رسانهاي دست به عمليات رواني گستردهاي براي تضعيف اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران زد، براي مثال روزنامه نيويورك تايمز سفر بانكيمون را عقبگردي در تلاش غرب براي منزوي كردن ايران دانسته و نوشته است كه ديگر نميتوان گفت كه ايران را منزوي كردهايم.
۴. تقويت جنبش عدم تعهد، راهبرد تغيير مفهوم جامعه بينالملل؛ جنبش عدم تعهد بهدليل اينكه بيش از ۱۲۰ كشور را به عضويت خود دارد و بعد از سازمان ملل بزرگترين سازمان بينالمللي است ميتواند جايگزين مناسبي براي آنچه غربيها آن را "جامعه بينالملل" ميخوانند باشد.
در چند دهه اخير چند كشور محدود شامل اعضاي دائم شوراي امنيت سازمان ملل و آلمان و برخي كشورهاي ديگر كه عمدتا سياست هايي هماهنگ با نظام سلطه دارند، همواره خود را محوريت جامعه بينالملل معرفي كرده و اظهارات و موضعگيريهاي خود را به نمايندگي از جامعه بينالملل انجام ميدهند.
اگر جنبش عدم تعهد تقويت شود و بتواند نقش مؤثرتري در نظام بينالملل و مسائل جهاني ايفا كند، آن گاه به حق اين جنبش ميتواند داعيه نمايندگي جامعه جهاني را داشته باشد. در حقيقت تلاش براي تقويت جنبش عدم تعهد گامي براي تحقق نظام عادلانه در روابط بينالملل است.
۵. جنبش عدم تعهد و مديريت مشترك جهاني؛ تقويت جنبش عدم تعهد ميتواند با شعار جمهوري اسلامي براي برگزاري اين اجلاس يعني "مديريت مشترك جهاني" همخوان باشد؛ به اين معنا كه همه يا اكثر كشورهاي جهان در مديريت مسائل جهان نقش داشته باشند و اين مسئله تنها به چند كشور محدود نشود.
انتهای یادداشت/ص