شیرازه - زمانی که سیستم صف یا سیستم نوبت دهی الکترونیکی دربانکها تعریف شد هدف فرهنگ سازی ،احترام به کرامت انسان ،احترام به حقوق مشتریان و تنظیم وقت توسط آنها، کاهش استرس های کاری متصدیان امور بانکی ،برقراري عدالت در رسيدن نوبت به افراد و ... بود.

اما این سیستم نوبت دهی دچار بعضی از مشکلات است،به طوری که اگر کسی وارد شعب یکی از همین بانکهای پرطمطراق شیراز شود و از دستگاه شماره بگیرد درنگاه اول به نوبت خود متوجه می شود که nنفر منتظر درنوبت هستند وقتی نگاهی به افراد حاضر درسالن بانک بیاندازد می بیند که خیلی کمتر از تعداد ذکرشده در برگ نوبت است. معلوم است بعضیها شماره گرفته اند اما به هر دلیلی منصرف شده و رفته اند،حال بعد از مدتی مجددا ظاهر می شوند و باید نوبت دیگری بگیرند.

تصور می شد با سیستم جدید نوبت دهی دربانکها دیگر ایستادن های طولانی و زنبیل گذاشتن بعضی افراد درصف های سنتی تمام شد اما غافل از این که در برخی مواقع زنبیل ها به پشت گیشه ها منتقل شده و افرادی براحتی با مراجعه به پشت گیشه ها و با یک عرض ارادت ویژه کارشان انجام می شود.

مشکل دیگری که وجود دارد این است که مثلا 6 باجه بايد پاسخگوي مشتريان باشد، دو يا سه باجه فعال هستند و ده‌ها نفر هم منتظرند تا نوبتشان فرا رسد. روند صدا زدن شماره ها و انتظار برای آنها یک فرآیند عذاب آور تبدیل شده به طوری که برای یک کار تنها دویا سه دقیقه ای باید ساعتها روی صندلی بانک چرت زد ،جالب اینکه کارمندان بانک هم خیلی با طمانینه و آرام شماره ها را رد می کنند.

در واقع معياري براي مسئولان باجه‌ها ديده نشده که آنها را موظف کند تعداد بيشتري مشتري را در زمان مشخص پاسخ گويند. از اين روي، مسئول هر باجه بدون آن که مشتريان در جلوي او ايستاده و نظاره‌اش کنند و منتظر او باشند، مي‌تواند به اميد ديگران با مشتريان آشنا خوش و بش کند، کارها را آهسته انجام دهد، استراحت بيشتري به خود بدهد.

وقت كشي و كم بودن باجه هاي فعال قبل از روی کارآمدن این سیستم هم وجود داشته است و شاید خیلی ربطي به سيستم نوبت دهي نداشته باشد بلكه به مباحثي نظير فرهنگ كاري افراد و عدم نظارت صحيح رييس شعبه  بستگی داشته باشد اما از وقتی که نوبت دهی به سبک جدید تعریف شده وضعیت بدتر از گذشته شده است .

قسمت جالب قضیه زمانی است که شما با یک کارآفرینی نوین روبرو می شوید؛ فردی با مراجعه به شما تعدادافراد منتظر در قبض نوبت را از شما می پرسد و به آرامی درگوشتان نجوا می کند كه مي تواند كارتان را راه بیندازد ولي كمي هزينه دارد چند تا شماره از جيبش می آورد و یکی از آنها را به شما می دهد البته به شرط مبلغی پول! و شما با نهایت تعجب متوجه نوع كارآفريني جدیدی درصف بانکها می شوید!