تحمیل هزینه های توافقنامه ژنو به رهبر انقلاب
به گزارش شیرازه به نقل از نماینده؛ در طول تقریبا یکی دو ماه اخیر که از ماجرای توافقنامه ژنو می گذرد، همواره این پرسش از سوی تیم سیاست خارجه و مسئولین دولت یازدهم پرسیده شده که آیا مفاد این توافقنامه با رهبر انقلاب هماهنگ شده بود یا خیر؟ و آنها نیز در پاسخ به این سوال سعی کرده اند با کشاندن آن به یک موضوع کلی تر، اینگونه جواب بدهند که سیاست های کلی نظام با دستور رهبری انجام می گیرد.
برای مثال، آقای رئیس جمهور، چندی پیش در واکنش به منتقدان مذاکرات هسته ای گفته بود: «برخی متوجه نیستند که رهبری نظام، نقش تعیین کنندهای در سیاستهای کلی نظام دارند و اختیار برخی از امور با ایشان است و ایشان باید تصمیم بگیرند.»
هاشمی رفسنجانی نیز در دیدار یکی دو روز پیش خود با اعضای هیأت مؤسس، شورای مرکزی و جمعی از فعالین مجمع اسلامی مدافعان عدالت، اصرار بر القای شکست تیم دیپلماسی در مذاکرات هستهای را مصداق نگاه سیاسی و جناحی به منافع ملی خواند و گفت: «رهبری نظام هم قبل و هم بعد از مذاکرات، تیم دیپلماسی و کارهایشان را تأیید کردند، ولی گروهی که اتفاقاً ادعای پیروی از ولایت دارند، هر روز برای مأیوس کردن مردم تلاش میکنند.»
چنین گزاره هایی بارها از سوی مقامات وزارت خارجه، تیم مذاکره کننده هسته ای و پس از آن توسط رسانه های وابسته به دولت و اصلاح طلبان تکرار شده است. اما به نظر می رسد اینگونه اظهارنظرها، بیشتر کارکرد فرافکنانه داشته و برای توجیه کردن برخی اشتباهات و انتقال هزینه های احتمالی مترتب بر اجرای توافقنامه به سمت رهبری، اظهار می شود.
اولین واکنش مستقیم رهبر انقلاب به ماجرای توافقنامه ژنو، در جواب نامه آقای رئیس جمهور خودش را نشان داد. آنجا که وقتی جناب آقای روحانی در نامه خود، زبان به تعریف و تمجید از دستاورد بزرگ هسته ای تیم مذاکره کننده گشود و آن را به رهبر انقلاب تبریک گفت، ایشان در جواب نامه، تنها یه یکی دو جمله کلی و مبهم بسنده کرده و نوشتند: «دستیابی به آنچه مرقوم داشتهاید در خور تقدیر و تشکر از هیات مذاکرات هستهای و دیگر دستاندرکاران است.»
در جایی دیگر نیز رهبر انقلاب چنین بیان فرمودند که در جریان جزئیات مذاکرات قرار ندارند و دخالتی در آن نمی کنند. آخرین موضع گیری ایشان نیز مربوط به دیدار اخیر ایشان با مردم قم بود که در آنجا مجددا بحث ایستادگی ملت و عدم عقب نشینی در برابر دشمن را گوشزد کرده و یکی از برکات مذاکرات را مشخص شدن دشمنی آمریکا دانستند:
«وقتى دشمن نگاه كرد، ديد يك ملّتى عازم است، ايستاده است، تصميم دارد كار خودش را پيش ببرد، آن دشمن ناچار به عقبنشينى ميشود؛ همين هم هست. اين اشتباه آنها را ملّت ايران به هم خواهند زد؛ اينكه خيال ميكنند، ميگويند ما تحريم كرديم، ايران مجبور شد بيايد پاى ميز مذاكره، نه، [اينطور نيست]. ما قبلاً هم اعلان كرديم، قبل از اين حرفها هم ما گفتيم [كه] نظام جمهورى اسلامى دربارهى موضوعات خاصّى كه مصلحت بداند، با اين شيطان براى رفع شرّ او و براى حلّ مشكل، مذاكره ميكند؛ معناى اين آن نيست كه اين ملّت مستأصل شده است، ابداً. يكى از بركات همين مذاكرات اخير اين بود كه دشمنى آمريكايىها و مسئولين دولت ايالات متّحدهى آمريكا با ايران و ايرانى، با اسلام و مسلمين آشكار شد، براى همه مدلّل شد، همه اين را فهميدند.»
در این میان اما اعتماد رهبر معظم انقلاب به تیم مذاکره کننده موضوعی نیست که قابل چشم پوشی و انکار باشد اما محل بحث در اینجا بروز نتایجی است که احتمال خطا در آنها نیز دور از ذهن نمی نماید.
البته تحمیل عملکرد اشتباه خود به سمت رهبری، سخن تازه ای نیست و مسبوق به سابقه است. آقای روحانی در زمان انتخابات ریاست جمهوری نیز در پاسخ به منتقدان گفتگوهای هسته ای سال ۸۲ تا ۸۴، گفته بود که رهبر انقلاب در جریان مذاکرات قرار داشت و از نتایج آن راضی بودند. او در کتاب خود، «امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای» نیز اینگونه نوشته که رهبر انقلاب از او خواسته است تا مسئولیت پرونده را بر عهده بگیرد و «باری را از روی دوش نظام بردارد.»
این در حالی است که رهبر انقلاب تا به حال، ده ها بار در مورد اشتباهات هسته ای سال های ابتدایی دهه هشتاد که منجر به تعطیلی کلیه فعالیت های هسته ای ایران شد، سخن گفته و آن را تقبیح کرده اند.