جایگاه هفت سنگ و لیلی در رشد کودک
عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی گفت: حرکت مادر یادگیری کودک است. در گذشته بازی «هفت سنگ»، «لیلی» و بازیهای حرکتی دیگر موجب رشد حرکتی کودک میشد اما امروز زندگی در آپارتمانهای کوچک و کوچههایی که پر از ماشین است حرکت را از کودکان گرفته است.
به گزارش شیرازه به نقل از فارس، حمید رضا حسنآبادی، روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی، با تأکید
بر لزوم شناسایی ناتوانیهای رشدی در مراحل اولیه کودکی و سنین پیش
دبستانی، نقش والدین به ویژه مادر را در این خصوص مهم عنوان کرد.
ناتوانیهای یادگیری چیست و چه کودکی دچار این مشکل میشود ؟
حسن آبادی: ناتوانیهای یادگیری را مجموعه ناتوانیهایی که مرتبط با مسائل رشدی و تحصیلی کودک است در نظر میگیریم. در تقسیمبندی علمی، ناتوانی یادگیری جزو اختلالاتی است که با فرآیند رشد کودک مرتبط است. بنابراین از همان ابتدا فرآیند شناخت با کودک رشد میکند و در صورتی که به درستی انجام نشود منجر به عملکردهای نامناسب در بزرگسالی میشود. این عملکردهای نامناسب همان ناتوانیهای یادگیری هستند که به دو صورت رشدی و یادگیری تحصیلی خود را نشان میدهند.
بازه سنی برای تشخیصگذاری ناتوانی های یادگیری چه سنی است؟
حسن آبادی: اول باید در مورد تقسیمبندی ناتوانیهای یادگیری بحث کنیم. ناتوانی یادگیری رشدی به پیشتحصیلی و تحصیلی که مرتبط با تحصیل بوده مانند خواندن، نوشتن و یاد گرفتن ریاضی تقسیم میشود، مربوط است. اساس ناتوانی یادگیری تحصیلی این است که اگر کودکی از ابتدای تولد تا پیش از مدرسه دچار ناتوانی باشد، این مسئله زمینهساز ناتوانی یادگیری تحصیلی او میشود.
با توجه به اهمیت تشخیص، آیا برای تشخیص ناتوانی یادگیری محدودیتی وجود دارد؟
حسنآبادی: متأسفانه چون سیستمهای تشخیصی و ارزیابی جامعی نداریم و متخصص ویژه برای این مورد نیست ارزیابی درستی از این مشکل انجام نمیشود. اگر چه آموزش و پرورش در این خصوص اقداماتی انجام داده اما کافی نیست.
با این تفاسیر به نظر میرسد یکی از عواقب ناتوانی یادگیری، برچسب زدن به فرد مبتلا باشد.
حسنآبادی: کسانی که دچار مشکلات مزمن هستند و وارد مدرسه میشوند برای کلاس، معلم و خانواده مشکلاتی را به وجود میآورند. این مشکلات گاهی با برچسبهای متعددی برای بچههایی که با ناتوانی یادگیری مواجه هستند، همراه است. غافل از اینکه این ناتوانیها باید رفع شوند. باید گفت رشد مرتبط با حرکت آغاز و بنیان همه ناتوانیهای یادگیری است و دیگر آنکه رشد ادراکی و فعالیتهای مرتبط با آن مانند حرکتی، شنوایی بساوایی، ادارک لامسه، دیداری، زبان و هماهنگی بین اینها جزو یادگیری رشد ادراکی است.
رشد حرکتی چه ارتباطی با یادگیری دارد؟
حسنآبادی: رشد حرکتی سرآغاز تمام یادگیریها است. کلاً حرکت آغاز کننده یادگیریهای کودک است. با توجه به این مسئله اگر تأخیر رشدی را در حرکت کودک داشته باشیم باید کودک را برای درمان نزد متخصصان درمان اختلالات یادگبری ببریم. در صورتی که انجام حرکات درشت و ضمخت و ریز و ظریف که همزمان است با تکان دادن دست، حرکت، غلت زدن و چهار دست و پا راه رفتن، چنگ زدن به کمک اجسام حرکت کردن، لمس کردن و مجموعه مواردی که کودک با آنها رشد میکند وسایل خاصی دارد و انجام نشود نوعی ناهماهنگی ادارکی به وجود میآید.
مثال عینی برای تببین این مسئله دارید؟
حسن آبادی: مراجعی داشتم که مشخص شد ناتوانی خواندن دارد. این کودک در دوران رشد خود، سینهخیز و چهاردست و پا نرفته در واقع تکامل حرکتی نیافته بود.
آیا این در مورد تمام کودکان صادق است؟
حسنآبادی: خیر این مسئله مطلق نیست و گاهی کودکانی هستند که این مراحل به طور کامل پشتسر نمیگذارند و دچار مشکل هم نمیشوند. در مورد آن کودک دچار ناتوانی حرکتی موجب ناهماهنگی ادارکی شده بود که در فرایند تحصیل خود را نشان داد.
شیوه تشخصی چطور بود؟
حسنآبادی: از کودک خواستم تا پشتسرم حرکت کند. با اینکه او کلاس اول ابتدایی بود نمیتوانست یک مسیر را به طور مستقیم حرکت کند و قادر به لیلی کردن هم نبود. بنابراین به این نتیجه رسیدم که وی دچار ناتوایی یادگیری شدید است.
البته بیشتر مواقع پدر و مادر فکر میکنند اولیا مدرسه به ویژه معلم مقصر است.
حسنآبادی: بله، اتفاقاً والدین آن کودک میگفتند چون معلم با او بدرفتاری میکند وی علاقه به خواندن ندارد. در صورتی که واقعیت این است که کودک ناتوانایی خود را بروز داده و معلم بعد از دیدن ناتوانی و عدم اطلاع از آن، کودک را کنار گذاشته و این کودک الان به شرایطی رسیده که علاقه و شوقی به مدرسه رفتن ندارد. خواندن، نوشتن، حل کردن مسئله و آنچه مربوط به یادگیری تحصیلی است نیازمند هماهنگی از مجموعهای از ادراکات است. ادراک دیداری، شنیداری و حرکتی. خواندن مجموعه دستگاه زبانی است که در نظام حرکتی شامل گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن است.
لطفاً در مورد مکانیزم خواندن قدری توضیح دهید.
حسنآبادی: در بحث خواندن مجموعه ای از ادراکات شامل شنیدن، دیدن و حرکت دخالت دارد. به این معنا که کودک برای دیدن خط، باید چشمش زودتر حرکت کند و فردی که دچار ناتوانی حرکتی است جملات را در هم و برهم میبیند. در این راستا ممکن است کودک به لحاظ بینایی مشکلی نداشته باشد. البته مورد من به لحاظ بینایی هم ضعیف بود و مجموعه ضعف بینایی و حرکتی موجب مشکلات وی شده بود.
منظورتان این است که دستگاه ادراکی مجزا نیست؟
حسنآبادی: بله، دستگاه ادراکی به انسجام حسی و ادراکی نیاز دارد.
کودک در چه سنی به انسجام حسی و حرکتی میرسد؟
حسنآبادی: کودک باید بین سن 3 تا 5 سالگی به آن دست پیدا کند به خصوص در 3 و 4 سالگی. زیرا در این سنین حرکت و گوش دادن تکامل پیدا میکند.
در مورد یادگیریهای تحصیلی چطور؟
حسنآبادی: یادگیریهای تحصیلی آغشته به مجموعهای از ادراکات هستند که اگر هر کدام ضعیف باشد خواه و ناخواه فرد را دچار مشکل میکند. رشد ادراکی و زبانی منتهی به ناتوانی یادگیری تحصیلی میشود. بگذارید به بحث راجعبه حرکت برگردیم. باید درصورت مشاهده تأخیر یا انحراف در رشد حرکتی به تشخیص و پیشگیریهای اولیه و مداخلات زودرس قائل باشیم. برای مثال نوشتن مستلزم در دست گرفتن مداد و حرکات ظریف ماهیچههای انگشتان است تا انگشتان و مداد را به حرکت درآورد. این حرکات ظریف و درشت و هماهنگی چشم و دست موجب نوشتن میشود.
خواندن هم همینطور است؟
حسنآبادی: بله،خواندن مستلزم تواناییهایی درخصوص ادراک شنیداری، تشخیص راهها، توانایی دیداری برای تمایزگذاری بین حروف الفبا و واژهها است تا بتوانیم خواندن را انجام دهیم.
ریاضیات چطور؟
حسنآبادی: در ریاضیات فرد باید به انسجام دیداری و فضایی برسد تا قادر به درک واقعی ریاضی شود. اساس کار دسترسی به مفاهیم عددی است. تمام این یادگیریها پیش از تحصیل آغاز میشود.
برخی والدین شمردن را پیش از شروع مدرسه به کودک یاد میدهند. این اشکالی ندارد؟
حسنآبادی: خیر. اگر کودک شمردن را تا عدد 10 و بیشتر در سنین قبل از دبستان یاد بگیرد. در یادگیری درس ریاضی موفقتر خواهد بود. وقتی انحراف در رشد حرکتی، ادراکی و زبانی شروع شود کودک دچار مشکل میشود و ضرورت دارد تا ما آن را شناسایی کنیم و به درمانش بپردازیم.
نقش سالهای نخستین زندگی کودک در یادگیری چقدر موثر است؟
حسنآبادی: نخستین سالها و ماههای زندگی کودک، موقع رشد وسایل ارتباطی (سیناپسها) است. سیناپس، وسیله ارتباطی بین دو سلول عصبی است. اندازه مغز و کارایی آن در این سن افزایش مییابد. محیط و تجربیات نقش اساسی در شکلگیری تعداد سلولهای مغز و تسریع در رشد سیناپسها دارد، بنابراین رشد هوش مدیون تلاشهای ماههای اول زندگی است.
رشد هوش چیست؟
حسنآبادی: رشد هوش مجموعهای از تواناییها است که فرد را آماده میکند تا استعدادها و تواناییهای خاص مدرسه را یاد بگیرد بنابراین اگر ما تشخیص ندهیم که در این سنین چه چیزهایی موجب رشد هوش می شود در بزرگسالی دچار مشکل میشویم.
رشد هوش چگونه شروع میشود؟
حسنآبادی: طبق نظریهها رشد هوش با حرکت و حس کردن شروع میشود بنابراین این مرحله از رشد هوش را حسی حرکتی می گویند.
کودک در مراحل اولیه رشد وقتی هنوز حرکت نمیکند سر جای خودش با دست و پایش اجسام را میگیرد تا خود را به عنوان یک موجود زنده در این هستی گسترده متمایز سازد و بدنش را از وسیلهای که در دستش است جدا سازد.
یکی از مسائل مهم در دوره کودکی این است که فرد خودش را از دنیای اطرافش متمایز کند و پدر و مادر باید به این مهم کمک کنند. بهترین راه این است که کودک را درگیر حس و لمس و حرکت کنیم.
به عبارتی حس و دیدن، حس و شنیدن و مجموعهای از فعالیتها را برای کودک فراهم کنیم تا آنها را حس کند.
در حال حاضر امکانات و تکنولوژی پزشکی موجب شده تا کودکانی که کموزن به دنیا میآیند یا مشکل تنفس دارند در دستگاه نگهداری شوند تا پس از رشد کامل و بهبودی مرخص شوند. باید بر رشد جسمانی، ارتباطی، اجتماعی، عاطفی و سازشی پیش از سن دبستان تأکید شود. به عنوان مثال در رشد جسمانی ارزیابی از حرکات ضعیف و درشت که مربوط به ماهیچههای بزرگ هستند شروع، سپس به حرکات ریز میرسد.
نقش پدر و مادر چیست؟
حسنآبادی: پدر و مادر باید به حرکات درشت و ریز کودک توجه کنند. به عنوان مثال گرفتن توپ جزو حرکات درشت است. چنگ زدن در زمره حرکات ظریف طبقهبندی میشود. برای این منظور میتوان تکالیفی مثل گرفتن توپ، پریدن، لیلی کردن، طناببازی، ساختن طرحها، لمس کردن با انگشتان مانند اینکه پدر و مادر روی سطل پر از شن نمادی را مثل حرف «آ» بکشند و از کودک بخواهند روی حرکت دست آنها حرکت کند. این تمرین در بحث حرکات ظریف نوشتن مؤثر است. همچنین لمس کردن با انگشتان، بریدن طرحهای مختلف با قیچی نیازمند حرکات ظریف است.
نکتهای در این مرحله وجود دارد. مانند بینایی سنجی است که بر آن تاکید زیادی میشود.
حسنآبادی: نکته مهم در این مرحله این است که ارزیابی «تیزچشمی» و «تیز گوشی» انجام شود. گاهی اوقات کودک را صدا میزنیم اما جواب نمیدهد و فکر میکنیم او سرگرم بازی است و متوجه صدای ما نمی شود در حالی که ممکن است به لحاظ شنیداری مشکل داشته باشد.
دستگاه ارتباط زبانی یا ارتباطی به چهار بخش گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن تقسیم میشود که باید به ترتیب رشد پیدا کند.
گوش دادن مهارت زبانی است. وقتی چندین بار کودک را صدا میزنیم و جواب نمیدهد اولین نکته این است که وی دچار اشکال در مهارت زبانی است و باید آن را جدی بگیریم. وقتی گوش دادن رشد پیدا نکند، صحبت کردن هم رشد نمییابد. بنابراین باید به لحاظ طبیعی بودن، تیز هوشی و تیز چشمی کودک را بررسی کرد.
کودک گاهی بدون توجه به دور زدن از جایی رد میشود که نباید رد شود. در این موقع باید گفت کودک به لحاظ دیدن و حرکت کردن دچار مشکل شده است. گاهی میگوییم فرزندمان عجله دارد و از این دسته برچسبها به او میزنیم زیرا منبع اصلی مشکل را نمیدانیم. افتادن در چاله، برخورد با اشیاء، از روی صندلی افتادن اگر تکرار شود نشانهای از ضعف حرکتی و دستگاه ادراکی فرد است.
در بخش شناختی چطور؟
حسنآبادی: تکالیف شناختی مانند شمارش اعداد، تناظر یک به یک، مفاهیم زیر، رو، گوشه، وسط، بالا و پایین، کمتر، بیشتر جزو چیزهایی است که پدر و مادر میتوانند آن را به کودک آموزش بدهند.
این مفاهیم سازنده درس ریاضی و حل مسئله است. طبقهبندی بر اساس رنگ، شکل، اندازه برای رشد شناختی کودک پیش دبستانی لازم است. همچنین چنانچه کودک به سن 5 سالگی برسد و قادر به طبقهبندی اشیاء نباشد به احتمال زیاد در دبستان دچار ناتوانی ریاضی میشود. توجه به چگونگی رشد ارتباطی موجب میشود تا از کودکی یک و نیمساله به بالا انتظار داشته باشیم با غان و غون با دنیای اطراف ارتباط برقرار کنند.
با این تفاسیر مادر باید نقش مهمی داشته باشد.
حسنآبادی: در این هنگام مادر مترجم کودک است چون او زودتر متوجه میشود که کودک چه میگوید. البته این به آن معنی نیست که نقش پدر را نادیده بگیریم اما، مادر گام به گام با کودک همراه میشود. بنابراین مادران سعی کنند با کودک خود صحبت کنند و واژههای صحیح را بیان کنند. کودکی که به سن 3 یا 4 سالگی برسد و نتواند چند جمله را به درستی ادا کند دچار ضعف در یادگیری است.
در مورد عواطف هم چنین است؟
حسنآبادی: بله، کودک باید بتواند عواطف خود را کنترل کند و بر اساس احساسات دیگران رفتارهایش را تنظیم کند. مثلاً اگر متوجه شد که کودکی عصبانی است طرف او نرود. این یادگیریها بعدها در بحث خود تنظیمی مطرح میشود که برای حیات کودک ضروری است.
چنگ انداختن کودک نشان دهنده چیست؟
حسنآبادی: وقتی کودک چنگ میاندازد تا چیزی را بگیرد یا به کار بردن واژه «من» از سوی کودک نشاندهنده استقلال است. همچنین کودکی که قادر نیست قبل از دبستان دکمههایش را ببندد در مهارت خودیاری دچار مشکل میشود. در این هنگام تشخیص اولیه اهمیت زیادی دارد.
نقش تفاوتهای فردی در تشخیص چقدر مهم است؟
حسنآبادی: سوال خوبی است. در بحث تشخیص یک نکته مهم است و آن «تفاوتهای فردی» است. نباید در تشخیصگذاری عجله کنیم چرا که تشخیص عجولانه موجب برچسب گذاشتن بر کودک میشود. در این هنگام باید با متخصصان همراه شویم. همان طور که انتظار داریم کودکمان به لحاظ گوش و چشم مورد بررسی قرار گیرد، باید در مهارتهای سازشی نیز مورد ارزیابی قرار گیرد.
پیشنهاد میشود که مجموعهای در جامعه داشته باشیم به نام مجموعه سلامت که کودکان قبل از پیشدبستانی را به لحاظ جسمی و روانشناختی مورد ارزیابی قرار دهد. در بحث تشخیص اگرچه پدر و مادر بهترین تشخیصگذار هستند، اما همه قادر به تشخیص نیستند و بهتر است برای تشخیصگذاری حرفهای به متخصصان بهداشت و روان و علوم تربیتی مراجعه شود.
راهکار خاصی وجود دارد؟
حسنآبادی: بهتر است پدر و مادر شروع تمام حرکات و احساسات کودک را ثبت کنند. متأسفانه برخی مادران در مورد سنین رشد کودکشان حدس میزنند. در حالی که باید چهار دست و پا رفتن، سینهخیز رفتن، راه رفتن،چنگ انداختن و غیره دقیقاً ثبت و ضبط شود. پدر و مادر باید مشاهدهگر کامل باشند. متأسفانه امروزه فیلمبرداریهای ما جنبه تزئینی دارد در حالی که پدر و مادر میتوانند با فیلمبرداری طبیعی از کودک خود تمام رشد حرکتی و شناختی او را ثبت و ضبط کنند تا در تشخیصگذاری آینده مفید باشد.
با در نظر گرفتن محاسن تشخیص گذاری اولیه، آیا این کار معایبی نیز دارد؟
یکی از معایب تشخیصگذاری اولیه این است که موجب پیشگویی خودکامبخش میشود. (پیشگویی خودکامبخش یک پدیده جالب روانشناسی است که افراد تمایل دارند، انتظاراتی را که دیگران نسبت به آنها دارند، برآورند. اگر معلمی براین باور باشد که بچهای کند ذهن است، خود بچه هم باور میکند و واقعاً دیر یاد میگیرد.) از طرفی این موضوع به دلیل پایین آمدن سطح انتظارات والدین و مربیان موجب برچسبگذاری میشود.
الگوهای غالب درباره دختران و پسران چه نقشی در عدم رشد یادگیری دارد؟
حسن آبادی: در آن موردی که ذکر شد پدر و مادر معتقد بودند که چون مراجعه دختر است و با پسر فرق میکند نباید جنب و جوش داشته باشد. متأسفانه سطح تحصیلات والدین هم فوقلیسانس بود. آنها معتقد بودند اگر دخترشان گوشهای بنشیند دختر خوبی است. متأسفانه در این راستا ابزار مناسبی نداریم و باید فکر اساسی برای این شود. مجموعهای باید شکل گیرد که در تدوین ابزار به ما کمک کند. میگویند «چون که با کودک سر و کارت فتاد پس زبان کودکی باید گشاد».
یکی از مسائل مهم در این سنین این است که هر کسی قادر به تشخیص نیست. بسیاری فکر میکنند با وجود درمانگاه قادر به تشخیص اختلال هستند در حالی که زبان کودک زبان خاصی است و با زبان بزرگسال فرق میکند. کسانی که با کودک کار میکنند باید قادر به ارتباط با او باشند و پس از چندین جلسه تشخیص بگذارند نه یک جلسه. گاهی لازم است بعد از جلسه ششم تشخیصگذاری انجام شود.
اینکه گاهی اطرافیان، کودک را دست و پاچلفتی خطاب میکنند میتواند حاکی از وجود اختلال در کودک باشد؟
حسنآبادی: بله،اتفاقاً نکته دیگر در مورد رشد حرکتی کودک است گاهی اوقات اطرافیان به ویژه هم سن و سالهای کودک او را دست و پا چلفتی، حواسپرت و کمهوش تلقی میکنند. دست و پا چلفتی در روانشناسی همان اختلال در رشد حرکتی است. حواسپرت اختلال کمبود توجه و کمهوش کسی است که به لحاظ رشد هوش مغزی دچار مشکل است.
ممکن است کودک به ظاهر مشکلی نداشته باشد اما وقتی به تکالیف سخت میرسد خود به خود آن مشکل بروز پیدا میکند. در تشخیص اولیه باید به این نکته توجه کنیم که آیا کودک موقع راه رفتن تعادل خود را از دست میدهد یا خیر.
عدم مهارت در شنا کردن پس از چند جلسه تمرین، بازی با همسالان و حرکات جنبشی دلیل وجود اختلال در کودک است. همچنین تصویر بدنی ضعیف و ادراک نادرست از عمق موجب میشود تا کودک چاله جلوی پایش را نبیند.
حرکت مادر یادگیری کودک است. باید کودک را با حرکت درگیر کنید. در گذشته بازی «هفت سنگ»، «لیلی»، و بازیهای حرکتی دیگر موجب رشد حرکتی کودک میشد در حالی که امروز زندگی در آپارتمانهای کوچک و کوچههایی که پر از ماشین است حرکت را از کودکان گرفته است.
برخی والدین افتخار میکنند که بچهشان قادر است با گوشیهایی که فناوری بالایی دارد بازی کند در حالی که اعتیاد به گوشی و رایانه که وارد متون علمی شده است نمیتواند جای بازیهای حرکتی را بگیرد. وقتی حرکت از کودک گرفته شود مادر یادگیری میمیرد.
در این مبحث میخواهیم به انسجام حسی اشاره کنیم سه دستگاه لامسه، دهلیزی و دستگاه تحریک عضلانی موجب انسجام حسی میشود. در دستگاه لامسه، حس لمس و تحریک پوست وجود دارد .برخی موارد کودک با لمس پوستش ناراحت میشود. مثلاً با مارک لباسش مشکل دارد. این مشکل حالت تدافعی لامسه است و موجب میشود کودک اجازه ندهد کسی به او نزدیک شود.
چنانچه در جورابش درزی ببنید آ نقدر آن را لمس میکند تا قابل استفاده نباشد. در این هنگام پدر و مادر باید ضمن مراجعه به پزشک از کرمهای مخصوص و برسهای خاص استفاده کند تا این حساسیت از بین برود.
در مورد دستگاه دهلیزی چطور؟
حسنآبادی: در خصوص دستگاه دهلیزی که مربوط به گوش داخلی است فرد موقع راه رفتن باید بتواند یکی از پاهایش را جلوتر بگذارد و بر جاذبه زمین غلبه کند. در حرکت و تنظیم تعادل مهم است باید در این سنین کودک را برای شنواییسنجی و گوش داخلی نزد پزشک ببریم.
تاب خوردن و بازی در شهر بازی میتواند این هماهنگی را ایجاد کند. در مورد دستگاه تحریک عضلانی افرادی که دچار مشکل هستند نمیتوانند خود را حرکت دهند باید کودک را یاری دهیم که بتواند عضلات خود را منسجم کند. باید به کودک یاد داد تا از نشستنهای مکرر بپرهیزند و به جای آن جنب و جوش داشته باشد. کودکانمان را اسیر تفکرات خودمان نکنیم بگذاریم آزاد باشند و حرکت کنند.
ناتوانیهای یادگیری چیست و چه کودکی دچار این مشکل میشود ؟
حسن آبادی: ناتوانیهای یادگیری را مجموعه ناتوانیهایی که مرتبط با مسائل رشدی و تحصیلی کودک است در نظر میگیریم. در تقسیمبندی علمی، ناتوانی یادگیری جزو اختلالاتی است که با فرآیند رشد کودک مرتبط است. بنابراین از همان ابتدا فرآیند شناخت با کودک رشد میکند و در صورتی که به درستی انجام نشود منجر به عملکردهای نامناسب در بزرگسالی میشود. این عملکردهای نامناسب همان ناتوانیهای یادگیری هستند که به دو صورت رشدی و یادگیری تحصیلی خود را نشان میدهند.
بازه سنی برای تشخیصگذاری ناتوانی های یادگیری چه سنی است؟
حسن آبادی: اول باید در مورد تقسیمبندی ناتوانیهای یادگیری بحث کنیم. ناتوانی یادگیری رشدی به پیشتحصیلی و تحصیلی که مرتبط با تحصیل بوده مانند خواندن، نوشتن و یاد گرفتن ریاضی تقسیم میشود، مربوط است. اساس ناتوانی یادگیری تحصیلی این است که اگر کودکی از ابتدای تولد تا پیش از مدرسه دچار ناتوانی باشد، این مسئله زمینهساز ناتوانی یادگیری تحصیلی او میشود.
با توجه به اهمیت تشخیص، آیا برای تشخیص ناتوانی یادگیری محدودیتی وجود دارد؟
حسنآبادی: متأسفانه چون سیستمهای تشخیصی و ارزیابی جامعی نداریم و متخصص ویژه برای این مورد نیست ارزیابی درستی از این مشکل انجام نمیشود. اگر چه آموزش و پرورش در این خصوص اقداماتی انجام داده اما کافی نیست.
با این تفاسیر به نظر میرسد یکی از عواقب ناتوانی یادگیری، برچسب زدن به فرد مبتلا باشد.
حسنآبادی: کسانی که دچار مشکلات مزمن هستند و وارد مدرسه میشوند برای کلاس، معلم و خانواده مشکلاتی را به وجود میآورند. این مشکلات گاهی با برچسبهای متعددی برای بچههایی که با ناتوانی یادگیری مواجه هستند، همراه است. غافل از اینکه این ناتوانیها باید رفع شوند. باید گفت رشد مرتبط با حرکت آغاز و بنیان همه ناتوانیهای یادگیری است و دیگر آنکه رشد ادراکی و فعالیتهای مرتبط با آن مانند حرکتی، شنوایی بساوایی، ادارک لامسه، دیداری، زبان و هماهنگی بین اینها جزو یادگیری رشد ادراکی است.
رشد حرکتی چه ارتباطی با یادگیری دارد؟
حسنآبادی: رشد حرکتی سرآغاز تمام یادگیریها است. کلاً حرکت آغاز کننده یادگیریهای کودک است. با توجه به این مسئله اگر تأخیر رشدی را در حرکت کودک داشته باشیم باید کودک را برای درمان نزد متخصصان درمان اختلالات یادگبری ببریم. در صورتی که انجام حرکات درشت و ضمخت و ریز و ظریف که همزمان است با تکان دادن دست، حرکت، غلت زدن و چهار دست و پا راه رفتن، چنگ زدن به کمک اجسام حرکت کردن، لمس کردن و مجموعه مواردی که کودک با آنها رشد میکند وسایل خاصی دارد و انجام نشود نوعی ناهماهنگی ادارکی به وجود میآید.
مثال عینی برای تببین این مسئله دارید؟
حسن آبادی: مراجعی داشتم که مشخص شد ناتوانی خواندن دارد. این کودک در دوران رشد خود، سینهخیز و چهاردست و پا نرفته در واقع تکامل حرکتی نیافته بود.
آیا این در مورد تمام کودکان صادق است؟
حسنآبادی: خیر این مسئله مطلق نیست و گاهی کودکانی هستند که این مراحل به طور کامل پشتسر نمیگذارند و دچار مشکل هم نمیشوند. در مورد آن کودک دچار ناتوانی حرکتی موجب ناهماهنگی ادارکی شده بود که در فرایند تحصیل خود را نشان داد.
شیوه تشخصی چطور بود؟
حسنآبادی: از کودک خواستم تا پشتسرم حرکت کند. با اینکه او کلاس اول ابتدایی بود نمیتوانست یک مسیر را به طور مستقیم حرکت کند و قادر به لیلی کردن هم نبود. بنابراین به این نتیجه رسیدم که وی دچار ناتوایی یادگیری شدید است.
البته بیشتر مواقع پدر و مادر فکر میکنند اولیا مدرسه به ویژه معلم مقصر است.
حسنآبادی: بله، اتفاقاً والدین آن کودک میگفتند چون معلم با او بدرفتاری میکند وی علاقه به خواندن ندارد. در صورتی که واقعیت این است که کودک ناتوانایی خود را بروز داده و معلم بعد از دیدن ناتوانی و عدم اطلاع از آن، کودک را کنار گذاشته و این کودک الان به شرایطی رسیده که علاقه و شوقی به مدرسه رفتن ندارد. خواندن، نوشتن، حل کردن مسئله و آنچه مربوط به یادگیری تحصیلی است نیازمند هماهنگی از مجموعهای از ادراکات است. ادراک دیداری، شنیداری و حرکتی. خواندن مجموعه دستگاه زبانی است که در نظام حرکتی شامل گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن است.
لطفاً در مورد مکانیزم خواندن قدری توضیح دهید.
حسنآبادی: در بحث خواندن مجموعه ای از ادراکات شامل شنیدن، دیدن و حرکت دخالت دارد. به این معنا که کودک برای دیدن خط، باید چشمش زودتر حرکت کند و فردی که دچار ناتوانی حرکتی است جملات را در هم و برهم میبیند. در این راستا ممکن است کودک به لحاظ بینایی مشکلی نداشته باشد. البته مورد من به لحاظ بینایی هم ضعیف بود و مجموعه ضعف بینایی و حرکتی موجب مشکلات وی شده بود.
منظورتان این است که دستگاه ادراکی مجزا نیست؟
حسنآبادی: بله، دستگاه ادراکی به انسجام حسی و ادراکی نیاز دارد.
کودک در چه سنی به انسجام حسی و حرکتی میرسد؟
حسنآبادی: کودک باید بین سن 3 تا 5 سالگی به آن دست پیدا کند به خصوص در 3 و 4 سالگی. زیرا در این سنین حرکت و گوش دادن تکامل پیدا میکند.
در مورد یادگیریهای تحصیلی چطور؟
حسنآبادی: یادگیریهای تحصیلی آغشته به مجموعهای از ادراکات هستند که اگر هر کدام ضعیف باشد خواه و ناخواه فرد را دچار مشکل میکند. رشد ادراکی و زبانی منتهی به ناتوانی یادگیری تحصیلی میشود. بگذارید به بحث راجعبه حرکت برگردیم. باید درصورت مشاهده تأخیر یا انحراف در رشد حرکتی به تشخیص و پیشگیریهای اولیه و مداخلات زودرس قائل باشیم. برای مثال نوشتن مستلزم در دست گرفتن مداد و حرکات ظریف ماهیچههای انگشتان است تا انگشتان و مداد را به حرکت درآورد. این حرکات ظریف و درشت و هماهنگی چشم و دست موجب نوشتن میشود.
خواندن هم همینطور است؟
حسنآبادی: بله،خواندن مستلزم تواناییهایی درخصوص ادراک شنیداری، تشخیص راهها، توانایی دیداری برای تمایزگذاری بین حروف الفبا و واژهها است تا بتوانیم خواندن را انجام دهیم.
ریاضیات چطور؟
حسنآبادی: در ریاضیات فرد باید به انسجام دیداری و فضایی برسد تا قادر به درک واقعی ریاضی شود. اساس کار دسترسی به مفاهیم عددی است. تمام این یادگیریها پیش از تحصیل آغاز میشود.
برخی والدین شمردن را پیش از شروع مدرسه به کودک یاد میدهند. این اشکالی ندارد؟
حسنآبادی: خیر. اگر کودک شمردن را تا عدد 10 و بیشتر در سنین قبل از دبستان یاد بگیرد. در یادگیری درس ریاضی موفقتر خواهد بود. وقتی انحراف در رشد حرکتی، ادراکی و زبانی شروع شود کودک دچار مشکل میشود و ضرورت دارد تا ما آن را شناسایی کنیم و به درمانش بپردازیم.
نقش سالهای نخستین زندگی کودک در یادگیری چقدر موثر است؟
حسنآبادی: نخستین سالها و ماههای زندگی کودک، موقع رشد وسایل ارتباطی (سیناپسها) است. سیناپس، وسیله ارتباطی بین دو سلول عصبی است. اندازه مغز و کارایی آن در این سن افزایش مییابد. محیط و تجربیات نقش اساسی در شکلگیری تعداد سلولهای مغز و تسریع در رشد سیناپسها دارد، بنابراین رشد هوش مدیون تلاشهای ماههای اول زندگی است.
رشد هوش چیست؟
حسنآبادی: رشد هوش مجموعهای از تواناییها است که فرد را آماده میکند تا استعدادها و تواناییهای خاص مدرسه را یاد بگیرد بنابراین اگر ما تشخیص ندهیم که در این سنین چه چیزهایی موجب رشد هوش می شود در بزرگسالی دچار مشکل میشویم.
رشد هوش چگونه شروع میشود؟
حسنآبادی: طبق نظریهها رشد هوش با حرکت و حس کردن شروع میشود بنابراین این مرحله از رشد هوش را حسی حرکتی می گویند.
کودک در مراحل اولیه رشد وقتی هنوز حرکت نمیکند سر جای خودش با دست و پایش اجسام را میگیرد تا خود را به عنوان یک موجود زنده در این هستی گسترده متمایز سازد و بدنش را از وسیلهای که در دستش است جدا سازد.
یکی از مسائل مهم در دوره کودکی این است که فرد خودش را از دنیای اطرافش متمایز کند و پدر و مادر باید به این مهم کمک کنند. بهترین راه این است که کودک را درگیر حس و لمس و حرکت کنیم.
به عبارتی حس و دیدن، حس و شنیدن و مجموعهای از فعالیتها را برای کودک فراهم کنیم تا آنها را حس کند.
در حال حاضر امکانات و تکنولوژی پزشکی موجب شده تا کودکانی که کموزن به دنیا میآیند یا مشکل تنفس دارند در دستگاه نگهداری شوند تا پس از رشد کامل و بهبودی مرخص شوند. باید بر رشد جسمانی، ارتباطی، اجتماعی، عاطفی و سازشی پیش از سن دبستان تأکید شود. به عنوان مثال در رشد جسمانی ارزیابی از حرکات ضعیف و درشت که مربوط به ماهیچههای بزرگ هستند شروع، سپس به حرکات ریز میرسد.
نقش پدر و مادر چیست؟
حسنآبادی: پدر و مادر باید به حرکات درشت و ریز کودک توجه کنند. به عنوان مثال گرفتن توپ جزو حرکات درشت است. چنگ زدن در زمره حرکات ظریف طبقهبندی میشود. برای این منظور میتوان تکالیفی مثل گرفتن توپ، پریدن، لیلی کردن، طناببازی، ساختن طرحها، لمس کردن با انگشتان مانند اینکه پدر و مادر روی سطل پر از شن نمادی را مثل حرف «آ» بکشند و از کودک بخواهند روی حرکت دست آنها حرکت کند. این تمرین در بحث حرکات ظریف نوشتن مؤثر است. همچنین لمس کردن با انگشتان، بریدن طرحهای مختلف با قیچی نیازمند حرکات ظریف است.
نکتهای در این مرحله وجود دارد. مانند بینایی سنجی است که بر آن تاکید زیادی میشود.
حسنآبادی: نکته مهم در این مرحله این است که ارزیابی «تیزچشمی» و «تیز گوشی» انجام شود. گاهی اوقات کودک را صدا میزنیم اما جواب نمیدهد و فکر میکنیم او سرگرم بازی است و متوجه صدای ما نمی شود در حالی که ممکن است به لحاظ شنیداری مشکل داشته باشد.
دستگاه ارتباط زبانی یا ارتباطی به چهار بخش گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن تقسیم میشود که باید به ترتیب رشد پیدا کند.
گوش دادن مهارت زبانی است. وقتی چندین بار کودک را صدا میزنیم و جواب نمیدهد اولین نکته این است که وی دچار اشکال در مهارت زبانی است و باید آن را جدی بگیریم. وقتی گوش دادن رشد پیدا نکند، صحبت کردن هم رشد نمییابد. بنابراین باید به لحاظ طبیعی بودن، تیز هوشی و تیز چشمی کودک را بررسی کرد.
کودک گاهی بدون توجه به دور زدن از جایی رد میشود که نباید رد شود. در این موقع باید گفت کودک به لحاظ دیدن و حرکت کردن دچار مشکل شده است. گاهی میگوییم فرزندمان عجله دارد و از این دسته برچسبها به او میزنیم زیرا منبع اصلی مشکل را نمیدانیم. افتادن در چاله، برخورد با اشیاء، از روی صندلی افتادن اگر تکرار شود نشانهای از ضعف حرکتی و دستگاه ادراکی فرد است.
در بخش شناختی چطور؟
حسنآبادی: تکالیف شناختی مانند شمارش اعداد، تناظر یک به یک، مفاهیم زیر، رو، گوشه، وسط، بالا و پایین، کمتر، بیشتر جزو چیزهایی است که پدر و مادر میتوانند آن را به کودک آموزش بدهند.
این مفاهیم سازنده درس ریاضی و حل مسئله است. طبقهبندی بر اساس رنگ، شکل، اندازه برای رشد شناختی کودک پیش دبستانی لازم است. همچنین چنانچه کودک به سن 5 سالگی برسد و قادر به طبقهبندی اشیاء نباشد به احتمال زیاد در دبستان دچار ناتوانی ریاضی میشود. توجه به چگونگی رشد ارتباطی موجب میشود تا از کودکی یک و نیمساله به بالا انتظار داشته باشیم با غان و غون با دنیای اطراف ارتباط برقرار کنند.
با این تفاسیر مادر باید نقش مهمی داشته باشد.
حسنآبادی: در این هنگام مادر مترجم کودک است چون او زودتر متوجه میشود که کودک چه میگوید. البته این به آن معنی نیست که نقش پدر را نادیده بگیریم اما، مادر گام به گام با کودک همراه میشود. بنابراین مادران سعی کنند با کودک خود صحبت کنند و واژههای صحیح را بیان کنند. کودکی که به سن 3 یا 4 سالگی برسد و نتواند چند جمله را به درستی ادا کند دچار ضعف در یادگیری است.
در مورد عواطف هم چنین است؟
حسنآبادی: بله، کودک باید بتواند عواطف خود را کنترل کند و بر اساس احساسات دیگران رفتارهایش را تنظیم کند. مثلاً اگر متوجه شد که کودکی عصبانی است طرف او نرود. این یادگیریها بعدها در بحث خود تنظیمی مطرح میشود که برای حیات کودک ضروری است.
چنگ انداختن کودک نشان دهنده چیست؟
حسنآبادی: وقتی کودک چنگ میاندازد تا چیزی را بگیرد یا به کار بردن واژه «من» از سوی کودک نشاندهنده استقلال است. همچنین کودکی که قادر نیست قبل از دبستان دکمههایش را ببندد در مهارت خودیاری دچار مشکل میشود. در این هنگام تشخیص اولیه اهمیت زیادی دارد.
نقش تفاوتهای فردی در تشخیص چقدر مهم است؟
حسنآبادی: سوال خوبی است. در بحث تشخیص یک نکته مهم است و آن «تفاوتهای فردی» است. نباید در تشخیصگذاری عجله کنیم چرا که تشخیص عجولانه موجب برچسب گذاشتن بر کودک میشود. در این هنگام باید با متخصصان همراه شویم. همان طور که انتظار داریم کودکمان به لحاظ گوش و چشم مورد بررسی قرار گیرد، باید در مهارتهای سازشی نیز مورد ارزیابی قرار گیرد.
پیشنهاد میشود که مجموعهای در جامعه داشته باشیم به نام مجموعه سلامت که کودکان قبل از پیشدبستانی را به لحاظ جسمی و روانشناختی مورد ارزیابی قرار دهد. در بحث تشخیص اگرچه پدر و مادر بهترین تشخیصگذار هستند، اما همه قادر به تشخیص نیستند و بهتر است برای تشخیصگذاری حرفهای به متخصصان بهداشت و روان و علوم تربیتی مراجعه شود.
راهکار خاصی وجود دارد؟
حسنآبادی: بهتر است پدر و مادر شروع تمام حرکات و احساسات کودک را ثبت کنند. متأسفانه برخی مادران در مورد سنین رشد کودکشان حدس میزنند. در حالی که باید چهار دست و پا رفتن، سینهخیز رفتن، راه رفتن،چنگ انداختن و غیره دقیقاً ثبت و ضبط شود. پدر و مادر باید مشاهدهگر کامل باشند. متأسفانه امروزه فیلمبرداریهای ما جنبه تزئینی دارد در حالی که پدر و مادر میتوانند با فیلمبرداری طبیعی از کودک خود تمام رشد حرکتی و شناختی او را ثبت و ضبط کنند تا در تشخیصگذاری آینده مفید باشد.
با در نظر گرفتن محاسن تشخیص گذاری اولیه، آیا این کار معایبی نیز دارد؟
یکی از معایب تشخیصگذاری اولیه این است که موجب پیشگویی خودکامبخش میشود. (پیشگویی خودکامبخش یک پدیده جالب روانشناسی است که افراد تمایل دارند، انتظاراتی را که دیگران نسبت به آنها دارند، برآورند. اگر معلمی براین باور باشد که بچهای کند ذهن است، خود بچه هم باور میکند و واقعاً دیر یاد میگیرد.) از طرفی این موضوع به دلیل پایین آمدن سطح انتظارات والدین و مربیان موجب برچسبگذاری میشود.
الگوهای غالب درباره دختران و پسران چه نقشی در عدم رشد یادگیری دارد؟
حسن آبادی: در آن موردی که ذکر شد پدر و مادر معتقد بودند که چون مراجعه دختر است و با پسر فرق میکند نباید جنب و جوش داشته باشد. متأسفانه سطح تحصیلات والدین هم فوقلیسانس بود. آنها معتقد بودند اگر دخترشان گوشهای بنشیند دختر خوبی است. متأسفانه در این راستا ابزار مناسبی نداریم و باید فکر اساسی برای این شود. مجموعهای باید شکل گیرد که در تدوین ابزار به ما کمک کند. میگویند «چون که با کودک سر و کارت فتاد پس زبان کودکی باید گشاد».
یکی از مسائل مهم در این سنین این است که هر کسی قادر به تشخیص نیست. بسیاری فکر میکنند با وجود درمانگاه قادر به تشخیص اختلال هستند در حالی که زبان کودک زبان خاصی است و با زبان بزرگسال فرق میکند. کسانی که با کودک کار میکنند باید قادر به ارتباط با او باشند و پس از چندین جلسه تشخیص بگذارند نه یک جلسه. گاهی لازم است بعد از جلسه ششم تشخیصگذاری انجام شود.
اینکه گاهی اطرافیان، کودک را دست و پاچلفتی خطاب میکنند میتواند حاکی از وجود اختلال در کودک باشد؟
حسنآبادی: بله،اتفاقاً نکته دیگر در مورد رشد حرکتی کودک است گاهی اوقات اطرافیان به ویژه هم سن و سالهای کودک او را دست و پا چلفتی، حواسپرت و کمهوش تلقی میکنند. دست و پا چلفتی در روانشناسی همان اختلال در رشد حرکتی است. حواسپرت اختلال کمبود توجه و کمهوش کسی است که به لحاظ رشد هوش مغزی دچار مشکل است.
ممکن است کودک به ظاهر مشکلی نداشته باشد اما وقتی به تکالیف سخت میرسد خود به خود آن مشکل بروز پیدا میکند. در تشخیص اولیه باید به این نکته توجه کنیم که آیا کودک موقع راه رفتن تعادل خود را از دست میدهد یا خیر.
عدم مهارت در شنا کردن پس از چند جلسه تمرین، بازی با همسالان و حرکات جنبشی دلیل وجود اختلال در کودک است. همچنین تصویر بدنی ضعیف و ادراک نادرست از عمق موجب میشود تا کودک چاله جلوی پایش را نبیند.
حرکت مادر یادگیری کودک است. باید کودک را با حرکت درگیر کنید. در گذشته بازی «هفت سنگ»، «لیلی»، و بازیهای حرکتی دیگر موجب رشد حرکتی کودک میشد در حالی که امروز زندگی در آپارتمانهای کوچک و کوچههایی که پر از ماشین است حرکت را از کودکان گرفته است.
برخی والدین افتخار میکنند که بچهشان قادر است با گوشیهایی که فناوری بالایی دارد بازی کند در حالی که اعتیاد به گوشی و رایانه که وارد متون علمی شده است نمیتواند جای بازیهای حرکتی را بگیرد. وقتی حرکت از کودک گرفته شود مادر یادگیری میمیرد.
در این مبحث میخواهیم به انسجام حسی اشاره کنیم سه دستگاه لامسه، دهلیزی و دستگاه تحریک عضلانی موجب انسجام حسی میشود. در دستگاه لامسه، حس لمس و تحریک پوست وجود دارد .برخی موارد کودک با لمس پوستش ناراحت میشود. مثلاً با مارک لباسش مشکل دارد. این مشکل حالت تدافعی لامسه است و موجب میشود کودک اجازه ندهد کسی به او نزدیک شود.
چنانچه در جورابش درزی ببنید آ نقدر آن را لمس میکند تا قابل استفاده نباشد. در این هنگام پدر و مادر باید ضمن مراجعه به پزشک از کرمهای مخصوص و برسهای خاص استفاده کند تا این حساسیت از بین برود.
در مورد دستگاه دهلیزی چطور؟
حسنآبادی: در خصوص دستگاه دهلیزی که مربوط به گوش داخلی است فرد موقع راه رفتن باید بتواند یکی از پاهایش را جلوتر بگذارد و بر جاذبه زمین غلبه کند. در حرکت و تنظیم تعادل مهم است باید در این سنین کودک را برای شنواییسنجی و گوش داخلی نزد پزشک ببریم.
تاب خوردن و بازی در شهر بازی میتواند این هماهنگی را ایجاد کند. در مورد دستگاه تحریک عضلانی افرادی که دچار مشکل هستند نمیتوانند خود را حرکت دهند باید کودک را یاری دهیم که بتواند عضلات خود را منسجم کند. باید به کودک یاد داد تا از نشستنهای مکرر بپرهیزند و به جای آن جنب و جوش داشته باشد. کودکانمان را اسیر تفکرات خودمان نکنیم بگذاریم آزاد باشند و حرکت کنند.
نظرات بینندگان