کد خبر: ۵۳۰۸۸
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۲ - ۲۵ اسفند ۱۳۹۲

فرمانده لشکری که 4 روز پیکرش در خانه ماند

شهید احمد پاریاب فرمانده گردان شهادت لشکر محمد رسول الله بود که بر اثر مشکلات جنگی به بیماری اعصاب و روان دچار شد و در نهایت چهار روز پس از شهادتش پیکر مطهرش در خانه پیدا شد.
به گزارش شیرازه به نقل از مهر، 23 اسفند اولین سالروز شهادت مردی بزرگ و دلاور است که شهید همت و سرداران بزرگ دفاع مقدس به وجود او افتخار می کردند، مردی که تا در میان مردم بود، ناشناخته ماند و پس از شهادت مظلومانه اش مشخص شد که حاج احمد یار دیرین شهدا از چه ویژگی هایی برخوردار است.

شهادت مظلومانه حاج احمد آن هم در خانه ای محقر و عدم اطلاع از شهادت وی و پیدا شدن پیکر پاکش پس از چهار روز همه نشان دهنده عدم توجه مردم و مسئولان به این جانباز شیمیایی دفاع مقدس بود.

احمد پاریاب از 16 سالگی در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضور یافت و در عملیات هایی همچون والفجر مقدماتی، والفجر یک، خیبر، بدر، کربلای پنچ حضوری فعال داشت.

مجاهدت، هوشمندی به همراه شجاعت و مقاومت احمد پاریاب موجب شد پس از مدتی به عنوان فرمانده گروهان و پس ازآن در کسوت فرمانده گردان های «حبیب ابن مظاهر» و «شهادت» لشکر 27 محمد رسول الله (ص) در جبهه های نبرد حق علیه باطل ایفای نقش کند.

جانبازی که دارویش پیدا نمی شد

این عدم توجه تا جایی پیش رفت که سردار سعید قاسمی در مراسم بزرگداشت این مرد بزرگ که چند روز پس از شهادتش برگزار شد، به انتقاد از مردم و مسئولان پرداخت و صحبت های وی بازتاب گسترده ای در رسانه ها پیدا کرد.

سعید قاسمی به جانباز اعصاب و روان و شیمیایی، احمد پاریاب که روزهای پایانی سال 91 شهید شده و در قطعه 29 به خاک سپرده شده بود اشاره کرد و گفت: شهید پاریاب علمدار گردان شهادت بود، جانبازی که به خاطر تحریم ها دیگر دارویش پیدا نمی شد، ما مقصریم که این روزها کمتر از حال جانبازی می پرسیم که گرفتاریش همین دم و بازدم است، عرصه تنگ می شود وقتی داروها گران می شود و ماهی یک میلیون تومان بیشتر حقوق نمی رسد که باید با آن هم خرج زندگی و زن و بچه را داد و هم دارو و درمان را و در این شرایط بنیاد جانبازان، این جانبازان را رها می کند تا برای تهیه دارو به سمت بازار آزاد بروند.

وی افزود: همسرش بیست سال تحمل کرد و کپسول 11 کیلویی اکسیژن را چهار طبقه بالا و پایین برد، پاریاب سردار بود و گماشته و راننده داشت اما حاضر نشد این امکانات را برای خودش استفاده کند و بنیاد شهید هم حاضر نشد برایش کاری بکند.

سردار قاسمی با اشاره به مشکلات جانبازان اعصاب و روان گفت: دیگر کار به جایی می رسد که جامعه هم از دستش خسته می شوند و حاضر نیستند برایش کاری انجام دهند، جامعه حاضر نیست برای جانباز شیمیایی یک میلیارد هزینه کند تا شش ماه بیشتر زنده بماند و زن و بچه هم از دستش خسته می شوند و نمی توانند او را تحمل کنند، چون این جانباز اعصاب و روان وقتی به هم می ریزد متوجه اعمالش نیست و مثلا تلویزیون را می شکند وحتی رفقایش هم از دست او خسته می شود دیگر حتی خودش هم از دست خودش خسته می شود.

وی افزود: در آخر آتش نشانی رفت در خانه او تا فهمید که پاریاب چهار روز است که تمام کرده و بدنش بو گرفته است. او بو نگرفته است، این بوی گند ماست و بوی گند جامعه است که علمداران و شیرهایش را فراموش می کند. خدا از سر تقصیرات ما بگذرد.

از خودم خجالت می کشم که شهید نشدم

امام جمعه قرچک که رابطه نزدیک و صمیمانه ای با سردار احمد پاریاب داشت، گفت: اگر امروز ایران اسلامی در امنیت و آرامش به سر می برد و کسی حق تعرض به خاک این کشور عزیز را به خود نمی دهد، به دلیل رشادت های این بزرگواران است.

وی مشکلات و سختی های جانبازان را مورد اشاره قرار داد و گفت: مسئولان باید در راستای حل مشکلات جانبازان اقدام اساسی انجام داده و آن را در اولویت قرار دهند.

اسماعیلی افزود: سپاس و تکریم از خانواده های شهدا وظیفه ای ستودنی است و این اقدام یک نعمت الهی است که بتوانیم به فرزندان و خانواده معظم این عزیزان ادای احترام کنیم زیرا خانواده شهدا بزرگترین افتخار را کسب کرده و شهادت والاترین توفیقی است که نصیب شهدا شده است.

وی دلجویی از خانواده شهدا را وظیفه و ادای دین به ارزش های انقلاب خواند و گفت: شهیدان برای حفظ آب و خاک کشور از جان گرانقدر گذشتند و دلجویی از خانواده آنان که عزیزان خود را تقدیم کردند، کمترین ادای دین به ارزش های انقلاب است.

رییس ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر شهرستان قرچک نیز پیرامون پیامک های رد و بدل شده بین او وشهید پاریاب، اظهار کرد: بارها پیامک هایی با مضمون از خودم خجالت می کشم که شهید نشدم و دعا کنید زودتر شهید بشوم برای من ارسال می کرد، تمامی درد دل هایش را می گفت و سینه ای پر درد داشت.

وی افزود: طبق شواهد، آخرین پیامکی که از گوشی شهید در لحظات قبل از شهادتش ارسال شده به بنده بوده و متن آن به این شرح است: بابت همه زحمتهایی که به شما و مردم قرچک دادم عذر می خواهم البته بنده نیز در جواب او یک دوبیتی که از قبل برای وی سروده بودم را برایش ارسال کردم: دلا از عالم هجران گذر کن/ به شوق وصلت خوبان سفر کن/ برو سوی نگار نازنینم/ ز درد بی کسی او را خبر کن.
نظرات بینندگان