شهید صوفی در خانواده مذهبی در منطقه کبابیان همدان متولد شد، دوران کودکی ونوجوانی خود را با حضور در جلسات مذهبی شهر سپری می کند که این زمینه اعتقادی موجب می شود وی در دوران نوجوانی در مدرسه ابن سینا همدان اقدام به روشنگری بین منحرفین و گروهک ها و اقدام به هدایت این منحرفین می کند.

وی با سفرهای متعدد به شهر قم از محضر مراجع بزرگ این شهر نیز در جهت تغذیه فکری خود بهره لازم را می برده و یکی از تاثیرگذاران در پیروزی انقلاب اسلامی در شهر همدان با مبارزه مسلحانه نیز بوده است.

این جوان همدانی با عضو گیری سپاه پاسداران وارد این نهاد شده و تیزبینی و دقت نظر وی در امور، وی را به مسئولیت ارزشیابی تیپ ویژه شهدا وسپس قائم مقامی لشکر حجت می رساند و با وجود مشکلات فراوان در آن دوران برای تامین نیروی انسانی اقدام به ابتکاری جالب برای ایجاد پنج لشکر می کند که مورد توجه فرمانده وقت سپاه پاسداران قرار می گیرد.

محسن رضایی در این خصوص در خاطرات خود آورده است: یکی از جلوه های استان همدان در دوران جنگ را می توان در اعزام های با شکوه آن تعبیر کرد، چنین اعزام هایی انسان را شگفت زده می کرد.

وی ادامه داده است: شهید حسن صوفی در این کار بزرگ تاثیر بسزایی داشت و رژه چند کیلومتری انبوه رزمندگان در قالب طرح پنج لشکر عظمت زیادی داشت.

علاقه امام خمینی(ره) به دیدن تصاویر رژه پنج لشکر

فرمانده سابق سپاه پاسداران اذعان داشته که این رژه آنقدر مورد توجه امام خمینی(ره) قرار گرفت که دو یا سه بار تصاویر آن را دیدند و می خواستند صحنه ها باز هم تکرار شود.

در سوابق این شهید همدانی می توان به مسئولیت فرماندهی بسیج همدان نیز اشاره کرد، وی در نهایت و به رغم مخالفت ها برای حضورش در خط مقدم، در عملیات بدر و در ۲۶ اسفند ماه ۱۳۶۳ و درسن ۲۳ سالگی به شهادت می رسد.

برادر این شهید می گوید: با برادرم در جلسات مذهبی آقای مسکین، مکتب ولیعصر و همچنین آقای متقی شرکت می کردیم، پدرم نقش ارزنده ای در تربیت فرزندان در خانه داشت و همیشه فرزندانش را به یاری رساندن به دیگران دعوت می کرد که برادرم در این زمینه همیشه پیشقدم بود.

محمد حسین صوفی عنوان کرد: برادرم به افراد بی بضاعت بسیار کمک می کرد فردی پس از شهادتش به من می گفت که برادرم هزینه تحصیل فرزندش را تامین می کرده است، از این موارد زیاد است، او اراده قوی داشت واگر بر مبنای اصول اعتقادی تصمیمی می گرفت هر طوری که بود آن را عملی می کرد.

سردار علی شادمانی معاون ستاد کل نیروهای مسلح نیز وی را دارای شخصیتی متفاوت در مقایسه با دیگر همسالانش معرفی می کند.

علی شادمانی با اشاره به اینکه از رفتارهای پخته و عملکردش به این نتیجه رسیدم که خانواده ای والا داشته و در کودکی تربیتی خاص شده است، اذعان داشت: وی فردی بسیار با تربیت، هم در رفتار و هم در گفتار وحرکات بود و نکته جالب توجه در شخصیت او این است که او شخصیت پخته اش را قبل از انقلاب ساخته بود و فردی نبود که تحت تاثیر تحولات و ارزش ها قرار گیرد و خودش را عوض کند.

وی با اشاره به ساماندهی لشکر حجت توسط حسن صوفی اذعان داشت: این کار زمینه ساز تشکیل پنج لشکر و سپس ۱۰ لشکر در استان همدان شد.

سردار حسین همدانی فرمانده سابق سپاه محمد رسول(ص)نیز در خصوص شهید صوفی گفت: او برای جذب نیروهای رزمنده برنامه های مفصلی داشت و تصمیم ایجاد و ساماندهی پنج لشکر را در اوایل قبول مسئولیت فرماندهی بسیج سپاه همدان در ذهن می پروراند.

روزی که ایده او مطرح بود در همدان هنوز یک تیپ مستقل وجود نداشت

وی ادامه داد: روزی که این ایده مطرح بود در همدان هنوز حتی یک تیپ مستقل وجود نداشت،اما این ایده بزرگ در نهایت به تشکیل پنج لشکر ختم و ساماندهی شد و او از همه اقشار جامعه نیرو داشت که در ورزشگاه قدس همدان گرد هم آمدند.

سردار رضا میرزایی از فرمانده هان دفاع مقدس نیز وی را ناشناخته معرفی می کند.

این فرمانده سال های دفاع مقدس با اشاره به آشنا بودن عجیب او به همه امور، اذعان داشت: چند بُعدی بود و هم عقبه را داشت وهم خط مقدم را، در هنگام عملیات پابه پای نیروها حرکت می کرد و چنان با نیروها انس می گرفت که حتی نیروهای دیگر استانها نیز از همدانی بودن او بی اطلاع بودند.

وی اظهار داشت: صوفی در کنار سر وسامان دادن نیروهای تیپ شهدا به لحاظ جذب نیرو در عملیات ها نیز شرکت می کرد، منتظر نبود دستور بدهند و تماشاکند، همراه نیروها بود و نمی گفت بروید انجام بدهید، بلکه می گفت برویم انجام دهیم، وقتی نیروها نیز می دیدند او عاشقانه کار می کند روحیه ای مضاعف می گرفتند.

این راوی سالهای دفاع مقدس گفت: وی روشنفکری مذهبی و منطقی بود، حرف مخالفین را می شنید و متقابلا با آنها سخن می گفت تا آنها را قانع کند. وی یک بعدی نبود که بخواهد روی حرفش پافشاری کند و اگر در هر موضوعی نظری می دادیم که احساس می کرد بهتر است آن را انجام می داد.

میرزایی اظهار داشت: او افق دور را در کارش می دید و برای همه نیروها در شرایط بحرانی هم برنامه لازم را چیده بود، او نیروی چند منظوره بود که جایش هم اکنون خالی است و او را کسی نیز نشناخت، وی هم اکنون نیز در همدان غریب است.

وی بیان داشت: صوفی اگر متوجه می شد دوستانش از توانمندیهایش صحبت می کنند ناراحت می شد وآنان را از گفتن این مسائل پرهیز می داد، بدون شک اگر هم اکنون حضور داشت از نیروهای اصلی نظام اسلامی بود، جای خالی او را بسیار احساس می کنم.

سردار حمید حسام نیز با اشاره به برنامه ریزی های شایسته حسن صوفی و جذب نیروهای موثر در سپاه توسط وی، گفت: وی در سازماندهی نیروها نیز تبحر خاصی داشت و قدرت سازماندهی او در تشکیل پتج لشکر رزمی استان به عنوان خط مشی برای تشکیل نیروی سپاه محمد رسول الله محسوب شد.

روایت شهادت از زبان معاون سابق سیاسی امنیتی استاندار همدان

حمید عسگری یار کودکی تا شهادت حسن صوفی در خصوص نحوه شهادت او می گوید: با خبر دارشدن از اجرای عملیات بدر در اسفند ۱۳۶۳ همان گونه که به صوفی قول داده بودم او را از اجرای عملیات آگاه کردم، از طرفی فرمانده لشکر ویژه شهدا نیز درخواست می کرد وی مسئولیت ستاد را در این عملیات به عهده بگیرد.

معاون سابق سیاسی امنیتی استانداری همدان با اشاره به عدم قبول این مسئولیت و آمدن صوفی تنها برای شرکت در عملیات اذعان داشت: در گردان شروع به تمرین برای آر پی چی زنی کرد و در نهایت اتوبوس ها برای انتقال نیروها به خط آمدند و در حالی او را بدرقه کردم که جز چند نفر از گردان در آن اتوبوس نمی دانستند فردی که در کنارشان نشسته پیشنهاد مسئولیت ستاد گردان را دارد.

عسگری ادامه داد: او آمده بود که بزند به خط آتش، آمده بود برسد به حقیقت، صوفی از همه چیز گذشته بود.

وی با اشاره به اینکه او چون عاشقان روانه جزایر مجنون شد، اظهار داشت: صوفی به سوی شهادت می تاخت این ها قصه و افسانه نیست بلکه حکایتی جانسوز است که خود شاهد آن بودم.

وی گفت: یکی از دوستانم او را در آخرین لحظات عمرش دیده بود که در حال آوردن آر پی جی برای نیروها بوده است، او برای من یک معلم اخلاق و دانشمندی متفکر بود.

حسن صوفی در ۲۶ اسفند ۱۳۶۳ در حالی که در حال حمل چند گلوله آرپی جی بوده دیده می شود که در برابرش گلوله توپی به زمین می خورد، از پیکر وی در آن زمان چیزی یافت نمی شود اما در نهایت در سال ۱۳۷۷ از او چند استخوان و پلاک در تفحص یافت شده به همدان آمده و تشییع می شود.

هم اکنون که ۲۹ سال از شهادت وی می گذرد به عنوان الگوی جوانان در سال ۹۲ معرفی شده و این در در حالی است که در طول همه این سالها کمتر یادی از این بزرگ مردم استان همدان میشد.

در سالجاری شاهد برگزاری چند یادواره،رونمایی از جدید ترین کتاب نگاشته شده از وی که به بیان خاطرات دوستان او از کودکی تا شهادت اختصاص دارد بودیم و مقرر است به زودی مستندی که باید سالها قبل از او ساخته می شد توسط بنیاد حفظ آثار ونشر ارزشهای دفاع مقدس ساخته شود تا این الگوی خود ساخته بیش از پیش به جوانان همدانی معرفی شد.

بدون شک از یاد بردن این الگوهای غنی فرهنگی موجب می شود در برابر تهاجم های ناجوانمردانه فرهنگی غرب دچار مشکلات فراوانی شویم که این خارج شدن از مهجوریت بسیاری از سرداران استان همدان همتی جهادی را از سوی مسئولان و رسانه ها می طلبد.

انتهای پیام/