برایش کارت دعوت نفرستاده بودند، اما آقا آمده بود/ بوی شوم امتحان آید همی!
شیــــرازه: وب نویسان فعالی در سراسر استان فارس هستند که وبلاگ های آن ها از سطح بالایی برخوردار است. محتواهای خواندنی این وبلاگ ها گرچه مشتری خاص خود را دارد اما به منظور معرفی هر چه بیشتر، شیـــرازه در نظر دارد به صورت هفتگی گزیده بهترین های وبلاگی را در قالب «معجـــون وبلاگی» تقدیم شما خوانندگان گرامی نماید.
یقیناً مطالب بسیاری زیادی در فضای وبلاگی کشور وجود دارد که شایسته بهترین ها هستند، لذا گلچین این مطالب به معنای نادیده گرفتن زحمات دیگر وبلاگ ها نمیباشد. بر این اساس تمامی وبلاگ نویسان عزیزی که مایلند مطالب آنان منتشر شود می توانند به منظور معرفی وبلاگ خود، مطالب تولیدی خود را از طریق ارسال نظر در زیر همین مطلب یا از بخش ارتباط با ما ارسال نمایند.
*******
باربد نیوز جهرم نوشت: حلول ماه رجب، ماه بارش رحمت مبارک
حلول ماه رجب؛ ماه توحید و هم نشینی با محبوب و موسم نجوا و سخن گفتن با حضرت دوست مبارک باد.
سلام
بر ماه رجب
سلام
بر ماه رجب، ماه پیوند بندگان با معبود مهربان، ماه بارش باران مهر و محبت الهی،
ماه رسیدن به سر منزل مقصود، و ماه اُنس شب زندهدارانِ همیشه بیدار با محبوب و
معبود بی همتا.
سلام
بر هلال رجب که آمدنش مژده پایان اندوه است و بدر آنْ یادآور تولد ماه تمام، امامِ
هُمام و حیدر کرّار و پایانشْ نوید رهایی بشر از جهل و نادانی، شکوفایی اخلاق
انسانی، بعثت آن بزرگْ مردِ تاریخ برای همیشه زمان.
سلام
بر بهار مناجات و بندگی. سلام بر نجوای شبانه اهالی رجب. سلام بر شبهای رجب که
پذیرای زاهدان است و سلام بر روزهایش که میزبان عاشقان وصال الهی است و سلام بر
لحظه لحظه رجب که شاهد ذکرِ ذاکران است.
تقویم ماه رجب:
روز اول: مطابق بعضی از روایات، روز ولادت امام محمد باقر (ع) در سال ۵۷ هجری.
روز سوم: روز شهادت امام علی النقی (ع) در سال ۲۵۴ هجری.
روز دهم: روز ولادت امام محمد تقی (ع) طبق بعضی از روایات.
روز سیزدهم: روز ولادت امیر مومنان علی بن ابی طالب (ع) در داخل کعبه؛ ۱۲ سال قبل از بعثت رسول خدا (ص).
روز پانزدهم: مطابق برخی از نقلها، روز وفات حضرت زینب کبری (س) در سال ۶۳ هجری.
روز هجدهم: روز وفات جناب ابراهیم، فرزند رسول خدا (ص).
روز بیست و پنجم: روز شهادت امام موسی بن جعفر (ع) در سال ۱۸۳ هجری.
روز بیست و ششم: مطابق روایتی، روز وفات حضرت ابوطالب (ع).
روز بیست و هفتم: بعثت پیامبر گرامی اسلام (ص).
******
وبلاگ گلخانه نوشت از خواب بیدار بشیم :
رسول اکرم فرمودند:
مردم در خوابن وقتی مردن بیدار میشن
خدایا خواب غفلتمون بد سنگین شده
قبل از اینکه بمیریم کمکمون کن ، صدامون بزن ، نمی دونم ، یه کاری کن
از خواب بیدار بشیم
******
*****
وبلاگ بچه های جنگ نوشت: یک دقیقه سکوت...!
نگاه
ها همه بر روی پرده سینما بود.
اکران
فیلم شروع شد،شروع
فیلم سقف یک اتاق
دو
دقیقه بعد همچنان سقف اتاق
، سه، چهار، پنجف،… ، هشت
دقیقه اول فیلم فقط سقف اتاق!
صدای
همه در آمد.
اغلب
حاضران سینما را ترک کردند
ناگهان
دوربین حرکت کرد و آمد پایین
و
به جانباز قطع نخاع خوابیده روی تخت رسید.
زیرنویس:
این
تنها ۸ دقیقه از زندگی این جانباز بود و شما طاقت نداشتید…
وبلاگ نیایش نوشت: بوی شوم امتحان آید همی!!!
بوی شوم امتحان آید همی, یار صفر مهربان آید همی
ما ز تعلیم وتعلم خسته ایم،دل به امید تقلب بسته ایم
مابرای کسب مدرک آمدیم،نی برای درک مطلب آمدیم !
******
وبلاگ گلخانه نوشت: گاهی باید گریه کنی
گاهی باید گریه کنی
که چرا اعتماد کردی به او که گرگ صفت با لباس میش آمد و قلبت را دزدید
احساست را جریحه دار کرد و دروغ هایی گفت که روی پینوکیو را سفید کرد
و گندش در آمد که عشقش فقط بوی هوس می داد
امّا در گریه ات به خدا واگذارش کن ، خودش می داند چه کند
گر چه برایت ، ضربه ی بدی بود ولی یادت باشد دیگر باربه اغیار دل نبندی
بهخدا پناه ببر
آغوشش به رویت همیشه باز است
دگر بار مواظب باش: در زمین عشق زمینت نزند، آسمان را دریاب.
******
وبلاگ سردار شهید اسلامی نسب نوشت: برایش کارت دعوت نفرستاده بودند، اما آقا آمده بود
یک هفته بود کارتهای
عروسی روی میز آماده بودند، هنوز تصمیم نگرفته بودند چه کسانی را دعوت کنند، برای عروس
و داماد مهم بود که چه کسانی حتما در عروسی شان باشند، فامیلها، دوستان، همکاران، دلشان
می خواست عروسی شان بهترین باشد.
همه باشند و خوش بگذرانند...
بهترین تالار شهر….
بهترین
ماشین و گل….
آهنگ و ارکستر …
چند تا از دوستان
هم که خوب می رقصند حتما باید باشند تا مجلس را گرم کنند، آخر شوخی نبود که. شب عروسی
بود….
همان شبی که هزار شب نمی شود، همان شبی که همه به هم محرمند!، همان شبی که وقتی
عروس بله میگوید، به تمام مردان شهر محرم میشود!
اما……
کاش امام زمان "عج” هم دعوت
بود، مگر می شود، در زیباترین و مقدس ترین پیوند زندگی او نباشد؟؟؟
برایش کارت دعوت نفرستاده بودند، اما آقا آمده بود. به تالار که رسید سر در تالار نوشته بودند: (ورود امام زمان”عج” اکیدا ممنوع!) دورترها ایستاد و گفت: عزیزانم عروسیتان مبارک! ولی ای کاش کاری میکردید تا من هم می توانستم بیایم، مگر میشود شب عروسیِ فرزند، پدر نیاید؟! (آخر امامان پدر معنوی ما هستند) گوشه ای نشست و دست به دعا برداشت،
و برای خوشبختی فرزندانش دعا کرد...******
وبلاگ ای پیرترین جوان تاریخ بیا نوشت: بعد از شهدا چه کردیم؟
خیلی وقته نمیدونم از چی بنویسم.....از کدوم درد بگم "؟؟؟
از سه هزار میلیارد بنویسم........یا درد فرزند
شهید ؟
از بی حجابی زنان........یا بی غیرتی مردان ؟
از بی حیایی دختران شهرم........یا زنانگی
پسران شهرم ؟
از کشتی نوح بنویسم...........یا قایق سهراب ؟
از جانباز شیمیایی بنویسم........یا پارتی های
شهرک غرب ؟
از شیطان پرستی بگم........یا کوروش که مد شده
؟
از بازیگران سینما بگم........یا پول میلیاردی
فوتبال ؟
از دل سیاه خودم بگم........یا دل خون رهبرم ؟
برای دسترسی به بهترین مطالب وبلاگنویسان به باشگاه وبلاگنویسان فارس بپیوندید.