برای گردشگری استان چه کردهایم؟
شیرازه در چندین مطلب، سعی میکند تا با بازخوانی این نکات و محورها، نگاهی کوتاه و انتقادی در نحوه و میزان عملیاتی ساختن آنها داشته باشد:
ایشان اساسا به حرم شاهچراغ(ع)، علاوه بر بعد دینی، به عنوان جنبه مضاعف گردشگری استان مینگرند:
يكى از چيزهائى كه در اين استان مورد توجه است و جا دارد كه بيشتر مورد توجه قرار بگيرد، مسئلهى گردشگرى است. اينجا به خاطر وجود حرم مطهر حضرت احمدبنموسى (عليه و على ابيه و اخيه السّلام) جنبهى مضاعف گردشگرى دارد. اينجا مزار است، زيارتگاه است.
این نوع تلقی از حرم مطهر احمدبن موسی، مطمئنا نمیتواند در مسیری همسان با تخت جمشید، ارگ کریمخان و ... فهم شود چرا که مرکزیت چنین جاذبه گردشگریای، یک امر دینی و معنوی است. لذا نوع پرداخت به آن به عنوان یک جاذبه گردشگری، باید مسیری متفاوت را طی کند. توضیحاتی که رهبری در این خصوص مطرح میکنند از جمله اینکه «اینجا مزار است، زیارتگاه است» میتواند بر ضرورت شناسایی عنصر «زیارت» برای جذب گردشگران موثر باشد.
مهندسی زیارت که به خصوص در مشهد مقدس از سوی نخبگان و برخی رسانهها، تا حدودی مورد تامل جدی واقع شده است، باید در برنامهریزیهای مسئولین از جمله شورای شهر و شهرداری، جایگاه مناسبی بیابد. اگرچه یک «زائر» میتواند «گردشگر» تلقی شود و یک «گردشگر» هم میتواند «زائر» باشد اما به نظر میرسد الزامات برنامهریزی از سوی مسئولین متناسب با اینکه چقدر به هر یک از این دو بها داده شود، متفاوت خواهد بود و همین مسئله میتواند در چارچوب مهندسی زیارت مورد بررسی قرار گیرد.
رهبر انقلاب تاکید بر این حرم مطهر را موجب بالا رفتن قداست شیراز دانسته و سه وظیفه مهم در قبال آن را برای مسئولین مطرح میفرمانید: معرفی کردن به مشتاقان در داخل و خارج کشور با تبلیغات درست که صدا و سیما در این زمینه میتواند نقش مهمی ایفا کند، برجسته کردن این امتیاز با ابتکارات گوناگون خدماتی و اقتصادی و نهایتا خدمت رسانی به زوار.
اگرچه مهندسی زیارت اخیرا مورد توجه مسئولین استانی قرار گرفته است اما وقتی شیراز و استان فارس را به عنوان سومین حرم اهل بیت علیهمالسلام میدانیم، ضرورت دارد تا تمرکز بیشتری بر حرم شاهچراغ به عنوان نماد این نامگذاری صورت بگیرد. حداقل در زمینه معرفی کردن این حرم به مشتاقان در داخل کشور که مورد تاکید رهبری بوده است، به نظر میرسد اتفاق خاصی نیفتاده است. در سایر زمینهها هم مسئولین امر میتوانند گزارشات خود را ارائه دهند.
اما علاوه بر جنبه مضاعف گردشگری در استان فارس یعنی وجود حرم مطهر احمد بن موسی(ع)، رهبر معظم انقلاب به جاذبههای گرشگری گوناگون استان اشاره دارند و به عنوان نمونه بناهای تاریخی را مثال میزنند. ایشان با تقسیم بندی کلی این بناها به دو دوره قبل و بعد از اسلامی، در خصوص بناهای تاریخی قبل از اسلامی میفرمایند:
من همينجا اشاره بكنم به اين بناهاى باستانىِ مربوط به قبل از اسلام؛ تخت جمشيد و بقيهى چيزهائى كه در اين استان هست. انسان از دو نظر ممكن است به اين مراكز باستانى نگاه كند؛ اينها را بايد از هم تفكيك كرد. يك نگاه اين است كه اينها متعلق به جباران تاريخ بوده. هر كدامى كه نگاه ميكنيم، به يك نحوى به يكى از جباران تاريخ و طاغوتهاى بشرى ارتباط پيدا ميكند. بله، از اين جهت نگاه منفى به اينها هست. غالب متدينين و انسانهائى كه نفرت طبيعى از استبداد و از جباريت دارند، با اين ديد وقتى به اين بناهاى باستانى نگاه ميكنند، طبعاً براى آنها جاذبهاى ندارد. ليكن يك جنبهى ديگر هم وجود دارد و آن اين است كه اين بناها محصول سرپنجهى هنرمند ايرانى است؛ محصول فكر راقى و روشنبين ايرانى است در سالها و قرنها پيش از اين؛ اين جنبهى مثبت قضيه است. همهى بناهائى كه از لحاظ تاريخى - چه در اينجا، چه در اصفهان، چه در بقيهى نقاط كشور - وجود دارد، از اين قبيل است. درست است كه جباران استفاده كردند، اما خالق و آفرينندهى اين مجموعهها كيست؟ ذهن ايرانى است، سرانگشت هنرمند ايرانى است، روحيهى بلندنظر ايرانى است، ابتكار و ذوق ايرانى است؛ اين براى يك ملت افتخار است. با اين ديد وقتى نگاه بكنيم، مىبينيم اينها مثبت است؛ چه تخت جمشيد، چه بقيهى مناطق ديگر. اينها را نشان بدهيد.
این مسئله اما چقدر از سوی مسئولین امر نشان داده شده است؟ کسانی که به تخت جمشید میروند، چقدر با فلسفه اعجاب برانگیز بودن بناهای تاریخی آنجا آشنا میشوند؟ چقدر تفاوت نگاهها به اماکن تاریخی قبل از دوره اسلام نشان داده شده است؟ به نظر میرسد در این زمینه کاهلی صورت گرفته است.
اما نکته سومی که رهبر معظم انقلاب در خصوص گردشگری در استان فارس به آن اشاره میکنند، درآمدزایی این صنعت برای استان است:
جاذبههاى گردشگرى در اينجا خيلى زياد است. من تصورم اين است كه اگر مسئولين كشور و مسئولين استان بتوانند از همين مسئلهى گردشگرى به شكل درست، با تبليغات صحيح و با جهتگيرىِ صحيح استفاده كنند، درآمد آن، استان را از همهى معونههاى ديگر بىنياز ميكند. مسئلهى گردشگرى خيلى مهم است.
به نظر میرسد این مسئله نیز با قرائتی متفاوت از سوی مسئولین مواجه شده است. در ایام عید نوروز امسال، علاوه بر اینکه در خیابانها، مسافران آدرس برخی از اماکن دیدنی را از شهروندان شیرازی میپرسیدند، آدرس جدیدی نیز پرسیده میشد: «مجتمع تجاری ... کجاست؟!» تا جایی که احساس میشد فلان مجتمع هم به اماکن گردشگری شیراز تبدیل شده است! مجتمعای که در یک نگاه کلانتر، جز ترویج فرهنگ مصرف زدگی و تضعیف اقتصاد ملی نتیجه دیگری در بر ندارد. به نظر میرسد میتوان در خصوص درآمدزایی از طریق توسعه گردشگری، از برخی الگوها بهره برد. یکی از این الگوها، باغ پرندگان اصفهان است که بسیار نیز مورد توجه گردشگران قرار میگیرد. این باغ یک مکان تاریخی نیست و صرفا براساس یک ایده طراحی شده است و درآمد خوبی را نیز کسب میکند. حال چرا در شیراز چنین باغی در حد و اندازه اصفهان وجود ندارد؟ چرا همین باغ پرندگانی که به صورت محدود در شیراز هست، تبلیغ نمیشود؟ و مواردی از این دست که شیراز قابلیت آن را دارد اما فعلا از وجود آن بیبهره است!